#عقیق_شعر
صدای به هم خوردن بال و پر بود
گمانم که جبریل آن دور و بر بود
نگاهش به در بود مهمان بیاید
صدای در آمد، علی پشت در بود
علی بود امّا نه مثل همیشه
که رخسارش از شبنم شرم، تر بود
گُل افتاد بر گونۀ حیدر امّا
مگر خواستگاری از او خوبتر بود؟!
علی خواست لب وا کند، لب فرو بست
نگفت و محمّد خودش باخبر بود
«فداها ابوها»، نگاهش به زهراست
به نوری که در خانهاش جلوهگر بود
به زهرا که قالوا بلی خواند و خندید
به زهرا که شاد از قضا و قدر بود
علی رفت و زهرا جهیزیّه میخواست
علی مردِ میدان و جنگ و خطر بود
زره داشت، شمشیر و اسب و دگر هیچ
که داراییِ او همین مختصر بود
زره شد جهیزیّۀ عشق اما
از آن روز زهرا برایش سپر بود
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#پیوند_مهر_و_ماه
#محسن_ناصحی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
اشعار سالروز ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما
👇👇
https://aghigh.ir/fa/news/1267058
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
گر علی دل، قرار او زهراست
ور علی گل، بهار او زهراست
او که خود فخر خلقت است به حق
مایۀ افتخار او زهراست
جلوهگاه خداست خود، اما
جلوۀ کردگار او زهراست
ذوالفقارش اگر عدوکُش شد
جوهرِ ذوالفقار او زهراست
در علی میتوان خدا را دید
زآنکه آیینهدار او زهراست
او ندارد به دار دنیا مِهر
تا که دار و ندارِ او زهراست
سیر، از سِیْرِ باغ و گلزارست
گل و باغ و بهار او زهراست
خود میان بهشت میبیند
تا به خانه کنار او زهراست
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#پیوند_مهر_و_ماه
#علی_انسانی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش
آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد
خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است
خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد
شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خطبهخط عشق است
حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد
شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظههایتان باشم
شعر زیباست تا زمانی که نور این بیتها علی باشد
به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن!
تا دلم آنچان که میخواهی شیعۀ مرتضی علی باشد
ورد لبهای من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده
لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#پیوند_مهر_و_ماه
#سیدمحمدجواد_شرافت
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
32.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را به تیغ چه حاجت ؟! که با کمند نگاهت
همه یلان جهان را گرفته ای به اسیری ...
شعرخوانی #محمد_رضا_طهماسبی در مدح #امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
29.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محوفانوسیم، نورنابپیدامیشود
شعرخوانی #محمد_علی_بیابانی با موضوع انتظار
#حضرت_صاحب_الزمان_عجل_الله
#انتظار
#جمعه_ها
#محمد_علی_بیابانی
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقان از غمت هلاک شدند ...
شعرخوانی #احمد_بابایی در شب شعر #جان_جهان
با موضوع #امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مسجد_پنبه_چی
#حضرت_صاحب_الزمان_عجل_الله
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#انتظار
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
دوره تکمیلی و تخصصی شعـر
در آمدی بر چیستی شعر و بررسی موانع خلاقیت شاعری :
محتوای دوره:
عدم نوآوری (ترس از تغییر)
تخیل تحمیلی (تقلید کورکورانه)
عدم فردیت (فقدان دیدگاه خودساخته)
عدم نقدپذیری و نبودن منتقد
خودسانسوری (برزخ زبانی و معنایی)
زیبا شناسی سنتی
فقدان عینیت گرایی
از تقلید تا تقلب
موضع شعر و معضل شاعر
خداحافظی با کودکی (عدم زلالی فطری)
ابتذال عاطفی (کمبود عاطفه محوری)
عدم وسواس در سرودن (ولنگاری متن)
شاعران جوانِ ساکن مشهد مقدس می توانند تا پایان چهارم تیرماه 1402 با استفاده از لینک ذیل و تکمیل فرم ، نسبت به ثبت نام در این دوره اقدام نمایند.
تاریخ برگزاری کارگاه اول: 6 و 7 تیرماه 1402
http://www.shamstoos.ir/fa/sher
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
38.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای نخستین بارقه از شعله های کربلا ...
شعرخوانی #مرتضی_امیری_اسفندقه در رثای
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
غمگین زمین، گرفته زمان، تیرهگون هواست
امروز روز گریه و امشب شب عزاست
تا خوشههای بغض، گل گریه میدهند
از تنگنای سینۀ ما نالهها رهاست
در سوگ آفتاب مدینه، به سوز و آه
با صاحبالزمان دل ما نیز همنواست
داغیست سینهسوز غم باقرالعلوم
گر خون بگریَد از غم او آسمان رواست...
