eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
80.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
5_6305569112210801751.mp3
3.44M
میثم شیخی🎤 دل نمیره 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸 بازی روزگار🌸 قسمت چهارم مهرداد بعد از رفتن به کلاس چنان سرجایش ساکت نشسته بود که حتی خود آ
داستان 🌸 بازی روزگار🌸 قسمت پنجم مهرداد از حرفهای آقای حیدری تعجب کرد و گفت منظورتون چیه آقای حیدری گفت اگه به من میگفتی که آقای ملکی چیکارت داره الان تا دم در خونه ات می بردمت مهرداد گفت من که گفتم برای کمک به بچه های ضعیف کلاس از من کمک خواست آقای حیدری گفت برو بچه ما این موها رو تو آسیاب سفید نکردیم مهرداد گفت ولی موهاتون سیاهه که آقا گفت همون دیگه وقت نکردم برم آسیاب ولی دمت گرم خیلی مردی و مردونگی هم هزینه داره زیاد حرف بزنی دوباره میبرمت شهر ازونجا باید پیاده بیای دست مهرداد را فشرد و گفت فقط حواست به همه چی باشه من روی تو و دوسه تا از بچه ها حساب کردم باید عکستونو تو روزنامه ها ببینم بخاطر خودم نمیگم من چندسال بعد بازنشست میشم دوست دارم وقتی چند سال بعد که با عصا دارم راه میرم تو با ماشین مدل بالا کنارم ترمز کنی و سلام علیک کنی و به بچه هات بگی آقای حیدری که میگفتم اینه خندید و گفت ولی بهشون نگی بدبخت آخرشم هیچی نشدا آقای حیدری که رفت مهرداد بیش از پیش بهش علاقمند شد و با خودش گفت من هرکاره ای بشم بهترین الگویم تویی آقای حیدری ساده و بی ریا قاطع و منظم و دلسوز و مهربان مهرداد تو دلش خوشحال شد که آقای حیدری تا دم در خونه شون نیومد دلش نمیخواست اوضاع ظاهری خونه شونو ببینه هرچند آقای حیدری می دونست وضع اقتصادی پدر مهرداد خوب نیست مهرداد وقتی رسید خونه مادرش رو ایوون نشسته بود و گریه میکرد مهرداد گفت چی شده مادرجان مادرش گفت بابات حالش خوب نیست مهرداد گفت پس چرا نبردینش دکتر مادر با خجالت گفت پول نداشتیم مهرداد گفت اگه پول داشتین جای تعجب بود پاشو ببریمش دکتر سریع رفت خونه ی دوستش و مقداری پول قرض کرد و گفت باید پدرمو ببرم دکتر دوستش گفت صبر کن خودم میبرمتون تا ساعت نه شب بیمارستان بودند وقتی سرم تموم شد دکتر نسخه ای داد دست مهرداد و گفت داروش گرونه ولی لازمه حتما بخرید مهرداد گفت الان؟ دکتر گفت نه ولی سعی کنید زیاد دیر نشه مهرداد و دوستش پدر را به آرامی سوار ماشین کردند و برگشتن خونه مهرداد شام را که خورد به کتابهاش نگاهی انداخت و قصد داشت درس فردا را مرور کنه که خوابش برد صبح زود بیدار شد رفت دبیرستان اما در برگشت با جاوید برخورد کرد و جاوید حرفهای زشتی بهش زد مهرداد با تمام خویشتنداری که کرده بود اما آخرش مجبور شد چنان سر جاوید را به دیوار بکوبد که از سر جاوید خون سرازیر شد ازینکارش پشیمون شد اما جاوید هم بخاطر غرورش شکایت نکرد و بعد از اون تا حدودی با هم دوست شده بودند مهرداد بعد از دعوا به طرف داروخانه رفت پول زیادی با خودش نداشت اما با خودش گفت هم قیمت میگیرم و هم ببینم میتونم مشابهشو بگیرم وقتی وارد داروخانه شد دختری با چادر گل گلی و لباس خونگی داشت شامپو و خمیردندون و یه پلاستیک وسایل بهداشتی را حساب میکرد صبر کرد تا دختره بره اما مسئول داروخانه اینقدر پیله کرد که مجبور شد نسخه را بده و بگه فقط میخوام ببینم چند میشه قیمت دارو را وقتی گفت برق از سر مهرداد پرید و گفت ممنونم خواست نسخه را بگیره که دختره نسخه به مسئول داروخونه برگردوند و گفت بپیچین من حساب میکنم دکتر گفت خانم قیمتش خیلی زیاد میشه دختره گفت شنیدم چقدر گفتین اشکالی نداره! مهرداد از خجالت خیس عرق شده بود هرچه کرد که دارو را نگیره دختره قبول نکرد و گفت شما منو نمی شناسید ولی من می شناسمتون من دوست صمیمی خواهرتون هستم از خواهرتون می گیرم مهرداد مطمئن شد او را با کسی اشتباه گرفته مهرداد بیرون داروخونه منتظر موند وقتی که دختره از داروخانه بیرون اومد دارو را داد دست دختره و گفت ببخشید میدونم خواستید اونجا حفظ آبرو کنید منم نخواستم شما اذیت بشین اما خواهر بزرگم ۱۲ سالشه همه ش دختره گفت مهم نیست من خواستم یه ثوابی بکنم و مطمئنم شما هم حتما پولشو یک زمانی پس میدین من حورا هستم همین ساختمون روبرویی خونه مونه هر وقت پولشو داشتی بیار بده مهرداد گفت اینهمه پول را که یکجا نمیتونم برگردونم میشه خرد خرد پس بدم ؟ دختر گفت نه من حوصله ی حرف مردمو ندارم عجله ای هم ندارم برو راحت باش نتونستی پسش بدی هم حلالت زیاد به خودتون سخت نگیرید ادامه دارد.... نویسنده: سید ذکریا ساداتی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803184455430444465.mp3
4.01M
ابی ابراهیمی🎤 دل آروم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803184455430444472.mp3
1.36M
میان خاک، سر از آسمان درآوردیم چقدر قمری بی آشیان درآوردیم وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم چقدر خاطره ی نیمه جان درآوردیم چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر چقدر آینه و شمعدان درآوردیم لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک درست موسم خرماپزان در آوردیم به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم عجیب بود که آتشفشان درآوردیم به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت چقدر از دل سنگت جوان درآوردیم چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم ز خاک تیره ولی استخوان درآوردیم برای آنکه بگوییم با شما بودیم چقدر از خودمان داستان درآوردیم* شما حماسه سرودید و ما به نام شما فقط ترانه سرودیم، نان درآوردیم به بازی اش نگرفتند و ما چه بازی ها برای این سر بی خانمان درآوردیم و آب های جهان تا از آسیاب افتاد قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803081243071353028.mp3
8.52M
سنتی شبانگاهی امیر تیموری🎤 یه پلاک 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5800775820590977730.mp3
7.33M
عرفان خوشرودی🎤 آدم کته (کوه یخ) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ دوشنبه🌞 🖼 ۴ هره (حره) ماه ۱۵۳۵   تبری ۳ مهر      ۱۴۰۲ شمسی ۲۵ سپتامبر    ۲۰۲۳میلادی ۹ ربیع الاول ۱۴۴۵قمری 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀کانال آهنگ مازنی🍀 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803081243071353063.mp3
6.73M
حاج محمود کریمی🎤 مگه نه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803184455430444440.mp3
4.7M
شکارچی تغییر صدا توسط بی هوش مصنوعی😄 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5841462166045070258.mp3
2.5M
سعید شعبانی🎵 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
🎶جان دلبر برو دل تسّه تنگه... 🎶AHANGMAZANI❤️ 🍁🍂آهنگ مازنی در ایتا🍂🍁
AHANGMAZANI (4).mp3
5.97M
کیانوش حیدری🎤 جانِ دلبر برو دل تسّه تنگه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5771659709010415450.mp3
3.63M
وحید و حیدر حیدری🎤 هوا هوای قربون 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
AHANGMAZANI (5).mp3
4.76M
علیرضا شربتی🎤 قلندر 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
به نام خدای شفیع و صبور خداوند شبهای تار و خداوند نور سخنرانی البته طبق رسم معمولِ کانال ایام شه
به نام خداوند شعر و غزل کلامش نشیند به دل تا ازل سخنرانی زمانی که همه اسب داشتند ما حسرت حتی یک اسب کره تو دلمون مونده بود و تا اینکه الحمدالله مردم وضعشون خوب شد و هی فرت و فرت ماشین خریدند کوچه خیابون پر شده بود از اسبهایی که جاشونو پارکینگ ماشین درست کردند و بیچاره اسب رو آورده بودن تو کوچه ما بچه ها هم عشق اسب بودیم خلاصه هی غر می زدیم که چرا اسب نداریم کار بجایی رسید که میگفتن برو نون بخر میگفتیم اگه اسب داشتیم خوب بود حتی میگفتن چرا ریاضی ۱۲ شدی میگفتیم اگه اسب داشتیم بیست میشدیم پدر بزرگوار هم بخاطر اینکه دهن مارا ببنده یه روز پاشد رفت اسب بخره آقااااا خونه مون از جشن دیوالی و جشن رنگ هندی ها هم با شکوه تر تزئین شده بود و منتظر بودیم اسب بیاد و سر اینکه کی اول سوار اسب بشه بین ما بچه ها جنگ شده بود ما همچنان به شادی و پایکوبی دعوا درک مشغول بودیم که پدر صدا زد بچه ها اسب بچه ها اسب 😂 ما سرتیل دَوس سریع اومدیم دم در اسب را که دیدیم هِره ی ما نشست و بقول شما با کلاس ها خورد تو برجکمون اتا اسب بود اتا بمیراک راه که رفت دیدیم می لنگه خورد به دیوار فهمیدیم چشم چپش هم کوره یاد پسرک هوشیار فارسی سوم افتادیم گفتیم جان پِر داشتی اسب میخریدی لااقل یه بهترشو میخریدی که پدر اشاره زد هیس فروشنده ی اسب دم در بود گفت خرزا کوچیکی و لنگی و کوری اسبو نبینید آ قِد داره آ قد داره اسا شه خیر ببینید اما اگه بخاطر جد شما نبود من اصلا این اسبو نمی فروختم سیصد کیلو بار بزنی آخ نمیگه داداش بزرگم گفت مشتی این اسبی که من می بینم ما باید برای رفت و آمد خودش یه اسب دیگه بگیریم چقد نفس نفس میزنه ؟ فروشنده گفت همین تازه بهش شربت دادم اثر کنه دار ره وجنه فروشنده رفت و داداش کوچیکمونو سوار اسب کردیم که راه ببریمش خوشحال بشه اسبه دو تا قدم بر نداشته خسته شد و نشست داداش بزرگم گفت پدرجان گول خوردی پولتو پس بگیر اسبو ببر پس بده پدرم خندید و گفت پول کجه دیّه پاییزی خریدم من گفتم الان پاییزه که😳 پدر گفت پاییز سال بعد داداشم گفت خیله خب پس نسیه خریدی عیب نداره اما فروشنده سرش کلاه نرفته بود چون تا دوماه هرشب میومد خونه مون شام میخورد و چایی میخورد و اگه دسر بود با خودش میبرد و موقع رفتن تو حیاط دستی به اسب میزد و میگفت سید جان خیرشو ببینی صدتومن پول میخوای بدی ولی رخش رستم نصیبت شده داداشم دید اینجوری باشه تا پاییز هزارتومن باید خرج شام فروشنده بشه دقیقا شب شصتم یقه ی فروشنده را گرفت گفت ببین عموجان ۶۰ تا شام و چایی داشتی باهات دوستانه حساب کنیم میشه نود تومن دست کرد جیبشو ده تومن داد به فروشنده و گفت این هم بقیه ش برو دیگه اینورا نبینمت راحت شدیم😂 ارادتمند شما سید
4_5816426247625910291.mp3
4.37M
قدرت آقامولایی🎤 سارا 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
38.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت هفتم کارتون خاطره انگیز رابین هود http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 https://eitaa.com/ahangmazani/11557 قسمت ششم👆
AHANGMAZANI (13).mp3
20.47M
سنتی عصرگاهی میرکا محمدی🎤 پادکست آهنگهای میرکا http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
37.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از سریال پایتخت ۶ ساعت دو سولار رو میارن نیم وجبیه👊😂 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5803355974949408932.mp3
3.27M
ابی عالی 🎤 گیتاری 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6030535903544351146.mp3
3.17M
دانیال گلردی🎤 بزن لَله چی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا