#دوره_چهارم
#مزاجشناسی
#رایگان
#درس_نوزدهم (قسمت اول)
مزاج ساعات روز
اوقات نقش مهمی در « شناخت مزاج ها » دارند و ما باید مزاج ساعت های شبانه روز را بشناسیم .
معمولا از صبح تا ظهر « گرم و تر »
از ۱۲ ظهر تا ۶ بعدازظهر « گرم و خشک »
از ۶ بعدازظهر تا ۱۲ شب « سرد وخشک »
از ۱۲ شب تا ۶ صبح « سرد و تر »
می باشد .
البته تعبیر دقیق تر این است که بگوییم :
صبح تا ظهر « گرم و تر »
ظهر تا غروب « گرم و خشک »
غروب تا نیمه شب « سرد و خشک »
نیمه شب تا صبح « سرد و تر »
است .
البته این گونه نیست که در همه جای کره زمین مثلا دقیقا از زمانی که اذان ظهر گفته می شود تا خود غروب ،« گرم و خشک » و صفرازا باشد .
این موضوع به چیزهای زیادی بستگی دارد ؛ به فصول بستگی دارد ، به مناطق بستگی دارد و ...
ظهرهای فصل پاییز ، خیلی « گرم و خشک » نیست همچنین نمی توان گفت شبهای فصل تابستان « سرد و تر » است .
ولی یک مقدار « سردی و تری » در شب ، یک مقدار « گرمی و خشکی » در ظهر و یک مقدار « سردی و خشکی » در غروب بیشتر می شود.
این خیلی کم است و این طور نیست که هم دقیق باشد و هم عمومی .
خیلی کم گرمی و سردی و تری و خشکی کم و زیاد می شود و وارد هم می شوند و خارج می شوند .
« غروب » و « صبح » تقریبا یک آب و هوا دارند . آسمان و خورشید ، یک رنگ و یک حالت می گیرند .
اما « صبح» بسیار نشاط آور مفرح است و انسان حوصله و گرما و انرژی برای کار کردن دارد .
ولی « غروب » یک مقدار افسردگی آور است و حالت افسردگی به انسان دست می دهد .
رنگ صبح و غروب علی الظاهر یک رنگ است ؛ رنگ های زرد و نارنجی و گرم .
اما وقتی « طبع زمان » فرق کند ، غروب ها و عصرها یک مقدار سودازا خواهد بود.
البته « غروب جمعه » استثنا است . دلگیر بودن غروب جمعه به خاطر دلگیر بودن امام زمان عج الله است . و طبق روایت دل شیعیان می گیرد چون ظهور تاخیر افتاده است .
شب ، طبعش « سرد » است و ما باید « غذاهای گرم » را برای شب بگذاریم .
اگر کسی خواست ناهار بخورد ( چون ناهار در روایات ما نهی شده) ، چون ظهر طبعش « گرم » تر است ، اگر غذای سردی می خواهیم بخوریم بهتر است آن را ظهر بخوریم .
امروزه می گویند ، در شب غذای ساده بخوریم .
ساده خوردن مشکل ندارد اما مثلا « نخودآب » بخوریم که خیلی هم ساده است یا « نان و عسل » .
یعنی ساده بخوریم اما با طبع گرم .
خوردن «نان و پنیر و گردو » هم در شب اشکالی ندارد .
« دردهایی » که در شب واقع می شوند ، معمولا « دردهای سرد » هستند.
کسی که در شب سردردش ، معده دردش ، پادردش ، کلیه دردش و ... بیشتر شد بداند این دردها ، « دردهای سرد » است و حتی با یک « گرمای ظاهری » مثل یک آجر گرم یا یک شال گرم ، یک روغن مالی ، یک ماساژ ،یک بادکش ، می تواند به راحتی این دردها را تسکین دهد .
پس « درد سرد » در « وقت سرد » بیشتر می شود .
« دردهای گرم » در « ظهر » بیشتر می شوند .مثلا سردردهای گرم
( سردردهایی که چشم و پیشانی را درگیر می کند )
در « ظهر » ما باید خواب قیلوله داشته باشیم .چون خواب طبعش سرد است .
خدای متعال در اوج سردی شبانه روز ( سحر ) فرموده بیدار شوید ودر اوج گرما ( ظهر ) فرموده بخوابید .
اوج سردی زمان ، « سحر » است . زمانی که آخر شب است و ما بهتر است این موقع بیدار باشیم و نخوابیم و یک حرکتی انجام دهیم ، نمازی بخوانیم ، عبادتی انجام دهیم تا « گرمای مغز » تامین شود .
به خاطر سردی این زمان است که بیشتر سکته ها در آن رخ می دهد.
یکی از علل طول عمر علما همین است .آن ها خیلی اهل خوراک نیستند بلکه کم خور و کم مصرف هستند . اما با رعایت آداب ساده ( برای نماز شب بیدار می شوند ، وقتی می خواهند وضو بگیرند استنشاق می کنند و مغز را با آبی که وارد بینی می کنند پاکسازی می کنند و...) طول عمرشان زیاد می شود . مغزشان را گرم نگه می دارند که تا سن صد سالگی می توانند درس خارج بگویند .
پس خواب سحر و بین الطلوعین بد است . مغز و تن را سرد می کند.
از آن طرف خواب قیلوله که قبل از ظهر و بعد از ظهر است ( هر دوی آن هست ؛ یا قبل از ظهر یا بعد از ظهر ) باعث می شود بدن یک مقدار خنک شود ، صفرا کاهش پیدا کند و انرژی بدن افزایش پیدا کند به دلیل کاهش سوخت و ساز .
این که در روایت داریم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : « خداوند متعال روزه دار را در خوابش سیر آب می کند و خوراک می دهد»
به دلیل طبع خواب است .خواب باعث می شود سوخت و ساز بدن مقداری کاهش بیابد و انرژی بدن برگردد . آن چیزی که مورد نیاز بدن و قوام وقوت بدن است برگردد .
البته بحث اوقات خیلی بحث مهمی نیست و فقط باید یک مقدار مواظب باشیم که مثلا شب ها غذای گرم تر بخوریم و دردهای شب را مواظب باشیم .
اهمیت « فصول » و رعایت کردن آدابش بسیار مهم تر از « اوقات » می باشد .
ولی باز شناخت اوقات روز خوب است .
کانال محصولات
@sefareshat09907641229
#دوره_چهارم
#مزاجشناسی
#رایگان
#درس_نوزدهم (قسمت اول)
مزاج ساعات روز
اوقات نقش مهمی در « شناخت مزاج ها » دارند و ما باید مزاج ساعت های شبانه روز را بشناسیم .
معمولا از صبح تا ظهر « گرم و تر »
از ۱۲ ظهر تا ۶ بعدازظهر « گرم و خشک »
از ۶ بعدازظهر تا ۱۲ شب « سرد وخشک »
از ۱۲ شب تا ۶ صبح « سرد و تر »
می باشد .
البته تعبیر دقیق تر این است که بگوییم :
صبح تا ظهر « گرم و تر »
ظهر تا غروب « گرم و خشک »
غروب تا نیمه شب « سرد و خشک »
نیمه شب تا صبح « سرد و تر »
است .
البته این گونه نیست که در همه جای کره زمین مثلا دقیقا از زمانی که اذان ظهر گفته می شود تا خود غروب ،« گرم و خشک » و صفرازا باشد .
این موضوع به چیزهای زیادی بستگی دارد ؛ به فصول بستگی دارد ، به مناطق بستگی دارد و ...
ظهرهای فصل پاییز ، خیلی « گرم و خشک » نیست همچنین نمی توان گفت شبهای فصل تابستان « سرد و تر » است .
ولی یک مقدار « سردی و تری » در شب ، یک مقدار « گرمی و خشکی » در ظهر و یک مقدار « سردی و خشکی » در غروب بیشتر می شود.
این خیلی کم است و این طور نیست که هم دقیق باشد و هم عمومی .
خیلی کم گرمی و سردی و تری و خشکی کم و زیاد می شود و وارد هم می شوند و خارج می شوند .
« غروب » و « صبح » تقریبا یک آب و هوا دارند . آسمان و خورشید ، یک رنگ و یک حالت می گیرند .
اما « صبح» بسیار نشاط آور مفرح است و انسان حوصله و گرما و انرژی برای کار کردن دارد .
ولی « غروب » یک مقدار افسردگی آور است و حالت افسردگی به انسان دست می دهد .
رنگ صبح و غروب علی الظاهر یک رنگ است ؛ رنگ های زرد و نارنجی و گرم .
اما وقتی « طبع زمان » فرق کند ، غروب ها و عصرها یک مقدار سودازا خواهد بود.
البته « غروب جمعه » استثنا است . دلگیر بودن غروب جمعه به خاطر دلگیر بودن امام زمان عج الله است . و طبق روایت دل شیعیان می گیرد چون ظهور تاخیر افتاده است .
شب ، طبعش « سرد » است و ما باید « غذاهای گرم » را برای شب بگذاریم .
اگر کسی خواست ناهار بخورد ( چون ناهار در روایات ما نهی شده) ، چون ظهر طبعش « گرم » تر است ، اگر غذای سردی می خواهیم بخوریم بهتر است آن را ظهر بخوریم .
امروزه می گویند ، در شب غذای ساده بخوریم .
ساده خوردن مشکل ندارد اما مثلا « نخودآب » بخوریم که خیلی هم ساده است یا « نان و عسل » .
یعنی ساده بخوریم اما با طبع گرم .
خوردن «نان و پنیر و گردو » هم در شب اشکالی ندارد .
« دردهایی » که در شب واقع می شوند ، معمولا « دردهای سرد » هستند.
کسی که در شب سردردش ، معده دردش ، پادردش ، کلیه دردش و ... بیشتر شد بداند این دردها ، « دردهای سرد » است و حتی با یک « گرمای ظاهری » مثل یک آجر گرم یا یک شال گرم ، یک روغن مالی ، یک ماساژ ،یک بادکش ، می تواند به راحتی این دردها را تسکین دهد .
پس « درد سرد » در « وقت سرد » بیشتر می شود .
« دردهای گرم » در « ظهر » بیشتر می شوند .مثلا سردردهای گرم
( سردردهایی که چشم و پیشانی را درگیر می کند )
در « ظهر » ما باید خواب قیلوله داشته باشیم .چون خواب طبعش سرد است .
خدای متعال در اوج سردی شبانه روز ( سحر ) فرموده بیدار شوید ودر اوج گرما ( ظهر ) فرموده بخوابید .
اوج سردی زمان ، « سحر » است . زمانی که آخر شب است و ما بهتر است این موقع بیدار باشیم و نخوابیم و یک حرکتی انجام دهیم ، نمازی بخوانیم ، عبادتی انجام دهیم تا « گرمای مغز » تامین شود .
به خاطر سردی این زمان است که بیشتر سکته ها در آن رخ می دهد.
یکی از علل طول عمر علما همین است .آن ها خیلی اهل خوراک نیستند بلکه کم خور و کم مصرف هستند . اما با رعایت آداب ساده ( برای نماز شب بیدار می شوند ، وقتی می خواهند وضو بگیرند استنشاق می کنند و مغز را با آبی که وارد بینی می کنند پاکسازی می کنند و...) طول عمرشان زیاد می شود . مغزشان را گرم نگه می دارند که تا سن صد سالگی می توانند درس خارج بگویند .
پس خواب سحر و بین الطلوعین بد است . مغز و تن را سرد می کند.
از آن طرف خواب قیلوله که قبل از ظهر و بعد از ظهر است ( هر دوی آن هست ؛ یا قبل از ظهر یا بعد از ظهر ) باعث می شود بدن یک مقدار خنک شود ، صفرا کاهش پیدا کند و انرژی بدن افزایش پیدا کند به دلیل کاهش سوخت و ساز .
این که در روایت داریم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : « خداوند متعال روزه دار را در خوابش سیر آب می کند و خوراک می دهد»
به دلیل طبع خواب است .خواب باعث می شود سوخت و ساز بدن مقداری کاهش بیابد و انرژی بدن برگردد . آن چیزی که مورد نیاز بدن و قوام وقوت بدن است برگردد .
البته بحث اوقات خیلی بحث مهمی نیست و فقط باید یک مقدار مواظب باشیم که مثلا شب ها غذای گرم تر بخوریم و دردهای شب را مواظب باشیم .
اهمیت « فصول » و رعایت کردن آدابش بسیار مهم تر از « اوقات » می باشد .
ولی باز شناخت اوقات روز خوب است .
کانال محصولات
@sefareshat09907641229