eitaa logo
اهل قلم
138 دنبال‌کننده
168 عکس
5 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن نوشتار نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین و انقلاب و نظام دارند.. اهل قلم هیچگونه مسئولیتی در قبال نوشته های منتشر شده در این کانال ندارد..! ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
وحدت در قرآن ✍️ آیه ۱۰۳ عمران به آیه اعتصام یا وحدت مشهور است که با واژه«اعتصموا» به چنگ زدن به ریسمان محکم الهی و وحدت توصیه کرده است. آما آیه وحدت که شان نزول آن بر اختلاف قبیله اوس و خزرج در مدینه پس از کینه و جنگ و خون ریزی صد ساله و اسلام آوردن و اتحادشان اشاره دارد و دوباره درپی مشاجره و اختلاف بودند، افزون بر دستور عدم تفرقه به وحدت حول یک محور قوی به نام《حبل الله》برای استحکام وحدتشان توصیه می کند. خداوند در این آیه وحدت را نعمتی معرفی می کند که آنها از یاد برده اند و غافل از آن دشمنی هایی شدند که بر اثر اسلام از بین رفته و اکنون همچون برادر شده اند. می فرماید با مهرو محبتی که خداوند در قلوب شما ایجاد کرد و همچون برادر هستید از پرتگاه آتش دور شدید. از این بیان چنین فهم می شود نقطه مقابل وحدت، آتش و پرتگاهی است که در صورت عدم قدردانی از این نعمت نصیب مسلمانان می شود. حبل الله در احادیث به معانی مختلف نقل شده اما معنای وسیع همه به عنوان وسیله ارتباط با خدا یکسان است قرآن باشد یا اسلام، پیامبر(ص) باشد یا اهل بیت(ع) همه زمینهِ ایجاد وحدت و ارتباط با خدا را دارند که مسلمانان بدان چنگ زده و در مقابل دشمنان با قدرت و قوت منسجم به فتح و پیروزی دست یابند. وحدت رحمت و برکت الهی در پی دارد و سبب همبستگی مسلمانان و افزایش نقاط قوت و پوشش ضعف و کاستی ها می شود همگرایی و هم دردی محبت و انس بین آنان را فزون کرده و از تفرقه و دوری که ابزار شیطان و مورد نفرت خدا و رسولش بوده حفظ می کند. @ahalieghalam
عاقبت ترحم بر سگ گرسنه یکی از علمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمدباقر شفتی رشتی معروف به حجةالاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود. حجةالسلام شفتی در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می‌کرد. گاهی از شدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می‌نمود و به کسی نمی‌گفت. روزی در مدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می‌کردند، وجه مختصری از این ناحیه به او رسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت. در مسیر راه ناگاه در کنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده و شیر می‌خوردند، ولی از سگ بیش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت. حجةالاسلام به خود خطاب کرده و گفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت. خود حجةالسلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی او را طوری یافتم که سر به آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند. از این جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ ۲۰۰ تومان برای من فرستاد و پیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن. من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد. و با آن حدود ۱۰۰۰ دکان و کاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال ۹۰۰ خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صدنفر از در خانه من نان می‌خوردند. تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم. منبع: اقتباس از کتاب ۱۰۱ حکایت عباسعلی کامرانیان @ahalieghalam
❤️"دیدار حبیب"❤️ ✍ خسته‌ام؛ اما مشتاق و بیقرار. به حاشیه غربی مسجدالنبی رسیده‌ام، مسجد غُمامه، می‌گویند رسول خدا(صلی‌الله‌وعلیه‌واله‌وسلم) در این مسجد نماز عید می‌خوانده است. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 وهابی دشداشه‌پوش با شالی قرمز بر سر، مقابلم ظاهر می‌شود و از آمدنم می‌پرسد. می‌گویم: _ مسافر زمانم، از کوی امام مهربانی؛ مشهدالرضا و مشتاقم برای زیارت حبیب خدا. نقاب تعصب برچهره می‌کشد و با تندی می‌گوید: _ زیارت شرک است! می گویم: _ مگر اویس از یمن به زیارت نیامد؟ منم اویسم؛ اویس خراسان. غضبناک نگاهم می‌کند. بی‌اعتنا به راهم ادامه می‌دهم. رو به قبرستان بقیع می‌ایستم. سلامی می‌دهم و به طرف باب‌النساء گام برمی‌دارم. وجودم لبریز است از شوق دیدار... ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ روضه‌ی منوره را می‌جویم. ناگه خود را مقابل حبیب خدا می‌بینم. پر می‌شوم از مهربانی، از نور. رحمت دو عالم از نگرانی‌اش می‌گوید. هنوز هم دل‌نگران است و در هدایتم حریص. صدای دلنشینش در گوشم طنین‌انداز می‌شود: « سه چیز است که از آن‌ها بر امتم نگرانم: گمراهی بعد از شناخت، فتنه‌های گمراه‌کننده و شکم‌بارگی و شهوت‌رانی» ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ به یک‌باره همه چیز محو می‌شود. خود را سرگردان در میان ستونهای مجلل مسجدالنبی میابم. اشک می‌ریزم و سر به ستونی می‌گذارم . مرد وهابی باز پیدایش می‌شود. غضبناک مرا از ستون جدا می‌کند. حس می‌کنم حبیب خدا در میان شکوه این ستونها از ائمه‌ی بقیع هم غریب‌تر است. زیر لب زمزمه می‌کنم: « أین هادم ابنیه الشرک و النفاق... أین قاصم شوکة المعتدین...» اشک می‌ریزم و ناله می‌کنم: _ یابن الزهراء! پایان دلتنگیها! کجایی؟؟؟... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @ahalieghalam
شب قدر جبهۀ مقاومت ✍️ حجت الاسلام سیدمحمدحسین وقتی مذاکره و عقب‌نشینی، از تاکتیک به راهبرد تبدیل شود؛ وقتی خویشتنداری، جانشین خونخواهی و مجازات سخت گردد؛ وقتی در میانۀ یک جنگ تمام‌عیار، هدف بشود دوری از تلۀ جنگ؛ وقتی در جنگی‌ترین و شکننده‌ترین شرائط، از صلح، برادری و خلع سلاح سخن گفته شود؛ وقتی در مصاف با جانی‌ترین جنبندگان تاریخ، گزینۀ گفتگو روی میز باشد؛ وقتی ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری، جلوی فهم پیچیدگی‌های جهان سیاست را بگیرد؛ وقتی هیچ درکی از نظام سلطه و سازوکارهای ظالمانۀ بین‌المللی در کار نباشد؛ وقتی هیچ فهمی از هندسۀ جدید جهان و ضرورت تلاش برای تضمین موقعیت ایران در آن وجود نداشته باشد؛ وقتی تصور شود هزینۀ سازش کمتر از هزینۀ چالش است؛ وقتی تکیه بر محاسبات مادی و ظاهری، جای اعتماد به سنت‌ها و وعده‌های الهی را بگیرد؛ وقتی ترس و ذلت، پشت نقاب درایت و عقلانیت پنهان شود؛ وقتی به‌جای اقدام مؤثر و بازدارنده، به لفاظی، اظهار همدردی و درخواست از نهادهای جهانی برای مداخله اکتفاء گردد؛ و وقتی خطر نفوذ فکری و فرهنگی دشمن جدی گرفته نشود؛ نتیجه آن می‌شود که: معادله‌ها و موازنه‌ها به هم می‌ریزند؛ خط‌قرمزها پیش چشم دشمن رنگ می‌بازند؛ هزینۀ تعدی برایش پایین می‌آید؛ و جرأت می‌یابد هم ایران عزیز را تهدید کند و هم به‌دنبال زنجیره‌ای از ترورها، عزیزترین و مهم‌ترین شخصیت محور مقاومت را رسما مورد سوءقصد قرار دهد. ما می‌فهمیم که حفظ وحدت و انسجام داخلی ضرورت دارد؛ ما متوجهیم که نباید به شکاف‌های سیاسی و گسل‌های فرهنگی کشور دامن زد؛ اما این را هم می‌دانیم که معیار، راهبردهای ابلاغ‌شده از سوی رهبر حکیم انقلاب است و آن‌چه تا به این‌جا در موضع‌گیری‌ها و عکس‌العمل‌ها دیده می‌شود بر این راهبردها منطبق نیست. پس وظیفۀ خود می‌دانیم که این عدم انطباق را فریاد زده و بازگشت مسئولان به پارادایم انقلاب اسلامی را با صدای رسا مطالبه کنیم. به عبارت دیگر، نه باید مسیر را برای بهانه‌جوهای کارشکن و تندرو هموار کرد و نه باید اجازه داد که صدای حقیقت در مارپیچ سکوت شکل‌گرفته حول محور شعارهایی مثل وفاق گم شود. امشب شب قدر جبهۀ مقاومت است. امشب شب هوشیاری و تیزبینی است. امشب شب بیم و امید است. امشب شب بیداردلی، دعا و تضرع است. امشب شب تدارک و توبه است. به آن امید که صبح فردا نیز برای همۀ اهل ایمان، سرآغاز فصل جدیدی از صبر و جهاد باشد؛ سرآغازی که با تلألؤ خورشید حزب الله، جناب سید حسن نصرالله ـ که جانم فدای او باد ـ جلوۀ بهجت‌انگیز و نشاط‌بخشی خواهد داشت، ان شاء الله. @ahalieghalam
ویژه ترور ناموفق سید مقاومت توسط صهاینه: ✍ سید حامد 📈 معادله ناتراز (بخش اول) ...🔺 پس در گام اول باید دریافت که این یک جنگ تمام عیار تمدنی هست که طرف مقابل، در صورت احساس شکست، مثل « گربه گیر افتاده در کنج دیوار، پنجه به هر چیزی و هر جایی می‌زنه» !! 🐯🤛 حتی به صورت شما دوست عزیز !! .. و اما اگر ما بتونیم این واقعیت رو در ذهن اون دسته از کار به دستانِ خوش‌پندارِ سهل‌اندیش جا بندازیم، تازه نوبت به گام دوم می‌رسه که باید نشست و برخی راهبردها و به تبع اونها برخی قوانین و تاکتیکها رو الک و بازنگری کرد !! ⚠ لابد حالا بعضی ممکنه بپرسن کدوم راهبرد و تاکتیک ؟! خیالتون راحت باشه ! 🎯هدف اصلی یعنی نابودی رژیم صهیونیستی اونهم در اسرع وقت، همچنان روی میز هست ! 🔺🔻 اما راهبردها چه تدریجی و موریانه‌ای باشند و چه خشمگینانه و ناگهانی و ضربتی، این وسط باید یک چیزهایی به عنوان قاعده مشترک هر یک از این دو راهبرد در نظر گرفته بشن : 1⃣ تعیین حدود و خطوط قرمز جدی و نه تصنعی، برای دشمن اونهم برابر توان، مصلحت و اقتضائات اجزاء مختلف محور مقاومت و خودداری از جابجای مکرر خطوط قرمز !!! این یعنی اینکه دشمن رو فقط در محدوده سه معیار بالا تهدید کنیم و نه بیشتر ! چون اگر حتی توان نابودی دشمن رو هم داشته باشیم ولی مصالح و اقتضائآت ما مانع از عملی شدن تهدیداتمون بشن، اونوقت نوع محاسبه و نگاه دشمن به ما خیلی فرق می‌کنه و روز به روز بر شدت عملش افزوده خواهد شد. کما اینکه یورش هیتلر به فرانسه بخاطر دو چیز بود : 🔻اول محافظه‌کاریِ یا بعبارت رسا، ترس ژنرال گاملن رییس ستاد ارتش فرانسه و دالادیه نخست‌وزیر اون کشور از افتادن در تله جنگ با آلمان نازی که به زعم خودشون با محاسبه غلطی که داشتند، روزی ۲۳.۰۰۰.۰۰۰ فرانک برای اونا مخارج به بار میاورد !! غافل از اینکه اشغال فرانسه و بعد تلاش برای ازادسازیش مخارج میلیونها برابری روی دستشون خواهد گذاشت کما اینکه همینطور هم شد !! 🔻دوم تهدیدات توخالی و بدون پشتوانه عملی و یا همراه با تاخیر زیاد چمبرلن انگلیسی و دالادیه فرانسوی در برابر آلمان هیتلری که باعث شد آلمان به این نتیجه برسه که انگلستان و فرانسه عملا امکان یا اراده مقابله نظامی با اون رو ندارن و لذا بعد از فراغت از اشغال چکسلواکی و لهستان و الحاق اتریش، دست به اشغال خود فرانسه هم زد و انگلستان رو هم با چند هزار بمب و موشک مورد حمله قرار داد !! 2⃣ عمل کردن سریع و قاطع به تهدیدات محور مقاومت نسبت به تجاوزات آنی و خشن و خارج از قاعده دشمن بدون از دست دادن زمان مناسب و حتی‌الامکان در نزدیکترین بازه‌های زمانی و نه در زمانی دور که به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی به روایت از امام معصوم : فی التاخیر آفه ! 3⃣ مهمتر از بقیه موارد این نکته هست که پاسخها باید بشدت دردناک چندبرابری و قاطع باشن تا در برابر دشمن ایجاد بازدارندگی کنند. مسلما در این وسط، پاسخ مومنانه مد نظر نیست بلکه سیلی سخت قاطعانه منظور هست. همون سیلی سختی که در صورت عقب نشینی غیرتاکتیکی، علاوه بر غضب الهی، خشم و غدر دشمن رو هم براحتی بر سر ما و یارانمون فرود خواهد آورد !! ادامه داره ... @ahalieghalam
ویژه ترور ناموفق سید مقاومت توسط صهاینه: ✍ سید حامد 📈 معادله ناتراز(بخش دوم) ...⚠ یادمون نره ما با قومی مواجه هستیم که تخصصشون نخبه کشی و فرمانده کشی هست!! و از دوران باستان تا میانه جنگ جهانی دوم و حتی در عملیات اخیر، شامه‌ای بسیار قوی و قابل اعتنا برای یافتن و کشتن پیامبران، امامان ، رهبران جبهه حق و عدالتخواهان و مخالفانشون دارند!! ( آیات مکرر قران از جمله : آیه ۲۱ سوره مبارکه آل عمران) 🚷 پس اگر در برابر هر یک سربازمون، ده سربازشون و اگر در برابر هر یک فرمانده‌مون، ده فرمانده‌شون و اگر در برابر هر یک مقام ارشد سیاسی‌مون، ده مقام از اونها رو نزنیم مطمئنا بدونید که چیزی از سران ما باقی نخواهند گذاشت مگر در پس پرده غیبت!! ( به سیاست پیامبر گرامی اسلام در مورد حذف کعب ابن اشرف یهودی و سلام ابن ابی الحقیق یهودی در کتب سیره -ابن هشام -مراجعه بفرمایید و همچنین حذف مردان طایفه یهودی بنی قریظه، بعد از خیانتشون در جنگ خندق . راه اینه ⚠️ ) مسلما در این وسط پاسخ مومنانه مد نظر نیست بلکه سیلی سخت قاطعانه منظور هست. همون سیلی سختی که در صورت عقب نشینی غیرتاکتیکی، علاوه بر نازل کردن غضب الهی بر سرمون، غدر و بمب دشمن رو هم براحتی بر سر ما و یارانمون فرود خواهد آورد !! ⚠هرگاه ضربه‌هایی از این دست ازشون خوردیم، اونهم مکرر در مکرر، باید بدونیم بلاشک یک جای این محاسبه می‌لنگه و معادله ناتراز هست !! باید معادله رو تراز کرد ولو به قیمت تحمل شدائد که نابرده رنج گنج میسّر نمی‌شود : 📜 أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ۲۱۴/البقره 🔸 آیا گمان کرده‌اید که به بهشت داخل شوید بدون امتحاناتی که پیش از شما بر گذشتگان آمد؟ که بر آنان رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آن گاه که رسول و گروندگان با او (از خدا مدد خواستند و) گفتند: بار خدایا، کی ما را یاری کنی؟ (در آن حال خطاب شد: بشارت دهد که) هان! همانا یاری خدا نزدیک است. (البته به شرطها و شروطها و به تعویق نیانداختن مجازات دشمن اونهم بدون دلیل تاکتیکی موجه من شروطها!!) 🤲 اینبار و تا اینجای کار، سید بحمدلله از ترور رهید اما نباید کاری می‌کردند که دشمن حتی به فکرشم خطور کنه که به رهبر اصلی ما در لبنان بعنوان هدف ترور فکر کنه !! باید هزینه‌هاشون رو بسیار بالاتر از این حرفها برد و مثل خودشن در برابر فرمانده، فرمانده و در برابر قلب اداری حزب‌الله و حماس، کنست و وزارت دفاعشونو زد تا زمینگیر بشن و گرنه دست‌بردار نیستند و بیکار نخواهند نشست !! که گفتا شیخ ما از عهد دیرین کلوخ انداز را پاداش سنگ است از ما گفتن و ... @ahalieghalam
داغ بیروت امشب دلم انبار باروت است آتش‌فشان داغ ‎ است افتاده یک‌سو شاخهٔ زیتون یک‌سو در آتش، ساقهٔ توت است تور عروس شرق، گلدوزی با دانه‌های سرخ یاقوت است مانند قایق‌های سرگردان جاری به هر سو خیل تابوت است‌ ای خطه‌ی زیبا! شکیبا باش جان جهانی با تو مبهوت است آیندهٔ لبنان و اسراییل چون قصهٔ طالوت و جالوت است این زخم چرکین، رو به نابودی‌ست این غدهٔ بدخیم، فرتوت است طاقت بیاور باز هم لبنان! دیگر زمان محو طاغوت است @ahalieghalam
ای داد از این پائیز ✍ میلاد عرفان‌پور چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله! خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله! خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله! پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم که ما را جز قنوتی نیست دست‌آویز، نصرالله! لبی واکن جهان مانده‌ست دلتنگ رجزهایت مپرس از کاسه‌ صبری که شد لبریز، نصرالله! بگو از مرکز فرماندهی از آسمان با ما چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت تو و دیدار یار و گریه‌ یکریز، نصرالله خودت را سال‌ها مجبور قید زیستن کردی! چه شد یکسو نهادی جامه‌ پرهیز، نصرالله! از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند که قلب ماست بیروت شهادت‌خیز، نصرالله! @ahalieghalam
بعد از تو ... 💔😭 ✍حجت الاسلام محمدحسین چیزی بی‌ارزش‌تر و البته غم‌انگیزتر از «دنیای بدون معشوق» نیست؛ و از همین روست که یکی از دلهره‌های همیشگی عاشق، جان‌بردن به جهان بعد از جانان و نفس‌کشیدن در فضای «فراق همیشگی» است. زمینی که بوسه بر خاک قدم‌های معشوق نمی‌زند، لیاقت لگدکوب‌شدن هم ندارد؛ آسمانی که بر سر معشوق سایه نمی‌اندازد، همچون خیمه‌ای درخاک‌غلطیده است؛ هوایی که با بازدم معشوق متبرک نمی‌شود، راه نفس را خواهد گرفت؛ و شهری که افتخار شهروندی معشوق را ندارد، سلول انفرادی است. آه ای معشوق ما! ای سید عزیزتر از جان! اینک این ماییم و این عذاب دنیای بعد از تو! آخر این داغ را کجا بریم که دیگر تصویر چهرۀ اهورایی‌ات در قاب چشمانمان نمی‌نشیند؟! آخر این درد را به که گوییم که دیگر حماسه‌سرایی‌ها و تغزل‌هایت در گوشمان طنین نمی‌افکند؟! آخر این غم را چگونه چاره کنیم که دیگر خبر سخنرانی‌های تاریخ‌سازت در هیچ خبرگزاری‌ای منتشر نمی‌شود؟! آخر این مصیبت را چگونه تاب آوریم که ما هستیم اما تو، نه؟! مایی که در وقت بودنت عاشقانه و دلواپسانه فریاد می‌زدیم: «أ نبقی بعدک؟!» حالا باید در فراق تو ناله سر دهیم که: «علی الدنیا بعدک العفا». ای آقای ما! ای عبد صالح خدا! ای عشق مجسم! ای تندیس عقلانیت انقلابی! ای اسطورۀ جهاد و مقاومت! ای فخر روحانیت شیعه! ای طلبۀ تراز انقلاب اسلامی! ای سرباز سربلند ولی امر! ای خورشید منظومۀ حزب الله! و ای شهید شیدای قدس! تو که از همّ و غمّ دنیا نجات یافتی و در آغوش بهشت خدا آرام گرفتی؛ لکن ما چه کنیم با دنیای بعد از تو؟! و از همین روست که جز این دو بیت امیر صبر و صفا در عزای محبوبه‌اش، زبان‌حال دیگری نداریم: نفسی علی زفراتها محبوسة یا لیتها خرجت مع الزفرات لا خیر بعدک فی الحیاة و إنما أبکی مخافة أن تطول حیاتی آری؛ چنان‌که گریه‌های شبانۀ شیرخدا در کنار مزار لیلة القدر کوتاه بود، فرصت روضه‌خوانی و عزاداری ما نیز کوتاه است. اینک وقت رجزخوانی و علمداری است. @ahalieghalam
سیدحسن نصرالله، شهیدِ عادی‌سازیِ روابط ✍️ یادداشت دکتر محمدرضا قائمی نیک، معاون پژوهش دانشگاه رضوی در روزنامه وطن امروز 1. گویا دستور حملۀ به ضاحیۀ بیروت در 6 مهر 1403، توسط نتانیاهو در همان مقر سازمان ملل رقم خورده است و سیدحسن نصرالله در همین حمله به فیض اعلی شهادت نائل آمد. با این‌حال نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل، تصریح کرد که روند عادی‌‌سازی روابط با کشورهای منطقه مخصوصاً عربستان سعودی به نقاط مثبتی رسیده بود تا اینکه حملۀ 7 اکتبر حماس، این عادی‌سازی را به حاشیه بُرد. از این‌جهت، اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله و دیگر شهدای همراه آنها در میدان منازعه‌ای شهید شده‌اند که نتیجۀ فوریِ آن، نفی عادی‌سازیِ روابط بین رژیم و کشورهای منطقه بوده است. 2. ایدۀ عادی‌سازیِ روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای اسلامی یا عربی، مخصوصاً در منطقۀ غرب آسیا (خاورمیانه)، یکی از مهمترین‌ راهبردهای این رژیم در سال‌های اخیر بوده است. برای فهم اهمیت این ایده بایستی به مواجهۀ کشورهای مذکور در جریان‌های جنگ‌های 1948، 1967 و 1973 با رژیم صهیونیستی توجه داشت. این تقابل‌های شدید اولیه، در یک فرایند فرسایشی و سازش‌کارانه در نهایت به جنگ حزب‌الله لبنان با رژیم صهیونیستی در 2008 محدود گردید. این روند در نهایت منتهی به اتخاذ سیاست‌های عادی‌سازی روابط بعضی از کشورهای اسلامی و عربی با رژیم صهیونیستی گردید که می‌توان به پیمان‌های کمپ‌دیوید 1978 با مصر، 1983 با لبنان، 1994 با اردن، پیمان ابراهیم 2020 با امارات متحدۀ عربی و بحرین و حتی زمینه‌سازی برای ایجاد چنین پیمانی با عربستان سعودی، پیش از عملیات طوفان الاقصی، در 7 اکتبر 2023 اشاره کرد. بنابراین ما در فاصلۀ حدوداً نیم قرن، در تعامل میان رژیمِ صهیونیستی با کشورهای عربی و اسلامی، شاهد انتقال از فاز مبارزۀ نظامی به فاز عادی‌سازی روابط و همکاری‌های دوستانه هستیم. اما پروژۀ عادی‌سازی روابط بر چه مبنا و پایه‌ای استوار است؟ به‌تعبیر دقیق‌تر، چه روند و فرایندی در دو-سه دهۀ اخیر در کشورهای اسلامی منطقه رخ داده است که آنها هم از حیث سیاسی و هم از حیث اجتماعی از نقطۀ تقابل نظامی به نقطۀ عادی‌سازی روابط رسیده‌اند؟ اگر انگیزۀ منازعات و جنگ‌های قبل از عادی‌سازی روابط توسط کشورهای اسلامی را ناسازگاریِ ایدۀ صهیونیسم سیاسی اسرائیل با اسلام یا حتی ناسیونالیسم عربی بدانیم، از حیث تحولات بنیادین، چه فرایند اساسی طی شده است که آن ناسازگاری مرتفع شده است؟ چه موضوع یا مقولۀ شناختی یا ایدۀ بنیادینی تغییر یافته است که ناسازگاری متخاصم میان صهونیسم یهودی و اسلام تبدیل به عادی‌سازیِ روابط شده است؟
3. به‌نظر می‌رسد این انتقال و تغییر جهت، صرفاً از حیث روابط سیاسی قابل توضیح نباشد، زیرا تحول اساسی در روابط سیاسی از مواجهۀ نظامی و جنگی به عادی‌سازیِ روابط مبتنی بر همکاری‌های دوستانه، نیازمند توضیح و اقناع عمومیِ جامعۀ عربی و اسلامی و به تبع، توضیح آن بر اساس یک کلان‌روایت اجتماعی و سیاسی خواهد بود. برای فهم این تحول اساسی، بایستی توجهی ویژه به بنیان‌های شکل‌گیری صهیونیسم یهودی اسرائیل داشته باشیم. بر اساس منطق ادیان الهی، مهمترین چالش انبیاء الهی در انجام وظیفۀ محولۀ خود، در دعوت قوم خویش به سوی صراط مستقیم الهی بوده است. به‌تعبیر دیگر، تمام آزارها و دشواری‌ها و مشکلاتی که انبیاء الهی متحمل می‌شده‌اند، زمانی شکل می‌گرفت که مسئلۀ «دعوت» اجتماعی عموم مردم به سویِ خداوند و ادیان الهی مطرح می‌شد. مادامی که پیامبری از حیث شخصی به دینی گرایش می‌یافت، چندان مشکلی نداشت، اما تمام مشکلات از آزار و شکنجه تا قتل و نظایر آنها زمانی رخ می‌داد که پیامبران، عموم مردم را به دین خود دعوت می‌کردند. از این حیث، اساساً می‌توان مدعی شد این مشکلات