eitaa logo
احادیث الطلاب
6.1هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
2.7هزار ویدیو
14 فایل
کپی برداری آزاد است ،نقل احادیث با ذکر کتاب (احادیث الطلاب) بلا مانع است آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
بیشتر بچه هایی که رغبتی به مرتب کردن اتاق و وسایل شان ندارند، یک دلیل مشترک دارند: 👈 آنها فقط نمی خواهند این کار را انجام دهند، برای آنها معمولا چیزهای دیگری هیجان انگیز است، مثل تماشای تلویزیون یا ارتباط با دوستان. اگر تمیز کردن اتاق فرزندتان تبدیل به جنگ همیشگی شده، باید فقط "در اتاق را ببندید"! یادتان باشد هر وقت که امکان دارد، در اتاقش را ببندید و "بیخیال این قضیه شوید!"، این انتخابی کاملا منطقی است که پیش روی شماست، مخصوصا زمانی که رفتارهای چالش برانگیز زیاد دیگری وجود دارد که باید در مورد آنها روی فرزندتان کار کنید. گذشته از این ها، این شلختگی مال ِ اوست و اگر دوست دارد این مدلی زندگی کند بگذارید این کار را بکند. @ahadis_tollab
🔻 علت اصلی شلختگی بچه ها کودکان بسیاری هستند که بی نظمی یا به قولی شلختگی برایشان به یک عادت تبدیل شده است. آنها دلیلی برای اینکه بعد از مدرسه وسایل خود را در جای مشخصی قرار دهند و یا در مدرسه منظم و مرتب باشند نمی بینند. گاهی لوازم خود را گم می کنند و گاهی نیز این کار هایشان باعث عصبی شدن والدین می شود. هیچ گاه به جای او وسایل اختصاصیش را منظم نکنید و در اثر خستگی ناشی از اخطارهای مکرر و عدم انجام آنها توسط کودک، خود دست به کار نشوید. آموزش نظم و انضباط به کودک یکی از دغدغه های اصلی خانواده ها در ارتباط با فرزندانشان است. بسیاری از والدین از بی نظمی و شلختگی کودک خود شاکی هستند و به روش های مختلف سعی دارند او را منضبط تربیت کنند. غافل از آنکه برخی از این روش ها نتایج عکس خواهد داشت. پیش از هر اقدام باید در نظر داشته باشید که نظم در فرزندانی ثابت می شود که در خانواده های منظم تربیت شده اند. لذا داشتن الگوی عملی نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در این زمینه بزرگ ترهای خانواده باید روی جزئیات رفتار خود نیز دقیق شوند. ممکن است ما در زمان بازگشت به منزل ابتدا لباس خود را روی دسته مبل بیاندازیم و پس از ساعتی آن را به جالباسی آویزان کنیم. اما احتمالاً فرزندمان می آموزد که در زمان برگشت به خانه لباس هایش را بر لبه تخت و یا یک مکان نامناسب قرار دهد. در این مورد مادر مدعی است که نظم را رعایت کرده در حالی که چنین نیست و فرزند رفتار ابتدایی مادر را خواهد آموخت.   نکته بعد این است که در اجرای قوانین و اصول و آموزش آن ها به کودک قاطع باشید اما سخت گیر نباشد. کودک باید بیاموزد که خانه دارای اصول و مقرراتی لازم الاجراست. و همه اعضای خانه موظف به انجام آن هستند و در کمتر موردی عدول از این قوانین ممکن است. اما میزان و کیفیت این قوانین باید در حد نرم بوده و در ضمن با توجه به سن و توانایی کودک تنظیم گردد. سخت گیری فراوان در مورد این موضوع احتمال بالایی را برای مقاومت و بی نظمی و یا وسواس در کودکان ایجاد خواهد کرد.  در قصه هایتان برای کودک رفتار مورد نظر را دوست داشتنی و موجب مقبولیت قهرمان داستان بدانید. و نکته آخر اینکه از اقتضائات سنین نوجوانی آن است که در مواردی نظم را مورد بی توجهی قرار می دهند. در این زمان از زدن بر چسب های منفی به او خودداری کنید. از کلماتی مثل تو بی نظم شدی- چقدر شلخته ای و … بپرهیزید. و رفتارهای نظم آمیز او را تشویق کنید. مطمئن باشید پس از گذر از نوجوانی رفتارهای او تعدیل خواهد شد.  @ahadis_tollab
: ✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود... به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ ⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم، 💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. ✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به رسیدم. از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی در آن به چشم می خورد. 👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است. چون می دانم...... او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای بچه‌‌ی «باعرضه» بار می‌آورند نه شاگرد اول.👌 برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتی سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند. ميوه‌هايی كه مادر برايش می‌گذارد، توی كيفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی می‌گردند زير ميز قايم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم به‌هم نخورد از ديدن ظرف غذايش. وقتی بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد راحت بپيچاندش. وقتی تلويزيون نگاه می‌کند انگشتش نيم‌متر توی حلقش فرو نرود. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای يك‌جوری با بچه‌اش حرف می‌زند كه بچه، جواب دروغ نمی‌دهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمی‌زند که «چه خبرته!». وقتی یک بچه‌‌ی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمی‌توانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی می‌كنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که می‌خواهد باشد، اعتراض می‌کند. اینها بچه‌‌ی با عرضه بار می‌آورند تا به خاطر نيم‌ نمره‌ امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند. احادیث الطلاب 🆔 @ahadis_tollab
: ✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود... به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ ⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم، 💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. ✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به رسیدم. از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی در آن به چشم می خورد. 👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است. چون می دانم...... او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای بچه‌‌ی «باعرضه» بار می‌آورند نه شاگرد اول.👌 برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتی سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند. ميوه‌هايی كه مادر برايش می‌گذارد، توی كيفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی می‌گردند زير ميز قايم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم به‌هم نخورد از ديدن ظرف غذايش. وقتی بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد راحت بپيچاندش. وقتی تلويزيون نگاه می‌کند انگشتش نيم‌متر توی حلقش فرو نرود. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای يك‌جوری با بچه‌اش حرف می‌زند كه بچه، جواب دروغ نمی‌دهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمی‌زند که «چه خبرته!». وقتی یک بچه‌‌ی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمی‌توانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی می‌كنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که می‌خواهد باشد، اعتراض می‌کند. اینها بچه‌‌ی با عرضه بار می‌آورند تا به خاطر نيم‌ نمره‌ امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند. احادیث الطلاب 🆔 @ahadis_tollab
✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود... به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ ⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم، 💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. ✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به رسیدم. از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی در آن به چشم می خورد. 👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است. چون می دانم...... او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای بچه‌‌ی «باعرضه» بار می‌آورند نه شاگرد اول.👌 برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتی سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند. ميوه‌هايی كه مادر برايش می‌گذارد، توی كيفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی می‌گردند زير ميز قايم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم به‌هم نخورد از ديدن ظرف غذايش. وقتی بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد راحت بپيچاندش. وقتی تلويزيون نگاه می‌کند انگشتش نيم‌متر توی حلقش فرو نرود. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای يك‌جوری با بچه‌اش حرف می‌زند كه بچه، جواب دروغ نمی‌دهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمی‌زند که «چه خبرته!». وقتی یک بچه‌‌ی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمی‌توانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی می‌كنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که می‌خواهد باشد، اعتراض می‌کند. اینها بچه‌‌ی با عرضه بار می‌آورند تا به خاطر نيم‌ نمره‌ امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند. احادیث الطلاب 🆔 @ahadis_tollab
: ✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود... به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ ⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم، 💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. ✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به رسیدم. از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی در آن به چشم می خورد. 👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است. چون می دانم...... او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای بچه‌‌ی «باعرضه» بار می‌آورند نه شاگرد اول.👌 برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتی سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند. ميوه‌هايی كه مادر برايش می‌گذارد، توی كيفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی می‌گردند زير ميز قايم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم به‌هم نخورد از ديدن ظرف غذايش. وقتی بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد راحت بپيچاندش. وقتی تلويزيون نگاه می‌کند انگشتش نيم‌متر توی حلقش فرو نرود. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای يك‌جوری با بچه‌اش حرف می‌زند كه بچه، جواب دروغ نمی‌دهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمی‌زند که «چه خبرته!». وقتی یک بچه‌‌ی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمی‌توانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی می‌كنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که می‌خواهد باشد، اعتراض می‌کند. اینها بچه‌‌ی با عرضه بار می‌آورند تا به خاطر نيم‌ نمره‌ امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند. ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ کانال احادیث الطلاب در(ایتا) 🆔 @ahadis_tollab
✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود. روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود... به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ ⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟ چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم، 💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. ✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به رسیدم. از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی در آن به چشم می خورد. 👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است. چون می دانم...... او مهمان زودگذر خانه من است. کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای بچه‌‌ی «باعرضه» بار می‌آورند نه شاگرد اول.👌 برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتی سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند. ميوه‌هايی كه مادر برايش می‌گذارد، توی كيفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی می‌گردند زير ميز قايم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم به‌هم نخورد از ديدن ظرف غذايش. وقتی بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد راحت بپيچاندش. وقتی تلويزيون نگاه می‌کند انگشتش نيم‌متر توی حلقش فرو نرود. ✅ پدر و مادر حرفه‌ای يك‌جوری با بچه‌اش حرف می‌زند كه بچه، جواب دروغ نمی‌دهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمی‌زند که «چه خبرته!». وقتی یک بچه‌‌ی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمی‌توانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی می‌كنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که می‌خواهد باشد، اعتراض می‌کند. اینها بچه‌‌ی با عرضه بار می‌آورند تا به خاطر نيم‌ نمره‌ امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند. کانال احادیث الطلاب در(ایتا)👇 https://eitaa.com/joinchat/1997602816Cf7f5d3ab84 ‏ کانال احادیث الطلاب در واتساپ 👇 https://chat.whatsapp.com/C6mWL8mDMbv33gbHOUnPZF