eitaa logo
آقامحمودرضا
2هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
87 فایل
💠گرامیباد یاد ادمین کانال 🌷شهیدحاج مرتضی مسیب زاده ♻ ️تنها کانال رسمی منتسب به خانواده شهیدبیضائی ♻ دارای مجوز وکدشامد 1-1-3454-61-3-1 از وزارت ارشادوشورای عالی مجازی کشور ♻️ دارنده مقام نخست سومین جشنواره فضای مجازی کشور درسال۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️بخوان به نام حاج‌احمد ♻️غربزده‌ها چشم‌انتظار مکرون‌اند اما امانوئل در خود فرانسه هر شنبه لعن می‌شود غربزده‌ها امام‌زاده‌ای دارند به نام ایفل از جنس آهن و نذر کرده‌اند اگر مکرون سالم رسید بروند پاریس زیر برج لفت و لیس غربزده‌ها خیال می‌کنند خرمشهر را ژاک شیراک آزاد کرد غربزده‌ها از روحانیت متنفرند اما به یک روحانی رأی می‌دهند غربزده‌ها هر روز به سلمان فارسی فحش می‌دهند اما با بن‌سلمان در یک جبهه‌اند غربزده‌ها از اعراب متنفرند ولی با بلیط دوبی در دست غربزده‌ها توهم زده‌اند ۱۴۰۰ سال است که عمرسعد حاکم ری است غربزده‌ها مدعی‌اند که ذلت هزینه ندارد اما ذلت بنی‌صدر خاک را داد و مقاومت حاج‌احمد خاک را پس گرفت و خرمشهر آزاد شد غربزدگان عزیز! توجه فرمایید خر پیش شما پروفسور است و شما را فقط باید مسخره کرد و صدالبته محاکمه دولت‌تان این بود؟! برجام‌تان این بود؟! این جور زبان دنیا را بلد بودید؟! من که ۹۲ به قالیباف رأی دادم اما این انگشت حواله‌ی شما که آمریکا ظریف را تحریم کرد لیکن جلیلی را نه و این است هزینه‌ی ذلت مکرون هنر داشت پاریس را جمع می‌کرد بگذار فاش بگویم؛ ما در تحریم غربزده‌ها هستیم نه غرب غربزده‌ها در سپاه نیستند و سپاه با وجود حتی تحریم سیم‌خاردار سامانه‌ی سوم خرداد می‌سازد و برجک طیاره‌ی مافوق مدرن را می‌آورد پایین اما به خداوندی خدا قسم همه‌ی تحریم‌ها هم اگر بالمره لغو شود باز کلید شیخ غربزده‌ها هیچ قفلی را نخواهد گشود بگذارید از آمریکا دفاعی بکنم بی‌عرضگی روحانی نه ربطی به اوباما داشت نه مربوط به ترامپ است این لامپ سوخته را غربزده‌ها خریدند از سمساری انگلیس با شکمی‌ترین رأی ممکن آهای غربزده‌ها! رئیس‌جمهورتان بنا دارد غنی‌سازی را برگرداند از جیب که؟! اگر جنگ شد چه؟! اگر آمریکا حمله کرد؟! شانس آوردید جلال مرد و الا فحش خواهر و مادر نثارتان می‌کرد که ۶ سال تلف کردید وقت این ملت را روی ویلچر ظریف باندباز صددرصد عشق است ویلچر مادر حاج‌احمد مادر صددرصد چشم‌انتظار یوسف تف به بچه‌های بی‌عفت که روز تاسوعا رفتند جت‌اسکی خرس‌گنده‌های لتیان خاطرات زیرآبی آقای هاشمی! این هم دولت حسنک آقای خاتمی! این هم نتیجه‌ی تَکرار مکرراتت به خدا خیلی زشت شده‌ای سلام بر ۲ سید زیباروی فاطمی خمینی خامنه‌ای و سلام بر حاج‌احمد و سلام بر مادر صبورش مکرون بوی گاز خردل می‌دهد اما متوسلیان عطر نرگس دارد و ما منتظر حاج‌احمدیم نه مکرون آهای سران نظام! اگر مکرون آمد سرفه‌های سینه‌ی جانبازان شیمیایی را با اشک‌آور ساخت فرانسه به رخش بکشید نیز شنبه‌های شرم‌آور فنارسه را... @Agamahmoodreza https://instagram.com/hoseinghadyani
💠متن کامل مطالب برادرمعزز شهید آقامحمودرضا بیضائی ▪️در مورد کانال و پیج رسمی آقامحمودرضا در تمامی پیام رسانها👇 ♻️ @Agamahmoodreza
درباره پیج «آقا محمودرضا» 🔻مقدمه داغ هجر شهیدان و دردِ جاماندن از قافله هرچند استخوان سوز است، ما اما دلگرمیم به این سخن از سیدنا القائد که: «گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجاد علیه الصلاة والسلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند.» (۱۳۷۶/۲/۱۷)🔹باری! رنج برده ایم و رنج می بریم و این رنج را به عالمی نمی فروشیم. خوشا به حال آنان که رازدار شهیدانند و بدا به حال امثال من که از بزم دور و از جرگه «قبرستان نشینان عادات سخیف»ایم. خوشا به حال همپیمانان (ع) که سر و جان بذل کردند و خوشا به حال همنوایان با (س) که بار امانت شهیدان بر دوش می کشند و تیرهای ملامت را به جان می خرند تا پیام «خون» را به فرداها برسانند و خفتگان را بیدار، دلمردگان را احیا، غافلان را آگاه، ظالمان را رسوا و دشمنان را منکوب کنند.🔹ابلاغ پیام خون شهدا چه با زبان و قلم، چه با بیان بلیغ هنری، و چه با تمسک به ابتکار و بکار گیری حکیمانه ابزارهای تبلیغی جدید مسئولیتی بزرگ است که استمرار آن ایمانی می طلبد راسخ، و احساس مسئولیتی می طلبد عمیق.🔹شهدای که در عرف رایج رسانه و افکار عمومی، به شهدای «مدافع حرم» مشهورند، از مظلومترین شهدای تاریخ اند که شهادتشان در غربت، کوچکترین جزء مظلومیتشان است. ابعاد مظلومیت این شهدا که زبانها و قلمهای مسئول از شرح اهداف تاریخ سازشان به هزار و یک مصلحت دم فرو بسته اند و یا الکن از شرح آنند، بقدری وسیع است که با نوشتن و گفتن نمی توان از عهده بیان آن برآمد؛ جوانان برومندی که در دوره فَترَت شهادت و جانبازی برای اسلام و در روزگاری که تکاثر و مال اندوزی و ، صبغه بارز برخی از یاران دیروز انقلاب و پشیمانان امروز انقلاب گشته، و حب وطن نزد آنان جای خود را به تابعیت خاک بیگانه داده و در کنج عافیتی که برای خود و فرزندانشان ساخته اند، دور از معرکه آتش و خون، مردم را به با دشمن می خوانند و بر بی فایده بودن تأکید می کنند - و گاه هم منافقانه خلاف آنرا بر زبان می رانند -عارفانه و صادقانه دل از محبت دنیا و مواهب آن بریدند، و عاشقانه بر معرج نشستند تا خون تازه در رگهای انقلابی بدوانند که علیرغم دشمنی های دامنه دار با آن در داخل و خارج، حالا می رود تا پابرهنگان ستم کشیده این امت بلادیده را در جبهه واحدی مقابل جباران و گردنکشان این عصر متحد کند. 👈 @agamahmoodreza
. درباره پیج «آقا محمودرضا» 🔻بخش اول بر گردم به مطلب اول و اینکه رنج برده ایم و رنج می بریم و این رنج را به عالمی نمی فروشیم. شرمنده شهداییم و اگر با همین شرمندگی بمیریم، فخرش ما را بس. مگر برای مجاهدت و هجرت غریبانه و خاموش سابقون جبهه مقاومت، در روزهای سکوت رسانه ای و خبری چه کردیم؟🔹در روزهایی که پیکرهای مطهر نخستین گروه از شهدا، قطعه قطعه و چاک چاک از سوریه و عراق می آمد بی آنکه کسی خبر داشته باشد، بی آنکه برای استقبال از پیکر شهدا و مراسم وداع با آنها اطلاع رسانی شود، بی آنکه اعلان عمومی شود و شهر به هم بریزد، بی آنکه رسانه ای پای کار بیاید، بی آنکه نوحه ای سروده شود، بی آنکه مسئولی به تشییع پیکر شهید بیاید، بی آنکه کسی مجاز به سخنرانی در مراسمی باشد، بی آنکه فیلم و عکسی انتشار بیابد و شبکه های اجتماعی یک لشگر کاربر داشته باشد که به عشق شهدا کار کنند، و حتی بی آنکه «محل شهادت» شهید روی سنگ مزارش درست نوشته شود، در همان روزها، روزهایی که بعضی توی محل درباره برگشتن پیکر رفیق و بچه محلشان از سوریه در گوش هم پچ پچ می کردند، در همان روزهایی که دستگاه دیپلماسی کشور پای میز مذاکره بود و حضور پاسداران جوان در سوریه و عراق تکذیب رسمی میشد و بقول گفتنی، بچه ها توی جوب می خوابیدند تا «ناتو» آنها را نبیند، و باز در همان روزهایی که خانواده شهدا سر را مقابل دوست و دشمن بالا می گرفتند اما خاموش و بیصدا به هزار و یک دردِ مگو می سوختند و باید به بعضی دوستان توضیح می دادند که: «مگر جنگ است که شهید داده ایم؟» یا به بعضی دیگر جواب این سؤال را می دادند که: «مگر برای خاک خودمان جنگیده اند که باید به آنها شهید بگوییم؟»🔹در روزهای عجیب غربت یاران، اگر کسی بود که به فکر نوشتن و حفظ یاد و نام شهدا در فضای مجازی بود، همسنگران شهدا بودند ولاغیر. معدودی از آنها در کار رسانه و خبر بودند اما بسیاری تجربه ای نداشتند اما باز همین ها تنها بودند که برای حفظ یاد یاران شهیدشان، در بی نشانی دست به کار شدند. 👈 @agamahmoodreza
. درباره پیج «آقا محمودرضا» 🔻بخش دوم بجز استثنائاتی معدود، هیچکدام از آنهایی که در کار تبلیغ این جبهه و شهدای آن با پیج و کانال و عکس و کلیپ و مستندسازی و کتاب و... هستند، حتی یک روز در این جبهه حضور نداشته اند و کارِ روی زمین مانده فراوان داریم. هنوز هم با گذشت ۷ سال، برای افکار عمومی این پرسش بجای خود باقیست که: «در سوریه چه می کنیم؟» و این جمله کلیشه ای را که: «امنیتمان را مدیون شهدای مدافع حرمیم» از زبان آن مفسدِ اقتصادی‌ِ دم کلفتْ که یقه می بندد و ریش و‌ انگشتر دارد هم می شنویم اما او و امثالش را در کنار نمی یابیم.🔹با شهادت محمودرضا در سال ۹۲، در همان روزهای نخست بعد از تشییع و تدفین، بعنوان برادر نالایقش شروع به انتشار پستهایی در وبلاگ شخصی و صفحه فیس بوکم کردم. کاری که از چند وقت قبل از شهادت محمودرضا برای آن دغدغه داشتم! چون بارها به این فکر کرده بودم که اگر محمودرضا شهید شد، در این فضای خفقان رسانه ای و این کتمان ها و انکارها که برای حضور بچه های سپاه در سوریه وجود دارد، یاد و نام محمودرضا را چطور باید حفظ کرد؟🔹اولین پستم در فیس بوک، انتشار متن نامه محمودرضا خطاب به همسرش بود که امروز بعضی فرازهای آن از خود محمودرضا مشهورتر شده! بعد از آن، بنا به درخواست مکرر دوستان، زندگی نامه ای در چند صفحه برای محمودرضا نوشتم و بعد هم کم کم شروع به نگارش روایت هایی کوتاه از حیات او کردم. انتشار تصاویر محمودرضا همراه خاطرات، خیلی زود به جذابیت این یادداشت ها افزود و باعث شد تا در فیس بوک دست به دست شوند و توسط کاربران مختلف به اشتراک گذاشته شوند. در همان روزها متن نامه محمودرضا را برای چاپ به سپردم و به دعوت مصاحبه ای انجام دادم که با هزار و یک مصلحت سنجی در آن روزها منتشر شد.🔹اما محمودرضا وقتی در فضای مجازی معرفی شد که «تلگرام» از سال ۹۳ به میان کاربران ایرانی آمد و با امکان ایجاد کانال از اواسط سال ۹۴ میلیونها کاربر آنرا روی گوشی های خود نصب کردند. 👈 @agamahmoodreza
. درباره پیج «آقا محمودرضا» 🔻بخش سوم من هم کانالی بنام «اِسکالپِل» در تلگرام ساختم و ادامه کاری را که با هشتگ در فیس بوک شروع کرده بودم به تلگرام آوردم. اولین کسی که در کنار من به عشق محمودرضا برای کار در تلگرام آمد، یار دیرین محمودرضا، همبازی دوران کودکی و همسنگر و همکار سالهای اخیرش «مهدی» بود که آمد و کانالی را به نام «آقا محمودرضا» راه انداخت.🔹«مهدی»، امین و مورد اطمینان کامل بود. پدرش همکار قدیمی پدرم در پالایشگاه تبریز و از خیل رزمندگان سالهای دفاع مقدس بود و ارادت ما به ایشان، قدیمی بود و هست و به سالهای دهه شصت و همسایگی در خانه های سازمانی شرکت نفت در تبریز بر می گردد.🔹وقتی «مهدی» با کانال «آقا محمودرضا» آمد، من مدتی بود انتشار یادداشتها در اینستاگرام را هم شروع کرده بودم. فکر نمی کردم «مهدی» انقدر جدی پای کار آمده باشد. اما وقتی چند هفته اصرار برای گرفتن آرشیو عکس و فیلم موجود از محمودرضا که نزد من بود پافشاری کرد، فهمیدم کمر همت بسته. نشان به آن نشانی که وقتی من بنا به مصالحی، فیس بوک و تلگرام و اینستاگرام را با انبوه فالوورهایی که تشنه شنیدن از محمودرضا بودند ترک کردم، در تمام فضای مجازی تنها و تنها «مهدی» بود که برای محمودرضا متعهدانه و مسئولانه پای کار بود و از آن به بعد هم هرکس برای محمودرضا آمد و کانالی در تلگرام یا پیجی در اینستاگرام ساخت، منبع تصاویر یا مطالبش کانال «آقا محمودرضا» بود.🔹«مهدی» حتی همه آن صد و چند یادداشتی را که من قبلا منتشر کرده بودم و حالا همه شان دیلیت شده بود و بک آپش را فقط روی لپ تاپ خودم داشتم، روی کانالش بازنشر کرد و با کانال دیگری بنام «برای کوثر» آنها را برای یادگار محمودرضا آرشیو کرد.🔹بی تعارف باید بگویم اگر «مهدی» نیامده بود، کار جدی و ماندگار دیگری برای حفظ یاد و نام محمودرضا در شبکه های اجتماعی وجود نداشت. من بعدها دوباره با کانالی دیگر در تلگرام و پیجی دیگر در اینستاگرام برگشتم و لابلای یادداشتهای پراکنده ای که برای مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی روز می نوشتم، نوشتن خاطرات محمودرضای شهید را ادامه دادم اما کار «مهدی»، تبدیل به کاری تخصصی شده بود. هرچند به من هم افتخار داده بود و مرا هم یکی از ادمین های کانالش کرده بود ولی من بخاطر شکل خاصی که اداره کانال به خودش گرفته بود، هیچوقت جز یک یا دو بار به کار مدیریت آن ورود نکردم اما آنرا هر روز می دیدم و می خواندم. نه تنها من، که همه اعضای خانواده می دیدند و «آقا محمودرضا» تبدیل شد به تنها کانال تحت نظارت خانواده. 👈 @agamahmoodreza
. درباره پیج «آقا محمودرضا» 🔻بخش چهارم من شهادت می دهم که اجر کار «مهدی» بخاطر رنج هایی که از ناحیه دوستان نادان در تحمل کرده، کمتر از اجر شهادت محمودرضا نیست. کاش مجاز بودم بگویم «مهدی» مشغول کدام خدمت به است و کدام مسئولیت خطیر را در کجا بر عهده دارد تا کسی فکر نکند ادمین کانال و پیج «آقا محمودرضا» بیکار است که اینهمه وقت صرف یک کانال، و اینهمه حوصله صرف کل کل با برخی اعضای آن می کند که او را بخاطر ناشناس و بودنش به «همه چیز» متهم و بخاطر برخورد بی تعارفش با ، به «همه جور» دشنامی در این چند سال نواخته اند.🔹تا یادم نرفته بگویم که آنچه «مهدی» با آن ساخته و راه آمده است، تنها تحمل تهمت و دشنام نیست. چه نادانهایی که با سوء استفاده از نام «مهدی» و جا زدن خود بجای او برای علاقمندان محمودرضای شهید (دختر یا پسر)، او را به دردسرهای جدی دچار نکرده اند و «مهدی» اینهمه را به عشق رفیق شهیدش به جان خریده که اگر بنویسمشان «مثنوی هفتاد من کاغذ شود».🔹اینهمه را اگر بگذاریم کنار احساس مسئولیت او در پاسخگویی به یک به یک شایعات و خاطره سازی هایی که پیرامون محمودرضا در انتشار یافته، همینطور مواجهه او با دغل بازی های مدعیان دروغین و وقاحت جاهلانی که به قیمت جا زدن خود بجای «رفیق»، «همکار» و حتی «همسر شهید»، به دنبال لایک جمع کردن و دشت کردن فالوورهای بالا و در یک کلام بوده اند - که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد - باید بگویم آنچه «مهدی» انجام داده، چیزی بیشتر از اداره یک کانال یا پیج به نام یک شهید از خیل شهدای جبهه مقاومت است؛ «مهدی» برای زنده نگه داشتن یاد و نام شهید کرده است.🔹 و امانت داری مهدی هم حدیثی است بجای خود که لازم است الگوی کار همه عزیزانی باشد که در کسوت در فضای مجازی حضور دارند. فضای مجازی، شهریست بی در و پیکر و کمتر کسی یا کسانی را میتوان در آن یافت که با رعایت اخلاق و حفظ امانت یا رعایت حق تألیف (کپی رایت) قلم می زنند و کار فرهنگی (مثلا) می کنند. اما «مهدی» این را هم کنار همه ویژگیهای کاریش در این میدان دارد و برخلاف کسانی که هر چند معدودند اما متاسفانه باید بگوبم به نام خادمی شهدا از این کانال و آن کانال و این پیج و آن پیج می کنند، بشدت پایبند حفظ امانت و دقت در نقل مطالب است. 👈 @agamahmoodreza