AHANGMAZANI (19).mp3
2.84M
همه دنیا یه طرف
صحن و سرایت یه طرف
😍😍😍
پا برهنه م که شده تا حرمت گز میکنم
اگه من نیام یه گوشه میشینم کِز میکنم
از طرف نصف جهانی ها تقدیم به امام هشتم
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
AHANGMAZANI (18).mp3
5.34M
ترکیبی شاد😍
عاشقی نکنین جان رفقون
مه لیلا جان در اِنه
مه هسمه عاشق و مه دل دره خون
مه لیلا جان در اِنه
😍🕺💃💃🕺
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
29.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رسم زیبای مجمه برون یا (چمدون برون)
😍
🕺💃💃🕺
آهنگ کامل کلیپ 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
️AHANGMAZANI_️ (3).mp3
3.45M
ولی قاسمی🎤
تازه عروس
ینی مه دلبر جور اتّا تو مازرون دره
کولک ره دی هاکنین مازرون ره دی بئیره
یار خوانه آخر سال فاز عروسی بئیره
کولک :گلپر یا اسپند
دی:دود
🕺💃💃🕺
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
❤آهنگ مازنی❤
🌸داستان پروانه 🌸 قسمت نهم نمیدانستم چه بگویم گفتم رضا جان آروم باش هنوز هیچی معلوم نیست دوباره
🌸داستان پروانه 🌸
قسمت دهم
وارد حرم شدیم بعد از خواندن زیارت نامه و زیارت حرم دنبال پدر و مادر پروانه گشتیم البته چون من اصلا آنها را نمیشناختم فقط رضا را همراهی میکردم
مردی میانسال با موهای جو گندمی دقیقا نزدیک یه ضریح منور آقا نشسته بود رضا به طرفش رفت حدس زدم باید پدر پروانه باشد وقتی رضا جلو رفت و بغلش کرد و صدای گریه ی هردو بلند شد متوجه شدم حدسم درست بوده هر چند زمان خوبی برای آشنایی نبود اما دور از ادب بود که با او سلام و احوالپرسی نکنم جلو رفتم و به رضا گفتم بیچاره خودش کم غصه دار نیست خواهش میکنم خودتو کنترل کن
رضا گفت نمیتونم محمودجان نمی تونم
رفتم دست پدر پروانه را ببوسم که مقاومت کرد و گفت شما دوست آقا رضایین گفتم بله
گفت آقا محمود گفتم بله
گفت رضا از شما خیلی گفته
راستی رضا بهت درمورد پروانه چیزی نگفت
خجالت کشیدم و سکوت کردم
ادامه داد که ینی رضا بهت نگفت پروانه ی من چقدر خوشگل بود
نگفت چقدر مهربون بود
نگفت پروانه روزهای آخر همه چیو در مورد آقا رضا به من گفت
محمود جان خبر داری که کمرم شکسته ؟
پروانه به من گفت رضا رو ناراحت نکنیم
گفت اگه مردم خودت برای رضا آستین بالا بزن
گفت رضا با هرکی ازدواج کرد تو اونو پروانه ببین .اصلا هرکی رضا رو دوست داره تو هم دوستش داشته باش
همینجور که داشت حرف میزد و اشک میریخت به طرف خروجی صحن حرکت کرد ما هم دنبالش حرکت کردیم
به طرف اسماعیل طلا حرکت کرد .رفت کنار خانمی که در خودش فرورفته بود و مچاله شده بود
گفت فاطمه سادات ببین کی اومده
خانمه به سرعت برق سرش رو به طرف پدر پروانه برگردوند گفت کی اومده
پروانه که نمیتونه بیاد
دیگه هرکی بیاد چه فرقی میکنه
گفت زن بهت میگم نگاه کن اگه آروم نشدی منو ببین چه آرومم و زد زیر گریه
معلوم شد که مادر پروانه بود
وقتی رضا را دید چنان با ذوق به طرفش رفت که حتی پدر پروانه هم یکه خورد
گفت سادات خانوم خودتو نگهدار
مادر پروانه بطرف پوتین خاک گرفته ی رضا رفت بوسید
گفت رضا جان من هرچند با تو نسبتی ندارم اما تو پسرمی تو علی من هستی که خدا با پروانه جابجاش کرد
پسر شهیدمو بهم برگردوند و دختر مظلوممو بجاش برد
تا تو هستی من ناراحت نیستم و زد زیر گریه
پدر پروانه با گریه گفت پس چرا گریه میکنی گفت گریه ی خوشحالی
چیزایی که من میدونم تو نمیدونی
رضا گفت معذرت میخوام عمو حسن ببخشید خاله سادات من دارم میرم حرم
هر کاری داشتید به داداش محمود بگید
از من خیلی خیلی بهتره
رضا موقع رفتن به من گفت من دارم میرم از آقا حاجتمو بگیرم اگه بر نگشتم بدون که تو رو به اندازه ی اعضای خانواده ام دوست دارم
مادر و خواهرمو میسپارم دستت
خودت براشون پسری کن
گفتم رضا این حرفا چیه مطمئنم حاجت می گیری
گفت من که طلبی از آقا ندارم که هیچ خیلی هم بدهکارشم ولی میخوام با پررویی تمام ازش حاجت بخوام جواب داد که خداروشکر
جواب هم نداد مطمئنم بجاش اون دنیا منو میشناسه و شفاعتمو میکنه
ولی بهم قول بده هرچی شد مرد و مردونه مراقب خودت باشی
حلالم کن داداش
من اشک می ریختم که رضا رفت
بعد از چند دقیقه رفتم پیش پدر و مادر پروانه و به بهانه ی گشنگی گفتم میرم یه کیک وکلوچه بگیرم شما چیزی میل ندارید هردو گفتن نه و لی معلوم بود مدتهاست که چیزی نخوردند
رفتم سه تا ساندویچ گرفتم و سریع برگشتم یکی از ساندویچ ها را خواستم به مادر پروانه بدم گفت نه پسرم من چیزی نمیخورم من هرچی که لازم بود خوردم هیچ غذایی مثل داغ خوردن آدمو سیر نمیکنه
به سمت پدر پروانه رفتم و گفتم الان دیگه شما بزرگ مایید این ساندویچ ها خدمت شما یا کاری میکنی هر سه تای ما چیزی بخوریم یا دستور بده ببرم بندازم
گفت صبر کن پسرم
رفت روبروی مادر پروانه نشست و چیزی گفت که نشنیدم ولی دیدم که مادر پروانه دستشو به سمت شوهرش دراز کرد و یکی از ساندویچ ها را گرفت
پدر پروانه اومد پیش من گفت ببین و یاد بگیر
گفتم چی گفتی
جواب داد " گفتم آقا محمود مارو به جون خودش و آقا رضا قسم داده که اگه نخورین ما میریم "
ادامه دارد .......
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
AHANGMAZANI (21).mp3
6.18M
سنتی
عبدالحسین مختاباد🎤
وفا نکردی و کردم خطا ندیدی و دیدم
بریدی و نبریدم
اگر ز جمله ملامت شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت کشیدم از تو کشیدم
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
️مروارید رئیسی_️.mp3
2.49M
خانمانه
نرم نواجش 😍
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
20.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهو مونا مره گلچین هاکردی
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمریکا غرق خواهد شد
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆
پاسخ منفی مجلس، شورای نگهبان، دولت و قوه قضاییه به صداوسیما
🔹 صداوسیما دیگر بهانهای برای انحصارگرایی ندارد
مجتبی توانگر، نماینده تهران نوشت:
🔹دوران بیقانونیها، کمفکریها و تنگنظریهای صداوسیما پایان یافته است. باید عصر انقلابصنعتیچهارم و تحولات دیجیتال را درک و به آزادیهای قانونی و اجتماعی مردم احترام بگذاریم.
♦️مجری شبکه 12 رژیم صهیونیستی:
اسرائیل دچار یک آشوب فراگیر شده و به نظر می رسد همه چیز در حال سوختن است!
شوخی با خبر:
عا!!!! درررررَک😜
http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4
👆🍀آهنگ مازنی🍀👆