کاظم علی محمدی🎤 عطر و گلاب جمع هاکنم مه جان یار بموئه زلف چم و خم هاکنم مه جان یار بموئه 😍🕺🕺🕺🕺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

عباد محمدی🎤 ها دلخواه😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

😍😍😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

مهدی آبگون🎤 بالاخره آهنگ کاملش اومد😍 #جدید کوچه های آمل 🎶AHANGMAZANI❤️

🌸داستان :"آوادان خاله "🌸 قسمت چهاردهم(پایانی) وقتی چشمامو باز کردم خودمو تو یه پذیرایی بزرگ با فرشهای زیبا و لوسترهای قشنگ دیدم که از بس خونه روشن بود و نورچراغها چشمامو زده بود آدم ها را تار میدیدم زن زیبا و شیک پوشی بدو بدو بطرف من اومد و من حتی ترسیدم اما وقتی چشمای قشنگشو دیدم هوش از سرم پرید جیران بود زیباتر شده بود چنان بغلش کردم که صدای دنده هاشو شنیدم ولش نمیکردم و فقط گریه میکردم جیران هم با صدای بلند گریه میکرد وقتی از بغلش به زور جدام کردن جیران به حرف اومد متوجه شدم جیران خیلی بزرگ شد و مثل آدم بزرگا و خانمهای جاافتاده حرف میزد اون شب تا صبح فقط گفتیم و گفتیم و گریه کردیم و گاهی هم با یادآوری شیطنت های دوران کودکی و نوجوونی می خندیدیم تا می اومدم ازش بخاطر سوء تفاهم پیش اومده عذرخواهی کنم جلوی دهنمو میگرفت و میگفت تو همون آوادان جان منی تو را با دنیا عوض نمیکنم دیدی که برای تو حاضر شدم از همه چی بگذرم همین الان هم اگه بخوای ازینجا هم میرم گفتم دیوونه من چند سال مثل دیوونه ها تو کوچه ها سرگردون بودم که تورو ببینم این حرفا چیه میگی حتی از رسول یک کلمه هم نپرسید وقتی خودم در مورد رسول باهاش حرف زدم گفت عیبی نداره خواهر من تو این ماجرا فقط یک داداش رو از دست دادم شاید حقم بود چون اگه تو تقدیر من داداش وجود داشت خدا خودش به ما میداد من رسول را هنوزم داداشم میدونم و اگه از حالش نپرسیدم فقط بخاطر خواهر گلم بود با خنده گفت ترسیدم هنوزم حساس باشی هوا روشن شده بود اما ما هنوز حرفمون تموم نشده بود جیران گفت رسول کجاست پس؟ گفتم رسول رفت جیران جیران من همه چی مو از دست دادم رسول رو ، آقاجان و آنا رو ، تو رو همه رو از دست دادم من خیلی تنهام جیران گفت جیرانت بمیره اگه بخواد راحت اشکتو ببینه دلمو آتیش نزن من سعی میکنم همه چی برگرده به حال اولش گفتم یعنی با من میای نیر گفت چرا که نه گفتم همونجا می مونیم اشاره کرد به عکس مرد جوان و خوشتیپی و گفت این بدبختو چیکارش کنم گفتم کیه گفت مگه ندیدیش گفتم نه گفت همونی که دیروز مثل ندید بدیدها باعث شد فشارت بیفته گفتم واقعا؟ اینجا چقدر خوش تیپ تره گفت نگو بشنوه جوگیر میشه خدمتکارمه گفتم عجب خدمتکار با کلاسی گفت شوخی کردم گلم این بدبخت رو خدا زده پس کله ش عاشقم شده با هم ازدواج کردیم الان هم بهش بگم یه جا بشین میشینه اگه یادم بره بگم آزادی از گشنگی می میره گفتم‌ مبارکت باشه خواهر ولی این حرفارو نزن همون لحظه شوهرش بالاسرمون بود و گفت چاخان میکنه خواهر! من دوستش دارم ولی اینقدرام ذلیل نیستم خندید و گفت شما که فرصت ندادین از دیروز تا حالا ببینیمتون حالا لااقل برای ما تعریف کن که چخبرا گفتم ولی من هنوز اسم داماد خوش شانسمونو نمیدونم گفت من رضام استاد خط جیران بانو ولی فعلا ایشون شده ارباب و ملکه ی این دربار جیران گفت خواهرم ندید بدید نیست شوهرش هم استاده و هم مطیع اوامر بانو و من چقدر از ته دل خندیدم بعد از چند سال تازه انگار داشتم معنی نفس کشیدن و زنده بودنو حس میکردم با هم بعد از چند روز رفتیم نیر و محل همه از دیدن ما خوشحال شدن و رسول را دوباره دیدم همون رسول به همون خوش تیپی و مهربانی مدت یکماه بودیم که جیران گفت ما باید بریم هم آقا رضا کلاس هاش شروع میشه هم من آنا و آقاجانم با خودمونم می بریم تو و رسول اگه دوست داشتین بیاین اونجا سرمای زمستونش مثل بهار ماست دیگه به اون هوا عادت کردیم تو که خودت بودی آوادان گفتم من تو اینمدت چیزی حس نکردم من اصلا هیچ جا رو ندیدم ولی باشه ببینم آقا رسول چه کار میکنه ما موندیم و همه رفتند تقدیرم بود که حتی تو شهر خودمم از پدر و مادر و خواهرم دوباره دور شوم شیش هفت سالی با رسول زندگی کردم و گاهی به شمال سر میزدم هم برای دیدن جیران و زهرا و هم خونه ی دوران سختی هام حتی تو خونه ی خودم که یادگار آقا سید بود یکی دو شب میخوابیدم و یکبار هم رسول را یواشکی به خونه ام بردم و به شوخی گفتم اگه بچه هامون خواستن ما را بندازن بیرون من و تو میایم اینجا وقتی غصه ای ندارم این خونه برام خاطره انگیزه و خیلی هم خوش میگذره رسول با خنده گفت پشت سر بچه ای که به دنیا نیومده غیبت نکن http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 بزرگترین کانال آهنگ مازندرانی در ایتا👌 👇👇

