eitaa logo
احادیث الطلاب
6.3هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
14 فایل
کپی برداری آزاد است ،نقل احادیث با ذکر کتاب (احادیث الطلاب) بلا مانع است آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا خواندن قرآن در حالت دراز کش با موبایل یا کتاب اشکال داره؟ ✅ پاسخ: اگر هدف بی احترامی نباشد شما می توانید دراز کشیده قرآن از روی موبایل تلاوت کنید ولی بهتر آنست که نشسته بخوانید. توضیح المسائل مراجع @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🍁🍂❤ ❤ 🍂 زنها فقط از مقايسه شدن با رقباشون نمیترسند. اين‌كه هر زن ديگری در ذهن همسرشان موفق‌تر و توامند‌تر از آن‌ها باشد، به زن‌ها احساس ناامنی می‌دهد. آن‌ها دوست دارند ملكه خانه باشند و اين‌كه در ذهن همسرشان كامل‌ترين زن دنيا باشند، براي آن‌ها به معنی خوشبختي و موفقيت در ازدواج است. به همين دليل وقتي از او مي‌خواهيد فلان غذا را مثل مادرتان درست كند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشته‌باشد يا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از كوره در مي‌روند و نه تنها از شما ميیرنجند بلكه مادران كه هيچ نقشی در اين ماجرا نداشته را هم مقصر می‌دانند. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔸امام صادق علیه السلام: ‌ما پسرانمان را از ۵ سالگی امر به نماز میکنیم و شما از هفت سالگی امر کنید، و برای روزه از ۷ سالگی امر می کنیم به اندازه‌ای که در روز طاقت دارند هرچند نصف روز یا بیشتر و یا کمتر باشد و وقتی تشنگی گرسنگی بر ایشان غالب شد افطار می کنند تا به روزه عادت کند و توانایی بیابند، و شما پسر بچه ها را از ۹ سالگی به روزه امر کنید هر مقدار از روز را که می توانند روزه بگیرند و وقتی تشنگی بر ایشان غلبه کرد افطار کند. (📚 کافی، جلد2، ص409) @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
یکی از روش های صحیح دعوت کودک به همکاری، توصیف کردن است. وقتی بزرگترها مساله‌ای را توصیف می‌کنند، کودکان فرصتی می‌یابند تا بدانند چه باید بکنند. وقتی دیگران به شما می‌گویند مرتکب چه اشتباهی شده‌اید، برای شما دشوار است کاری را که لازم است انجام دهید. موقعی که کسی مساله‌ای را برای شما بازگو می‌کند، تمرکز حواس برایتان آسانتر است. ❌روش غلط: چندبار بهت بگم چراغ حموم رو خاموش کن؟ (این کدام یک از روش های غلط ده گانه است) ✅روش صحیح 👈 توصیف کنید: پسرم چراغ حمام هنوز روشنه ❌مادر: زود باش تلفونو همین الان قطع کن😡😡(روش غلط فرمان و دستور) پسر: نمی‌خواهم ✅توصیف کنید: مادر: من حالا می‌خوام یه تلفن بزنم😘 پسر: تو یک دقیقه تمومش میکنم❤️ ❌تمام روز به جوجه‌هات آب و دونه ندادی؟ عرضه نگهداری از دوتا جوجه رو نداری؟ ✅ بجای اتهام زدن، توصیف کنید: جوجه ها خیلی گرسنه بنظر می‌رسن @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✅دلال بازار حضرت سلیمان علیه السلام عرض کرد: خدایا تو مرا بر جن و انس و وحوش و طیور وملائکه و دیوها مسلّط کردی، ولی یک خواهشی از تو دارم و آن اینکه اجازه دهی بر شیطان هم مسلّط شوم و او را زندانی و حبس کنم و به غل و زنجیرش بکشم که این قدر مردم را به گناه و معصیت نیندازد. خطاب رسید: ای سلیمان مصلحت نیست. عرض کرد: خدایا وجود این معلون برای چه خوبست؟! ندا آمد: اگر شیطان نباشد کارهای مردم معوق و معطل می ماند، عقب می افتد، کار مردم پیش نمی رود... عرض کرد: خدایا من میل دارم این ملعون را چند روزی حبس کنم. خطاب رسید: حالا که اصرار داری؛ بسم اللّه، او را بگیر. حضرت سلیمان علیه السلام فرستاد او را آوردند، غل و زنجیر کردند و به زندان انداختند. حضرت کارش زنبیل بافی بود، زنبیل درست می کرد و می برد بازار می فروخت و از این راه نان خود را در می آورد. یک روز زنبیل درست کرد و به نوکرها داد که ببرند بازار بفروشند و قدری آرد جو با پولش بخرند تا نان بپزد و تناول کند. (در حالی که در خبر است که هر روز چهار هزار شتر و پنج هزار گاو و شش هزار گوسفند در آشپزخانه حضرت طبخ می شد، با وجود این خودش زنبیل بافی می کرد و نان می خورد. حضرت سلیمان علیه السلام فرستاد زنبیل را بردند بازار بفروشند، خدمتگذاران دیدند، بازارها بسته، خبر آوردند: آقا بازارها بسته است، حضرت فرمود: مگر چه شده؟! برای چه بسته است؟! گفتند: نمی دانیم، زنبیل ها ماند، و حضرت آن روز را با آب افطار کرد. روز بعد غلامان را فرستاد زنبیل ها را به بازار ببرند و بفروشند. باز خبر آوردند که بازارها بسته و مردم به قبرستانها رفته و مشغول گریه و زاری هستند و تهیه سفر آخرت را می بینند. خدایا چه شده مردم چرا دل به کاسبی نمی دهند؟! خطاب رسید: ای سلیمان تو دلال بازار را گرفتی و زندان کردی، نگفتم: مصلحت نیست شیطان را زندانی کنی؟ حضرت سلیمان دستور داد، شیطان را آزاد کردند، صبح که شد، دید مردم صبح زود به در مغازه هایشان رفته اند و مشغول کسب و کار شده اند. پس اگر شیطان نباشد امورات دنیا نظم نمی گیرد، قدرت پروردگار را مشاهده می کنی، از همین دشمن هم جهت نظم امور استفاده کرده. 📚ثمرات_الحیوة، ج 3 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✨﷽✨ ☘فضيلت ميهمان بر ميزبان ✍محمّد بن قيس حكايت كند:روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نام گروهى از مسلمانان به ميان آمد و من گفتم : سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم ، مگر آن كه دو يا سه نفر از اين افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى كنم و مى آيند در منزل ما غذا مى خورند. امام صادق عليه السلام به من خطاب كرد و فرمود: فضيلت آن ها بر تو بيشتر از فضيلتى است ، كه تو بر آن ها دارى اظهار داشتم : فدايت شوم ، چنين چيزى چطور ممكن است ؟! در حالى كه من و خانواده ام خدمتگذار و ميزبان آن ها هستيم ؛ و من از مال خودم به آن ها غذا مى دهم ؛ و پذيرائى و انفاق مى نمايم !! حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون هنگامى كه آن ها بر تو وارد مى شوند، از جانب خداوند همراه با رزق و روزى فراوان ميهمان تو مى گردند و زمانى كه خواستند بيرون بروند، براى تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت . 📚محجّة البيضاء: ج 3، ص 33 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌸🍃🌸🍃 آهنگری آهن تفتیده و داغ را با دست از کوره بیرون می آورد و دستش نمی سوخت ، علت را به اصرار از او پرسیدند ، گفت : در همسایگی من زنی خوش صورت و زیبا بود که شوهری فقیر و پریشان و بی نام و نشان داشت . دلم به طرف او میل پیدا کرد و گرفتار او شدم ، اما نمی دانستم چگونه عشق و علاقه ام را به او ابراز کنم . تا آن که سالی قحطی شد و اهل بلد همه گرفتار شدند و چیزی برای خوردن نداشتند ولی وضع من خوب بود ، آن زن روزی نزد من آمد و گفت : ای مرد ! بر من و بچه هایم رحم کن که خدا رحم کنندگان را دوست می دارد . گفتم : ممکن نیست مگر آن که کامی از تو حاصل کنم . زن گفت : حاضرم ولی بشرط آنکه مرا جایی ببری که غیر از من و تو احدی در آنجا نباشد و از این کار باخبر نشود ، من قبول کردم و او را بجای خلوتی بردم ، دیدم زن مثل بید در معرض باد بهار می لرزد ، پرسیدم : چرا می لرزی ؟ گفت : چون تو بشرطی که با من کردی وفا ننمودی و اینجا غیر از من و تو پنج نفر دیگر حاضرند ؛ دو ملک موکل بر من و دو ملک موکل بر تو و خدای شاهد و آگاه بر همه چیز ، ناگهان بخود آمدم و متنبه شدم ، از خدا ترسیدم و آتش شهوتم را خاموش نمودم و از مال و ثروت خود او را بی نیاز کردم از آن موقع آتش در دست من اثر نمی کند . @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌹🌹🌹🌹🌹حدیث 30579 بزرگ ترین عمل کدام است قسمت 23 1876 - قَالَ زَيْدُ بْنُ صُوحانَ الْعَبْدِىُّ: يا اَمِيرَالمُؤْمِنيِنَ (ع): فَأَىُّ الْأَعْمالِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؟ قَالَ‏ عليه السلام: اَلتَّسْلِيمُ وَ الْوَرَعُ. زَيد بن صُوحان عَبدى به اميرالمومنين على عليه السلام عرض كرد: كدام عمل نزد خداى عزوجل بزرگتر است؟ حضرت فرمودند: تسليم (در برابر دستورات خدا) و پرهيزگارى. کتاب احادیث الطلاب ص 519 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