زمانی رخ می‌داد که دینِ هر پیامبری، تبدیل به دین سیاسی می‌شد. با این‌حال ادیان سیاسی، هرکدام در زمانۀ خود، با زبانِ زمانۀ خویش دست به چنین دعوتی می‌زدند. مطابق حدیثی از ابن‌سکیت در خطاب با امام هادی (ع)، معجزات حضرت عیسی و موسی و پیامبر اسلام (صلوات‌الله علیهم) همگی متناسب با شرایط زمانۀ خودشان بوده است. با این‌حال با توجه به روند تکاملیِ ادیان، دین جدید ناسخ دین گذشته نیز بوده و در جهت تکامل آن نازل می‌شده است. بنابراین با توجه به کارکرد شریعت در برقراری نظم اجتماعی و سیاسی در هر دین، مسئله بر سر منطق حاکم بر مناسبات کلان سیاسی و اجتماعی است که سعادتِ کلی بشر را در هر دورۀ تاریخیِ دینی رقم می‌زند. به همین جهت است که زندگی پیروان یهودیت یا مسیحیت در میان مسلمین با احترام به عقاید و مناسک آنها، تا زمانی که در جامعۀ اسلامی، دست به تبلیغ و تشکیل حکومت و مخالفت با شرایع اسلامی نزنند، در جریان است؛ هرچند دعوت از آنها به اسلام نیز صورت می‌گیرد. به‌تعبیر دیگر، آنچه در قاعدۀ نسخ ادیان رخ می‌دهد، نسخ شرایع دین قبلی به دلیل اتمام ظرفیت تاریخی آن دین در جهت ایجاد نظم تاریخیِ فراگیر برای هدایت بشر است. با لحاظ این منطق تکاملی، استمرار یک دین در دوره‌ای که ظرفیت آن تمام شده و دین جدید نازل شده است، مخصوصاً از حیث دعوت‌گری و سیاسی، به این دلیل مذموم است که ظرفیت دعوت‌گری آن به پایان رسیده و اتکای به دعوت‌گری بر پایۀ منطقِ آن دین به معنای نقض قاعدۀ تکامل بشری و در هم ریختنِ نظم تاریخی‌ای است که خداوند برای بشریت در نظر گرفته است. 4. ظرفیتِ ادیان یهودی و مسیحی در دعوت‌گریِ عام بشریت به سویِ حقیقت، به‌لحاظ تاریخ رسمی، در اوایل قرن هفتم میلادی و همزمان با مبعث پیامبر اسلام آغاز شده است؛ با این‌حلا مطابق با تحلیل لئو اشتراوس، فیلسوف مشهور آلمانی از تحلیلش دربارۀ آراء اسپینوزا، راه‌حل متفکرین اروپایی برای ممانعت از مسلمان شدنِ اروپاییان، یافتن راهی برای احیاء ظرفیت سیاسی و اجتماعیِ یهودیت و مسیحیت در دنیای مشهور به دنیای مدرن بود. همانطور که می‌دانیم دنیای مدرن، سکولار است و جهان سکولار، نسبت به ادیان الهی، موقعیت لابشرط اتخاذ کرده است. در این شرایط، به تصریح اسپینوزا، به تصریح اسپینوزا، «اگر یهودیان، بنیان‌های دینی‌شان را سست نکرده باشند، عمیقاً معتقدم با توجه به این واقعیت که امور انسانی متغیرند، آنها مجدداً در وضعیتی مطلوب، حاکمیت‌شان را بدست خواهند آورند». اشتراوس این نکتۀ اسپینوزایی را «راه حل کاملاً سیاسی جایگزین برای معجزۀ رستگاری که انسان‌ها بتوانند در آن مشارکت کنند» می‌داند. اشتراوس این لحظه را لحظۀ زایش ایدۀ صهونیسم یهودی می‌داند که در آن، امکان جدیدی (برخلاف امکان‌های مبتنی بر ادیان الهی) برای احیاء روایتی این‌دنیایی از یهودیت سیاسی تعریف می‌شود. در این لحظه، رخدادی متناقض، محقق می‌شود. یهودیت، با تکیه بر سیاست سکولار یا جهان سکولار، می‌تواند ظرفیت دعوت‌گری خود را احیاء کند و ایدۀ صهونیسم یهودی شکل می‌گیرد.