💐💐💐💐💐حدیث 1759
با زنان با وجود کج خلقی مدارا کنید
407 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: اِنَّ الْمَرْأَةَ كَالضِّلْعِ، اِنْ اَرَدْتَ اَن تُقِيمَهُ كَسَرْتَهُ، فَدَعْهُ تَسْتَمْتِعْ بِهِ عَلى عِوَجٍ.
به درستى كه زن مانند استخوان كج (دنده) است، اگر بخواهى راستش كنى مى شكند، پس به حال خودش بگذار، و با همين كجى از او بهره ببر.
کتاب احادیث الطلاب ص 154
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
@ahadis_tollab
سه صفت از پیشگویی های پیامبر در مورد ابوذر غفاری
در تاریخ جنگ های پیامبر اعظم (ص) آمده است که اواخر تابستان بود و گرما بیداد می كرد. خشكسالی و گرانی، اهل مدینه را به ستوه آورده بود.
فصل چیدن خرما بود. مردم تازه می خواستند نفس راحتی بكشند كه رسول اكرم (ص) به موجب خبرهای وحشتناكی ( مبنی به اینكه مسلمین از جانب شمال شرقی از طرف رومیها مورد تهدید هستند) فرمان بسیج عمومی داد.
مردم از یك خشكسالی گذشته بودند و می خواستند از میوه های تازه استفاده كنند. رها كردن میوه و سایه بعد از آن خشكسالی ، و در آن گرمای كشنده و راه دراز مدینه به شام را پیش گرفتن كار آسانی نبود. زمینه برای كارشكنی منافقین كاملا فراهم شد.
ولی نه آن گرما و نه آن خشكسالی و نه كارشكنیهای منافقان، هیچ كدام نتوانست مانع فراهم آمدن و حركت كردن یك سپاه سی هزار نفری برای مقابله با حمله ی احتمالی رومیان بشود.راه صحرا را پیش گرفتند و آفتاب بر سرشان آتش می بارید.
مركب و آذوقه به حد كافی نبود. خطر كمبود آذوقه و وسیله و شدت گرما كمتر از خطر دشمن نبود.بعضی از سست ایمانان در بین راه پشیمان شدند. ناگهان مردی به نام كعب بن مالك برگشت و راه مدینه را پیش گرفت. اصحاب به رسول خدا گفتند: «یا رسول اللّه! كعب بن مالك برگشت. » فرمود: «ولش كنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برخواهد گرداند، و اگر نیست خداوند شما را از شر او آسوده كرده است. »
.طولی نكشید كه اصحاب گفتند: «یا رسول اللّه! مرارة بن ربیع نیز برگشت. » رسول اكرم باز همان جملات را فرمود: «ولش كنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برمی گرداند، و اگر نباشد خداوند شما را از شر او آسوده كرده است. »
.مدتی نگذشت كه باز اصحاب گفتند: «یا رسول اللّه! هلال بن امیه هم برگشت. » رسول اكرم همان جمله را كه در مورد آن دو نفر گفته بود تكرار كرد.در این بین شتر ابوذر كه همراه قافله می آمد از رفتن باز ماند. ابوذر هرچه كوشش كرد كه خود را به قافله برساند میسر نشد. ناگهان اصحاب متوجه شدند كه ابوذر هم عقب كشیده، گفتند: «یا رسول اللّه! ابوذر هم برگشت. » باز هم رسول اكرم با خونسردی همان جملات را فرمود
.ابوذر هرچه كوشش كرد و به شترش فشار آورد كه او را به قافله برساند، ممكن نشد. از شتر پیاده شد و بارها را به دوش گرفت و پیاده به راه افتاد. آفتاب به شدت بر سر ابوذر می تابید. از تشنگی له له می زد. خودش را از یاد برده بود و هدفی جز رسیدن به پیغمبر و ملحق شدن به یاران نمی شناخت. همان طور كه می رفت، در گوشه ای از آسمان ابری دید و چنین می نمود كه در آن سمت بارانی آمده است. راه خود را به آن طرف كج كرد. به سنگی برخورد كرد كه مقدار كمی آب باران در آنجا جمع شده بود
اندكی از آن آب چشید و از آشامیدن كامل آن صرف نظر كرد، زیرا به خاطرش رسید بهتر است این آب را با خود ببرم و به پیغمبر خدا برسانم، نكند آن حضرت تشنه باشد و آبی نداشته باشد كه بیاشامد. آبها را در مشكی كه همراه داشت ریخت و با سایر بارهایی كه داشت به دوش كشید. با جگری سوزان پستیها و بلندیهای زمین را زیر پا می گذاشت، تا از دور چشمش به سیاهی سپاه مسلمین افتاد؛
قلبش از خوشحالی تپید و به سرعت خود افزود.از آن طرف نیز یكی از سپاهیان اسلام از دور چشمش به یك سیاهی افتاد كه به سوی آنها پیش می آمد.به رسول اكرم عرض كرد: «یا رسول اللّه! مثل اینكه مردی از دور به طرف ما می آید. »
.رسول اكرم: «چه خوب است ابوذر باشد. »سیاهی نزدیكتر رسید، مردی فریاد كرد: «به خدا خودش است، ابوذر است. »
رسول اكرم (ص) : «خداوند ابوذر را بیامرزد، تنها زیست می كند، تنها می میرد، تنها محشور می شود.
این پیشگویی پیامبر خدا (ص) بعد ها محقق شد
.رسول اكرم ابوذر را استقبال كرد، اثاث را از پشت او گرفت و به زمین گذاشت.ابوذر از خستگی و تشنگی بی حال به زمین افتاد.رسول اكرم فرمودند: «آب حاضر كنید و به ابوذر بدهید كه خیلی تشنه است. »
.ابوذر گفت : «آب همراه من هست ، . » پیامبر اعظم فرمودند: .آب همراه داشتی و نیاشامیدی؟ عرض کرد !آری، پدر و مادرم به قربانت، به سنگی برخوردم دیدم آب سرد و گوارایی است. اندكی چشیدم، با خود گفتم از آن نمی آشامم تا حبیبم رسول خدا از آن بیاشامد. »
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
👇تقویم نجومی دوشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
✴️ دوشنبه 👈 20 آذر / قوس 1402
👈27 جمادی الاول 1445 👈11دسامبر 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
❎ روز اول ماه کانون الاول از ماههای رومی
این ماه سی و یک روز است و در آن بادهای تند و شدید می وزد سرما زیاد میشود و انچه در تشرین ثانی گفته شد اینجا نیز نافع است از خوردن خوراکی های سرد باید پرهیز گردد.و از حجامت و فصد در این ماه اجتناب شود و غذاهای گرم مصرف شود.
⚫️ وفات جناب عبدالمطلب علیه السلام جد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم " به روایتی".
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 14:42قمر از برج عقرب خارج می گردد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد حشر و نشر خوبی با مردم دارد و دوست داشتنی است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️درمان بیماری های عفونی.
✳️مرحم گذاشتن بر زخم.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️آبیاری.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️درختکاری.
✳️و جابجایی و نقل و انتقال نیک است.
🔵امور نگارش ادعیه و حرز و نماز آن خوب نیست.
💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇
@Herz_adiye_hamrah
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث پشیمانی می شود.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از ترس می شود.
@taghvimehamsaran
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
3.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙تلاوت سوره مبارکه #قدر
با صدای #استاد_عبدالباسط
این تلاوت مربوط به دوران جوانی و یکی از شاهکار های استاد #عبدالباسط شناخته میشه‼️
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔆 با چه كسانى مشورت كنيم
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
مشورت داراى حدودى است كه بايد رعايت شود و اگر حدودش مراعت نشود، ضررش بيش از منفعت آن خواهد بود:
1. كسى كه با او مشورت مى كنيد آدم عاقل باشد.
2. آزاد متدين باشد.
