eitaa logo
احادیث وروایات
96 دنبال‌کننده
391 عکس
116 ویدیو
4 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ امیرالمؤمنین علیه السلام یک زن کور را شفا دادند ....... صاحب ثاقب مناقب و شیخ راوندی در خرائج از عبدالرحمن بن یزید روایت کرده است : روزی به حج رفتم در حال طواف کردن دو زن را در کنار یمانی دیدم که یکی به دیگری می گفت : همانا صلی الله علیه و آله و سلم همسر سلام الله علیها را بر حق انتخاب کرد ، کسی که عادل و دادرس است به او گفتم : این ذکر و ثنای چه کسی است ؟ او گفت این ذکر و ثنای حضرت علیه السلام است که حاکم عادل و قسمت کننده و و رهبر امت است ، به او گفتم : از کجا ایشان را می شناسی ؟ جواب داد : چطور ممکن است ایشان را نشناسم در حالی که پدرم در جنگ صفین در رکابش به درجه رفیع رسید و بعد از شهادت پدرم ، امیرالمؤمنین علیه السلام به خانه ما آمدند و به مادرم فرمودند : ای مادر ایتام ! شبت را چگونه گذراندی؟ مادرم به ایشان عرض کرد : به سلامتی و خوشی گذراندیم ، سپس بیرون رفتند ، وقتی خواستند از خانه بیرون بروند من و خواهرم نزد ایشان رفتیم که برای بینایی من دعا کند تا خدای تبارک و تعالی بینایی ام را برگرداند . ایشان وقتی مرا دیدند دو بیت شعر خواندند ، سپس دست مبارکشان را بر چشمانم مالیدند و.یکباره بینایی ام برگشت و به خدا قسم من به برکت ایشان شتری را که در تاریکی فرار کرده می بینم. 📚 : ج ۱ معجزه ۲۷۹ ص ۳۰۶_۳۰۷ ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
✔️شفا دادن مردی که نیمی از بدن او خشکیده بود...... 👈ابن شهرآشوب با استناد از خرکوشی روایت کرده است : روزی علیه السلام در شب احرام صدای کسی را شنیدند که گریه می کرد پس به علیه السلام دستور دادند آن شخص را پیدا کند و نزد ایشان بیاورد ، امام حسین علیه السلام دنبال آن صدا رفتند و آن مرد را پیدا کردند ، آن شخص جوانی بود که.نصف بدنش خشکیده شده بود ، پس امام حسین علیه السلام در مورد حالش از او سوال کردند، او عرض کرد : من شراب می خوردم و پدرم مرا نصیحت می کرد ، یک روز خیلی شراب خورده بودم و مست بودم ، به منزل آمدم پدرم مرا نصیحت کرد و گفت : اگر بار دیگر شراب بخوری تو را از منزل بیرون خواهم کرد و نفرین می کنم ، پس من عصبانی شدم او را زدم👋 ، آنگاه پدرم خدا را به حق امیرالمؤمنین علیه السلام خواند و عرض کرد : بدنش را خشک بگردان ، وقتی دعایش تمام شد یکباره نصف بدنم خشک شد ، من پشیمان شدم و از پدرم در مورد کاری که انجام داده بودم طلب بخشش کردم ، پدرم سوار اسب شد و به سوی رفت تا برای شفایم دعا کند ، ولی در راه اسبش به خاطر دیدن پرنده ای رم کرد و پدرم را به زمین انداخت و پدرم در همان جا جان سپرد و اکنون من این جا آمده ام و از خدا به خاطر کاری که انجام داده ام طلب بخشش می کنم راوی می گوید : امیرالمؤمنین علیه السلام روز چهارشنبه نماز خواندند و به امام حسین علیه السلام فرمودند : برو به آن شخص که نصف بدنش خشک شده بود بگو بلند شود او سالم است ، امام حسین علیه السلام نیز نزد آن شخص رفتند و فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام را به او رساندند و آن شخص بلند شدند در حالی که سالم تر از قبل بودند ، سپس امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : راست گفتی و اگر راست نمی گفتی شفا پیدا نمی کردی .👌 📚 : ج 1 معجزه 278 ص 305_306 ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
✔️ساکن کردن زلزله ..... ابن بابویه با استناد از سلام الله علیها روایت کرده است : در زمان زلزله ای رخ داد ، پس مردم از این حادثه ترسیده بودند و به سوي علیه السلام می رفتند تا وقتی نزد ایشان رسیدند ، در را کوبیدند و ایشان بیرون آمدند ؛ در حالی که از اتفاقی که افتاده بود ترسی نداشتند ، سپس حرکت کردند و مردم نیز دنبال ایشان حرکت کردند تا وقتی که به یک تپه رسیدند ، روی آن تپه نشستند و مردم دور ایشان حلقه زدند و با تعجب به دیوار خانه های نگاه می کردند که چگونه به این طرف و آن طرف می رفتند ، پس به آنها فرمودند : چرا ترسیده اید ؟ چه چیزی می بینید ؟ عرض کردند :چطور نترسیم در حالی که تا کنون چنین زلزله ای ندیده بودیم ، امیرالمؤمنین علیه السلام زیر لبهای مبارکشان زمزمه کردند ، سپس دست مبارکشان را بر زمین زدند و فرمودند : ساکن شو و در همان لحظه زمین ساکن شد ، پس مردم از کار امیرالمؤمنین علیه السلام بیشتر تعجب کردند ، امیرالمؤمنین علیه السلام به آنها فرمودند : من همان مردی هستم که خدای تبارک و تعالی در مورد او فرموده : «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ، وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ، وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا » 🌹سوره زلزلة : آیه 1_3 📚 : ج 1 معجزه 291 ص 315 ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin
✔️ صدای دلنشین قرآن...... شیخ طبرسی رحمة الله در کتاب روایت کرده از علیه السلام که می فرماید : روزی از روزها علیه السلام قرآن را با صدای دلنشین تلاوت می نمودند . مردی از آنجا گذشت و از صوت دلنشین و نورانی امام سجاد علیه السلام بیهوش شد. اگر امام صدای دلنشین خود را با خواندن قرآن نشان می داد همه مردم قادر به شنیدن آن نبودند به خاطر زیبایی و دلنشین بودن آن سؤال شد پس چرا صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را با صوت دلنشین تلاوت می نمود و هیچ کس از مردم بیهوش نمی شدند . امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرآن تلاوت می نمودند فرشتگان پشت صوت آن می رفتند و آن چرا که مردم قادر به گوش دادن آن نبودند جدا می کردند و فقط صدای دلنشین از آن می آمد. 📚 : ج 3 معجزه 2 ص 27 @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
✔️ چهار صد درهم ..... علی بن محمد الرازی معرف بن علان الکلینی می گوید : شنیدم شیخ العمری گفت : روزی مردی از اهل السواد مالی برای عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه فرستاد پس توقیعی از طرف ناحیه مقدسه خارج شد و آن اموال به آن شخص پس داده شد و در آن توقیع شریف چنین نوشته شده بود : اموالی که برای پسر عمویت است و در این اموالی که برای ما فرستاده ای به او باز گردان که ارزش آن اموال چهار صد درهم است . راوی می گوید: باغی در دست آن مرد بود که متعلق به پسرهای خودش بود که از آنها مخفی کرده بود پس باغ را قیمت گذاری کرد و دید که ارزش آن باغ دقیقا چهار صد درهم است آن چهار صد درهم را به پسر عموی خود داد و سپس باقی مانده سکه ها را به ناحیه مقدسه فرستاد و ناحیه مقدسه آن را پذیرفت . 📚 : ج 5 معجزه 16 ص 263 @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
✔️ مُهر ولایت...... محمد بن یعقوب کلینی ، از عبدالکریم بن عمرو ، از حبابه والبیه روایت کرده است: روزی علیه السلام را دیدم ، به ایشان عرض کردم : خدا تو را رحمت کند ، نشانه امامت چیست؟ آنگاه اميرالمؤمنين علیه السلام به سنگی در کنار من بود اشاره کردند و فرمودند : آن را نزد من بیاور ، آن سنگ را نزد ایشان آوردم . ایشان سنگ را گرفتند و با انگشتری که داشتند ، مهر ولایت را بر آن سنگ زدند و فرمودند هر کس این کار را بعد از من انجام داد امام خواهد بود. راوی گوید: وقتی اميرالمؤمنين علیه السلام به رسید آن سنگ را به نزد علیه السلام بردم و عرض کردم : ای مولای من ! آیا شما امام هستید؟ امام حسن علیه السلام فرمودند: بله من امام و جانشین بعد از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام هستم آن سنگ را به من بده تا به تو.نشان بدهم ، من نیز آن سنگ را به ایشان دادم و ایشان نیز همان کاری را که پدر گرامی شان اميرالمؤمنين علیه السلام انجام داده بود انجام دادند و مهر ولایت و امامت خود را بر آن سنگ زدند بعد از شهادت امام حسن علیه السلام، نزد علیه السلام آمدم و عرض کردم : ای سرور من ! آیا شما امام هستید ؟ ایشان فرمودند: بله من امام و جانشین بعد از پدر و برادرم هستم . سپس فرمودند: آن سنگ را به من بده من نیز آن سنگ را به ایشان دادم و ایشان نیز مانند پدر و برادر گرامی شان مهر ولایت را بر آن سنگ زدند. همچنین آن سنگ را بعد از امام حسین علیه السلام، نزد علیه السلام، علیه السلام، علیه السلام، علیه السلام، و علیه السلام آوردم ؟ و همه آن ها روی سنگی که داشتم ، مانند اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسین علیهم السلام مهر ولایت زدند. محمد بم هشام روایت کرده است که حبابه نه ماه بعد از این که امام رضا علیه السلام بر آن سنگ مهر زدند دار فانی را وداع گفت و به دار باقی پیوست. 📚 مدینة المعاجز : ح 5 @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
✔️ مربای به ..... ابو القاسم الجلیسی می گوید : در شهر سامرا به یک بیماری دردناک مبتلا شده بودم و تا حدی آن بیماری خطرناک بود که خواستم جان بدهم پس در آن هنگام عجل الله تعالی فرجه الشریف مربای به برای من فرستاد در حالی که من چیزی از آن بزرگوار درخواست نکرده بودم پس از آن مربا می خوردم و هنگامی که مربا تمام شد من نیز شفا یافتم و این از دلایل و نشانه ها و معجزات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است . 📚 : ج 5 معجزه 33 ص 272 @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
کسانی که با روباه بیعت کردند..... شیخ مفید در اختصاص با استناد از اصبغ بن نباته روایت کرده است : علیه السلام به ما دستور دادند که از به مدائن لشکرکشی کنیم . پس ما در روز یکشنبه حرکت کردیم و عمرو بن حریث و هفت نفر دیگر از دستور امام علیه السلام سرپیچی کردند و با ما نیامدند . پس آنها به مکانی از شهر حیره به نام خورتق رفتند و با خود گفتند که در اینجا خواهیم ماند و روز چهارشنبه حرکت می کنیم و به امام علی علیه السلام ملحق خواهیم شد . راوی می گوید : در حالی که ناهار می خوردند روباهی از کنار آنها گذشت پس آن را صید کردند و نزد خویش آوردند . عمرو بن حریث گفت : این امیرالمؤمنین است پس با او.بیعت کنید ، آنگاه همه آنها با روباه بیعت کردن و هشتمین نفر آنها عمرو بن حریث بود . پس آنها در شب چهارشنبه به سوی مدائن حرکت کردند و در روز جمعه به مدائن رسیدند ؛ در حالی که امام علی علیه السلام در آنجا خطبه ایراد می کردند ، وقتی امام علی علیه السلام آنها را دیدند فرمودند : ای مردم ! همانا صلی الله علیه و آله و سلم هزار حدیث به من یاد داد که در هر حدیث هزار در است و برای هر در کلیدی است و همانا من شنیدم خدای تبارک و تعالی فرمود : « یَومَ نَدْعُو کُلَّ اُناسٍ بِامامِهِم » روزی که مردم را با نام امامشان می خوانیم و من به خدا قسم میخورم که در روز هشت نفر با نام امامشان خوانده می شوند در حالی که امامشان روباه است و اگر دوست داشته باشم نام آنها را می گویم و آنها را رسوا می کنم . راوی می گوید : دیدم عمرو بن حریث از ترس بر زمین افتاد و بی هوش شد . 📚 : ج 1 معجزه 336 ص 351_352 @ahadisemasoomin ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨
✔️ آگاه بودن از ولادت امام علیه السلام..... محمد بن یعقوب کلینی با استناد از جابر بن عبدالله انصاری از علیه السلام روایت کرده است : وقتی دختر یزگرد وارد شد ( هنگامی که اسلام بر ایران غلبه کرده بود و او را به عنوان غنیمت آورده بودند ) او را وارد مسجد کردند . و وقتی وارد مسجد شد مردم به او.نگاه می کردند ، علیه السلام به مردم فرمودند :بگذارید او هرکس را دوست دارد انتخاب و با او ازدواج کند. پس دختر یزگرد همچنان صف به صف به جوانان مسلمان نگاه می کرد تا وقتی که دستی را بالای سر مبارک علیه السلام گذاشت و ایشان را انتخاب کرد. آنگاه اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند : اسم تو چیست؟ عرض کرد : ، سپس به امام حسین علیه السلام فرمودند : یا اباعبدالله علیه السلام! همانا از این (شهربانو ) فرزندی به دنیا خواهی آورد که در زمانش بهترین اهل زمین خواهد بود . پس علیه السلام را به دنیا آورد و همانا به امام زین العابدین علیه السلام گفته می شد : « ابن الخیرتین فخیرة الله من العرب هاشم و من العجم فارس.» ایشان پسر دو بهترین است ، بهترین چیزی که خدا انتخاب کرده از عرب بنی هاشم و.از عرب فارسی زبان ( ایرانی ). 📚 : ج 1 معجزه 358 ص 369 ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨ @ahadisemasoomin