eitaa logo
احادیث الطلاب
5.9هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
14 فایل
کپی برداری آزاد است ،نقل احادیث با ذکر کتاب (احادیث الطلاب) بلا مانع است آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
📚عبرت حزقیل نبی از مردگان روزى حضرت (ع ) كه يكى از پيامبران بزرگ بود، كتاب آسمانى زبور را با صوت دلنشين خود مى خواند، طبق معمول كوه و سنگ و پرندگان و حيوانات به وجد و جوش و خروش افتادند و گوئى با او هماهنگ شده و پاسخ مى دهند، او با همين حال بر سر كوهى رفت ، ناگهان دید (حزقيل ) پيامبر در كنار سنگى بالاى كوه به عبادت خدا مشغول است . وقتى كه سر و صداى حيوانات و پرندگان و كوه و سنگ و ريگ را شنيد، فهميد حضرت داوود است كه بالاى كوه آمده است داوود به حزقيل گفت : آيا اجازه مى دهى بالا آيم و نزدت بنشينم ، او در پاسخ گفت : نه . داوود متاءثر شد و گريه كرد، خداوند به حزقيل وحى كرد: (داوود را نرنجان و از من سلامتى از خطر خواه ) حزقيل برخاست دست داوود را گرفت و نزد خود برد. داوود گفت : اى حزقيل آيا هيچ تصميم بر گناهى گرفته اى ؟ حزقيل گفت : نه . داوود گفت : آيا در خدا هيچگاه و بر دلت راه يافته است ؟ خزقيل گفت : نه . داود گفت : آيا ميل به پيدا كرده اى تا از خوشيها و شاديها و لذتهاى دنيا بهره مند گردى ؟ حزقيل گفت : آرى اى بسا در دلم چنين ميلى پيدا مى شود. داوود گفت : در اين وقت چه مى كنى ؟ حزقيل گفت : به اين دره (اى كه مى بينى ) مى روم و چيزى در آنجا مى بينم ، همان درس من مى شود و ميل به خواسته هاى نفسانى دنيا از من برطرف مى گردد. داوود به آن دره كوه رفت ، ناگهان ديد تختى آهنى در آنجا هست ، و بر آن جمجمه پوسيده سر انسان و استخوانهاى پوسيده اى قرار دارد، خوب به اطراف مى نگريست ناگهان چشمش به صفحه آهنين خورد، ديد در آن نوشته اى هست و آن نوشته اين بود: من آروى بن شلم ، هستم ، هزار سال سلطنت كردم و هزار شهر ساختم و با هزار دوشيزه آميزش نمودم ، سرانجام كار من اين است كه : خاك فرش من شده و سنگ متكاى من گشته ، و كرمها و مارها همسايه ام هستند فمن رآنى فلا يغتر بالدنيا :كسى كه مرا ببيند، گول دنيا را نمى خورد 📚منبع : امالى صدوق ص 61. احادیث الطلاب(در ایتا ) 🆔 @ahadis_tollab
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 💠 س1: فرق عُجب و تکبّر چیست؟ 🔸ج: عجب این است که انسان از کار خودش خوشش بیاید و تکبر این است که خودش را از دیگران بزرگتر ببیند. بینشان فرق زیاد است. 💠 س2: مرز بین اعتماد به نفس و عُجب چیست؟ 🔸ج: اعتماد به نفس دو جور است؛ گاهی روانشناس های غربی می گویند، خب این مقابل توحید و است. این نفس پرستی است. آدم خودش را ببیند و خدا را نبیند. اما یک اعتماد به نفس داریم که مزاحم با توحید نیست. انسان باور کند که خدا به او یک چیزهایی داده است، چشم داده، گوش داده، مغز داده، دست و پا داده، نیروی بدنی داده، این امکاناتی که خدا به او داده است اینها را ببیند و از اینها استفاده کند، این اعتماد به نفس خوب است ولی باور کند که همه اینها را او داده است. 💠 س3: در اینجا باز عُجب به سراغ او نمی آید؟ 🔸ج: آن یک چیز دیگر است. حالا که باور کرد خدا مغز داده است، فکر داده است، گوش داده است، پول داده است همه چیز داده است، ممکن است آنوقت نفس امّاره با دید خصوصی و استقلال نگاه کند عُجب پیش می آید. درست نیست خب شما هر چه هم نگاه کنی باز مال خداست، پشت آن را ببینی، روی آن را ببینی، زیر آن را ببینی، هر طوری بچرخی باز مال خداست، راهی برای عجب نیست الّا جهل و ضعف ایمان. 💠 س4: عُجب برای چه کسی است؟ 🔸ج: عُجب برای کسی است که بدیهای خودش را نبیند، آدم وقتی چند تا کمال دارد ببیند و بدیهای خودش را نبیند عجب پیش می آید. نفس اماره که حاضر است بگوید:« بَه بَه»، اما اگر انسان بدی های خودش را ببیند خجالت میکشد و راحت میشود، عُجب نمی آید، عقب ماندگی های و ضعفها و عجزهای خودش را ببیند دیگر هیچوقت غلط می کند بگوید: « بَه بَه و همچنینم». اما اگر آنها را نبینیم نفس امّاره و شیاطین، تنها آن دو سه تا خوبی ها را به چشم ما بیاورند آنوقت آدم گوش به حرف شیطان می دهد و می گوید: «مَن مِثلی». 💠 س5: برای این که گرفتار نشویم چه کنیم؟ 🔸ج: آدم از صفر می آید بالا، از بالا که نمی رود پایین. ما اول هیچی نداریم، مادی خالی هستیم، کم کم می خواهیم بالا بیاییم و بالا. هر روز بدهکاری زیاد است، نواقص زیاد است، بدی های ما زیاد است، تا یکمقدار نماز خواندیم نمی شود که بگوییم دیگر کار تمام شد، حالا حالاها باید خودمان را مُقصّر ببینیم وقتی اینجور شد دیگر عجب نمی آید. پس اگر انسان بدی هایش را ببیند همیشه خودش را بدهکار میبیند، دیگر طلبکار نمی بیند و راحت می شود. عجب بلای بزرگی است نمی گذارد انسان حرکت کند. انسان متوقف می شود و می گوید حالا که من موفق شدم خوب هستم دیگر کجا بروم همینجا خوب است! @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✅ پرسشهایی از آیت الله خوشوقت 💠 س1: فرق عُجب و تکبّر چیست؟ 🔸ج: عجب این است که انسان از کار خودش خوشش بیاید و تکبر این است که خودش را از دیگران بزرگتر ببیند. بینشان فرق زیاد است. 💠 س2: مرز بین اعتماد به نفس و عُجب چیست؟ 🔸ج: اعتماد به نفس دو جور است؛ گاهی روانشناس های غربی می گویند، خب این مقابل توحید و است. این نفس پرستی است. آدم خودش را ببیند و خدا را نبیند. اما یک اعتماد به نفس داریم که مزاحم با توحید نیست. انسان باور کند که خدا به او یک چیزهایی داده است، چشم داده، گوش داده، مغز داده، دست و پا داده، نیروی بدنی داده، این امکاناتی که خدا به او داده است اینها را ببیند و از اینها استفاده کند، این اعتماد به نفس خوب است ولی باور کند که همه اینها را او داده است. 💠 س3: در اینجا باز عُجب به سراغ او نمی آید؟ 🔸ج: آن یک چیز دیگر است. حالا که باور کرد خدا مغز داده است، فکر داده است، گوش داده است، پول داده است همه چیز داده است، ممکن است آنوقت نفس امّاره با دید خصوصی و استقلال نگاه کند عُجب پیش می آید. درست نیست خب شما هر چه هم نگاه کنی باز مال خداست، پشت آن را ببینی، روی آن را ببینی، زیر آن را ببینی، هر طوری بچرخی باز مال خداست، راهی برای عجب نیست الّا جهل و ضعف ایمان. 💠 س4: عُجب برای چه کسی است؟ 🔸ج: عُجب برای کسی است که بدیهای خودش را نبیند، آدم وقتی چند تا کمال دارد ببیند و بدیهای خودش را نبیند عجب پیش می آید. نفس اماره که حاضر است بگوید:« بَه بَه»، اما اگر انسان بدی های خودش را ببیند خجالت میکشد و راحت میشود، عُجب نمی آید، عقب ماندگی های و ضعفها و عجزهای خودش را ببیند دیگر هیچوقت غلط می کند بگوید: « بَه بَه و همچنینم». اما اگر آنها را نبینیم نفس امّاره و شیاطین، تنها آن دو سه تا خوبی ها را به چشم ما بیاورند آنوقت آدم گوش به حرف شیطان می دهد و می گوید: «مَن مِثلی». 💠 س5: برای این که گرفتار نشویم چه کنیم؟ 🔸ج: آدم از صفر می آید بالا، از بالا که نمی رود پایین. ما اول هیچی نداریم، مادی خالی هستیم، کم کم می خواهیم بالا بیاییم و بالا. هر روز بدهکاری زیاد است، نواقص زیاد است، بدی های ما زیاد است، تا یکمقدار نماز خواندیم نمی شود که بگوییم دیگر کار تمام شد، حالا حالاها باید خودمان را مُقصّر ببینیم وقتی اینجور شد دیگر عجب نمی آید. پس اگر انسان بدی هایش را ببیند همیشه خودش را بدهکار میبیند، دیگر طلبکار نمی بیند و راحت می شود. عجب بلای بزرگی است نمی گذارد انسان حرکت کند. انسان متوقف می شود و می گوید حالا که من موفق شدم خوب هستم دیگر کجا بروم همینجا خوب است! @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب