eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
80.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجاجاده جنگلهای بکر تودارک_لشتو (مسیر آبشار جلیسان)، 😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ پنجشنبه 🌞 🖼 ۲۶ تیره ماه ۱۵۳۵   تبری ۲۵ آبان  ۱۴۰۲ شمسی ۱۶ نوامبر  ۲۰۲۳میلادی ۲ جمادی الاول ۱۴۴۵قمری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀🍁کانال آهنگ مازنی🍁🍀 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
🔸بَفِرمین سیُو وَلِک ، سیا وَلیک😍😋 🔸در (لَلِرد)😍 🔸از دهستان پِی رجه 🔸از توابع بخش مرکزی هزارجریب شهرستان نکا 📸 فرهاد آشکاران 🎶@AHANGMAZANI❤️
4_5958673146402836283.mp3
4.82M
ناصرعباسی🎤 🎶اتی بی حالمه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در بزرگسالی است که آدم نیاز دارد کسی را مثل پدر یا پدربزرگ مثل کوه، پشتش داشته باشد که همیشه دلش قرص بماند. •🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/1515782637Cae7fa1aec5
4_5958673146402836296.mp3
6.35M
علی رمضانپور🎤 🎶اتا مازرونی یار مه زندگی و مه نفسه جای خالی یار باکسی پر نوونه جدید 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
25.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هاشم السلطنت امه اوپیِ آدم نیه😂 ونه خون بمیره 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
AHANGMAZANI (5).mp3
5.24M
بهنام حسن زاده🎤 به یاد درگذشتگان 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
امیر رضا روحی دانش آموز پرتلاش😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 ولی گاردش به گارد دانش آموز پرتلاش نخینه😜😍 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5809750348029500324.mp3
2.86M
ابی عالی🎤 گزلیم سر می( موفرفری) 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5774109446686904221.mp3
11.69M
سنتی عصرگاهی حسین گشتاسبی🎤 تقدیم به گلستانی های عزیز 😍 ای که ازمن دل بَوردی درجوانی عاشقت  بیمه  کیجا مازندرانی من به قربان ته و شیرین زبانی از خدا خوامبه زجانت خیر بَوینی😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اگر امیدی در تو بمیرد خدا امیدهای فراوان دیگر درونت زنده میکند.... سلام عصرتون زیبااا 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهن خلاق فقط دارنده ی این گاوه😜 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5958621331917377183.mp3
5.76M
رضا هادی زاده🎤 🎶بانوجان 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5958673146402836289.mp3
231.2K
ولی عبدالهی🎤 🎶خدایامن غریبم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5958673146402836431.mp3
4.8M
علی رزاقی🎤 🎶مادر 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5997043551001643473.mp3
4.37M
شِ بِ خِد😜😍 میلاد قربانی ریمیکس شاد 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5958621331917377276.mp3
5.21M
مسلم لهراسبی🎤 🎶مه دلبر نازنینه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸 گم شده در تاریکی 🌸 قسمت یازدهم صبح فردا فاطمه به همراه خانواده به‌ خانه‌شان برگشت و دید ک
