eitaa logo
احادیث وروایات
99 دنبال‌کننده
391 عکس
116 ویدیو
4 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
من از تو می‌نویسم و از اشک جاری ام از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام انگار فرق می‌کند این بار، رفتنت یک جور دیگر است تب بی قراری‌ام من سعی می‌کنم که شبم را جلا دهم با گردسوز روشن امیدواری‌ام تعجیل کن در آمدنت ای صبور من گسترده نیست دامنه‌ی بردباری ام من کیستم که شعر بگویم برای تو باید افق دوباره بیاید به یاری ام 🍃 💠💠💠 @ahadisemasoomin
أنْتَ مَوْضِعُ أمَلی که تو اوج آرزوی منی اینجای دعا را بارها تکرار می کنم! بارها، بارها که تو اوج آرزوی منی که تو اوج آرزوی منی که تو اوج آرزوی منی ‌ 🍃 💠💠💠 @ahadisemasoomin
🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁 🔰 یا ایهاالذین أمنو توبوا إلی الله، توبة نصوحأ ✅ توبه نصوح... ✅✅✅ 🔶 نصوح، مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت. او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. 🔷 روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. 🔶 وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد. 🔷 وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد. 🔶 ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند. 🔷 و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت. او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت. 🔶 چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت. 🔷 هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید. 🔶 در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست? عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد. 🔷 روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند. 🔶 رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند. 🔷 همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست. مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم. 🔶 با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد. 🔷 بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند. 🔶 نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد. 🔷 روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم. نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست. وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند. 🕊 آن شخص به دستور خدا گفت: بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد. ⚪️ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند. 📗 انوار المجالس، ص 432 _________________ ✨ خداوند در سوره تحریم، آیه ۲۸ به بندگانش امر مینماید که توبه نصوح کنید: 🔰 یااَیهَا الذینَ آمَنُوا تُوبَوا اِلَی اللّهِ تَوْبَةً نصوحاً عَسَی رَبُّکمْ اَنْ یکفِّرَ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ 🔰 ای کسانی که ایمان آوردید، به سوی خدا توبه کنید، توبه ای نصوح، امید است پروردگارتان گناهانتان را ببخشد. ✅✅✅ @ahadisemasoomin
یارب عیـد🍬 اسٺ، عطابر همہ دِه   بر ماتـم و اندوه همہ خاتمہ ده   پایـان غم همہ ظهور مهدیسٺ💗   تعجیل بہ مهدےِ💝 فاطمہ ده 🌸🍃 @ahadisemasoomin
