eitaa logo
آقامحمودرضا
1.9هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
89 فایل
💠گرامیباد یاد ادمین کانال 🌷شهیدحاج مرتضی مسیب زاده ♻ ️تنها کانال رسمی منتسب به خانواده شهیدبیضائی ♻ دارای مجوز وکدشامد 1-1-3454-61-3-1 از وزارت ارشادوشورای عالی مجازی کشور ♻️ دارنده مقام نخست سومین جشنواره فضای مجازی کشور درسال۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نحوه شهادت شهید سلطانمرادی و حاج عباس عبداللهی از زبان پسر شهیدعبداللهی👇 ▪️بابا مسئول شناسایی بود. روز بیست و یکم بهمن برای شناسایی می‌روند. هنگام شناسایی باران شروع به بارش می‌کند. خاک منطقه «دَرعا» طوری است که هنگام بارندگی باتلاق مانند می‌شود. به خاطر بارش شدید باران این‌ها درجایی می‌مانند. به سردار [...] زنگ می‌زنند که سردار وضعیت این‌گونه است. یک ساعت می‌مانیم ببینیم هوا چگونه می‌شود تا ببینیم می‌توانیم جلو برویم یا نه. این‌ها دو ساعت می‌مانند و می‌بینند که باران همچنان می‌بارد و مجبور می‌شوند به عقب برگردند. اتفاقاً آن روز سردار قاسم سلیمانی هم آنجا بودند. بعد از رسیدن بابا و دادن گزارش، می‌گویند سردار سلیمانی آنجا هستند، برو و به خود ایشان هم وضعیت منطقه را گزارش بده. بعد از دادن گزارش، سردار سلیمانی می‌گوید، من چنین افرادی می‌خواستم. همانجا یک عکس دسته‌جمعی هم باهم می‌گیرند که در آن عکس، همه افرادی که در سمت چپ سردار قرار دارند، شهید شده‌اند. ▪️صبح فردا ساعت چهار برای انجام عملیات می‌روند. بابا و آقای سلطان مرادی می‌گویند ما نیم ساعت زودتر می‌رویم تا به شما موقعیت بدهیم تا بیایید. این‌ها با موتور به سمت منطقه درعا به راه می‌افتند. بابا هنگام رفتن به سردار [...] می‌گوید: «سردار اگر من شهید شدم بیا و در شهر ما سخنرانی کن.» سردار می‌خندد و می‌گوید: «حالا برو به مأموریتت برس، وقت برای وصیت زیاد است.» بابا رو به او می‌کند و می‌گوید: «ولی اگر شما شهید شوی، من به شهر شما می‌روم و سخنرانی می‌کنم». این‌ها خداحافظی می‌کنند و تا تپه‌های جولان پیش می‌روند. هوا مه‌آلود بوده و افراد النصره بالای کوه بودند و این‌ها که پایین بودند، هنگامی‌که مه رقیق می‌شود، بابا و آقای مرادی را می‌بینند. بابا با آقای مرادی پنجاه متر فاصله داشت و باهم به جلو می‌رفتند. در کنار سنگ‌ها یک‌لحظه بابا را می‌بینند و او را می‌زنند. بابا با سردار [...] تماس می‌گیرد که من به کمین افتاده‌ام چه‌کار کنم؟ سردار می‌گوید: «عباس برگرد عقب» بابا می‌گوید: «سردار من که تا اینجا آمده‌ام به من بگو ده قدم برو جلو ولی یک‌قدم عقب برنگرد! موقعیت من موقعیت بسیار بدی است.» در حین گفتگو، سلطان مرادی می‌گوید: «یا ابوالفضل! عباس رو زدند!» سردار به سلطان مرادی می‌گوید: «برایتان یک پی‌ام پی (ماشین ضدگلوله) می‌فرستم، برو عباس را عقب برگردان!» این‌ها با جاده فاصله داشتند. تا سلطان مرادی خواسته کاری انجام بدهد او را هم می‌زنند و هر دو شهید می‌شوند. پی‌ام پی تا کنار جاده می‌آید و وقتی می‌بیند کسی نیامد به عقب برمی‌گردد. بابا در نزدیک‌ترین و آخرین سنگر به اسرائیل شهید شده است. 🔴 ثانیه شماری برای تفحص ؛شناسایی و رجعت پیکر مطهرجگرگوشه و فرمانده قهرمان خطه آذربایجان حاج عباس عبداللهی چشم دختری در راه است.
آقامحمودرضا
🔴تلنگر ❗️ 🍃🌸 #امام_زمان ارواحنافداه در یڪ تشرفی فرموده بودند ڪه : فِعلَت را فعل امام زمان قرار بد
🔴تلنگر ❗️ که کردیم..! 🍃🌸آیت الله بهجت (ره) می‌فرمودند: «عدم ارتباط با ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، محرومیتی است که خودمان اختیار کرده‌ایم، و امری نیست که اجباراً گرفتار آن شده‌ باشیم.» برخی از ما آگاهانه یا ناآگاهانه این‌گونه انتخاب کرده‌ایم که در زندگی دستمان در دست بزرگ‌ترمان نباشد و بین ما و امام زمانمان جدایی افتد. 🍃🌸اگر ارتباط با حضرت را اختیار کنیم، او در قلب و دلمان جلوه‌گری می‌کند، وصالش برایمان میسر می‌گردد و وجودمان جلوه‌گاه او می‌شود. همان‌گونه که محرومیت از ارتباط با امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه با اختیار خود ما ایجاد شده است، . دائم با امام عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) امری است که باید برای تحققش به طور خاص و وجودمان را نیز از آلودگی‌های اعتقادی و اخلاقی پاکسازی نمائیم. 🆔 @Agamahmoodreza