eitaa logo
محفل تبلیغی معارج
190 دنبال‌کننده
64 عکس
6 ویدیو
24 فایل
محفلی برای ارائه : محتوای علمی اصیل روشی جدید ارتباط با ادمین کانال: @Ahtth3
مشاهده در ایتا
دانلود
🎼 من آن صفرم که هیچ ارزش ندارم ولی سرخیل صدها و هزارم. الف از قدرت من الف گردد فزآید اعتبارش ز اعتبارم. ولی با این همه قدرت که بینی من آن صفرم که هیچ ارزش ندارم.
🎼 تا که بودیم نبودیم کسی کشت ما را غم بی هم نفسی. تا که رفتیم همه یار شدند تا که مردیم همه بیدار شدند. قدر آیینه بدانید چو هست نه در آن وقت که افتاد و شکست.
🎼 خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدائی تو راست. پناه بلندی و پستی توئی همه نیستند آنچه هستی توئی. همه آفریدست بالا و پست توئی آفریننده‌ی هر چه هست.
🎼گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری چون نشینی بر سر کوی کسی عاقبت بینی تو هم روی کسی چون زچاهی می‌کنی هر روز خاک عاقبت اندر رسی در آب پاک
🎼می‌رسد روزی که بی‌هم می‌شویم یک به یک از جمع هم کم می‌شویم می‌رسد روزی که ما در خاطرات موجب خندیدن و غم می‌شویم گاه‌گاهی یاد ما کن ای رفیق می‌رسد روزی که بی‌هم می‌شویم
🎼 ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه این‌جا به پناه آمده‌ایم ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود این‌همه راه آمده‌ایم لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم 🎼 پرسیدم از قلم که کدامین کلام نغز در مجمع حروف الفبا سرآمد است فورا به روی صفحه کاغذ نوشت و گفت بعد از خدا، محمد و آل محمد است.
🔰کانال «محفل تبلیغی معارج» محفلی برای مبلغان گرامی جهت دسترسی به : معارج را دنبال کنید: https://eitaa.com/ahasan_1369
🎼 زندگی تجربه‌ای دیرین است که گهی شاد و گهی غمگین است آنچه من تجربه دارم در آن به تو تکرار شدن سنگین است ز من آموز همان تجربه را ز من آموز که عبرت این است https://eitaa.com/ahasan_1369
🎼 دعای سفره با شعر الهی به این سفره برکت بده به این مائده شکر نعمت بده همه شاد گردیم در این زندگی به بانی این سفره رحمت بده به آشپز و میزبان و هم میهمان تن سالم و شأن و شوکت بده نصیب همه دوستان علی  ز حق سفره خیر قسمت بده الهی به روز جزا بهر ما طعام بهشتی ز جنت بده
🎼 خوش است عمر و دریغا که جاودانی نیست پس اعتماد بر این پنج روز زندگانی نیست اگر ممالک روی زمین بدست آری بهای مهلت یک روز زندگانی نیست دل ای رفیق در این کاروانسرای مبند که خانه ساختن آئین کاروانی نیست
🎼 حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه‌ای گفت یا خواب است یا وهم است یا افسانه‌ای گفتمش حال عمرم را بگو تا چیست عمر گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه‌ای گفتم اینان را که می‌بینی چرا دل بسته‌اند گفت یا خوابند یا مستند یا دیوانه‌اند
🎼 گفتم به خرد، ز جهل قدمم خم شد در فهم یکی نکته دلم پرغم شد ساعت به صدای خود چه گوید، گفتا گوید به شمار من ز عمرت کم شد
🎼 مشو چون خار صحرا مردم‌آزار که هر بیچاره را برپا نشینی گذشت عمر عزیزت بر بطالت چرا ای دوست بی‌پروا نشینی