ماهنامه رکنچهارم با دو یادداشت از با عناوین بیماری وابستگی و ضعف نظارت مجلس منتشر شد
مطلبی که در ذیل می آید، نه تحلیل که اطلاعات درستی است از آنچه اصولگرایان در سر دارند و بزودی بنده نیز یادداشتی در این باب خواهم نوشت⬇️
🔴 مواضع عجیب زاکانی درباره کاندیداتوری روسای قوای مقننه و قضائیه
💬 #رجانیوز
🔹 پدرخواندهها چگونه با سوءاستفاده از نام رئیسی به دنبال تثبیت قالیباف هستند؟
🔸 علیرضا زاکانی نماینده مردم قم در مجلس که سخنان او درباره شورای ائتلاف اصولگرایان و خط و نشان وی برای کاندیداهایی که به این سازوکار پایبند نیستند خبرساز شده بود، در جدیدترین موضعگیری خود سخنان عجیبی بیان کرده است.
✅ او با فرض گرفتن اینکه حتما یکی از روسای قوای مقننه یا قضائیه نامزد نهایی جریان انقلابی در انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود، گفته است که رئیسی و قالیباف با یکدیگر رقابت نخواهند کرد.
🔹 این سخنان وقتی قابل توجه میشود که در کنار سخنان شب گذشته محسن پیرهادی عضو هیأت رئیسه مجلس قرار بگیرد. پیرهادی شب گذشته گفته بود که با افزایش احتمال حضور آیتالله رئیسی در انتخابات، قالیباف در این دوره کاندیدا نخواهد شد و تمرکز خود را بر وحدت نیروهای انقلابی قرار خواهد داد.
🔸 به نظر میرسد حواله دادن عدم حضور قالیباف در انتخابات به نیامدن آقای رئیسی حاوی میزانی از بیصداقتی و عدم شفافیت باشد.
✅ علاوه بر این، تاکید گلدرشت بر «وحدت» نیز مشخص میکند که در صورت عدم حضور آقای رئیسی در انتخابات، روند از پیش تعیین شده اصولگرایان منتهی به تعیین چه کسی به عنوان خروجی مکانیسم ائتلاف خواهد شد!
💢 ابعاد این ماجرا زمانی جدیتر میشود که زاکانی از نیمه پنهان اطلاعات خود درباره دیدار با آیتالله رئیسی نیز رونمایی کند. به نظر میرسد پس از پاسخ روشن رئیس دستگاه قضا درباره عدم کاندیداتوری خود در انتخابات پیش رو، سناریوی جدیدی در حال پیادهسازی است که البته به شدت تکراری و قابل پیشبینی است.
انقلابی گری در مقابل لابی گری
انتخابات عرصه ای مهم در پیش روی جریان انقلابی است که باید در آن با نظر گرفتن مسائل مختلف ورود کرده و نهایت تلاش را برای پیشبرد اهداف نظام انجام دهند.
اولین هدف جریان انقلاب باید در مشارکت حداکثری انتخابات متمرکز شود که خواسته اصلی رهبر انقلاب درباره انتخابات هم مشادکت حداکثری است و ایشان مشارکت را اولویت اول و انتخاب درست را نور علی نور می دانند و این یعنی مشارکت حداکثری خود، نور است و موارد دیگر تکمیل کننده ی این مشارکت است.
جریان انقلاب باید تلاش خود را پیش از صحبت بر مصادیق معطوف به بیان شاخص های فرد اصلح کنند تا با بیان شاخص و دادن قدرت تحلیل و تبیین به مردم، خط کش را در اختیار مردم گذاشته تا آنها با شناخت شاخص ها خود بتوانند با تطبیق افراد با آن شاخص ها انتخاب درست داشته باشند.
