هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در محرم خلاصه میشود.
#قرار_بی_قرار را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود.
▪️حسرت هایش برای نبودن در #کربلا ، کار دستش داد. بی قراری اش با چهارشنبه های نذر #علمدار و روضه هیات بیشتر شد . پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف حرم عمه سادات آرام گرفت.
▪️عشق به #شهید_ابراهیم_هادی در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی #سید_ابراهیم را انتخاب کند . شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند. گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش .
▪️دلش در #سوریه گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش هایپا و پهلویش او را مجبور به برگشت میکرد.
در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت . سر زدن به خانواده ی #شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مدهم دل تنگی هایش بود.
▪️ مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که #سردار_دلها از محبتش به او گفت و چه در شهریار که با کارهای فرهنگی اش کودک و نوجوان خاطر خواهش بودند.
▪️او مرد ماندن نبود . در روز #تاسوعا شهید شد ، روز چهارشنبه که نذرسقای کربلا بود ، برگشت و چه هیاتی برگزار کرد آن روز آمدنش.
تقویم را ورق میزنم . امسال هم تولدش چهارشنبه است.
سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما اسیران بلاتکلیف.
〽️ به مناسبت سالروز تولد #شهید_مصطفی_صدرزاده
📅 تاریخ تولد : 19 شهریور 1365
📅 تاریخ شهادت : 1 آبان 1394 ، حلب سوریه