3. رفيق فهميده باشد.
4. در مورد مشورت او را آگاه كنى تا كاملا به منظورت پى ببرد.
5. پس از آگاهى بر اسرار تو، آن را پنهان كند.
زيرا اگر عاقل باشد به شما منفعت مى رساند.
و اگر آزاد متدين باشد در نصيحت و راهنمايى شما مى كوشد. و اگر رفيق واقعى باشد اسرار شما را پنهان خواهد نمود.
و اگر درست منظورت را درك نمايد، آن وقت مشورتى كامل انجام مى پذيرد
📚بحار : ج 75، ص 102 و ج 61، ص 253.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🍀
💠 شک در قبله
#سوال
❓️اگر کسی برای پیدا کردن قبله وسیله ای ندارد، یا با اینکه کوشش کرده، گمانش به طرفی نمی رود، نماز خواندن به یک طرف که احتمال میدهد قبله است کافی میباشد؟
#پاسخ
✅️ و احتیاط مستحب است که چنانچه وقت نماز وسعت دارد، چهار نماز به چهار طرف بخواند و چنانچه کمتر وقت دارد، احتیاط مستحب است به هرچند طرف که وقت دارد نماز را بخواند.
📚 منبع:
توضیح المسایل جامع مطابق با فتاوی حضرت ایت الله العظمی سیستانی - ج ۱، ص ۳۹۹
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✨﷽✨
🔴 اعتراض به مقدرات خدا با بندگى سازگار نيست
✍حضرت صادق (عليه السّلام) فرمود:
رضا به قضای خداوند آن است كه انسان راضى باشد،
👈خواه آن چيز مطلوب او باشد
👈و يا نامطلوب،
✨و رضا شعاعى است از نور معرفت
و شخص راضى كسى است كه از خواسته ها و تمايلات خود دست بردارد
و در مقابل خواسته خدا اعمال نظر نكند و تسليم خواسته خدا باشد،
شخص راضى در حقيقت كسى است كه خدا از او راضى باشد،
و رضا اسمى است كه جميع مراتب عبوديت
و بندگى در او جمع است،
و معنى رضا شادی قلب به خواست خدا است.
از پدرم امام محمد باقر (عليه السلام) شنيدم كه فرمود:
تعلق و وابستگى به چيزى كه موجود و حاضر است شرك مى باشد
و دل بستن به آنچه كه موجود نیست كفر مى باشد
و اين دو (يعنى تعلق به چيز موجود و مفقود) از روش و طريق رضا بيرون است
و تعجب مى كنم از كسى كه
ادعاى بندگى مى كند،
با اين حال به مقدرات خدا نيز اعتراض مى كند.
اشخاص راضى و بامعرفت، اهل اعتراض به كار خداوند حكيم نمی باشند.
📚مصباح الشریعه،ص182
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✅دیدار با امام زمان (علیه السلام) وپی بردن به ارتباط نزدیک آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی
🔹مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالنّبی عراقی می گوید:
🔻«در روزگاری که در نجف اشرف بودم، چهارده مسئله مهّم و غامض مرا مشغول داشته ودر پی آن بودم که آنها را از امام عصر (علیه السلام) سؤال کنم.
🔻در همان شرایط شنیدم مرتاضی که از راه ریاضت شرعی به مقاماتی رسیده است به نجف آمده وکارهای شگفت انگیزی از او نقل می کردند.
🔻به دیدار او رفتم و او را آزمودم، دیدم مرد آگاهی است. از او پرسیدم که: «آیا با اطلاّعات وتخصّص ودریافتهای تو، راهی به کوی امام عصر (علیه السلام) است؟»
پاسخ داد: «آری».
پرسیدم: «چگونه؟»
🔹گفت:
🔻«شما با نیّت خالص وبا وضو یا غسل به صحرا برو ودر نقطه ای دور دست وخلوت رو به قبله بنشین وهفتاد بار… را با همه وجود قرائت کن، آنگاه حاجت وخواسته خود را بخواه ومطمئن باش که هر کس در پایان برنامه نزد تو آمد مطلوب ومحبوب تو می باشد. دامان او را بگیر وخواسته ات را بخواه».