جریان انقلاب باید به تبیین این موضوع بپردازند که ائتلاف اگر گفتمانی باشد، حضور تعداد کثیری از نامزدهای یک طیف و یک گفتمان نه تنها خطر آفرین و عامل پیروزی رقیب نیست بلکه باعث ایجاد شور انتخاباتی در مردم می شود و مردم با مشاهده وحدت در گفتمان به سمت نامزدی از گفتمان می روند که توانمندتر و مسلط تر به مولفه های آن گفتمان است.
از خطرات مهمی که جریان انقلاب باید با قدرت در برابر آن ایستاده و اجازه عرض اندام به آنها ندهد ائتلاف های برای تصاحب قدرت است که خود را به اسم ائتلاف نیروهای انقلابی معرفی کرده و به عموم مردم عرضه می کنند و هر فکر و نظر و ایده و شخصی در مقابل خود را با برچسب های مختلف مانند نفوذی و وحدت شکن و... منکوب می کنند، مقابله با این جریان یکی از وظایف خطیر نیروهای انقلاب است.
آفت بزرگ دیگری که انتخابات و مشارکت در آن را تهدید میکند ، قبیله گرایی است که این روزهابا نام جدید وابستگی و پیوستگی تشکیلاتی رخ نموده است، جریان انقلابی باید در مقابل قبیله گرایی ایستاده و هزینه ی این کار را برای برنامه ریزان و عوامل این کار افزایش دهند زیرا قبیله گرایی در اذهان مردم تاثیر منفی دارد و قدرت طلبی و شیفتگی برای قدرت را القا میکند و این باعث دلسردی از حضور و کاهش مشارکت در انتخابات می شود.
تبلیغ گفتمان و آرمان های اصیل انقلاب در طول انتخابات باید از اولویت های جریان انقلابی باشد، نقل است که بعد از انتخابات ۸۴ رهبری می فرمایند اگر فلانی هم رای نمی آورد همین که آرمان های انقلاب را تبلیغ و مطرح کرد خودش پیروزی است، باید یکی از کارهای جریان انقلاب در مسیر انتخابات یادآوری و سردست گرفتن آرمان های انقلاب باشد.
شناخت و انتخاب اصلح مهمترین و شاید بتوان گفت نتیجه و انتهای مسیری است که جریان انقلابی پیموده است و پاداش کنش درست این جریان در انتخابات بوده است. جریان انقلابی با در نظر گرفتن جمیع جهات و ورود درست و به هنگام در صحنه و عمل به موارد بیان شده می تواند مشادکت حداکثری مدنظر رهبری که تضمین کننده قدرت و استقلال نظام است را برآورده کند و هم به رشد جامعه که دیگر دغدغه ی رهبری و نه تنها رهبری که دغدغه همه زعمای شیعه در طول تاریخ بوده است را به اندازه سهمخود محقق کرده و در نهایت با انتخاب اصلح نقش خود را در پیشرفت و اعتلای کشور و نظام اسلامی ایفا کنند.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
سفر ممنوع اما نه برای مرفهین!
سفرهای نوروزی با رعایت پروتکل های بهداشتی از طریق آژانس های مسافرتی در قالب تور برقرار است همچنین سفر عادی بصورت هوایی، با قطار و اتوبوس برقرار است و تنها مسافرت با ماشین شخصی ممنوع بوده و عامل انتقال کرونا است!
این یک تبعیض آشکار و یک ارجحیت دادن به سرمایه داری حتی در این سطح است! سفر را ممنوع میکنیم اما نه برای همه، کسی تمکنمالی دارد و توان تهیه تور مسافرتی،بلیط هواپیما یا بلیط قطار را دارد می تواند به سفر برود اما کسی که با خودروی شخصی و با بنزین سهمیه ای حتی بخواهد به شهر و دیار خود هم برود اجازه ندارد! دولت که ماههای پایانی عمر خود را سپری می کند و در منفورترین حالت خود نیز بسر می برد با تصمیمات این چنینی علاوه بر عصبی کردن بیش از پیش مردم قصد دارد این تنفر از دولت را مردم از سایر نهادها هم که همیشه در کنار مردم بوده اند هم داشته باشند، اگر قرار بر ممنوعیت سفر است دولت باید همه نوع سفر را ممنوع کند نه اینکه عده ای را به علت وضعیت مالی نامناسب در خانه حبس کرده و عده ای دیگر بخاطر تمکن مالی به هرجا که خواستند سفر کنند، یک سر به تورهای نوروزی خارجی بزنید متوجه میشوید چه تورهایی در چه تاریخ هایی و برای چه کشورهایی پیش خرید شده است، دولت که قوه عاقله ای ندارد و اصل برای او ایجاد عصبیت و دوقطبی در کشور است، ای کاش ارگان های دیگر لااقل اجازه یک همچین تبعیضی را ندهند.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
جهانگیری: در این دولت مثل بابک زنجانی به وجود نیامد.
این صحبتی است که امروز معاون اول رییس جمهوری انجام داده است، این صحبت را از چند منظر می توان بررسی کرد.
اینکه این صحبت درست است یاخیر می توان گفت بله درست است اما دلیل این اتفاق آن چیزی که مدنظر ایشان است، نیست.
اولین دلیل نبود بابک زنجانی در این دولت این است که تقریبا می توان گفت تعداد زیادی بابک زنجانی در بدنه دولت وجود داشت از برادران رییس و معاون اولش گرفته تا پسر و دختر وزرا خودشان بابک زنجانی بوده اند و از این منظر دیگر نیازی به تولید بابک زنجانی و زیاد شدن دست در کار نبوده است. به همین دلیل صحبت جناب جهانگیری درست است که در دولتشان چیزی به وجود نیامده اما از اول وجود داشته است.
دوم این دولت اصولا انگیزه ای برای دور زدن تحریم ها نداشته است که در این میان فرد ناصالحی مانند زنجانی سواستفاده کند، نه تنها انگیزه ای نداشته است بلکه بخاطر خوشبینی زیاد به دشمنان راههای دور زدن تحریم ها را یا خود بسته است ویا به طرف خارج لو داده تا حُسن نیت خود را ثابت کند، پس از این باب هم آقای جهانگیری بیشتر در نقد دولت سخن گفته تا درباره پاک دستی دولت، هرچند که در این فقره هم احتکار دارو توسط دختر وزیر آن هم در شرایط تحریم و کمبود دارو خود یک لکه سیاه دیگر در کارنامه پرمفسده این دولت است.
حال در این ماه های آخر #دولت_حرف نه تنها کارنامه ای برای دفاع ندارد بلکه قصد دارد با صحبت درباره نکات منفی ونقاط تاریکی کارنامه دیگران خود را تطهیر کند، در صورتی که این دولت از هر فساد و خرابی که صحبت کند حداقل یک موردش را در کارنامه اش دارد پس این فرافکنی ها نه تنها کمکی به دولت نمی کند بلکه باعث میشود خاطرات دوران سیاه این دولت بیش از پیش در اذهان باقی بماند، دولتی که کارنامه ای برای دفاع ندارد باید عذرخواهی کند نه اینکه با غرور منت بگذارد که فاسد پرور نبوده ایم که البته آن را هم بوده ونه در حد اتهام بلکه جرم اثبات شده ای که منجر به صدور حکم شده است.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا ترامپ یک استثنا بود؟
🔸دشمنی با ایران از کارتر تا بایدن
بیماری وابستگی
استعمار واژه ای است که اکثر کشورها در جهان با آن آشنا هستند، گروهی به واسطه مستعمره بودن و گروهی نیز به عنوان استعمار گر آثار ملموس این کلمه را درک کرده اند. استعمار آثار زیادی را در کشورهای مستعمره بر جای میگذارد، که بعضی از این آثار در زمان مستعمره بودن قابل مشاهده است و برخی از آن ها حتی پس از رهایی از شر استعمار ادامه دارد، وابستگی بزرگترین و خطرناک ترین آورده استعمار برای کشورهای مستعمره است که این وابستگی در حوزه های فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و... تبلور می یابد. اما یکی از زخم های عمیق که استعمار بر پیکر کشورها باقی می گذارد وابستگی اقتصادی و عدم توجه به ظرفیت های داخلی است. این وابستگی و عدم توجه به ظرفیت های داخلی صرفا مخصوص کشورهای توسعه نیافته نیست بلکه در کشورهای در حال توسعه و یا حتی توسعه یافته ای که مدل توسعه وابسته را برگزیده اند نیز قابل مشاهده است. این دسته از کشورها هم در ظاهر در مسیر توسعه گام نهاده اند اما این نوع توسعه آنها را وابسته به سرمایه و تکنولوژی خارجی کرده است و عملا در حرکت به سمت پیشرفت خبری از مولفه ها و توانمندی های داخلی نیست و در پیشران این حرکت توجهی به ظرفیت های داخلی کشور نشده است. بعنوان مثالی از آثار اقتصادی استعمار می توان به استعمار هند توسط انگلیس اشاره کرد که تا قبل از سال۱۷۶۰ ماشین آلات رسیندگی کتان که در انگلیس وهند به کار میرفت به یک شکل بود اما پس از غلبه انگلیس بر هند این توازن بهم ریخت و هند عملا دیگر توان گذشته را در زمینه ی ریسندگی کتان نداشت، باران در این زمینه اشاره می کند"عقب ماندگی هند به دلیل غارت حساب شده، بیرحمانه ومنظم هند توسط سرمایه انگلیسی بود". بریتانیا علاوه بر صنعت زدایی از هند قصد داشت آنجا را تبدیل به تولید کننده بزرگ پنبه کند تا مواد اولیه لازم برای کارخانه های ریسندگی خود را فراهم سازد.
توسعه وابسته که خود یکی از ابزار استعمار است و شاید بتوان آن را استعمارنو نامید یکی از عوامل اصلی وابستگی و عدم اتکا به توان داخلی است، که خاستگاه این مهم را می توان آمریکای لاتین به عنوان عکس العملی نسبت به شکست برنامه کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آمریکای لاتین دانست، مکتب بومی وابستگی به سرعت مرزهای این منطقه را در نوردید برزیل یکی از پیشگامان در امر توسعه وابسته بود که در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ یک دوران معجزه آسای اقتصادی را تجربه کرد و رشد شاخص های مختلف اقتصادی را شاهد بود اما تا سال ۱۹۸۱ وارد یک دوره بی ثباتی اقتصادی شد بطوریکه برخی کارخانه ها مانند فولکس واگن برزیل که ربع قرن همواره سودده بودند متحمل ضرر و اخراج ۳۰ هزار کارگر شدند. توسعه در برزیل لزوما با سرمایه بین المللی پیوند خورده بود و آنچه توسعه وابسته را در برزیل ممکن می کرد ائتلاف بین سرمایه بین المللی ، سرمایه محلی و دولت بود.
در مدل توسعه وابسته که خود نمونه ای از استعمار است سرمایه خارجی نه به دنبال رشد و توسعه کشور مقصد که به دنبال افزایش دارایی های خود در نقاط دیگر است و همچنین سرمایه خود را طوری در کشور مقصد درگیر نمی کند که در صورت به وجود آمدن بحران نتواند سرمایه خود را خارج کند و همین امر باعث میشود هر لحظه با خروج سرمایه خارجی روند توسعه در کشور هدف متوقف شده و با اختلال روبرو شود، از طرفی سرمایه خارجی ناخودآگاه علاوه بر ایجاد وابستگی اقتصادی و صنعتی یک وابستگی سیاسی و تقنینی نیز بوجود می آورد و عملا یک استعمار سیاسی نیز اتفاق خواهد افتاد زیرا کشور مقصد این سرمایه برای حفظ آن و ترغیب سرمایه گذار خارجی به افزایش سرمایه مجبور به وضع قوانین و یا تغییر در موضع گیری های بین المللی خود میشود و عملا کشور مقصد را در یک موضع انفعالی قرار داده که مجبور است برای حفظ سرمایه خارجی و حفظ شرایط توسعه و پیشرفت به فشارهای آشکار و نهان سرمایه گذاران تن بدهد که این خود استعمار نوین است.
وابستگی عملا قدرت فکر و عمل را از کشور مستعمره می گیرد و باعث میشود برای کوچکترین مسائل هم قدرت اعمال نظر و تغییر شرایط را نداشته باشد، راه رهایی از این وابستگی که گاهی میراث استعمار و گاهی نیز میراث نوعی از تلاش برای توسعه است اتکا به توان داخلی و توجه به ظرفیت ها و داشته های کشور است، چیزی که در این سالها رهبر انقلاب بسیار به آن تاکید داشته اند و می توان اقتصاد مقاومتی را یکی از راه های توجه و اتکا بر ظرفیت های داخلی دانست. زمانی که شما تکیه و توجه ات بر ظرفیت داخلی باشد و پلکان پیشرفت را ظرفیت های داخلی قرار بدهی، تاثیر پذیری و وابستگی به سرمایه خارجی را به حداقل رسانده و سرمایه خارجی را نه به عنوان عامل اصلی و موتور محرک پیشرفت که بعنوان عامل فرعی قرار داده ای که حضورش نه عاملی مهم برای پیشرفت کشور شما که عاملی مهم برای خود اوست و سرمایه و نیرویی مازاد برای کشور شما تا بتوان از آن
به عنوان سرمایه ای در تولید کالاها و خدمات غیرضروری و افزایش رفاه استفاده کرد و نه به عنوان سرمایه پیشران کشور و تولید کالاهای سرمایه ای و اساسی که با خروجش کشور دچار بحران شود.
وابستگی بیماری است که جوامع گاهی خود آن را انتخاب می کنند که نمونه اش می شود توسعه وابسته و زمانی بیماری دست سازی است که یک عامل بیرونی آنها را مبتلا می کند مانند استعمار گری کشورهای مستکبر و راه علاج این بیماری چیزی جز تکیه بر توان داخلی و توجه به ظرفیت های بومی نیست زیرا همانطور که در طول یادداشت بیان شد تکیه بر ظرفیت سرمایه خارجی بسیار متزلزل بوده و با خروج آن از کشور عملا راه پیش رو را مسدود کرده و توسعه و پیشرفت را متوقف می کند اما با تکیه بر ظرفیت بومی هر مقدار هم که مشکلات ایجاد شود این حرکت فقط کند میشود و برخلاف وابستگی متوقف نخواهد شد.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
وقتی احساسات و جو حاکم بر فضا جای عقل و منطق را در تصمیم گیری بگیرد، حاصل آن ناخوشایند و حتی بحران آفرین خواهد بود.
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
حضرت آقا مستقیم تر و صریح تر از این نمی توانستند #وزیر_جوان و #رییس_جمهور را خطاب قرار داده و رسما توبیخ کنند.
عقل سرخ||علی سلیمانی
شماره پانزدهم نشریه افق تحلیل.
به همراه یادداشتی از بنده درباره پرونده هسته ای در دولت های مختلف.
میلاد سردار کربلا،الگوی جوانان، اولین مدافع حرم، حضرت علی اکبر(ع) مبارک
این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نباید صرفا نه گفتن به دولت قبلی باشد بلکه باید آری گفتن به برنامه های دولت بعد باشد و نه افراد.
سند گنگ
چند روز گذشته بود که با سفر وزیر خارجه چین به ایران سند همکاری ۲۵ ساله میان ایران وچین امضا شد، از همان لحظه بازخوردهای مختلفی درباره این مساله وجود داشت، عده ای ناگهان فریاد وا ایرانا سردادند که کشور را فروختند، عده ای بی تفاوت از کنار قضیه گذشتند،عده ای به دفاع از این سند همکاری پرداختند و هرکدام هم برای خود دلایلی داشتند و دارند.
اما در اینجا مساله ای که برای نگارنده اهمیت دارد این است که این برخوردها و واکنش ها به چه دلیل و با کدام اطلاعات و براساس کدام ادله صورت گرفته است. آیا صرف اینکه این قرارداد دشمنان ازلی ابدی ایران را آشفته کرده و پیاده نظام آنها از سلبریتی ها تا عناصر معلوم الحال خارجی وارد میدان شده اند تا بگوید کشور فروخته شد، دلیلی بر خوب بودن این سند همکاری است؟
آیا اینکه این سند همکاری در زمان دولت فعلی و با محوریت ظریف_لاریجانی تهیه وامضا شده است و این دو نفر از عوامل اصلی فاجعه ی برجام بی فرجام بوده اند، برای مخالفت با این سند کفایت می کند؟ مگر اطلاعاتی از سند منتشر شده که عده ای فریاد وامصیبتا سر می دهند و یا آنگروه غریو شادی که حصار تحریم شکسته خواهد شد و تحریم بی اثر!
آنچه مشخص است این سند صرفا یک سند بالادستی است که برای به اجرا درآمدن نیاز به توافقات دوجانبه ی فراوانی فی مابین دستگاههای مرتبط ایرانی وچینی دارد و صرفا امضا شدن این سند نه تعهدی برای ایران ایجاد می کند و نه الزامی برای چین و صرفا این سند به منظور چشم اندازی برای همکاری در زمینه های مختلف می باشد.
اینکه چنین واکنش هایی به این سند میبینیم خیلی مرتبط با مسائل فنی نیست و اغلب از سر احساس و یا تقابل های استادیومی است زیرا هنوز جزییاتی از سند منتشر نشده است که بخواهد درباره ی آن تحلیل و نظری داده شود.
هرچه در حال وقوع است بیشتر جنگ رسانه ای و تلاش برای تاثیر گذاری برذهن مخاطب از طریق رسانه است، هرچند می توان گفت ادله ی آنهایی که به دفاع و تبیین مثبت نسبت این سند اقدام می کنند بیشتر قابل اعتنا است اما آنها هم نه از نظر تحلیل محتوا،که براساس سایر داده ها و واکنش ها نسبت به این سند اقدام به تحلیل می کنند و تحلیل وتبیین آنها هم از بعد فنی ومسلط برمتن نیست و دلیل دفاع آنها را می توان این دانست که براساس تعریف واژه ها و تفاوت حقوقی میان سند همکاری و توافقنامه وعهدنامه به دفاع از سند پرداخته و به عدم تعهد آور بودن و صرفا نقشه راه بودن این سند اشاره کرده و آن را مفید می دانند.
در نهایت نمی توان به صرف اینکه عده ای معلوم الحال این سند را بد می دانند از آن دفاع کرد و یا چون فردی مثل ظریف و دولتی مثل این دولت در بطن کار این سند بوده است آن را نامناسب دانست و نفی کرد.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204
#خیانت_برجامی
رهبری فرمودند بازگشت ما به برجام فقط با برداشتن یکباره تحریم ها اتفاق می افتد! اما عباس عراقچی برخلاف این دستور صریح درحال مذاکره در کمیسیونمشترک برجام برای بازگشت گام به گام ایران وآمریکا در حال مذاکره است، آقای ظریف میگفت صفر درصد اختیار دارد اما امروز معاونش در حال اقدام علیه منافع کشور و برخلاف دستور صریح رهبری است.
41.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اینکه فاجعه ۹۲ تکرار نشود این فیلم را ببینید و انتشار دهید تا دیگران هم ببینند.