هدایت شده از رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
😔 پرونده سوریه، نقطه جدایی جهان اسلام از ایران!
چند روز قبل فهمی هویدی را در استانبول دیدم. سالها قبل در همایش های بیداری اسلامی با او گپ زده بودم. به غایت شکسته و پیر شده بود. او عمری را برای تبیین حقیقت گذاشته و کتاب او که ده سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با عنوان «ایران من الداخل» نوشت منبع خیلی از عرب ها برای شناخت بهتر ما شد و از این باب، حقی بر گردن ما نیز دارد.کتاب او پس از کتاب «مدافع آیت الله» مرحوم حسنین هیکل، نقش بسزایی در معرفی انقلاب ما حتی به فلسطینی ها و الجزایری ها و.. داشته است. البته مقالات این سالهای او درباره ایران هم کم نبوده و نیست و حیف که جامعه ما با آثار او آشنا نیستند.
در یک جلسه، حرف های خوبی زد که خلاصه آنها را نقل میکنم: «سعودی در حال تبلیغ سلفی تبلیغی و امارت در حال تبلیغ صوفیه است و هر دو از رشد اسلامگرایی و سلفی جهادی نگران هستند! ولی بر اساس یک نظرسنجی حتی در داخل سعودی، بیش از ۹۵ درصد مردم، مخالف عادی سازی هستند!/ هر چند اوضاع داخلی مصر خوب نیست ولی طوفان الاقصی کاری کرد که مسأله غزه به خانه همه مردم وارد شد و عملا با سیاست درآمیخته شدند/ ما بعد از غزه فهمیدیم که اشغالگری ملی خطرناک تر از اشغالگری خارجی است!/ این روزها مرده های غزه در حال محاصره زنده های اسراییلی هستند/ مواضع رییس جدید سوریه عاقلانه بوده ولی بدنه آنها چی؟!..»
ولی خب موضوع یادداشت من این است که چرا حتی چنین آدمی وقتی با من روبرو میشود می گوید «چرا موضع ایران در سوریه به نحوی است که حتی من هم دیگر نمی توانم از آن دفاع کنم؟!»
سعی کردم برای او نگاه متفاوت ایران به مسأله سوریه را بیان کنم ولی واقعیت آن است که این بحران از پانزده سال قبل مهمترین چالش فکری همه دوستداران انقلاب با ما بوده است تا جایی که خیلی ها را از ما دور کرد و به دشمن بدل نمود! ایستادن کنار دیکتاتوری بعثی سوری چیزی نبود که مسلمانان جهان از ما توقع داشته باشند و تریبون های سعودی عملا این فرصت را برای متهم کردن ما به «منافع شیعی» بهره بردند حال آنکه ماجرا اصلا مذهبی نبود... بگذریم!
کوتاهی های گذشته را با درک درست امروز میتوان جبران کرد ولی تا نگرش این است که نیازی به بدنه فعال و موثر جهان اسلام نداریم انگیزه ای هم برای اصلاح نخواهد بود! کجاست این قوه عاقله تبیینی برای جهان اسلام؟ الله اعلم!
📍 @komeilialireza
دوستان در این زمانه خیلی دقت کنید، هرکسی زیاد منیت داشت ،هرکسی به خود دعوت کرد و خود را مرجعیت داد(حتی غیرمستقیم)،هرکسی دم از خشوع زد اما در لفافه خودبرتربینی داشت را بشناسید و به سرعت از او فرار کنید.
فضای سیاسی ایران و جهان به قدری پیچیده و البته مضحک شده است که بهجای تحلیل وتفسیر و تبیین،ترجیح بر گوشهگیری و خواندن و یادگرفتن است تا با توشهی پر بتوان دعوت به تفکر کرد نه دعوت به شنیدن آنچه ما میگوییم!
اتفاقات بسیار زیاد است و نکات بیش از آن اما فضا به شکلی است که نه «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» نه صاحب سخن امیدی به شنیده شدن دارد.
