آقامحمودرضا
💠ساعت وصل... ▪️قرائت دسته جمعی سوره مبارکه یس .... همزمان با لحظات شهادت آقامحمودرضا 🌷ساعت ۲۰ : ۱
🥀تو این دقیقه های عروج آقامحمودرضا
بیایم روی یک ترک گناه عهد ببندیم باهاش ...
تو همین قرائت یس قول بدیم که ترکش کنیم ....
شهدام دستمونو میگیرین ...
دوستی مونو با شهیدمحمودرضا ثابت کنیم ....
هدایت شده از کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#رفیق_مثل_رسول
🔹به مناسبت سالگرد شهید محمودرضا بیضایی
🍃شروع دوره مربی گری یکی از بهترین دوره ها برای من بود .
محمودرضا بیضایی و حسن غفاری دوره مربی گری سلاح را داشتند و تمام ریزه کاری ها را با سخاوت آموزش دادند .
اکبر شهریاری دوره مربی گری تاکتیک را داشت. بهترین نکات را در مورد استتار, اخفاءو آشنایی با عوارض زمین, کار با قطب نما و ...من کنار دست شهریاری یاد گرفتم .
📚 رفیق مثل رسول
💥کپی با ذکر صلوات و نام شهیدرسول خلیلی و آی دی کانال جایز است.
👌 #عکس شهیدرسول خلیلی و شهید میثم کهندل و شهید محمودرضا بیضایی در یک قاب
🌷شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
#اذاکان_المنادی_زینب_سلام_الله_علیها_فأهلا_بالشهادة
🆔 @Rasoulkhalili
[WWW.FOTROS.IR]ma98101703.mp3
7.13M
حاج محمود کریمی
#روضه
ضعفى شديد نيروى او را گرفته بود
دیگر توان ز زانوی او را گرفته بود
در ازدحام پشت در و دود و شعله ها
آتش سراغ گیسوی او را گرفته بود
می خواست جدا شود از پشت در
ولی تیزیِ میخ پهلوی او را گرفته بود
تحت فشار لنگه ی در گیر کرده بود
بی خود نبود در بوی او را گرفته بود
مولا چه نی کشید چو می کشید چو میدید لشگری در کوچه دورِ بانوی او را گرفته بود ...؟؟؟
#فاطمیه ۱۳۹۸
@Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠برادر بزرگوار شهید بیضائی : 🌷وقتی پیکر محمودرضا آمد معراج شهدا رفتم ببینمش،لباسهای رزمش هنوز تنش
💠شهید علی یزدانی :
🍃🌸شهید بیضائی یه پیشونی بندی داشت
#یافاطمه_الزهرا"س" روش نوشته بود،
بهش گفتم:
از این پیشونی بندت خیلی می ترسم ..
🆔 @Agamahmoodreza
💠دکتر احمدرضا بیضائی :
🌷تو اردوی دانش آموزی با تفنگ بادی زده بودن رو انگشت شستش. برای درآوردن ساچمه، رفت عمل.
وقتی از اتاق عمل داشتن می آوردنش، زیر لب مدام میگفت:
" #یازهرا.... #یازهرا...".
پدر، الانم که صحبت اون روز میشه میگه: بیهوش بود اما نمیدونم چطور تو بیهوشی اینطور توسل میکرد؟
🆔 @Agamahmoodreza
💠نوشته های محمد جواد / چهل و هفت
🍃🌸اولین باری که رفتم تبریز، شب جمعهای بود.
شبونه با اتوبوس راه افتادیم و خروسخون ترمینال تبریز پیاده شدیم.
#محمودرضا با یه شلوار پارچهای مشکی و پیراهن سفید و یه کیف هندیکم که انداخته بود رو دوشش اومد به استقبالمون.
از همون ترمینال هم دوربین رو در آورد و شروع کرد به تصویر گرفتن و کارگردانی کردن.
... حالا اینوری برید!!! حالا حرف بزنید!!! سید نظرت چیه!!! مصطفی حال میکنی اومدی تبریزا!!! اوهوی بچرخ اَزت فیلم بگیرم!!!
بعد هم یه تاکسی گرفتیم و رفتیم به طرف شهرک پرواز.
