✔️لیلة المبيت و *كرامت مولانا اميرالمومنين عليه السلام....
*ياعلى گفتن و تاثیر آن*
رُوِيَ أَنَّ ابْنَ الْکَوَّاءِ قَالَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (صلوات الله عليه):
أَیْنَ کُنْتَ حَیْثُ ذَکَرَ اللَّهُ نَبِیَّهُ وَ أَبَا بِکْرٍ:
*•{ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا}•* ؟(۱)
فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (صلوات الله عليه):
وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْکَوَّاءِ!! کُنْتُ عَلَی فِرَاشِ رَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) وَ قَدْ طَرَحَ عَلَيَّ بُرْدَهُ؛
فَأَقْبَلَتْ قُرَیْشٌ مَعَ کُلِّ رَجُلٍ مِنْهُمْ هِرَاوَةٌ فِیهَا شَوْکُهَا، فَلَمْ یُبْصِرُوا رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) حَیْثُ خَرَجَ؛
فَأَقْبَلُوا عَلَيَّ یَضْرِبُونِّي بِمَا فِي أَیْدِیهِمْ؛ فَتَنَفَّطَ جَسَدِي وَ صَارَ مِثْلَ الْبَیْضِ، ثُمَّ انْطَلَقُوا یُرِیدُونَ قَتْلِي، فَقَالَ بَعْضُهُمْ: لَا تَقْتُلُوهُ اللَّیْلَةَ، وَ لَکِنْ أَخِّرُوهُ وَ اطْلُبُوا مُحَمَّداً؛
قَالَ (صلوات الله عليه) فَأَوْثَقُونِي بِالْحَدِیدِ، وَ جَعَلُونِي فِي بَیْتٍ وَ اسْتَوْثَقُوا مِنِّي وَ مِنَ الْبَابِ بِقُفْلٍ، فَبَیْنَا أَنَا کَذَلِکَ إِذْ سَمِعْتُ صَوْتاً مِنْ جَانِبِ الْبَیْتِ یَقُولُ: *یَا عَلِيُّ!* فَسَکَنَ الْوَجَعُ الَّذِي کُنْتُ أَجِدُهُ، وَ ذَهَبَ الْوَرَمُ الَّذِي کَانَ فِي جَسَدِي.
ثُمَّ سَمِعْتُ صَوْتاً آخَرَ یَقُولُ: *یَا عَلِيُّ!* فَإِذَا الَّذِي فِي رِجْلِي قَدْ تَقَطَّعَ؛
ثُمَّ سَمِعْتُ صَوْتاً آخَرَ یَقُولُ: *یَا عَلِيُّ!* فَإِذَا الْبَابُ قَدْ تَسَاقَطَ مَا عَلَیْهِ وَ فُتِحَ؛ فَقُمْتُ وَ خَرَجْتُ وَ قَدْ کَانُوا جَاءُوا بِعَجُوزٍ کَمْهَاءَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَنَامُ تَحْرُسُ الْبَابَ، فَخَرَجْتُ عَلَیْهَا وَ هِيَ لَا تَعْقِلُ مِنَ النَّوْمِ.(۲)
روزی ابن کواء(که از دشمنان و کینه توزان به #أمیرمؤمنان_علی صلوات الله علیه بود) به حضرتشان عرض کرد:
کجا بودی آنگاه که خداوند از #ابابکر یاد کرد -در جریان هجرت #پیامبر صلی الله علیه و آله و پناه بردن به غار و فرمود:-
*•{ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا}•* ؟
«آن زمان هر دو در غار [ثور نزدیک #مکه] بودند، همان زمانی که به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست.»
حضرت أمیرمؤمنان علی صلوات الله علیه فرمودند:
وای بر تو ای ابنکواء!
من -در شب هجرت که چهل نفر از مشرکین برای کشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله منزل حضرت را محاصره کرده بودند- در بستر پیامبر -به جای حضرت آرمیده- بودم و حضرت ردای خویش را بر من افکنده بود. قریش یورش بردند در حالی که در دست هر کدام از آنان عصایی تیغدار بود.
آنان پیامبر را زمانی که از خانه خارج شد ندیدند، پس بر من یورش برده و با آنچه در دست داشتند مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند، به حدی که پوست بدنم ورم کرد و میان پوست و بدنم جراحات قراحاتی مانند تخم مرغ ایجاد گردید، سپس تصمیم گرفتند مرا بکشند.
برخی از ایشان گفت: کشتن او را بگذارید برای بعد، محمد را بیابید!
آنگاه مرا با آهن بستند و در خانه ای گذارند، و درب خانه را هم قفل کردند.
*در همین حال صدایی از گوشه خانه شنیدم که میگفت: یا علی!*
*پس درد بدنم آرام شد و همه ورمهای بدنم از بین رفت؛*
*سپس صدای دیگری شنیدم که میگفت: یا علی!*
*پس آهنی که بر پایم بسته بودند قطع شد و شکست.*
*سپس صدای دیگری شنیدم که میگفت: یا علی!*
*پس قفل درب شکست و درب باز شد و من برخاستم و خارج شدم*.
آنان برای مراقبت پیر مرد بی خرد و کم عقلی را گماشته بودند که نه میدید و نه میخوابید.
من خارج شدم درحالی که او عقل از سرش پریده بود و متوجه نشد.
🌷۱- التوبة : ۴۰.
📚۲- بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، باب (۳۲): قوله تعالی: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» مجلد ۳۶، صفحه ۴۳.
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
@ahadisemasoomin