✔️ علیه السلام . پانزدهم شوال سال ۳هجری قمری مصادف با سیزدهم فروردین سال ۴هجری شمسی حضرت در جنگ احد به رسیدند. حضرت حمزه علیه السلام عموی صلی الله علیه و آله و چهارسال ازایشان بزرگتر بودند و ازنخست موحد بوده وایمان خود را پنهان میکردند. ایشان سه پسر بنام عماره و یعلی و عمار و دختری بنام امامه داشتند. علیه السلام فرمودند: "کانَ یُحبُ علیاً حباًشدیداً" حضرت حمزه، علیه السلام را شدیدا دوست میداشت. درهنگام ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت علیهماالسلام دیدند مولود قنداق را پاره کرده و تسبیح وسخن میگویند. حضرت حمزه علیه السلام به ایشان گفتند: "یافاطمه هذا ولی الله الاعظم" آرام باشید او ولی اعظم خداست. حضرت حمزه علیه السلام نه تنها عمو بلکه برادر رضاعی پیامبر صلی الله علیه و آله نیز بوده اند. 📚کافی ج۵ص۴۳۷ حمزه بمعنای شیراست وپیامبر صلی الله علیه و آله اورا اسدالله و اسدرسوله خواندند. شمشیرشان لِیاح نام داشت و اسب ایشان بنام وَرد بود. 📚المنمق ص۴۱۱ باوجود حمایت حضرت حمزه علیه السلام ازپیامبر صلی الله علیه و آله فشار کفار به رسول خدا صلی الله علیه و آله کمتر میشد. ایشان در شعب ابیطالب همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بوده و اولین فرمانده لشکراسلام میباشند. درجنگهای بدر و ابواء، ذوالعُشَیْره وبنی ‌قَینُقاع فرمانده لشکر بودند. همچنین درجنگ احد علمدار بوده و با دوشمشیر میجنگید و اولین شهید غزوه احد هستند. 📚المغازی ج۱ص۷۶ مادر ملعون به وحشی وعده آزادی ومال کثیرداد و او درمعرکه جنگ ازدور بانیزه ای حضرت_حمزه علیه السلام رابه شهادت رساند. هندملعونه وهمسر خبیثش کنار بدن حمزه علیه السلام آمدند و او را مثله کردند. هنده میخواست به جگرحضرت دندان بزند ولی دندانهاى نحسش كارگر نشد اما باخنجر گوشها، بينى ولب وانگشتان دست وپای مبارک آن حضرت راجدا كرده و گوشواره، دستبند وخلخال ساخت وآنها رابا جگرحمزه به مکه برد. پيامبر صلی الله علیه و آله هنگامى كه حمزه علیه السلام رابا آن وضع ديدند، گريستند وعباى مبارک را روى او كشيدند كه خواهرشان صفيه (خواهر ابوینی حمزه) آن حالت رانبيند. و اورا سیدالشهداء در زمان خودش نامیدند. وفرمودند افضل شهداء حمزه است که برای او دوبال باشد که در پروازکند. 📚کافی ج۱ص۴۵۰ علیهاالسلام دور قبر ایشان سنگ چیدند و ازخاک قبرشان تسبیح ساختند. اما ابوسفیان به قبر ایشان لگد میزد ومعاویه قبرشان رانبش کرد وبالاخره درقبرستان شهدای احد مدفون گردیدند. 📚شرح نهج البلاغه ج۱۶ص۱۳۶ 📚الفتوح ج۵ص۵۶۳ ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
گریه آقا (علیه‌السلام) برای (عجل‌الله‌فرجه) «ان الامام بعدي علي (عليه سلام الله) امره امري، و قوله قولي، و طاعته طاعتي، و الامام بعده ابنه الحسن العسکري (عليه السلام) امره امر ابيه، و قول ابيه، و طاعته طاعة ابيه». «امام بعد از من پسرم (عليه السلام) است، که فرمان او فرمان من، گفتار او گفتار من، و اطاعت او اطاعت من است. و امام بعد از او پسرش (عليه السلام) است که فرمان او فرمان پدرش، گفتار او گفتار پدرش، و اطاعت او اطاعت پدرش ميباشد». آنگاه (عليه‌السلام) ساکت شد، راوي حديث «صفر بن دلف» پرسيد: امام بعد از حسن عسکري علیه السلام کيست؟ امام جواد (عليه‌السلام) به شدت گريست، سپس فرمود؛ «الامام من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر». «امام بعد از امام حسن عسکری علیه السلام پسرش منتظَر (عليهما السلام) است که به حق قيام مي کند». صفر پرسيد: چرا به او «قائم» ميگويند؟ فرمود:«لانه يقوم بعد موت ذکره و ارتداد اکثر القائلين بامامته». «زيرا او پس از آنکه نام مقدسش دستخوش فراموشي شد و بيشتر معتقدان به امامتش، از عقيده خود برگشتند، قيام ميکند». صفر پرسيد: چرا به او «منتظر» ميگويند؟ فرمود؛ «لان له غيبة يکثر ايامها و يطول امدها، فينتظر خروجه المخلصون و ينکره المرتابون و يستهزء بذکره الجاحدون. و يکذب فيه الوقاتون، و يهلک فيه المستعجلون. و ينجو فيه المسلمون». «زيرا براي او غيبتي است که روزگاري دراز طول ميکشد، در آن دوران غيبت، مخلصان انتظار ميکشند، اهل ريب و ترديد به شک مي‌افتند و منکران، ياد او را مسخره ميکنند، وقت تعيين کنندگان، دروغگو از آب در مي‌آيند، شتاب کنندگان هلاک مي‌شوند و تسليم اراده خدا شونده‌ها نجات مي‌يابند». : 📚 اعلام الوري/ ص409 📚بحارالانوار، ج51 ، ص30 ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
❗️خبر دادن امام عسکری «علیه‌السلام» از زیرک‌ترین زیرکها... اظهار تولّی و تبرّی بعد از محاسبه نفس در پایان هر روز ✔️✔️✔️ قالَ حَسَنُ بنُ عَلِیٍّ العَسکَرِیّ علیه السلام : قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَقُولُ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَكْيَسِ‏ الْكَيِّسِينَ وَ أَحْمَقِ الْحَمْقَى؟ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ، وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ، وَ إِنَّ أَحْمَقَ الْحَمْقَى مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهَا، وَ تَمَنَّى عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانِيَّ. فَقَالَ الرَّجُلُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! وَ كَيْفَ يُحَاسِبُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ؟ قَالَ: إِذَا أَصْبَحَ‏ ثُمَ‏ أَمْسَى‏ رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ، فَقَالَ: يَا نَفْسِی! إِنَّ هَذَا يَوْمٌ مَضَى عَلَيْكِ لَا يَعُودُ إِلَيْكِ أَبَداً، وَ اللَّهُ تَعَالَى يَسْأَلُكِ عَنْهُ فِيمَا أَفْنَيْتِيهِ، فَمَا الَّذِي عَمِلْتِ فِيهِ؟ أَ ذَكَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِيهِ؟ أَ قَضَيْتِ حَوَائِجَ‏ مُؤْمِنٍ أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ كُرْبَةً؟ أَ حَفِظْتِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فِي أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ؟ أَ حَفِظْتِيهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِي مُخَلَّفِيهِ؟ أَ كَفَفْتِ عَنْ غِيبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ بِفَضْلِ جَاهِكِ؟ أَ أَعَنْتِ مُسْلِماً؟ مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ؟ فَيَذْكُرُ مَا كَانَ مِنْهُ. فَإِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَيْرٌ، حَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى، وَ كَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِيقِهِ؛ وَ إِنْ ذَكَرَ مَعْصِيَةً أَوْ تَقْصِيراً، اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَعَالَى، وَ عَزَمَ عَلَى تَرْكِ مُعَاوَدَتِهِ، وَ مَحَا ذَلِكَ عَنْ نَفْسِهِ بِتَجْدِيدِ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ، وَ عَرَضَ بَيْعَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ علیه السلام عَلَى نَفْسِهِ، وَ قَبُولَهُ لَهَا، وَ إِعَادَةَ لَعْنِ أَعْدَائِهِ وَ شَانِئِيهِ وَ دَافِعِيهِ عَنْ حَقِّهِ‏. فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: لَسْتُ أُنَاقِشُكَ فِي شَيْ‏ءٍ مِنَ الذُّنُوبِ مَعَ مُوَالاتِكَ أَوْلِيَائِي، وَ مُعَادَاتِكَ أَعْدَائِي‏. 📗کتاب عتیق، ص176-177 📗 التفسير الإمام العسكري (عليه السلام)، ص38-39 ✅✅✅ حضرت عسکری «علیه‌السلام» از حضرت امیرالمؤمنین «علیه السلام» نقل میکند که رسول خدا «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمود؛ ✳️ آیا می‌خواهید شما را به زيركترين زيركان، و احمق ترین احمق ها آگاه سازم؟ عرض شد: بله ای رسول خدا! ✳️ فرمود؛ زیرکترین زیرکها کسی است که به حساب خود رسیدگی کند، و براى پس از مرگش كار كند و احمق ترین احمق ها کسی است که دنبال خواسته‏ هاى نفسانى اش باشد و از خداوند متعال، آرزوهاى (پوچ) بخواهد. مردى گفت: اى اميرالمؤمنین! چگونه کسی به حساب خود رسیدگی کند؟ ✳️ فرمود؛ وقتی روز را به شب رسانيد، به خود بگويد: اى نفس من! اين روز بر تو گذشت و هرگز باز نخواهد گشت. خداوند از تو خواهد ‏پرسید كه این روز را در چه كاری به پایان رساندی و چه عملی انجام دادی؟ آيا به ياد خدا بودى و سپاس او نمودی؟ آيا نياز مؤمنى را برآوردى؟ آيا بار غم و رنجى از دل او برداشتى؟ آیا در نبودن او مراقب و سرپرست خانواده و فرزندانش بودى؟ آيا بعد از مرگ او در فكر بازماندگانش بودى؟ آيا با موقعیّتی که داشتی، از غيبت او خودداری کردی؟ آيا به يارى مسلمانى برخاستى؟ خلاصه چه عملى در اين روز انجام دادى؟ و آنگاه به ياد هر چه در آن روز كرده است بيفتد. پس اگر ديد در آن روز، كارى نيكو كرده است، سپاس خداوند متعال را به جا آورد و بر این توفيق، او را به بزرگى ياد كند. امّا اگر دريافت كه كوتاهى يا معصيتى كرده است، استغفار كند و عزم كند كه ديگر تكرار نکند، و آن گناهان را با صلوات فرستادن بر حضرت محمّد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و خاندان پاکش، عرض بیعت با امیرالمؤمنین (علیه السلام) و قبول آن، و لعنت کردن بر دشمنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و کینه توزان وی و غاصبین حقّش، پاک کند. پس وقتی چنین میکند، خداوند عزّوجلّ می فرماید؛ 🔰 با دوست داشتن اولیاء من و دشمن داشتن دشمنان من، آن گناهان را مورد محاسبه دقیق قرار نمیدهم. @ahadisemasoomin
✳️ امام حسن عسکری «علیه‌السلام» میفرمایند؛ شیعیان ما در اندوهی دائم به سر می‌برند، تا فرزندم که پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله» نوید ظهورش را داده است، ظاهر شود. 📗بحارالانوار، ج50 ص317 @ahadisemasoomin
من از تو می‌نویسم و از اشک جاری ام از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام انگار فرق می‌کند این بار، رفتنت یک جور دیگر است تب بی قراری‌ام من سعی می‌کنم که شبم را جلا دهم با گردسوز روشن امیدواری‌ام تعجیل کن در آمدنت ای صبور من گسترده نیست دامنه‌ی بردباری ام من کیستم که شعر بگویم برای تو باید افق دوباره بیاید به یاری ام 🍃 💠💠💠 @ahadisemasoomin
💠«آیةُ‌ اللَّهِ الْعُظْمیٰ» کیست؟ 💥توجه توجه💥 عُظمیٰ اسم تفضیل و مؤنّث اعظم به معنای بزرگ و بزرگ‌ترین است و آیت یعنی نشانه و علامت؛ پس آیت اللَّه العظمی به معنای بزرگ‌ترین نشانه و علامت خدا است؛ یعنی هر که بخواهد خدا را بشناسد، ببیند و درک کند، باید علی‌ علیه‌السلام را ببیند، بشناسد و درک کند؛ خود حضرت فرمودند: •أَنَا آیةُ اللَّهِ الْعُظْمی وَ الْمُعْجِزُ الْباهِرُ• من بزرگ‌ترین آیه و نشانهٔ خدا و معجزهٔ آشکار هستم؛ 📚بحارالانوار، ج۵۴ ،ص۳۳۶ از امام صادق‌ علیه‌السلام در زیارت آن حضرت آمده: •اَلسَّلامُ عَلَیکَ یاٰ آیةَ اللَّهِ الْعُظْمیٰ• 📚بحارالانوار، ج۹۷ ،ص۳۷۳ 📚اقبال‌الاعمال، ص۶۰۸ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین @ahadisemasoomin
◼️نابینا شدن حضرت صلوات الله علیها در راه ✍در زندگی نامه حضرت ام البنین آمده است که: بُكِيَ الحُسَينُ عليه السلام خَمسَ حِجَجٍ ، وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام وتَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ، فَكانَ مَروانُ و هُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ ، فَيَسمَعُ بُكاءَها ونَدبَها. بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد. و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد. مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید. 📚الأمالي للشجري : ج 1 ص 175 الصّحيح من مقتل سيّد الشّهداء و أصحابه عليهم السّلام (ری شهری) ج 1 ص 1327 دانشنامه امام حسين عليه السلام (ری شهری) ج 9 ص 424 @ahadisemasoomin
اِمْشـَ‌ب دُعـ‌ٰایِ مُـ‌جیرْ هـ‌َمْ بِـ‌ه شـ‌ُوقِ تـ‌وْ فَـ‌ریٰـ‌ادْ مـ‌یزَنَـ‌دْ " تـَعـ‌ٰالَـ‌یْتَ یـ‌ٰا کـ‌َریْـ‌مْ " میلاد اولین مولود امیر المونین وفاطمه زهرا سلام الله علیها راخدمت آقاامام زمان ومحبینشان تبریک میگویم.