به خونهشون که رسیدیم رفتیم واحد همکف و اتاقی که پنجره اش به حیاط دلبرِ خونهشون باز میشد و یه قاب عکس آسدمرتضی به دیوار اتاق خودنمایی میکرد.
صبحونه خورده و نخورده گفت جمع کنید
بریم #هیئت، بعدشم میریم #نمازجمعه.
بهش گفتیم مگه اردو بسیج آوردی ما رو؟
مرد حسابی مسافر نمازهم نداره چه برسه به هیئت! یعنی این تبریزتون جای دیدنی نداره ما رو ببری!!؟
و فکر کنم جای دیگه ای بلد نبود...
یعنی همونجاهایی میخواست ما رو ببره که خودش دوست داشت و حال میکرد.. یعنی اینکه هرآنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند!!!
ولی آخه نمازجمعه دیگه!!!
.
.
🍃🌸وارد هیئت که شدیم سینه زنی شروع شده بود. آذری میخوندن و ما هم ترکی بیلمیرم بودیم.
قدری که سینه زدن، جناب مداحِ هیئت محترمِ عزاداران حضرت ثامن الائمه تبریز، اعلام کرد چون مهمونِ تهرانی دارن چند بیتی هم فارسی بخونم عزیزان فیض ببرن.
و با صدای سوزناکی که داشتند این بیت رو خوندند که:
سلسلهیِ مویِ دوست، حَلگهیِ دام بلاست
هر که دراین حَلگه نیست، فارِگ ازین ماجراست
و با این تک بیت اشک ریختن و سینه زدن... عجیب حالِ خوبی داشتند.
بعد از هیئت هم بنا به قولی که به ما داده بود که سوپرایزمون کنه ما رو برداشت و برد نشوند پایِ خطبه های نماز جمعه، به امید اینکه رستگار شویم!!!
بین صفوف نماز هم دو سه تا از رفقاش رو دید که تا دلتون بخواد ترکی گفتند و خندیدند و ما هم به خندهشون به رسم میزبان نوازی خندیدیم.
بعد نماز اما انگار هنوز محمودرضا برگههایی داشت برا ما که رو کنه.
🍃🌸پس ما رو بُرد به یکی از بستنی فروشیهای نزدیک مصلی و به قول آقا صمد ماکارونی با بستنی خرید...
.
.
و این اولین باری بود که من اومدم تبریز،
سفری که توش فقط صدای خنده بود و خنده بود و خنده بود و "رفیق" ...
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸محمودرضا ما رو بُرد به یکی از بستنی فروشیهای نزدیک مصلّی و به قول آقا صمد ماکارونی با بستنی خرید...
.
.
و این اولین باری بود که من اومدم تبریز،
سفری که توش فقط صدای خنده بود و خنده بود و خنده بود و "رفیق" ...
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
♻️باز پخش مستند منتظر
شهیدآقا محمودرضا بیضائی
🌸سه شنبه ١ بهمن ماه ساعت ١۵:٣٠ شبکه افق
#بازپخش
#منتظر_ظهور
🔴 کیهان امروز:
▪️رهبر انقلاب در دیدار با دست اندرکاران حج: جاذبه ایستادگی ملت ایران علت عصبانیت آمریکاست.
▪️لحظه شماری عراقی ها برای راهپیمایی میلیونی اخراج آمریکا.
▪️ترامپ به متحدان نزدیک خود تاکید کرد درگیری با ایران دیوانگی است.
▪️طراحان شکنجه "غرق مصنوعی" علیه آمریکا افشاگری می کنند.
▪️پشت پرده جنجال درباره رد صلاحیت ها فرار بی کارنامه ها از پاسخگویی.
آقامحمودرضا
💠دوست شهید مدافع حرم اکبر شهریارى: 🍃🌸اربعین سال ۹۲ با عدهای از دوستان عازم کربلا شدیم. در آن سفر
🍃🌸شهید اکبر شهریاری، یکم فروردین ماه 1363 در محله کیانشهر تهران به دنیا آمد. ایشان در دانشگاه امام حسین (ع) و در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل دادند.
او حافظ کل قرآن، عامل به قرآن، بسیار خوش خُلق و شوخ طبع، اهل تفریح و ورزش،
پیگیر برای حل مشکلات مردم، بخشنده، آمر به معروف و ناهی از منکر، باغیرت، هیاتی و مطیع رهبر بود.
🍃علاقمند به مطالعه، ورزش(فوتبال، تکواندو، کوهنوردی)، چتربازی، خوشنویسی، سفر، زیارت اهل بیت (ع) و شهدا، خدمت به شهدا، شرکت در مجالس اهل بیت (ع)، مداحی در هیئت و مجالس مذهبی بود.
به حلال و حرام و لقمه حلال بسیار توجه داشت. همکار و همرزم و یکی از دوستان بسیار نزدیک شهید #محمودرضابیضائی بودند که دو روز بعد از شهادت ایشان در سوریه (ریف دمشق) به شهادت رسید.
🍃🌸یک روز پیش از شهادت یکی از دوستانش مجروح می شود و هنگامی که اکبر به بالای سرش میرود به اکبر می گوید:
محمود بیضائی شهید شده و چند شب قبل از شهادت در خواب دیده بود که با تو (یعنی شهید شهریاری) در باغی بزرگ و سرسبز در حال قدم زدن است. فردای آن روز اکبر هم در حرم مطهر حضرت زینب (ع) بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل شد.
🌷روحش شاد ،یادش گرامی و راهش پر رهرو
🆔 @Agamahmoodreza
هدایت شده از برای کوثر
به یاد " مُنتَظِر "واقعی ظهور ، شهید آقا محمود رضا بیضائی...
مستند #منتظر ، اولین مستند ویژه شهید محمودرضا بیضائی،
با همکاری پایگاه بسیج حمزه سیدالشهدای اسلامشهر و تهیه کنندگی و کارگردانی آقای سید وحید ابراهیمی که بمناسبت ششمین سالروز شهادت از صدا و سیما (شبکه افق) پخش شد👇
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
هدایت شده از برای کوثر
49.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مستند #منتظر ، اولین مستند ویژه شهید محمودرضا بیضائی،
با همکاری پایگاه بسیج حمزه سیدالشهدای اسلامشهر و تهیه کنندگی و کارگردانی آقای سید وحید ابراهیمی که بمناسبت ششمین سالروز شهادت از صدا و سیما (شبکه افق) پخش شد.
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza
رهبر انقلاب ۱۴ سال پیش از قدرت شفاعت حاج قاسم چه گفتند؟؟!!
🍃🌸در منزل شهید محمدرضا عظیم پور در سال ۱۳۸۴
داماد بزرگ خانواده، جواد روحاللهی، از رهبر انقلاب درخواست میکند: که انشاءالله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید.
🔻امام خامنهای میگویند: ما چهکارهایم که شما را شفاعت کنیم؟
پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند.
... ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این شهدا و امثال اینها باشیم.
🔻بعد رهبر انقلاب خم میشوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی میگویند:
این آقای حاج قاسم هم از #آنهاییست که #شفاعت میکند انشاءالله....
🔻حاج قاسم سلیمانی سر پایین میاندازد و با دو دست صورتش را میپوشاند.
- بله!
از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند!
همه میخندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالتزده سر به زیر انداخته.
🔻رهبر انقلاب ادامه می دهند : چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است.(یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشتهاند؛ خیلی خوب است.
این هم یک هنریست که ایشان دارند...
بعضیها خیال میکنند که در دوره پیشرفته و سازندگی و توسعه و نمیدانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بندهایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر #دوره ای که عوض میشود، #تکلیفها و #نوع_مجاهدت عوض میشود؛
اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود.
👈روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم میشود مثل آدمهایی که وقتی جنگ بود، در خانههایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا میکردند.
لحظاتی سکوت میشود و جمعیت حاضر به فکر میروند.
🍃🌸جواد روحاللهی [داماد خانواده]میگوید:
چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول شفاعت خواستم. حاجی میخواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمانها میگویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ حاج قاسم که دید اوضاع ناجور میشود؛ گفت:
باشد، قول میدهم؛ فقط صدایش را در نیاور!
📚کتاب «کریمانه» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای استان کرمان
🆔 @Agamahmoodreza
📍صفحه رسمی شهید مدافع حرم مهدی حسینی در اینستاگرام راه اندازی شد⬇️
http://instagram.com/mahdii.hoseinii
.
http://instagram.com/mahdii.hoseinii
صفحه ی قبلی توسط اینستاگرام مسدود شد.