هم وارث تمامی اوصاف حیدر است
هم مخزن تمامی اسرار مصطفاست
ذکرش امیدبخش دلِ هرچه ناامید
نامش شفادهندۀ هر درد بیدواست
ای روح آسمانی از این داغ جانگداز
فریاد خاک امشب تا عرش کبریاست
سوزی که قطره قطره تو را آب کرد و سوخت
این زهر نیست بلکه همان داغ کربلاست
ای جان ما فدای غم غربت بقیع
قبرت بقیع نیست که در سینههای ماست...
امشب هزار پنجره دل گریه میکنیم
با غربت بقیع، دل شیعه آشناست
شمعی به روی تربت پاک تو نیست... آه
اینجا مگر نه این که مزار امام ماست
تنها نه از غم تو مدینه عزا گرفت
در بارگاه قدس کنون محشری بهپاست
امشب «خروش»! آن نفس حق که تا سحر
دریای گریه را به خروش آورد کجاست؟
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#عباس_شاهزیدی
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه...
تو طفل روی ناقۀ عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#استاد_علی_انسانی
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
بزرگ آینۀ قدرت خدایِ بزرگ
که شاهد است جهان بر بزرگواری او
امام پنجم و معصوم هفتم آن مولا
که چرخ یافته رفعت، ز خاکساری او
بر او سلام که باشد سلام پیغمبر
گواه روشن فضل و طلایهداری او
جهان علم بُوَد یادگار او، صد حیف،
به درد و داغ نوشتند یادگاری او
ز کربلا سند زندهای به کف دارد
گواه من دل خونین و اشک جاری او
هزار خاطره دارد ز راه کوفه و شام
ز مهربانی زینب، ز غمگساری او
پیاده رفتن او پای نیزۀ سرها
مصیبتیست که پیداست ز آه و زاری او
به دل ز داغِ بسی کشته، زخم کاری داشت
عدو ز زهر، نمک زد به زخم کاری او
هشام دست به آزار حضرتش بگشود
چو دید در ره اسلام، پایداری او
ره شکنجه و تبعید او گرفت چو دید
قرار دولت خود را به بیقراری او
مهی که بوسه زند بر رکاب او خورشید
فتاده در کف دشمن، رکابداری او..
شرار زهر ستم همچو شمع آبش کرد
که یافت رنگ خزان، چهرۀ بهاری او
دلا بسوز ز داغش که خویش فرمودهست
به حاجیان که بگیرند سوگواری او..
خدا کند که بیفتد قبول درگاهش
غم «مؤید» و اخلاص و جاننثاری او
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#سیدرضا_مؤید
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
اشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام
👇👇
https://aghigh.ir/fa/news/126776
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام پیش تو آیینه شد شکست و خمید ...
شعرخوانی #هادی_جانفدا در رثای #امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
آنکه با جهل زمین، پنجه درافکند تویی
بذر صد مزرعه در خاک پراکند تویی
باغبانی که علیرغم ستمهای خزان
سخت آموخت به هر باغچه لبخند تویی..
رشتۀ مهر که دلهای حقیقتجو را
تا ابد داده به یکدیگر پیوند تویی
ای احادیث نگاه تو پر از عشق، هنوز
راوی آنچه در این غم بنویسند تویی
هرکجا نامی از آن قافله آید به میان
زخمی دشت بلا! بارشِ یکبند تویی
نیست تأثیر تو، از عالم پنهان شدنی
که شکافندۀ شب، نور خداوند تویی
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#اعظم_سعادتمند
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
کی زمین دیده در این صحرا بهاری این چنین
در دل طوفان سختی ها قراری اینچنین
جمع یارانجمع و مستان مست و ساقی می رسد
خوش به حال عشق با ایل و تباری اینچنین
با لباس رزم در بزم شهیدان آمده است
چیست بهتر از نشان افتخاری این چنین
صد قمر بر گرد خورشید وجودش در طواف
آرزو دارد زمین تا در مداری این چنین ...
زیر باران گلوله سروها قد می کشند
ریشه دارد این وطن در اقتداری اینچنین
در نبرد حق و باطل هر امامی فاتح است
تا خدا داده به دستش ذوالفقاری اینچنین
مکتب عشق است هر روز امتحان پس می دهیم
هیچ ترسی نیست با آموزگاری این چنین
سر دهد یا جان دهد یا آبرو آماده است
ایستاده سالها پای قماری اینچنین
تا ابد معمور باد اینخانه کز خاک درش
سر بر آورده در ایران شهریاری این چنین
چون امینی این علم را می رساند تا ظهور
فاستقم ... اری می آید روزگاری اینچنین
#حضرت_آیت_الله_خامنهای
#ششم_تیرماه_سال_شصت
#ترور
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
✅ #فراخوان بیست و پنجمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس و مقاومت
🔸 بخش عمومی شعر دفاع مقدس و مقاومت
🔸دفاع مقدس و شعر مقاومت بین المللی اسلامی
🔸دفاع مقدس، ولایت محوری و جهاد تبیین
🔸دفاع مقدس و شهدای مدافع امنیت
🔸دفاع مقدس و جنگ نرم
🔸دفاع مقدس، کودک و نوجوان
🔸دفاع مقدس و نقش زنان
🔸دفاع مقدس و مضامین عاشورایی
🔸دفاع مقدس و شهدای روحانی
🔸دفاع مقدس، دانشجو و دانش آموز
🔸طنز در شعر دفاع مقدس
🔸دفاع مقدس و سرود و ترانه
🗓 مهلت ارسال آثار تا پایان شهریور ماه 1402
🗳 جهت ارسال آثار به دفاتر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خود مراجعه نمایید.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
اشعار شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
👇👇
https://aghigh.ir/fa/news/126792
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
کردند از حجاز، بسیج ره عراق
گفتند: «حَسبِیَ اللَّهُ رَبّی هُوَ الوَکیل»
با صدهزار آرزو و میل و اشتیاق
میتاختند سویِ بلا از هزار میل...
میزد فرات موج، پیاپی ز اشتیاق
میگفت و داشت دیده پر از خون چو رود نیل
کای قوم! مَهر فاطمه را کی سزَد دریغ
از جانشین ساقیِ تسنیم و سلسبیل
میگفت خاک بادیۀ کربلا ز دور
مشتاق حضرت توام، ای سید جلیل!
بازآ که مهد پیکرِ صدپارهات منم
ای خسروی که مهدِ تو جنبانده جبرئیل!
روز ازل مقدّمة الجیشِ این سپاه
شد نایب امام زمان، مسلم عقیل
آن سالکِ سبیلِ محبّت که مردوار
در کف گرفت جان و نمود از وفا، سبیل
روزی که از مدینه روان سویِ کوفه شد
آن روز نخل عترت او بیشکوفه شد
القصّه چون به کوفه رسید از صف حجاز
جادوی چرخ، شعبدهای تازه کرد ساز
هر چند کار بدرقه در کوفه نیک نیست
اما نخست خوب شدندش به پیشباز...
گفت آن یکی: مرا به در خویش بنده گیر
گفت آن دگر: مرا به عطایای خود نواز
گفت آن: مرا به خدمت خود ساز مفتخر
گفت آن: مرا ز مقدم خود دار سرفراز
اما چو آن غریب به مسجد روانه شد
بهر ادای طاعتِ دادار بینیاز
از صد هزار تن که ستادند در پیاش
یک تن نمانده بود چو فارغ شد از نماز
دید آن کسان که لاف هواداریاش زدند
دارند این زمان ز ملاقاتش احتراز
وآنان که دامنش بگرفتند با دو دست
سازند دست کین به گریبان او دراز
بدخواه در کمین و اجل، تیر در کمان
نه چارهای پدید و نه بابِ نجات باز...
گفت ای صبا! ز جانب مسلم ببَر پیام
هر جا رسی به کویِ حسین از رهِ حجاز
کای شه! میا به کوفه و سویِ حجاز گَرد
من آمدم فدای تو گشتم، تو باز گَرد
در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست
وز مِهر و آشتی سخنی در میانه نیست
کردار جز نفاق و عمل جز خلاف نه
گفتار جز دروغ و سخن جز فسانه نیست
یا کوفیان نیافتهاند از وفا نشان
یا هیچ از وفا اثری در زمانه نیست
ای شه! میا به کوفه که این ورطۀ هلاک
گرداب هایلیست که هیچش کرانه نیست
این مردم منافقِ زشتِ دو رویه را
خوف از خدای واحد فرد یگانه نیست
دارند تیرها به کمان برنهاده لیک
جز پیکر تو ناوکشان را نشانه نیست
بهر گلوی اصغر تو تیر کینه هست
وز بهر کودکان تو جز تازیانه نیست...
بس عذرها به کُشتنت آراستند لیک
جز کینۀ تو در دل ایشان بهانه نیست
جانم فدای خاک قدوم تو شد، ولی
مسکین سرم که بر درِ آن آستانه نیست...
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#ادیب_الممالک_فراهانی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
عشق تو کوچهگرد کرد مرا، این منِ از همیشه تنهاتر
در غمت ای غم تو عاشقسوز! چشم من کاش هرچه دریاتر
شهر در انتظار رؤیت توست، همه از روی بام چشمبهراه
چون قرار است ماه من روزی، باشی از روی نیزه پیداتر
شهر در انتظار رؤیت توست، همه آمادۀ پذیرایی
همۀ شهر حاضرند ولی بامها، سنگها، مهیاتر
چه کند کاروان اگر کوفه...؟ چه کند کاروان اگر در شام...؟
این همه پرسشِ بدون جواب و یکی از یکی معماتر
میشود دید هر کجا حتی، بین این کاسهآب، عکس تو را
با لب خشک میشود حالا، آخر قصهام چه زیباتر
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#رضا_یزدانی
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
شانههای زخمیاش را هیچکس باور نداشت
بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت
در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت
میچکید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کمتر به پیشانی او پا میزدند
نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت
روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود
سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت
خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#یوسف_رحیمی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
33.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ "سِد باقر"
به روایت #حامد_عسگری
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
ای تن و جانت سپر هر بلا
کوفۀ تو قطعهای از کربلا
یکتنه خود بر سپهی غالبی
نجل عقیل بن ابیطالبی
ای ز تمام شهدا پیشتر
وصف تو از بینش ما بیشتر
پیشتر از لیلۀ میلاد تو
بوده رسول دو سرا، یاد تو
واقف اسرار خدای جلیل
وصف تو را گفته برای عقیل...
بر پسر فاطمه دل باختی
با غم او سوختی و ساختی...
غربت تو بار غم کوچهها
«سعی» تو در پیچ و خم کوچهها...
آه تو در سینۀ دیوار بود
اشک تو وقف قدم یار بود
کوفه چه بی عار و چه بی درد بود
بین همه پیرزنی «مرد» بود...
بخت به وی کرد خطاب اینچنین:
طوعه به مردانگیات آفرین!
وجه خدا شمع شبستان توست
جان حسین است که مهمان توست...
اشک شده مونس تنهاییاش
خون چکد از دیدۀ دریاییاش
دیده به مکه دل شب دوخته
سوخته و سوخته و سوخته
گشته تپشهای دلش یا حسین
زمزمه دارد دل شب با حسین:
ای به شرف فوق خلیل خدا
ای به منایت سر و جانم فدا
حرمله با تیر کشد انتظار
تیر کجا و گلوی شیرخوار
تیر کجا و دل افروخته
تیر کجا و گلوی سوخته
کوفه محل همه نیرنگهاست
دستهگل سنگدلان سنگهاست...
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#غلامرضا_سازگار
🔹عقیقشعر
@aghighpoem
ای نخستین بارقه از شعلههای کربلا
اولین سیمای روشن از صدای کربلا
ای نخستین خون، چکیده روی خاک کوفه سرخ
ای نخستین سر، بریده در هوای کربلا
تو نخستینی که دیدی کربلای تشنه را
پیش از آنکه گل کند موج بلای کربلا
صبح تنهایی و عصر غربت و ظهر عطش
کربلای کربلای کربلای کربلا
ای سفیر دانش و دین در زمین جهل و کفر
ای شکوه نام تو بانگ رسای کربلا
پیش از آنکه کربلا باشد تو بودی، خون تو
ریخت روشن بر زمین در ابتدای کربلا
ابتدای کربلا بودی و دیدی از نخست
روی نیزه عشق را در انتهای کربلا
از فراز بامِ کاخ دستآموزان کفر
بر زمین انداختی سر را به پای کربلا..
اولین حاجی که رفت و کربلایی شد به شور
اولین زمزم که جوشید از صفای کربلا
ای نخستین چشم گریان بر حسین بن علی
با خبر از جزء و کل ماجرای کربلا
چشم تو پیش از تمام چشمها دید و گریست
زخمهای کربلا را در عزای کربلا..
ای چنان که نی، تهی از هرچه جز هوی حسین
ای نوا آه ای نوا آه ای نوای کربلا
پیک عصمت بودی و پیچیده در فریاد تو
هوی هوی کربلا و های های کربلا..
خانۀ هانی، عبیدالله و تو مخفی به رمز
پشت پرده ماندی اما از حیای کربلا
دست بر شمشیر میبردی اگر...، اما تویی
آری آری تو نخستین رهنمای کربلا
آری آری تو نخستین کاشف ذبح عظیم
آری آری تو نخستین آشنای کربلا
شیعه و خنجر زدن از پشت، پنهان، ناگهان
نه، بلندا تو، بلندا سرسرای کربلا
پشت پرده ماندی اما کربلا در پرده نیست
برملا شد با تو راز در خفای کربلا..
پشت پرده در نمازی سرخ از شرم حضور
اقتدا کردی به حیدر مقتدای کربلا
خونبهای تو تماشای حسین فاطمهست
ای نخستین خون جاری در بهای کربلا
جرعه جرعه نور نوشاندی مرا امشب به مهر
روشنم روشن به یمن روشنای کربلا
این قصیدهواره امشب از تو در من جلوه کرد
شعر گفتم از برایت از برای کربلا
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شهادت
#مرتضی_امیری_اسفندقه
🔹عقیق شعر
@aghighpoem