پیاده‌رفتیم‌تا‌رسیدیم‌به‌جایی‌که‌بچه‌ها‌درحال‌درگیری‌بودند.خانه‌ها‌را‌پاکسازی‌کردیم.رسیدیم‌به‌شهر‌خان‌طومان.یک‌شهر‌کوچک‌تر‌از‌آن‌بود.آن‌شهر‌را‌هم‌گرفتیم. رسیدیم‌به‌صدمتری‌هدف‌،یک‌دفعه‌باران‌آتش‌ازروبرویمان‌شروع‌شد‌که‌ما‌حتی‌نفهمیدیم‌از‌کجا‌داریم‌میخوریم‌.هرکسی‌یک‌جا‌پناه‌گرفت. ماهنوز‌موقعیتمان‌راپیدانکرده‌بودیم‌که‌از‌کجا‌داریم‌تیر‌میخوریم.من‌در‌دهنه‌یک‌مغازه‌ایستادم.امیر‌هم‌پشت‌یک‌ماشین‌بود.دوید‌آمد‌پیش‌من.گفت‌میلاد‌چی‌شده؟پایش‌تیرخورد‌؛خوردزمین.گفتم‌چی‌شده؟شروع‌کرد‌لی‌لی‌کردن‌به‌سمت‌بچه‌ها.‌چون‌تیربارهم‌دستش‌بودوآتش‌سنگینی‌هم‌روی‌داعشی‌ها‌داشت‌میریخت،تک‌تیر‌انداز‌های‌آن‌هازدنش. #شهید‌امیر‌سیاوشی🕊💔 ‌‌ 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ با ما درڪانال آهنگ زندگے همراه باشید 📱Join╰➤ [• @farnaonline •]