eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
79.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
8.3هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸چوپان و چشمه🌸 قسمت دوم رعنا چشمکی زد و گفت حالا خودمونیم حرف شوهرت حقیقت داشت یا نه؟ مری
داستان 🌸چوپان و چشمه🌸 قسمت سوم ببین مریم جان یکی از گل خوشش میاد یکی از سبزه یکی دریا دوست داره یکی رود نمیشه گفت کدوم زیباتره هرکدوم در جای خودش قشنگن آدمها هم همینطورن به رنگ و شکل که نیست باید سعی کنی با دلت قشنگی رو درک کنی مریم گفت آخرش نگفتی عکس کیه رعنا بدون توجه به سوال مریم گفت دلم به شوهر نامردم خوش بود و واقعا هم زندگی خوبی داشتم اما درست روزی که پسرم به دنیا اومد ورق زندگیم برگشت پسرمو دیدی که! با خنده تلخی گفت چقدر زشته! مریم سری تکون داد و منتظر بقیه ی حرفای رعنا شد رعنا ادامه داد وقتی پسرم به دنیا اومد شوهرم با دیدنش اول به من تهمت خیانت زد ولی وقتی همه افتادن سرش و دید تهمت خیانت به من نمیچسبه رک و راست گفت من نمیتونم کنار زنی به این خوشگلی یه پسر زشتو ببینم بیا و از خیر این پسر بگذریم میبرمش جایی میذارم و میام قول میدم نکشمش خدا هم بزرگه شاید بچه ی بعدیمون مثل من و تو خوشگل بشه اما من تا پای جان ایستادم و کوتاه نیومدم یه روز که رفته بودم حیاط رو تمیز کنم صدای جیغ بچه مو شنیدم دوان دوان رفتم تو اتاق از دیدن اون صحنه شوکه شدم میدونی مریم جان شوهرم داشت پسرمو خفه میکرد پسر خودشو! منم دیدم دیگه زندگی با این مرد فایده ای نداره با پسرم ازون خونه فرار کردم الان نزدیک به ۲۵ ساله که اینجام و الحمدالله پسرمو دارم میدونم چیز زیادی از زندگیش نمونده ولی تا نفس میکشه من مثل یه کنیز بهش خدمت میکنم نگاهی به دوردست ها کرد و در حالی که قطره اشکی از گونه اش سرازیر بود گفت پسرمه غریبه که نیست پاره ی تنمه غریبه که نیست برای پسرم خدمت نکنم برای کی بکنم مریم در حالی که شرمنده شده بود رعنارو بوسید و گفت تو زیباترین مادری هستی که تا به امروز دیدم مریم در حالی که سعی میکرد اشتباهشو جبران کنه و حال رعنارو بهتر کنه گفت آخرش نگفتی این زن خوشگل کیه رعنا گفت این عکس مال زمانیه که سر پسرم حامله بودم شوهر نامردم چه کارهایی که برام نکرده بود از اون همه کارهاش فقط همین برام یادگاری مونده ولی نمیذارم پسرم ببینه مریم با تعجب نگاهش کرد اما چیزی نگفت رعنا دوباره میان گریه خندید و گفت چیه بهم نمیاد یه زمانی خوشگل بوده باشم نذاشت مریم چیزی بگه و خودش گفت وقتی پسرم پنج سالش شد یه روز یادم رفت و آینه رو دم دستش گذاشتم اون روز وقتی خودشو دید خیلی گریه کرد خیلی خودشو زد و حتی میخواست خودشو از ایوون پرت کنه پایین هرچی بهش گفتم مردم همه جور هستن شکل تو شکل من شکلهای دیگه اما قبول نکرد و گفت پس تو مادر من نیستی و هر روز قسمم میداد که بگو منو از کجا پیدا کردی یعنی مادرم بخاطر شکل صورتم و فلج بودنم منو انداخت تو کوچه؟ همون روز بود که یه تصمیم سختی گرفتم و ازون روز تا الان خداروشکر میکنم که بخاطر پسرم یه گناه نابخشودنی کردم اما راضی ام به این گناه چون زندگی پسرمو عوض کردم خدا هم شاید ببخشه یه روز تنور خونه رو روشن کردم و سرمو عمدا گذاشتم تو تنور کل صورتم سوخت همسایه ها کمکم کردن و با دوا درمون نجاتم دادن ولی خداروشکر صورتم اینجوری شد که می بینی زشت شدم ولی الان پسرم با دیدن من حالش بهتره یادشم نیست که من قبلا چه شکلی بودم مریم اشک می ریخت و رعنا حرف میزد رعنا دیگه نمیدونست داره از چی حرف میزنه فقط حرف میزد و گاهی بغض میکرد مریم گفت نمیدونم کارت شرعا درست باشه یا نه ولی بنظر منم این تنها راه نشون دادن عشق و علاقه ات به پسرت بود مگه میشه خدا نبخشه اونی که خودشو میندازه زیر ماشین تا بچه ش نجات پیدا کنه مگه گناهه؟ اینم همینه اصلا نگران نباش رعنا گفت نگران نیستم الان ۲۰ ساله که نذاشتم مردم صورت پسرمو ببینن ولی گله ای ندارم حکمت خدا که گله و شکایت لازم نداره شاید اگه پسرم این شکلی نمیشد من حال و روزم بدتر از الان میشد بعدش خندید و گفت ما چرا ایستادیم و حرف میزنیم الان میخوای بری ؟ مریم گفت کجا برم جایی رو ندارم دنبال بهانه ای بودم که نذاری برم رعنا گفت پس دوباره خوش اومدی تو چرا از بچه ت نگذشتی مریم گفت من هیچوقت مثل تو نمیشم من حتی گاهی بچه ی یکساله مو دعوا میکنم که اگه زشت نبودی ما الان یه سرپناه داشتیم و شوهری داشتم که درسته دیر به دیر به ما سر میزد ولی سایه ش بالا سرم بود ، خرج زندگیمونو میداد حق با شوهرم بود وقتی من به یه مادر شک کردم اون چجوری نباید به من شک میکرد من بلد نبودم خودمو ثابت کنم رعنا گفت پشیمونی؟ مریم گفت نه بابا وقتی شوهرم اصلا دنبالم نیومده پشیمون چرا باشم شاید تقدیر من بود که بیام پیش تو هم خودم تنها نباشم هم یکی باشه که بشینی باهاش حرف بزنی رعنا گفت ولی پسرت اونقدرام زشت نیستا بنظرم بزرگ بشه خوش تیپ میشه مریم گفت دیگه برام مهم نیست همینکه کنارمه برام کافیه AHANGMAZANI❤️ 🌸❄️آهنگ مازنی❄️🌸 👇👇