🔻به همین جهت روزی از روزها با آمادگی کامل به بیابان مسجد سهله رفتم ورو به قبله، آن برنامه را به انجام رساندم که دیدم مردی گرانقدر وپرابهّتی در لباس عربی پدیدار شد وبه من گفت: «شما با من کاری داشتید؟»
گفتم: «با شما خیر»
فرمود: «چرا؟»
چنان غفلت زده بودم که باز هم گفتم: «نه، با شما کاری نداشتم».
🔻او رفت و به ناگاه من به خود آمدم واز پی او به راه افتادم. او به منزلی در همان دشت وارد شد ومن نیز به آنجا رسیدم امّا دیدم در بسته است. در زدم، فردی درب را گشود وپرسید: «چه می خواهید؟»
🔹گفتم: «همان آقایی را که اینجا آمدند».
پس از چند دقیقه باز گشت وگفت: «بفرمایید».
🔻وارد شدم. منزل کوچکی بود وایوانی داشت. تختی بر آن ایوان زده شده بود وبر روی آن وجود گرانمایه دوازدهمین امام معصوم، حضرت مهدی (ع) نشسته بود.
🔻سلام کردم وآن گرامی پاسخ داد، امّا من چنان مجذوب آن حضرت شدم که مسائل اصلی خود را تماماً فراموش کردم. بناچار چند سؤال دیگر طرح وپاسخ آنها را گرفتم وبیرون آمدم.
🔻کمی از خانه دور شدم. دیدم مسائل چهارده گانه ای که در پی پاسخ یافتن بدانها بودم به یادم آمد.
بی درنگ باز گشتم وبار دیگر درب منزل را زدم. همان فرد بیرون آمد وگفت: «بفرمایید».
🔹گفتم: «می خواهم خدمت حضرت شرفیاب شوم وپاسخ سؤالهای خویش را بگیرم».
🔹گفت: «آقا تشریف بردند امّا نایب او هستند».
🔹گفتم «اگر ممکن است اجازه دهید از نایبشان بپرسم».
🔹گفت: «بفرمایید».
🔻وارد شدم، امّا هنگامی که نگاه کردم دیدم آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی جای حضرت مهدی (ع) نشسته وبر روی همان تخت قرار دارد.
🔻پرسشهای خود را یکی پس از دیگری طرح نمودم وایشان پاسخ دادند. خداحافظی کردم وبیرون آمدم.
🔹پس از خروج از منزل، با خود گفتم: «شگفتا! آیت الله اصفهانی که در نجف بودند، کی به اینجا آمدند؟!»
🔻فوراً به نجف باز گشتم و در هوای گرم بعد از ظهر به منزل ایشان رفتم. اجازه ورود گرفتم، دیدم مشغول نماز است.
🔹نمازش به پایان رسید. رو به من کرد وضمن تفقّد فرمود: «مگر پاسخ سؤالهای خود را نگرفتی؟»
🔹گفتم: «چرا امّا!»
🔻بار دیگر پرسیدم و ایشان به همان سبک جواب داد ومن دریافتم که مقام وموقعیّت آن مرد بزرگ چگونه است وارتباطش با صاحب الزمان (علیه السلام) تا کجاست».
📚کرامات صالحین
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌹🌹🌹🌹🌹حدیث 1758
چه کسانی به امام حسین معرفت دارند؟
406 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: إِنَّ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام فِى بَواطِنِ الْمُؤْمِنِينَ مَعْرِفَةً مَكْتُومَةً.
به درستى كه از براى حسين عليه السلام در سينه هاى مؤمنان معرفتى نهفته است.