داستان 🌸 گم شده در تاریکی 🌸 قسمت دوازدهم فاطمه واقعا نمیدونست که در مقابل فرخ چه تصمیمی بگیره و متوجه شد هرچی خشن تر برخورد میکنه عکس العمل فرخ بدتره رضا تمام وجود و دلیل زندگی فاطمه بود و فاطمه حتی حاضر بود جونشو بده ولی خاری به پای رضا کوچولوش نره درحالی که اشک می ریخت از فرخ خواهش کرد که دست از سر اون و پسرش برداره اما فرخ به حرفش گوش نداد و تهدید خودشو تکرار کرد و رفت فاطمه حال خوشی نداشت و دیگه واقعا ترسیده بود شبش بالای ده بار تو خواب جیغ میزد و از خواب می پرید مادر محمود هرکاری کرد نتونست آرومش کنه فاطمه فرداش نه برای آموزش رفت و نه به مزار محمود سرزد غمگین و ساکت گوشه ای نشسته بود که فرخ در خونه شونو به صدا درآورد فاطمه درحالی که تمام تنش می لرزید رضا کوچولو را بغل کرد و محکم به خودش فشرد فرخ ایندفعه برای فاطمه میوه و لباس آورد و وقتی مادر محمود در را باز کرد فرخ سلام کرد و میوه و لباس را داخل دروازه گذاشت و موقع رفتن نگاهی به داخل خونه انداخت اما فاطمه را ندید و باصدای بلند گفت فاطمه خانم این رسمش نیست که از من رو میگیری مادر محمود وقتی فرخ را خوب برانداز کرد دست و پایش لرزید و حالش یجوری شد فاطمه با دیدن مادر محمود بیشتر ترسید و گفت پس تو هم از فرخ می ترسی ؟ مادر محمود گفت نه من از فرخ نمی ترسم ولی مطمئنم فرخ آدم چندان بدی نیست هرچند زندگی خودته و اختیارش دست خودته اما من میگم بهش جواب سربالا نده ببینیم عکس العملش چیه فاطمه گفت چی میگی مادر من جز محمود به هیچ کسی علاقه ای ندارم و نخواهم داشت حتی اگه پسرمو از من بگیرین من ازدواج نمیکنم میرم رو سنگ قبر محمود اینقدر میشینم تا همونجا بمیرم مادر محمود از پیشنهادش پشیمون شد و گفت چشم دخترم منم هرجوری که تو مایلی پا به پات می ایستم تو هم سعی کن بیشتر حواست به خودت و بچه ت باشه منو مادرت نیاز به مراقبت نداریم تو فقط تمام حواست به خودت و رضا جون باشه دو سه روزی از ماجرا نگذشته بود که فرخ دوباره اومد دم در خونه و در زد مادر محمود گفت درو باز نکنیم خودش میذاره میره اما فرخ دست بردار نبود و داشت در رو از جا میکند بالاخره مادر محمود رفت در رو باز کرد فرخ با چاقوی بزرگی در دست وارد حیاط شد و گفت فاطمه جان بیا کشته شدن یکنفر را ببین فاطمه با جیغ و داد خودشو به حیاط رسوند و گفت تو از جون ما چی میخوای فرخ خندید و گفت من جز تو هیچی نمیخوام الان هم اگه به من جواب مثبت ندی خودمو با چاقو میزنم و مطمئنم تو متهم اصلی این چاقو کشی میشی تو میری زندان و من هم انتقام بی محلی هاتو از مادر و بچه ی خوشگلت میگیرم نمیذارم یک روز خوش ببینن فاطمه گفت مگه شهر هرته فرخ گفت نمیدونم کدوم شهره ولی من ازینکارا کردم و تو همه ی نقشه هام موفق بودم فاطمه هرچه خواهش و تمنا کرد مادر محمود هرچه از فرخ تقاضا کرد اما اثری نداشت و فرخ چاقو رو برد بالا که بزنه به خودش همون لحظه صدای در اومد و دیدن حاج اسد با چوبدستی بزرگی وارد حیاط شد و چنان روی زانوی فرخ زد که فرخ آخی گفت افتاد حاج اسد ترسید و رفت بالای سر فرخ وقتی مطمئن شد فرخ چیزیش نشده خوشحال شد و به فرخ گفت بار دیگه چوبو یجاییت میزنم که دیگه رنگ زندگی را نبینی فرخ رفت و حاج اسد رفت توی اتاق فاطمه مثل پروانه دور و برش میگشت و وقتی حاج اسد گفت چایی بده بخورم که رفع زحمت کنم فاطمه رفت که چای دم کنه زهرا خانم هم چون حالش خوب نبود تو اتاق دیگه ای خوابیده بود حاج اسد با مادر محمود مشغول حرف زدن شد و وقتی فاطمه با سینی چای وارد شد حاج اسد داشت با صدای بلند میخندید فاطمه هرچند ازین حرکت حاج اسد تعجب کرد اما اینکارشو به حساب خوشحالیش گذاشت که بموقع رسید و فاطمه را از یک شر بزرگ نجات داد تا یکی دو هفته ای همه چی آروم بود و فاطمه هم گاهی برای آموزش قران می رفت اما مراقب بود که رضا کوچولو یک لحظه از خودش دور نشه وقتی بچه هارو فرستاد خونه شون با خودش گفت الان که هنوز روزه میرم سرمزار محمودجانم هم خودم باهاش درددل میکنم هم رضا مزار باباشو ببینه هیچکسی تو حیاط آرامستان نبود و فاطمه هم تا یکساعت نشست و با محمود درددل کرد و براش فاتحه خوند و حتی به رضا کوچولو گفت برای محمود صلوات بفرسته داشتن بر می گشتن که فرخ با اسب سیاه و بزرگی جلویشان سبز شد و به فاطمه گفت هوا نزدیک تاریک شدنه و اصرار کرد که سوار اسب شو تا به سرعت شمارو به خونه تون برسونم فاطمه گفت شما اصلا بویی از انسانیت و دین نبردی زن نامحرم چرا باید سوار اسبت بشه؟ فرخ گفت ای بابا چقدر سخت میگیری من که خودم میخواستم پیاده بشم http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁 آهنگ مازنی🍁🌸 👇👇
ادامه ی قسمت دوازدهم داستان 🌸گم شده در تاریکی🌸 فرخ هرچه اصرار کرد فاطمه قبول نکرد و فرخ هم از عصبانیت با شلاقی که تو دستش بود خواست بزنه به صورت فاطمه که خورد به پشت رضا کوچولو و رضا صدای گریه ش رفت آسمون فاطمه وقتی رسید خونه کبودی تن رضا رو به مادرشو مادر محمود نشون داد و گفت که این کار فرخه بعد از کمی حرف زدن چادر سیاهشو برداشت که بره بیرون مادر محمود گفت الان دیگه هوا تاریک شده کجا میخوای بری فاطمه گفت میرم پیش حاج اسد فقط حاج اسد حریف این آدم عوضیه مادر محمود تا حیاط باهاش رفت و سعی داشت ازین کار منصرفش کنه اما وقتی دید فاطمه تصمیمش جدیه موضوعی را به فاطمه گفت که فاطمه خشکش زد و انگار یک پارچ آب یخ روش ریخته باشند در حالی که عرق کرده بود اما می لرزید فاطمه باور نکرد اما مادر محمود حرفهایی زد که فاطمه فکرش درگیر شد و از رفتن به خونه حاج اسد پشیمون شد و اون شب تا صبح دوباره نخوابید و هزاران فکر و خیال کرد ادامه دارد.. نویسنده: سید ذکریا ساداتی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁 آهنگ مازنی🍁🌸
4_5947156926038022168.mp3
3.74M
کیا قاسمی🎤 انگشت نما 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5832405076450219085.mp3
7.84M
علی حمیدی🎤 اتا مسلمون 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5958621331917377329.mp3
6.34M
این دل شکستنی است ، کـمی التفات کن در حمـل و نقـلِ این دلِ من ، احتیاط کن! دارد هـوای رابـطـه هـا ، خـوب مـی شود کـوشش بـرای وُسعـتِ ایـن ، ارتـبـاط کن ای مهربان! که قهرِ تواز حد گذشته است فـکـری بـرای پاسـخِ ایـن ، شـایـعــات کن من با کـمی نگاه و عسل خـوب می شوم درمـانِ مـن ، بـه داروی چـای و نبـات کن! بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب رُخ بـر رُخـم گُـذار ، مـرا کیش و مات کن بـازارِ شعـر و عـاطفـه و گُـل ، کسـاد شد یک مدتی کنـارِ کوچه ی باران بساط کن قلبم به دسـتِ توست، مبـادا کـه بشکنی جــانِ  تـمــامِ آیـنــه هــا ، احتیــاط کن ! ارسالی:Arghavan 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5960960328157114053.mp3
5.02M
سنتی شبانگاهی علیرضا افتخاری🎤 🎶پاییز 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوادکوه ،مازندران اینجا مازندران ، سوادکوه ، مسیر روستای اوریم به ییلاق عباس آباد هست از قلعه گردن 🤩 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ جمعه 🌞 🖼 ۲۷ تیره ماه ۱۵۳۵   تبری ۲۶ آبان  ۱۴۰۲ شمسی ۱۷ نوامبر  ۲۰۲۳میلادی ۳ جمادی الاول ۱۴۴۵قمری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀🍁کانال آهنگ مازنی🍁🍀 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ فرقی نمیکند شب چگونه گذشت، هر صبح دوباره زنده میشوم صبح بزرگترین پاداش برای کسانیست که روز قبل زنده مانده اند صبح مثل معجزه میماند، آغاز یک زندگیست که به پایان رسیده بود! صبحتون بخیر رفقا😍🌻🌞 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا