neghah-mashogh.mehrabian.mp3
3.18M
حجت الاسلام محرابیان :
#جهاد_با_نفس
شهید بابایی و نگاه معشوق
شهید دیالمه و نگاه خداوند
@Agamahmoodreza
💠يه روز گرم تابستون بود سال
اگه اشتباه نكنم سال ۹۰يا ٩۱
#محمودرضا آخرهفته كه ميشد چون من مجرد بودم زنگ ميزد ميگفت : اگه ميشه بيا برو ميدون(ماموريت)
منم ميگفتم چشم .
🌷روز بعد كه رفتم ماموريت خود آقا محمودرضا هم اومد اون روز ٤ تا كلاس عملی مختلف بود و منم دست تنها بايد پشتيبانيشون ميكردم از لحاظ تسليحات و خوردو خوراک و... قبل ماه رمضون بود منم روزه مستحبی پيشواز گرفتم.
🍃🌸 اول صبح بود محمود اومد نفهميد كه روزه ام وسط گرمای بيابونا لبام از خستگی و گرما خشک شده بود محمود آبميوه بهم داد؛ گفتم : نميخورم
اصرار كرد متوجه شد كه روزه ام اصرار كرد كه بايد بخوری چون فشار كار به قدری زياد بود كه برای آدم جونی نمی موند.
نزديک ناهارشد برگشتيم مقر دست و صورتم رو شستم وقتی برگشتم اتاق محمود هماهنگ كرده بود كه دست و پام رو بگيرن و بخوابونن رو زمين چون ميدونست روزه ام رو ميگيرم.
🍃🌸وقتی منو رو زمين خوابوندن يه آبميوه اوردو ريخت تو حلقم
روزه رو افطار كردم بعدشم كلی بهم خنديدن و گفتن بفرما مثل بچه ی آدم نهار بخوريم.
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ /بقره ۱۸۹ از خدا " پروا " کنید تا پَر ، وا کنید .!!! 🆔
اِلهی فَاجْعَلْنا مِمَّنِ قَطَعْتَ عَنْهُ کلَّشَیءٍ یقْطَعُهُ عَنْک
#بُریدن را که یاد بگیری
#پَریدن آسان است.
🆔 @Agamahmoodreza
💠السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُتَّقِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
▪️سلام بر تو اى امير اهل ايمان سلام بر تو اى پيشواى متقيان سلام بر تو اى سيد جانشينان پيغمبران سلام بر تو اى وصى و جانشين رسول خداى رب العالمين.
💠آیت الله جاودان :
🍃🌸 #شهید در راه #جهادبانفس
مقامش از شهید درجنگ بیشتر است.
اگرشمامردمیدانهستید،
باهواو هوسخود بجنگید.
"اگرکسی درجنگ #شهید شود
یک مرتبهشهید شدهاست؛
اما اگرکسیبا #هوای_نفس خودبجنگد،
هر روز #شهید خواهدشد."
🆔 @Agamahmoodreza
#شهیدان_زنده_اند..(۷)
🍃🌸یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن . در رو که باز کردم دیدم #شهیدهمت با یه موتورتریل جلو در خونه ایستاده و میگه سوارشو بریم .
ازش پرسیم کجا ؟
گفت : یه نفر به کمک ما احتیاج داره . سوار شدم و رفتیم . سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابون ها رو خوب ببینم.
وقتی رسیدیم از خواب پریدم .!!!
🌷 از چند نفر پرسیدم که تعبیر این خواب چیه؟ گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به #کمکت احتیاج داره .
هر جوری بود خودمو به اون #آدرس رسوندم و در زدم . در رو که باز کردن دیدم یه پسرجوون اومد جلوی در . نه من اونو میشناختم نه اون منو .
🍃🌸گفت: بفرمایید چیکار دارید ؟
ازش پرسیم که با #شهیدهمت کاری داشته؟؟ یهو زد زیر گریه.
گفت چند وقته میخوام خودکشی کنم .
دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه چشمم افتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود #اتوبان_شهیدهمت .
گفتم میگن شماها #زنده اید!!
اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم . الان شما اومدید اینجا و میگید که از #طرف شهید همت اومدید...
📚 کتاب شهیدان زنده اند
🆔 @Agamahmoodreza
در رکاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💠همسر بزرگوارشهید مرتضی شکوری(میثم):
اوایل زمستان سال 1363 بود.
نیمه های شب با شنیدن صدای گریه میثم از خواب پریدم !
میثم همیشه نماز شب می خواند و در نماز خیلی گریه می کرد ولی آن شب با هِق هِقِ گریه اش بیدار شدم.
رفتم کنار میثم و گفتم : چی شده؟ خواب دیدی ؟!
گفت : چیزی نیست.
اصرار من فایده ای نداشت ولی فردای اون روز یاد خوابش افتادم و گفتم عزیزم ، من زن تو هستم و من شریک زندگی ات هستم . نباید به من بگی چه خوابی دیدی؟!
خلاصه بعد از کلی خواهش و تمنا شروع کرد به حرف زدن ؛
🍃🌸گفت : سپاه حضرت علی علیه السلام عازم جنگ بود . من هم در رکاب مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام حضور داشتم.
جنگ شروع شد. حضرت و شمشیر ذوالفقارش رو می دیدم . من هم کنار حضرت ، مشغول جنگ با کفار بودم.
که یکدفعه سکوت کرد و گفت تا همین جا بسه! فقط اسم اون جنگی که من در رکاب حضرت می جنگیدم "بدر" بود.!!
میثم در اسفند ماه سال 1363 در عملیات بدر آسمانی شد.
📚کتاب میثم ؛ زندگینامه و خاطرات شهید مرتضی شکوری
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
اِلهی فَاجْعَلْنا مِمَّنِ قَطَعْتَ عَنْهُ کلَّشَیءٍ یقْطَعُهُ عَنْک #بُریدن را که یاد بگیری #پَریدن
💠شیطانِ مذهبیها حرفهایتر است
تا شیطانی که قرار است افرادِ بیادّعا یا گمراهان را از راه به در کند..!
"رَبِّ أَعُوذُ بِک مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ"
🆔 @Agamahmoodreza
May 11
#هفته_وحدت
💠 امام خامنهای حفظه الله :
ما در عالم وحدتِ امت اسلامی هیچ اصراری نداریم که یک فرقه عقائد یک فرقه دیگر را حتما قبول کند؛
نه !
وحدت به معنای این نیست.
#وحدت به معنای این است که ؛
با عقائد مختلف، شعب مختلف، مشترکات را بگیرند، موارد محل اختلاف را وسیلۀ برادرکُشی و جنگ و دشمنی قرار ندهند.
مسئلۀ وحدت این است.
🆔 @Agamahmoodreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استاد پناهیان : جای چند نفر از مسئولین ما در جهنم است؟
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🔴تلنگر ❗️ 🍃🌸خواهر و برادر بزرگوار ؛ شهید بیضائی معتقد بود #شهادت در راه خدا مزدِ کسانی است که در ر
🔴 تلنگر ❗️
🍃🌸آیت الله بهجت (ره) :
اگـه تونستی یه عمر به خدا بگی چشم
خدا یه جایی که خیلی گیری ، لطـف میکنه و بِهِت میگه چشـم !
پس تمـرین ڪن ...
🆔 @Agamahmoodreza
💠السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ ،السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ
▪️سلام بر تو اى ابا جعفر اى محمد بن على كه بزرگوار و پرهيزكار و پيشواى وفادارى سلام بر تو اى شخص پسنديده حق و پاك و منزه از هر عيب و نقص سلام بر تو اى ولى خدا.
#هفته_وحدت را قدر بدانید...
💠امام خامنه ای حفظه الله:
«این هفته وحدت، این هفته مشترک الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید.
همه سعی کنند وحدت و اتّحاد نیروها و در یک جبهه قرار گرفتن نیروهای مسلمین را - که رمز سعادت و مایه سربلندی مسلمین و بزرگترین حربه ملتها در مقابل استکبار جهانی است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.»
۱۳۷۵/۰۵/۱۳
🆔 @Agamahmoodreza
🔴بسم رب الشهدا و الصدیقین
🍃🌸محمدمهدی رضوان از بسیجیان گردان 121 امام علی (ع)، نهم آبان ماه در جریان گشت امنیتی در منطقه هروی تهران مورد سوء قصد اشرار قرار گرفته و توسط یک موتورسوار به عمد زیر گرفته شد، در نتیجه از ناحیه سر به شدت آسیب دید و پس از چند روز
روز گذشته 19 آبان به شهادت رسید.
👈مراسم وداع با پیکر بسیجی شهید «محمدمهدی رضوان» امروز (سهشنبه)
از ساعت 20 در معراج شهدا با حضور خانواده، دوستان و بستگان شهید به همراه عموم مردم برگزار خواهد شد.
🆔 @Agamahmoodreza
💠همسر بزرگوار شهید احمد اعطایی:
🍃🌸وقتى احمد رفت بچه ها سن کمى داشتند.
پسر بزرگم 4 ساله بود و پسر کوچکم 1 سال داشت. براى همین خیلى متوجه مسائل نبودند و لازم نبود من بخواهم براى رفتن پدر آن ها را آماده کنم. عزیزان من فکر مى کردند بابا مثل همیشه به سرکار مى رود و برمى گردد. وقتى آن ها بزرگ شوند و به درک اوضاع و شرایط برسند نمى دانم چه اتفاقى خواهد افتاد فقط امیدوارم عزیزانم را طورى تربیت کنم که خودشان دلیل نبود پدر را درک کنند و متوجه باشند که پدرشان به چه دلیل در کنار ما نیست.
البته از همین الان و در سنى که هستند سعى مى کنم با خواندن شعر یا داستان و یا هر چیز دیگرى به آن ها بفهمانم اگر بابا نیست اول از همه به خاطر خود آن هاست، براى این است که آسوده زندگى کنند. البته با توجه به دورانى که هستیم، خیلى سخت است
ولى مى دانم احمدم در این قضیه کمکم خواهد کرد.
🆔 @Agamahmoodreza