⭕️هدایای دریافتیِ مسئول خرید🎁 ⁉️ اموالی که بعضی از فروشندگان به مأموران خرید ادارات یا شرکت ها بدون آن که آن ها را به قیمت تثبیت شده اضافه کنند، به خاطر برقرارکردن ارتباط می پردازند، نسبت به فروشنده و نسبت به مأمور خرید چه حکمی دارند؟ ✅ پرداخت این اموال توسط فروشنده به مأمور خرید جایز نیست و برای مأمور هم دریافت آن ها جایز نیست و آن چه را که دریافت می کند باید به اداره یا شرکتی که مأمور خریدِ آن است، تسلیم کند. 📚منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
روغن حیوانی بخورید !👌🏻 ▫️روغن حیوانی دارای فواید و خواص فراونی چون: تقویت سیستم ایمنی، خواص ضدسرطانی، درمان سوختگی، تقویت چشم و مفید برای پوست می‌باشد + روغن حیوانی هیچ گاه در رگ‌ها رسوب نمی‌کند. آن چیز که رگ‌های قلب را می‌بندد، روغن‌های صنعتی است که امروزه در بازار فراوان است. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌱 عاقبت عیش و نوش 🍂(يزيد بن عبدالملك ) (دهمين خليفه اموى ) بعد از عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد. او بر خلاف خليفه قبل شب و روز به عيش و نوش مشغول و با دو نفر كنيزان آواز خان و خوش سيما به نام سلامه و حبابه (271) به مجالس ‍ بزم مشغول بود. 🍂سرانجام حبابه رقيب خود سلامه را بر كنار ساخت و افسار خليفه را بدست گرفت . مسلمه بن عبدالملك برادرش نزد او آمد و 🍂گفت : عمر بن عبدالعزيز آنقدر دادگستر بود، تو بر خلاف او به باده گسارى مشغول شدى و كشور را به دست آوازه خوانى به نام حبابه سپرده اى ؛ مردم منتظر ديدن تو هستند، ولى تو در دامن حبابه افتاده اى ، دست از او بكش به كار خلافت برس . 🍂او تصميم گرفت حرف برادر را گوش كند. روز جمعه تصميم گرفت براى نماز بيرون رود حبابه كنيزان را سفارش كرد موقع بيرون آمدن خليفه او را آگاه سازند. 🍂كنيزان او را خبر كردند، و او با دعوى كه به دست گرفته بود در برابر خليفه ظاهر شد و با آواز دل كش اين شعر را خواند: 🍂(اگر عقل از سر داده رفته او را ملامت مكن ، بى چاره از شدت اندوه صبور شده است .) 🍂خليفه كه دلبر خود را با آن حال ديد و آن آواز دلنواز را شنيد دست خود را مقابل صورتش گرفت و گفت : حبابه بس است چنين مكن و اين شعر را خواند: 🍂(زندگانى جز خوش گذرانى و كام گرفتن چيز ديگر نيست ، گر چه مردم تو را سرزنش كنند.) بعد فرياد زد اى جان جانان درست گفتى ، خدا نابود كند آن كسى را كه مرا در مهر تو سرزنش مى كند؛ اى غلام برو به برادرم مسلمه بگو به جاى من به مسجد برود و نماز بخواند. 🍂بعد فورى به عيش گاه رفتند و براى بهتر خوش گذرانى به (بيت الرس ) نزديك دمشق رفتند و خليفه به غلامان خود گفت : مردم پنداشته اند هيچ عيش و نوشى ، بى نيش نخواهد ماند، من مى خواهم دروغ آنان را آشكار سازم . 🍂در آنجا ماندند تا نامه و خبرى نرسد، و مشغول نوش بى نيش باشند. از قضا دانه انارى به گلوى حبابه رفت و زياد سرفه كرد و بمرد. خليفه روز و شب تن مرده حبابه را در آغوش گرفته و گريه مى كرد و با آب ديده بدنش را تر مى كرد و مى بوئيد با اصرار اقوام لاشه گنديده حبابه را دفن كردند و خليفه هم بعد از پانزده روز بيشتر زنده نماند و نزد قبر حبابه او را به خاك سپردند. 272- رهنماى سعادت 3/657 - تاريخ تمدن اسلام 1/86. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
📚 📒حکایتی از شیـخ رجبـعلی خیـاط ✍یکی از شـاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیـخ ، ایشان را در خـواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟ گفت : فلانی من ضرر کردم. با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟🏜 فـرمود : زیرا خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفـع میکردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی می دهنـد !🌟 📚 کرامات معنوی : ص 72 ‎ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب