eitaa logo
نوشته‌ها
957 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
821 ویدیو
35 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» مریم اردویی طلبه سطح ۳، رشته مطالعات اسلامی زنان @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علی علیه السلام در خطبه‌ی ۱۳۸ نهج‌البلاغه در مورد حوادثی که در آخرالزمان پیش میاد و اقدامی که حضرت در اون‌موقع انجام میدن نکته‌ی قابل تأملی رو فرمودند: يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى؛ وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ، إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ. هواهاى نفسانى را به متابعت هدايت الهى بازمىگرداند، در روزگارى كه هدايت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى در آورده باشند. آراء و انديشه‌ها را تابع قرآن گرداند در روزگارى كه قرآن را تابع آراء و انديشه‌هاى خود ساخته باشند. يعنى در آن روز که مردم به خاطر هواپرستى منطق عقل و هدايت‌هاى خردمندانه را به فراموشى سپرده‌اند، پرده‌هاى هواپرستى را کنار مىزند و هدايت‌هاى عقلانى را حاکم مىکند، و آن روز که توجيه‌گران براى رسيدن به خواسته‌هاى نادرست خويش قرآن را از طريق تفسير به رأى برخواسته‌هاى خويش تطبيق مىکنند او فرمان وحى را معيار سنجش و برنامه‌ی کار خويش قرار مىدهد و تفسير به رأى و توجيه‌گرى را کنار مىزند. اگر درست دقت کنيم ريشه همه بدبختى ها همين دو چيز است : حاکم کردن هواى نفس بر عقل و تطبيق خواسته‌هاى دل بر آيات قرآن از طريق تفسير به رأى، و اگر اين دو از ميان برود جادّه براى رسيدن به حکومت عدل الهى هموار مىگردد. همچنین اميرمؤمنان على (عليه السلام) در خطبه نورانى 109 می‌فرمایند: «مَنْ عَشِقَ شَيْئَاً أَعْشى بَصَرَهُ; کسى که به چيزى عشق ورزد چشم او را کم نور و يا بى‌نور مى کند». این یعنی اگر میل و عشق جامعه معطوف به یک خواسته شد و تمام هم و غم و هوا و هوسش شد یک چیز، چشم بصیرتش نابینا می‌شه و قدم در مسیر توجیه می‌ذاره. @zananegiii
از افتضاح تا افتتاح خدا را نپیچان نویسنده : مریم اردویی در مواجهه با «ماه مبارک رمضان» خواه ناخواه آدم‌ها به چند دسته‌ تقسیم می‌شوند. گویی «شهرالله» در حکم امتحانی است که عیار همه‌ی ما را روشن می‌کند. مرد جنگ با شیاطین درون و طواغیت بیرون هستیم یا فقط دنبال راه فرار از آزمون الهی و بهانه‌تراشی‌های نخ‌نما می‌گردیم؟! در ادامه‌ی این یادداشت، اشاره می‌کنم به 4 دسته از آدم‌ها که هر یک نگاه مخصوص به خود را به ماه رمضان دارند.  یک دسته را می‌توانی لابه‌لای این دیالوگ‌ها بشناسی: «سحری چی بخورم که کمتر در طول روز تشنه بشم»، «کدوم غذا را بخورم که کمتر ضعف کنم»، «بدو تا اذان را نگفته‌اند دو قلوپ دیگه آب بخور!» به این‌ها می‌گویم دیالوگ‌های آشناطور ماه‌رمضان؛ دیالوگ‌هایی که همه‌ی ما کم‌وبیش شنیده و یا حتی دغدغه‌مان بوده است. دغدغه‌هایی از جنس همان دغدغه‌ی «چی بپوشم» قبل هر مهمانی که بیشتر از آن‌که حکایت از دغدغه‌مندی برای خود مهمانی داشته باشد، حول محور «من» می‌چرخد. منی که می‌خواهد کم نیاورد اما نه مقابل صاحب‌خانه، که مقابل خودش. حرف‌هایی که همه‌اش حیله‌گری است و دورزدن یک دستور الهی، انجام ظاهر و مخالفت با باطن! آن‌وقت می‌شود عبادت نفس و اطاعت از خود و روزه‌ای که مصداق انارهای‌ پوکی است که وقتی ظاهر تر و تمیز و سرخ‌آب‌سفیدآبکرده‌اش را می‌بینی طمع می‌کنی که آن تو «صددانه یاقوت دسته‌به‌دسته» نشسته، اما وقتی کارد می‌اندازی به جانش و باطنش را می‌شکافی، دودی از لای زخم تنش بر‌می‌خیزد که آه از نهادت بلند می‌شود. تازه می‌فهمی عجب رکبی خورده‌ای که به ظاهر بسنده‌ کرده و از کرم درون غفلت کرده‌ای. این‌همه خسران سربند آن است که از آداب روزه غفلت کرده‌ای؛ که اتفاقا باید در طول روز کمتر بخوابی تا بیشتر به تو سخت بگذرد و کاری کنی که اقلا به اندکی ضعف دچار شوی، نه اینکه مدام بخواهی ضعف را چاره کنی. دسته‌ی دوم را می‌توانی لابه‌لای این جنس دیالوگ‌ها جستجو کنی: «زخم‌معده دارم روزه برام خوب نیست»، «روزه بگیرم ضعف می‌کنم»، «فشارم می‌افته»، «گرسنه بشم عصبی می‌شم»، امسال هم ‌که «روزه بگیری، ضعیف می‌شی کرونا می‌گیری»! این دسته‌ اوضاع‌شان وخیم‌تر از دسته‌ی اول است. آن‌ها اگر حداقل دنبال چاره‌کردن ضعف‌شان بودند و دور زدن باطن حکم خدا، این‌ها رسما دنبال پیچاندن خود خدا هستند، غافل از این‌که نفس زیر دو خم‌شان را گرفته و با مخ بر زمین‌شان زده است. این بدنی که این‌قدر در پی رتق و فتق خوراکش هستند، دیر یا زود خوراک مار و مور خواهد شد. دسته‌ی سوم اما اوضاع‌شان فرق می‌کند. این‌ها دیگر دنبال پیچاندن خدا و یا باطن حکمش نیستند، بلکه زیرآب حکم خدا را پیش بقیه می‌زنند با دیالوگ‌هایی ابلیس‌طور: «روزه می‌گیری که چی بشه؟»، «تو این گرما روزه برای کلیه‌هات ضرر داره»، «خودت رو سرکار نذار، روزه برای هیچ‌کس فایده نداره!» این نسخه پیچیدن‌ها برای آدم‌هایی که در جریان هوشمند شدن‌ها، منفعل هم شده‌اند تا جایی که حوصله‌ی خواندن دو خط کتاب یا تلمذ پای حرف یک روحانی را ندارند، هم‌چون زهری است که به رگ روح‌شان و ساقه‌ی خاکستری مغزشان تزریق می‌شود و عملا پای استدلال‌شان را فلج می‌کند تا جایی که ایمان نیم‌بندشان شل می‌شود و تقوای‌شان با یک تق، وا می‌رود. این‌بار نه‌تنها جلوی حکم خدا گارد می‌گیرند که جلوی خلق خدا به روزه‌خواری‌شان مباهات می‌کنند. کسانی که مناجات‌شان به جای «هربت الیک» بدل به «هربت منک» می‌شود. چه بدبخت است آنکه از خدا فرار می‌کند. اما دسته‌ای هم هستند که در زمره‌ی «قلیل من عبادی الشکور» قرآن قابل تفسیرند. له‌له زدن‌شان از «رجب» آغاز می‌شود. از همان شب اول ماهی که قرار است «نهر رجب» کارش را شروع کند و از بهشت راه بیفتد و به‌این دنیا برسد، به پیشوازش می‌روند. جنس دیالوگ‌های‌شان فرق می‌کند.‌ هر روزشان با «یا من یملک حوائج السائلین» آغاز می‌شود و در پس هر نمازشان امید خیر دارند از کسی ‌که «ارجوه لکل ‌خیر» است و اعطاکننده‌ی کثیر بالقلیل.