ادامه ی قسمت چهاردهم (پایانی) 🌸داستان آوادان خاله🌸 زندگی بر وفق مراد بود و با رسول خوش بخت ترین زن دنیا شده بودم رسول برای آسایش من و مادرش هیچ کوتاهی نمیکرد اما کم کم رفتار مادر رسول با من فرق کرد و حوصله ی مرا نداشت البته بهش حق میدادم از دار دنیا فقط همین یک پسر را داشت دلش نوه میخواست حتی چندباری هم عنوان کرده بود اما رسول توجهی نمیکرد من مادر رسول را خیلی دوست داشتم و الحق هم مثل مادر نسبت به من مهربان بود ولی دلش نوه میخواست آخرش از غصه خوردنهای مادر رسول خسته شدم و نمیخواستم پیرزن از من کینه به دل بگیره و یا نفرینم کنه موضوع را بطور جدی با رسول در میان گذاشتم و گفتم یا زن می گیری یا من از زندگیت میرم رسول گفت من هنوز نمیدونم مشکل از کدوممون است و اصلا به این قضیه فکر نمیکنم خدا حتما بیشتر از ما به ما مهربان است و اگر تقدیر باشه و لیاقت داشته باشیم حتما خودش مشکل ما را حل میکنه گفتم تنبلی خودت را چرا به اینجا و اونجا ربط میدی الحمدالله میگن دکترهایی تو شهر اومدند که کارشون حل اینجور مشکلاته گفت پس خانم تحقیق هم کرده گفتم چرا که نه من دوست دارم اگه یه روزی منو طرد کردی لااقل یه یادگاری ازت داشته باشم گفت زخم زبون دکتر نداره ؟ و خندید همیشه به شوخی میگرفت تا من غصه نخورم و مطمئن شدم دلیل مهمتری برای بچه دار نشدن داره! رسول روز به روز ضعیف تر و ضعیف تر میشد و توی تنش آثار کبودی زیادی بود هرچه میگفتم اینا چیه میگفت چه میدونم من که دکتر نیستم من دلم داشت از جا در میومد دوست نداشتم رسول را ضعیف ببینم تکیه گاهم بود و پشت پناهم شده بود تو همین کشاکش مادر رسول از دنیا رفت و من باز تنها شدم و از اینکه نتونستم اونو به آرزوش برسونم بیشتر غصه میخوردم یکماه بعد رسول یک صبح از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت هرچه گشتم و گشتم پیدایش نکردم هر کس چیزی میگفت یکی میگفت راهزنا گرفتنش یکی میگفت لابد از دره پرت شد یکی از دوستانش از دهنش در رفت و گفت شاید سیاسی بوده و از دست ساواک فرار کرده رفته خارج رفتم پیشش و هرچی التماس کردم گفت یه شوخی بود و تو هم سعی کن دنبالش نگردی بیشتر براش دردسر درست میکنی من همه ی راهها را رفتم اما نتیجه ای نگرفتم و به حرف دوستش گوش کردم چون نمیخواستم باز کسی بخاطر من مشکلی براش پیش بیاد و اینبار با غمی جدید دوباره به شمال برگشتم جیران و زهرا هرچه اصرار کردند که پیش ما بمون قبول نکردم گفتم رسول آدرس خونه ی منو داره شاید بیاد اونجا و اومدم اینجا الان سالهاست اینجام و بد و خوب داره میگذره گاهی به زهرا سر میزنم جیران هم برای مسائل کاری بین ایران و کشورهای دیگه در رفت و آمده و خیلی کم می بینمش و من هم هنوز منتظرم رسولم پیدا شود " دفتر خاطرات آوادون خاله به آخر رسید و من خیلی ناراحت شدم حالا علم پیشرفت کرده بود ارتباطات خیلی سریعتر شده بود اگر رسول زنده بود باید بر میگشت و یک لحظه عرق سردی روی تنم نشست این پیرزن بخاطر اسمم اینقدر منو دوست داشت و من اصلا حالیم نبود تصمیم گرفتم آوادون خاله تا حالش خوب است تمام تلاشمو برای پیدا کردن رسول به کار ببندم و معلمی داشتم که با اینکه سالها از بازنشستگیش گذشته بود هفته ای یک روز میومد مدرسه ی ما و افتخاری درس میداد مشخصات تمام سیاسی های قبل از انقلاب را داشت و خودش هم سالها زندانی کشیده بود حدودا همسن آوادون خاله بود و مطمئن بودم جواب این معما را پیدا میکنه و آوادان یا به معشوق دیرینش میرسه یا لااقل میفهمه که معشوقه اش کجای این کُره ی خاکی آرام گرفته است بعد از خواندن خاطرات آوادان خانم دیگر او را از ته قلبم دوست داشتم نوشته ی : سید پایان http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال #آهنگ_مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال آهنگ مازندرانی در ایتا👌

حسن گنجی🎤 یه روزی یه روزگاری دل هدامه به یاری این زخمی که مه دل دَره یار بشته یادگاری من واین چاردیواری شبا کشمه بیداری یاد ایارمه خاطرات هی کمّه بیقراری آسمون آی آسمون نم‌نم بوار نم‌نم‌بوار کی دونّه مه دلِ زار مه دل زار مه دل زار آسمون آی آسمون نم‌نم بوار نم‌نم بوار خسّمه از روزگار خرابه حال ،خرابه حال خیلی قشنگه👏😔 @AHANGMAZANI❤️ 👆🌸کانال آهنگ مازنی🌸👆

علیرضا رحیم پور🎤 🕺💃💃🕺 مستی بزومه کله ندومبه چی به چیه؟بوریم اونور  بازار کیجاجان کی به کیه؟ کی به کیه ؟چیه ؟دوتا عاشق ندینی تا به حالا؟؟😊☺️😍🥰 اونور بازار #بازپخش قشنگه خیلیی👏👏👏 🕺💃💃🕺 AHANGMAZANI❤️ 👆🌸کانال آهنگ مازنی🌸👆

#شعر_شبانه از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن‌سالي ما جلوه کني در جوانی که دويديم و نديديم تو را چه‌قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه‌قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه‌ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبی خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظرباز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بُريديم و نديديم تو را لااقل کاش دم خيمه‌ی تو جان بدهيم تا بگوييم: رسيديم و نديديم تو را #کاظم_بهمنی #امام_زمان http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸آهنگ مازنی در ایتا🌸

سنتی شبانگاهی وحید تاج🎤 داش آکل 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

رفیق بی کلک مه جان ماره زندگیِ نمک مه جان ماره نماز سر مره ته دعا کِردی مره پسرپسر توصدا ِکردی اگه همه دونّن دوره مثل پروانه آخ مه جان مار نوونه مه دل قرار نَوونه مه غم کنار نوونه 🫶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ شنبه🌞 🖼 ۱۰ وَهمن ماه  ۱۵۳۴   تبری ۱۳ خرداد     ۱۴۰۲ شمسی ۳ ژوئن(جون)    ۲۰۲۳میلادی ۱۴ ذیقعده   ۱۴۴۴ قمری 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا

فارسی محسن چاووشی🎤 ریمیکس ای شاخ تر به رقص آ 🎶🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

حسین سلیمانی🎤 ته فرمان هاده یارتسّه لشکربرمه ته پرچم بالادره بالاتر برمه کتا مانتو کنّی دلِّ کهو کنی چش آهویی داینی که جادوکنّی برو دریا بوریم قایق سواری بهارآی بهار همه ره هارش بیاریم هرشب آهنگ بزنم ته اسم ونگ بزنم امان امان مرجان ای مرجان ‌... #جدید ریمیکس AHANGMAZANI❤️ 👆🌸کانال آهنگ مازنی🌸👆

حسین زاده🎤 صنمبر #زیر_خاکی😜😱🙈 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

ارتحال امام خمینی(ره)🖤 دریغا ای دریغا ای دریغا 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

ریحانه خانم چه اتی خشگله😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

نظام جلابی🎤 شه دتر طلای دا😍 #جدید 🎶💃💃💃💃 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀 آهنگ مازنی در ایتا🍀🌸

امروز باید ۲۱ کا بشیم ازینورم خانم داره با علامت مخصوص حاکم بزرگ میتی کومان (همون سازه کتینگ) میگه بریم بازار اگه سالم بر نگشتم همه ی شما ۲۱ هزار همراه رو بخدا میسپارم چون کانال بیفته دستش جم بخورین دمپایی میاد طرفتون 😜 پس دعام کنید آخه کدوم بازنشسته ی عاقلی وسط ماه تو کارتش پوله 😔

احمد اسدی 🎤 من اینتا اونتای دا😍 🎶🕺💃💃🕺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸

شاد باشین و سرو صدا کنین تا من صدای پیامک برداشت از حسابو نشنوم 😂

دورهمی مجید و مجید 😍 احمدی و حسینی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