فقط این را بدانید با ترساندن مردم از خالصسازی حاکمیت توسط یک عده چنان کار را برای خود آسان کردند که یکدستی قوای سهگانه تا پیش از این شوخی بیش نبود!
دولت انتصاب غیرقانونی میکند،کسی معترض شود که چرا ق.ق برخورد نمیکند رسانهی ق.ق میگوید دلیل حمله به ما برخورد با مفاسد است!
وزیر اقتصاد میخواهد استیضاح شود منشی رییس مجلس را پست دولتی میدهدو ناگهان استیضاح تبدیل به «فرااستیضاح» مندرآوردی میشود، سهقوه جوری هوای هم را در ناکارآمدی و سرپوش بر افتضاحات دارند که خفقان زمان مرحوم هاشمی در مقابلش آزادی مطلق بوده است.برخی از قوات غیر سهقوه هم گویا از این وفاق راضی هستند زیرا هزینه عمل به فرامین رهبری برای آنها بسیار بیشتر از تبعات وفاق است.
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
چند نکته عرض کنم.
دوستان به طیف اصولگرا ونواصولگرا خرده میگیرند که چرا سکوت کردید درباب مذاکره و الان از صفحهیک فرهیختگان و واژهسرایی مهدی محمدی متعجب هستند که خوب نشان میدهد در جبهه انقلاب هم رومانتیسم سیاسی موج میزند.
اصولگراها نیروهای کف میدان متفکرانی چون حسن روحانی هستند، روحانی به عنوان یک صاحبنظر واندیشهسیاسی جسارت و شجاعت بیان علنی نظرات خود در باب انقلاب و سیاست خارجی را داشت چون برایش طرح و منظومه داشت که خب شکست خوردنش را هم دیدیم اما اینها نه اهل اندیشه وصاحب نظر هستند نه جسارت وشجاعت دارند ولی در عمل مومن به آنچیزی هستند که طیف فکری حسن روحانی بنیانگذارانش هستند، در بزنگاه سکوت میکنند چون نگران جایگاه خود در نزد بدنه هستند اما در دل راضی یه آنچه در حال وقوع است بعد از عیان شدن میدان ناگهان تغییر موضع میدهند. اما الان همین محافظهکاران ترسو کمی تفاوت کردهاند احساس میکنند در دوران وفاق و قبضه قدرت میتوانند کمی خود واقعیشان را نمایش دهند به همین علت همراستا با طیف مکتب نیاوران در تلاش هستند از سخنان رهبری پالس مجوز مذاکره بگیرند.
به اطرافیان عرض کردم خوشنود از سخنان رهبری نباشید چون آنها که میخواهند مذاکره کنند،مذاکره خواهند کرد و مجوزشان را هم همین سخنان معرفی خواهند کرد.
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما با شهیدان خداحافظی نمیکنیم،میگوییم به امید دیدار....
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از شهادت ما،صدای مظلومیت و جهاد ما باشید....
از شرایط خطیر و سکوت جمع زیادی از کنشگران و فعالان بهعلت همین شرایط، سواستفاده کردهاند و میکنند و با پروژه وفاقشان همهچیز از سیاست خارجی و جبهه مقاومت تا مسائل داخلی و اقتصاد را به بدترین شرایط رساندند اما بازهم وقیحانه و طلبکارانه با دروغگویی میخواهند خود را از شراکت در این ناکارآمدی مبرا کنند.
رسانه،سلاح کشتارجمعی
نوام چامسکی در کتاب کنترل رسانه بحثی مطرح میکند تحت این عنوان که«خلق توهمات ضروری و سادهسازی مسائل از ضروریترین ابزار کنترل است». حالا این خلق توهم و سادهسازی از طریق چه ابزاری امکانپذیر است؟ این کنترل به چه وسیلهای باید باشد؟ آیا با نیروی نظامی میشود برای مردم توهم ضروری ایجاد کرد و مسائل را سادهسازی کرد؟ جواب منفی است زیرا انسان قطعا در برابر القا بهوسیله زور و قدرت مقابله میکند اما زمانی که شما بتوانیم هژمونی ایجاد کنید یعنی قدرت و رضایت آنجا میتوانید از ابزار کنترل یعنی ایجاد توهم و سادهسازی استفاده کنید،حال این ابزار ایجاد هژمونی در جامعه انسانی در دنیای امروز چیست؟ رسانه.
با استفاده از رسانه است که میتوان ذهنها را شکل داد و هدایت کرد به سمت آنچه که باب میل کسانی است که اصطلاحا قدرت غالب هستند.
بعد از هفت اکتبر(طوفان الاقصی) پیش از شکلگیری آن موج جهانی علیه صهیونیستها ،رسانه در مقطعی توانست با یک سادهسازی مقصر آن اتفاقات پس از طوفانالاقصی خود فلسطینیها بودند که عملیات انجام دادند!چطور این را رقم زدند؟ با قدرت رسانه و نادیده گرفتن هفتاد سال ظلم قبل از طوفان الاقصی و بیان واقعه از فردای هفت اکتبر،پس رسانه با یک سادهسازی توانست برای مقطعی این ذهنیت را در مخاطب ایجاد کند که مقصر شهادت روزانه دهها فلسطینی عملیات طوفانالاقصی است و نه ظلم هفتاد سالهی اشغالگران.
در بحث توهمسازی هم در جامعه ایران این اتفاق را بیشمار دیدهایم که رسانه با تمام قدرت انجام دادهاست، اگر کمی به اتفاقات این سالها نگاه کنیم میبینیم پویشهایی که از طریق رسانههای فارسیزبان در شبکههای اجتماعی تحت عناوینی مانند زندگی نرمال،حجاب اختیاری، عقبماندگی کشور و غیره شکل گرفته است در راستای ایجاد توهم در انسان ایران است تا خود را در یک فلاکت ببینید و یک نوع خاصی از سبک زندگی را تنها هدف و مسیر خوشبختی تصور کند و بودن یا نبودن یک سری از مسائل را از ضروریات زندگی بداند که نداشتن آنها اثر مستقیم بر زندگی او داشتهاست.
این سادهسازی و ایجاد توهم و در نهایت کنترل را در داخل کشور و توسط افراد و گروهها و حتی دولتهای مختلف هم مشاهده کردهایم، که چطور با سادهسازی و ایجاد توهم ذهن و توجه جامعه را درگیر کرده و در کنترل خود درآوردهاند. بهطور مثال در تمام سالهای پس از جنگ یک خط مذاکره در کشور وجود داشت که حل تمام مسائل و مشکلات کشور را منوط به همین مساله کردهاست و پاسخ هر مشکلی حتی کیفیت هوا و آبخوردن را هم به مذاکره ربط میدهند.
یا در چند ماه اخیر میبینیم چطور در هر زمانی که یک مساله مهم در کشور پیش میآید چطور رسانه مسائل غیرمهم را تیتر میکند و مسئولان از این فضا استفاده میکنند! در قضیه قطع برق در پاییز ناگهان مساله پایتخت شدن مکران مطرح میشود، در زمان مطرح شدن مذاکره از جانب ترامپ خط رسانهای ربط دادن مسائل مهم کشور به تحریم برمیگردد و جوری فضاسازی رسانه شکل میگیرد که جامعه تجربه نه چندان دور برجام را کامل از یاد میبرد و دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکره را عدم تمایل ایران میداند نه بدعهدی طرف غربی!
از این رو رسانه را شاید بتوان از سلاح کشتار جمعی هم خطرناکتر دانست زیرا بدون دیده شدن آتش و دود و بدون درد و رنج چنان ضربات مهلک و جبران ناپذیری میزند که حتی کسانی که از آن ضربه خوردهاند هم احساس رضایت کنند و با این ضربات همراهی کنند.
ومنالله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
همتی استیضاح شد اما باید مراقب بود بازهم تحت عناوینی زیبا وزیری شبیه او معرفی و تایید نشود.