هدایت شده از محرمانه
#محرمانه_مناسبت
📍بحران کربلای ۴ چطور حل شد؟
@secret_file
فرماندهان سپاه با تدارک نسبتاً مناسب امکانات طرح عملیات سرنوشت ساز را به نام کربلای ۴ طراحی کردند. طراحی عملیات چندین ماه طول کشید و براساس آن، قرار بود نیروها در دو محور شلمچه و ابوالخضیب به سمت بصره پیش بروند
اگر عراق غافلگیر میشد کارش تمام بود عراقیها از شکست والفجر ۸ حسابی درس گرفته بودند و از کنار هیچ نشانهای بیتفاوت نمیگذشتند. آمریکاییها هم حجم کمکهای اطلاعاتی شأن را بیشتر کرده بودند. سپاه ایران عملیات را روز سوم دی ۱۳۶۵ شروع کرد. قرار بود عراق غافگیر شود که نشد و عملیات بعد از ۲۴ ساعت متوقف شد. نیروهای عراق با آمادگی بالا منتظر نیروهای ایران بودند. چند سال بعد وفیق السامریی رئیس اطلاعات ارتش عراق گفت: «ما قبل از شروع حمله از آن آگاه بودیم. اگر این آگاهی را نداشتیم، قطعاً بصره اشغال میشد و بغداد هم در معرض تهدید قرار میگرفت.»
عملیات در محور ابوالخضیب کاملاً شکست خورد اما در محور شلمچه رزمندگان ایرانی موفق شدند خط را بشکنند. اما پیشروی آنها در صورت موفقیت محور ابوالخضیب معنی پیدا میکرد و عملیات در این محور هم متوقف شد. شکست سنگینی برای ایرانیها رقم خورد.
پس از آنکه قطعی شد راهکارهای کربلای ۴ بسته و عملیات متوقف شد، فرماندهان بعدازظهر پنجم دی ۶۵ در قرارگاه خاتم دور هم جمع شدند تا راهی برای ادامه عملیات بیابند. در جلسه فرماندهان، منطقه شلمچه انتخاب شد و محسن رضایی، شمخانی را به امیدیه فرستاد تا به هاشمی رفسنجانی «فرمانده عالی جنگ» هم خبر دهد که تصمیمهای جدید چیست
فرمانده سپاه فرماندهانش را در قرارگاه خاتم جمع کرد تا برای آنها توضیح دهد چرا عملیات کربلای ۴ نیمه تمام رها شد و چرا باید عملیات جدید سریع و بلافاصله برگزار شود. در این جلسه ۴ قرارگاه در چهار منطقه تشکیل شدند تا امکان عملیات در هر منطقه را پیگیری کنند. کربلا در شلمچه، قدس در هور، نوح در فاو و نجف در سومار و خانقین. قرار شد هر قرارگاه که زودتر اعلام آمادگی کرد از آن قرارگاه حمله را شروع کنند
محسن رضایی به شلمچه معتقد بود، اما بسیاری از فرماندهان تردید داشتند. با حضور آقای هاشمی، جلسات فشردهای برگزار شد. پس از بحث و بررسیهای فراوان آقای هاشمی از یگانهای عمل کننده نظرخواهی کرد. میگفت: «یکی میگفت اگر امکانات مناسب باشد، موفق میشویم. چند نفر مخالف بودند و دیگری میگفت هر کجا که به ما تکلیف بشود همان جا خواهیم جنگید. دیگری میگفت حداقل ۲۰ روز بعد عملیات کنیم. دیگری میگفت یک ماه بعد. بعضیها هم کلاً مخالف بودند.»
شرایط برای تصمیمگیری سخت شده بود. هاشمی در دفترچه خاطراتش نوشته است: «تردیدها بسیار رنج دهنده است. برای اولین بار در تاریخ جنگ قبل از عملیات دچار چنین حالتی شدهام. شاید به خاطر وضعی که در عملیات کربلای ۴ پیش آمد و چشممان ترسید و به خاطر مسئولیت مستقیمی که دارم و همین وضع درباره فرماندهان دیگر هم صادق است.»
از طرف دیگر هر روز گزارشهای دقیقتری از تلفات ایرانیها در کربلای ۴ میرسید. هاشمی: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خورده کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا به حال گفته بودند. نزدیک به ۱۰۰۰ شهید و ۳۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم که اکثراً آنها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح که حدود نصف آنها سرپایی معالجه شده یا میشوند.»
در جلسه آخر فرمانده سپاه و هاشمی برای جمع بندی خلوت کردند. حاصل جلسه از طرف آقای هاشمی چنین اعلام شد: «با توجه به تمام اظهاراتی که شد، ان شالله فردا شب عملیات انجام میشود.»
فرماندهان و رزمندگان در میانه تردید و امید ۱۹ دی به خط شلمچه زدند. عراقیها در جشن پیروزی شأن حسابی غافلگیر شدند و رزمندههای ایرانی خط دفاعی شلمچه را شکستند و پیش رفتند. روش و منش دیکتاتوری و چاپلوس پروری صدام از دلایل اصلی این غافلگیری بود. حمدانی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری عراق میگوید: «حمله «کربلای ۴ ایران» به کلی شکست خورد و رقابتی بین فرماندهان سپاه سوم و هفتم عراق که همیشه موفق بودند، پدید آمد. فرمانده سپاه سوم برای اینکه نشان دهد ایران را شکست داده است آمار و ارقامی از تلفات فوقالعاده سنگین ایران ارائه داد که غیرمنطقی به نظر میرسید. ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه هفتم، هم میدانست که باید مطابق میل صدام رفتار کند. او هم آمارهای غیرواقعی داد؛ آمارهایی که خندهدار بود. اما صدام رضایت داشت چون پس از فاو این دروغگوییها تسکینش میداد. فرماندهان میگفتند با تلفات سنگینی که به ایرانیها وارد شده میتوانیم همه نفس راحتی بکشیم. فرماندهانی که مدتها در جبهه بودند مرخصی رفتند و آمادهباش لغو شد.»/تاریخ جنگ ایران وعراق/جعفر شیرعلینیا
👌 #محرمانه کانال حرفهایها
http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea
محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید