ا🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
ا🌺🍃🌺
ا🍃🌺
ا🌺
✍ #دل_نوشته_مدیر
✋ سلاااااام #شهیدان 🌷خوش امدید
ای #شهید تورا نمیشناسم....!!!
اما آشنا میزنی.....!!؟
بوی دوستان زمان #جهاد اکبرم را میدهی....
هرچه مینگرم ....!!
نمیشناسمت....!!!
امابوی_آشنایی داری...!!
بوی #دوست
بوی #خاکریز
بوی #اطلاعات
بوی #تخریب
بوی #مین
بوی آن شبهای تار را میدهی
در دل #شب ، در #نماز_شب
بوی #عشق میدهی
بوی کسانی را میدهی
که با #معشوق خود #رازونیاز میکردند
هرچه مینگرم نمیشناسمت
اما تو مرا خوب میشناسی
من #لیاقت چندروز دوستی باتو را داشتم
پشت #خاکریزها
پشت میدان #مینها
پشت #سیم_خاردارها
اما....
تو لیاقت #پرواز را داشتی
#پروبال #پرواز را #معشوق به تو داده بود
#خدای از من عاشقتر بودی
من پروبالی #پرواز نداشتم
چون #لیاقت نداشتم
چون درست با #معشوق #خلوت نکردم
من همانم که جا ماندم
با #مدال #جانبازی
#ای_شهید ، ای دوست قدیمی
تو مرا خوب میشناسی
#دستم را بگیر
خوشابحالت ، در حین #جهاد رفتی
با لباس #خاکی و غرق به #خون
پیش #خدا رفتی
حالا #جسم تو امده ، یاداور شود
#تلنگری باشد برای #دیگران
بلاخص برای من جامانده
از #غافله #شهدا
دوست شما شهدا
#مدیر_جانباز
✍ #بخدا_شرمندهام_شهید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
🌹🌹🌹بنام خداوند بخشنده مهربان
🌹🌹شهیدی که سنگ مزارش
🌹همیشه معطر است
🔸او #فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز✨ معمولی کار میکرد.
🔹 #خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود برایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.
🔸او همیشه مشغول #نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند✨ و او #شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و #شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
🔸هنگامی که پیکر✨آن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب می شود.
#شهید_احمد_پلارک🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
❀
#شهیدان
*#ڪلام_شهید🌹:*
🍃امیدوارم #حضورم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک ڪند...
خیلی اهل #نصیحت و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط #جهت یاد آوری:
🍃۱. نماز ڪه انسان را از #فحشا و منڪر دور مے ڪند
۲. روزه ڪه سپر آتش🔥 است
۳. یادآورے مرگ
۴. جهاد با نفس
۵. ولایت مدارے و #گوش به فرمان رهبر بودن
۶. دعا براے سلامتے و فرج آقا
۷. طلب شهادت...
#شهید_رسول_پورمراد🇮🇷
✅#قابل_توجُّه_مسئولین_محترم:
ا⬇️👇⬇️👇⬇️👇⬇️
#شهیدان👈 #رجایی_و #باهنر، #رئیسی👈#ترازومعیارمعتبری,
⬅️ برای ارزیابی دولتمردان درتمام
رده ها هستند. شما مسئولین نظام جمهوری اسلامی و منصوبین تان
👈 باید با ساده زیستی، تواضع، پرکاری، رعایت بیت المال, مردم داری و مردم یاری, خدمتگزاری و بی ادعایی این شهیدان راداشته باشند.
#مسئولیت_پذیری_ومسئول_بودن يعنى_همين!👇⬇️👇
🌷ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقاً همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم. صبح روزی که مواد زائد بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت.
🌷....ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت: کمک نمی خواهید؟ شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت: کار مهمی نیست. اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت.
🌷هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت: همسایه بودن یعنی همین. او با این بزرگواری ما را در نهایت بهت و حیرت شرمنده ساخت.
🟣وحتی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را نپذیرفت گفت:من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند.
🟣دوری از تشریفات : دریک بازدید ایشان دیدنداکثرمسئولین شهرستان
برای استقبال آمده بودند،بدون فوت وقت رو کرد به مسئولین،وگفت:هر کس رجائی را دوست دارد، برود. همه از این حرف تعجب کرده اند.
گفت: من مهمان دانشگاهم کار خوبی نکردید. که برای استقبال به فرودگاه آمدید الان کار مردم زمین مانده و ناراحت می شوند اگر بشنوند به خاطرمن اینجاآمده اید؛ آن وقت
فحشش می ماند برای من و شما.
🟣یکی ازحرفهای مهمَّش این بودکه ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید...اين جمله با همه اعتقادش مگفت...نصب كرده بود پشت ميزش... خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد.از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت. "هيچ وقت"... بررشی اززندگی شهید رجائی
🟣 آقای رجایی شما حزب اللهی هستید؟ خبرنگار این را پرسید:
زيركي كرده بود, مي خواست جواب نخست وزیر را بسنجد. گفت: اگر حزب اللهی باشم ازنوع لاجوردیهاست.
🟣#شهیدرجایی:مردم ماازکمبودها و کسریهاگله ندارند،آنچه مردم رامیآزارد وصدای رادرمیآوردوجودتبعیضات ناروا وسوءاستفاده ازبیت المال است وبس 🟣حاج احمدآقاداشت حڪم ریاست جمهوریاش رادرمحضر امام میخواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهرهای گرفته😞ومتفڪر،شب ازش پرسیدم وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوری را میخوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️بهم گفت:
خوب فهمیدی. اون موقع داشتم به خودم میگفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی،توهمان رجایی سابقی. از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹🇮🇷💐🇮🇷🌹
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهداء
#از_استاد_ناصر_کاوه
#التماس_دعاءنقی_رحمانی