#داستان شیبه هذلی و...
#تعقیبات نماز ...
امام محمد باقر عليه السلام فرمود: مردي به نام شيبه هذلي نزد پيامبر خدا آمد و عرض كرد: اي پيامبر خدا من پير مردي سالخورده ام و توان به جا آوردن نماز و روزه و حج و جهاد را كه انجام مي دادم از دست داده ام. اي پيامبر خدا مرا سخني آموز كه خداوند مرا به آن پاداش دهد و بر من آسان باشد. پیامبرخدا فرمود: سخنت را ديگر بار بازگو؛پس او سه بار سخنش را تكرار كرد. پيامبر فرمود: هيچ درخت و كلوخي پيرامون تو باقي نماند جز آنكه از سر دلسوزي بر تو گريست، چون نماز صبح را به جا آوردي ده بار بگو:
سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
پاك و منزه است خداى بزرگ و حمد و ستايش او را مىكنم و هيچ قوت و قدرت جز به خداى بزرگ بلند مرتبه نخواهد بود
كه به راستي، خداي گرامي و بزرگ تو را از كوري و ديوانگي و جذام و تهيدستي و ويراني خانه بركنار دارد. پيرمرد عرض كرد: اي پيامبر خدا، اين ذكر براي دنيا بود. براي آخرت چه كنم؟ فرمود: پس از هر نماز مي گويي:
اَللَّهُمَّ اِهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ وَ أَفِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ اُنْشُرْ عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكَاتِكَ
پروردگارا مرا از جانب خود راهنمایی کن ، واز فضل خودت برمن کرامت فرما و رحمتت را بر من بگستران واز برکاتت بر من نازل کن
امام باقر در ادامه فرمود: پيرمرد آن اذكار را بر دست گرفت و رفت، سپس پيامبر فرمود: هان به راستي، اگر او در روز رستاخيز بيايد و اين اذكار را از روي عمد ترك نكرده باشد خداوند هشت در بهشت را بر او گشايد كه از هر كدام كه خواهد به بهشت درآید.
📚ثواب الأعمال، ج۲، ص ۱۵۹