#مناسبتی
صدف چشم من از داغ تو گوهربار است
چه کنم؟! کار علی بیتو به عالم، زار است
اشتیاق تو مرا میکشد از خانه برون
ور نه از خانه برونآمدنم دشوار است
موقع آمد و شد، فاطمهجان! میبینم
دیده زینب تو مات در و دیوار است
به گواهی شب و زمزمه مرغ سحر
اهل یثرب همه خوابند و علی بیدار است
روز در خانه، پرستار حسین و حسنم
کمکم کن که نگهداریشان دشوار است
یاد آن روز که با زینب تو میگفتم:
دخترم گریه مکن؛ مادرتان بیمار است
چاه داند که به من، عمر چهسان میگذرد
قصه کوتاه کنم، ور نه سخن بسیار است
بشنو از شاعر (ژولیده)، تو راز دل من
صدف چشم من از داغ تو گوهربار است
#ژولیده_نیشابوری
@ahkam_yar