‌‌‌ خیزشان از اول رجب برای ایام‌البیض است تا معتکف خانه‌ی همان‌ کسی شوند که قرار است کمتر از دو ماه دیگر مهمانش شوند. آن‌قدر سر قرار رجب حاضری می‌زنند و از نهر سفیدش می‌نوشند که مهر «رجبیون» بر پیشانی‌شان می‌خورد و نشان‌کرده‌ی خدا می‌شوند برای روزی که منادی ندا دهد «أین ‌الرجبیون؟» و آن‌ها لبیک گویند «بلی!» رد نهر را می‌گیرند و می‌روند تا می‌رسند به شاخه‌های طوبی. «شعبان» را صرف صیام و قیام می‌کنند. دنبال اصلاح ذات‌البین‌اند. پریشانی از چهره‌ی گرفتار می‌زدایند و این‌گونه خود را به طوبای بهشتی درمی‌آویزند. ظهرهایش را صلوات شعبانیه زمزمه می‌کنند. دغدغه‌ی تقدم و تأخر از اسماءالله را که زاهق و مارق‌شان کند، لابه‌لای فرازهای صلوات با بغض قورت می‌دهند و لازم‌بودنی را که لاحق‌شان کند می‌طلبند. شب که می‌شود نجوا می‌کنند «و اسمع دعائی اذا دعوت
ک و اسمع ندائی اذا نادیتک و اقبل علی اذا ناجیتک فقد هربت الیک» و به‌سوی خدا می‌گریزند. این دیالوگ‌ها تازه شروعی بود برای افتتاح حمد و ثناء کسی که به ارحم‌الراحمین بودنش یقین کرده‌اند. «افتتاح» نه‌تنها برای آن‌ها دیالوگ دارد که «انک تدعونی فاولی عنک و تتحبب الی فأتبغض الیک»ش می‌تواند دیالوگ همه‌ی نیازمندهای نفهمی باشد که دو ماه فرصت‌شان را سوخت کردند، به جای نیاز ناز کردند و حالا در پی پیچاندن یک‌ماه باقی مانده‌اند. این است رمضان و خدایی که به دنبال چپاندن مهربانی‌‌اش در بغل همه‌ی دودره‌بازها است.‌‌.. ✍مریم اردویی @maryamordouei
عصر فریب در دهه‌ی شصت ، ورود تفکر سرمایه‌داری به کشور و شروع تغییر تدریجی سبک زندگی، مسیر غلطی را پیش روی دختران جامعه ریل گذاری کرد و اولویت آنها را از ضرورت ازدواج به موقع به فضیلت تحصیل تغییر داد. مسیری که با گذشت بیش از سی سال از آن دوران، سبب تشدید بحران ازدواج دختران دهه شصت شد و جامعه خواب زده را با اعترافات ساختار شکنانه دختری مجرد با بهت و سردرگمی مواجه کرد. بحرانی که مسبب آن تفکر لیبرالی است که با نفوذ در باورهای جامعه، عده زیادی را قربانی ریل گذاری غلط کرده است. جامعه که گویا قرار نیست از تجربه‌های گذشته درس بگیرد، یکبار دیگر در آستانه‌ی گام برداشتن در مسیری است که اینبار با نفوذ تفکرات فمنیستی در میان برنامه‌سازان رسانه‌ی ملی، در حال ریل گذاری است؛ که در قالب برنامه‌هایی چون عصر جدید دست به هنجارشکنی زده و باتشویق زنان جامعه به قدم گذاردن در مسیری با ارزش‌های مردسالارانه و ترویج ارزش‌هایی که اولویت زنانگی محسوب نمی‌شود، قدم در مسیری گذارده‌اند که غرب دویست سال پیش آن را تجربه کرد و اکنون با کانون‌های آشفته‌ی خانواده و کودکان تک والدینی و آمار سرسام‌آور طلاق و جدایی و افزایش افسردگی مواجهه گردیده است. معیاری که امروز رسانه به عنوان زن قوی به خورد جامعه می‌دهد، معیاری نیست که مولفه‌های آن در دین ما تعریف شده است. تعریف زن قوی بودن، زور بازو داشتن و هنجارشکن بودن نیست. حدود دویست سال پیش جامعه‌ی آمریکایی چیزی نبود که امروزه با آن مواجه هستیم. مردم دارای علقه‌های مذهبی بودند و خانواده از اصالت برخوردار بود. زنان دل در گرو همسر و فرزندان داشتند و خانه‌داری برایشان لذت‌بخش بود. خانواده‌ها پرجمعیت و وابستگی‌های عاطفی بین اعضای خانواده وجود داشت. از سال 1900 میلادی و با آمدن سینما مسیر جدیدی پیش روی مردم غرب گشوده شد و آنها را با عالمی جدید از رویاها روبرو کرد. برنایز خواهرزاده زیگموندفروید با پی بردن به اهمیت ناخودآگاه مردم و نقش رسانه‌ها تلاش کرد تا با بهره‌بری از این دو عامل در کنار هم، هنجارهای جامعه را تغییر دهد و مسیر جدیدی را پیش ‌روی جامعه‌ی سنتی آمریکا ریل‌گذاری کند؛ جامعه‌ای که هنوز در مقابل ناهنجاری‌ها مقاومت نشان می‌دادند. تغییر باورهای یک جامعه‌ی خانواده‌محور اگرچه در ابتدا غیرممکن می‌نمود، اما با کمک رسانه و جریانات فمنیستی به راحتی امکان‌پذیر گردید. مردم آمریکا شاید در ابتدا به سرانجامی که چنین ساختار شکنی‌هایی قرار بود برایشان به ارمغان بیاورد حتی فکر هم نمی‌کردند. راهی که بزرگترین قربانی آن خانواده بود. لازم به ذکر است این نوشته به دنبال نفی اهمیت ورزش و توجه به پرورش استعداد زنان نیست، که حتی توجه به این مهم را امری واجب و ضروری برای زنان می‌داند و لزوم بسترسازی درست برای گام برداشتن زنان در این مسیر را از وظایف مسوولان قلمداد می‌کند. نقد این نوشتار متوجه نفوذ جریانی پنهان در رسانه و نهادهای مسوول است که هدفش سوق دادن دختران جامعه در مسیری غیرفطری و مخالف طبیعت ظریف و ظرافت زنانه است و برای نیل به این هدف در تلاش است جامعه را با خود همراه کند. یقینا پایان این آغاز، بهت و بحرانی دیگر برای جامعه به همراه خواهد داشت.  ✍مریم اردویی        @maryamordouei
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی رسانه‌ی ملی آموزشگاه آموزه‌های فمنیستی برای ۸۰ میلیون نفر می‌شود!!! @maryamordouei
2 (1).pdf
حجم: 671K
فهم مقام تشریعی زن بدون درک مقام تکوینی او امکان‌پذیر نیست ✍مریم اردویی @zananegiii
در مناجات المحبین از سری مناجات «خمس عشره» امام سجاد علیه‌السلام، فراز بسیار زیبایی وجود دارد که می‌فرماید:« الهی فاجعلنا ممن...هیّ‍‌‍َمتَ قلبه لِارادتِک» یعنی خدایا ما را از جمله کسانی قرار ده که برای اراده‌ی تو دلشان می‌رود.(غش و ضعف می‌کنند برای خواست تو) اینکه «اراده‌ی خدا چیست؟» را قرآن برای ما مشخص کرده:«وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ» خدا آخرت را می‌خواهد ولی شما «تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا» آبروی دنیا را می‌خواهید؛ نه تنها می‌خواهید «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا» بل‌که آن را بر حیات آخرت که «خَيْرٌ وَ أَبْقَى» است، ترجیح می‌دهید. در واقع آنچه برای خداوند مهم است، «مرتبه‌ی زیستن» و «چرا زیستن» است. سؤالاتی بنیادین که در دنیای مدرن با عنوان «کیفیت زیستن» ماست‌مالی می‌شوند. اولین سؤالی که توسط انسان مدرن محو می‌شود، سوال:«برای چی؟» است. سوالی که غفلت از آن، انسان را در پست‌ترین و سطحی‌ترین مرتبه از زندگی که حیات دنیا است متوقف می‌کند. ✍مریم اردویی @zananegiii