کتاب احادیث الطلاب ص 154
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@ahadis_tollab
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🍀
💠 وظیفه ی شخص نسبت به همسر تارک الصلوة
#سؤال
❓️وظیفه ی شخص نسبت به همسر ی که نماز نمیخواند چیست؟
#پاسخ
✅️ وظیفه شما فراهم نمودن زمینه اصلاح او به هر وسیله ممکن است، و باید از هرگونه خشونت که حاکی از بداخلاقی و ناسازگاری شما باشد، خودداری کنید، و اطمینان داشته باشید که شرکت در مجالس دینی و رفت و آمد با خانواده های متدیّن تأثیر بسیار زیادی در اصلاح او دارد.
📚 پینوشت:
آیت الله خامنه ای- احکام امر به معروف و نهی از منکر- پایگاه اطلاع رسانی .leader.ir
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
#داستان_آموزنده
🔆قطره هاى اشك على عليه السلام
يكى از اصحاب على عليه السلام بنام (حبه عرنى ) مى گويد:
شبى من با (نوف ) در صحن حياط دارالعمارة كوفه خوابيده بوديم ، اواخر شب بود ناگاه ديديم على عليه السلام آهسته از داخل عمارت بيرون آمد وحشت فوق العاده او را فرا گرفته ، قادر نيست توازن خود را حفظ كند، دست خود را به ديوار نهاده مانند افراد واله و حيران به آسمان نگاه مى كند و اين آيات را تلاوت مى كند: ان فى خلق السموات و الارض ... 1
حبه عرنى مى گويد:
على عليه السلام مكرر اى آيات را زمزمه مى كرد و آنچنان دل باخته اين زيباييها و آفريننده اين همه عظمت گرديده بود و چنان از خود بى خود شده بود كه گويى هوش از سرش پريده است .
حبه و نوف ، هر دو در بستر خويش آرميده و اين منظره حيرت انگيز را نظاره مى كردند. تا على عليه السلام كم كم به خوابگاه حبه نزديك شد و فرمود:
- حبه ! خوابى يا بيدار؟
- بيدارم ، يا اميرالمؤمنين ! شما با آن همه سوابق درخشان و با آن همه زهد و تقوا و عبادت بى نظير از ترس خدا اين چنين هستيد، واى به حال ما، پس ما بيچارگان چه كنيم ؟!
على عليه السلام چشمها را پايين انداخت و گريست . آنگاه فرمود:
اى حبه ! همگى ما روزى در برابر خدا، ايستگاهى داريم و هيچ يك از اعمال ما بر او پوشيده نيست .
اى حبه ! خداوند به من و تو از رگ گردن نزديكتر هست ، هيچ چيز نمى تواند بين ما و خدا حايل شود.
سپس به نوف فرمود:
- نوف ! خوابى ؟
- نه ، يا اميرالمؤمنين ! بيدارم ، حالت حيرت انگيز شما سبب شد كه مدتى امشب اشك بريزم .
- اى نوف ! اگر امشب از خوف خدا زياد گريه كنى ، فردا در مقابل خداوند چشمانت روشن خواهد شد.
اى نوف ! هر قطره اشكى كه از ترس خدا از چشم كسى جارى شود، درياهايى از آتش را خاموش مى كند!...
آنگاه كمى حبه و نوف را پند و اندرز داد و در آخر فرمود:
من به شما مى گويم : خدا ترس باشيد.
سپس از آن دو نفر گذشت در حالى كه با خود زمزمه مى كرد و مى گفت :
خداوندا! كاش مى دانستم هنگامى كه از تو غفلت مى كنم تو از من اعراض مى كنى يا به من توجه دارى ؟
اى كاش مى دانستم با اين خواب طولانيم و كوتاهى كردنم در سپاسگزارى نعمت هايت ، حالم در نزد تو چگونه است ؟!
حبه مى گويد: به خدا قسم على در همين حال بود تا صبح طلوع كرد.
📚1-ب : ج 41، ص 16 - 22 و ج 69، ص 275 2-276 و ج 71، ص 319 و ج 77، ص 401 و ج 87، ص 201.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب