« بدون هماهنگي قبلي خداوند زيارت سرورمان «علي بن موسي الرضا» را به همراه يكي از پيروان ايشان يعني فرمانده سربازان وفادار به امام «سيد علي خامنه اي» رهبر معظم انقلاب اسلامي به ما عطا كرد . لحظه اي كه وقت را احساس نميكني و زمان به آرامي مي گذرد و آرزو مي كني كه كاش يك عمر ادامه داشته باشد. ما در يك هواپيما بين زمين آسمان كنار يكي از خالصترين انسان ها هستيم؛ در دهمين سالگرد شهادت پدرم احساس تعلق خاطر به پدري مجاهد كه وقتي كنار او از جلوي مردم عبور مي كنم احساس افتخار به من دست ميدهد به سراغم آمد. ميترسم كه شما را از دست بدهم و زيباترين احساساتي را كه تنها با عماد تجربه كرده بودم از دست بدهم».
سردار سليماني نيز در واكنش به اين خاطره به ياد ماندي دختر عماد مغنيه براي او نوشت:
« دختر عزيزم فاطمه! اول از همه ما شما و خانواده محترمتان و دوست عزيزم و سامر را خيلي دوست داريم. فاطمه عزيزم اين روش خودت را ترك نكن، اين روش همان مسير اوليا و راه بهشت است و شما را به رضوان مي رساند.
ما اكنون و بعداً نيز به دعاي شما نيازمنديم.
پدرتان قاسم
هواپيما در راه مشهد»
به نام خدا
نامه خواندني دختر «عماد مغنيه» براي حاج قاسم
فاطمه، دختر عماد مغنيه در نامهاي به سردار شهيد سليماني بخشي از عمق محبت و دلسوزي پدرانه حاج قاسم به فرزندان شهدا و مقاومت را به نمايش گذاشت.
سرويس جهان مشرق - سردار سپهبد شهيد «حاج قاسم سليماني» تنها يك فرمانده در ميدان نبرد نبود و قبل از هرچيز پدري دلسوز براي فرزندان مقاومت به ويژه خانوادههاي شهدا در سراسر محور مقاومت بود. در اين ميان رابطه سردار شهيد سليماني با «حاج عماد مغنيه» فرمانده شاخه نظامي حزبالله لبنان همانطور كه بسياري از مقامات حزبالله تاكيد ميكنند يك رابطه استثنائي بوده و پس از شهادت حاج عماد، سردار سليماني اين ارتباط را با خانواده و فرزندان ايشان ادامه داد. در همين راستا در اولين سالگرد شهادت سردار بزرگمان نامهاي از «فاطمه» دختر حاج عماد مغنيه به سردار قاسم سليماني منتشر شده كه بيانگر محبت عميق سردار دلها به فرزندان شهداست.
متن نامه فاطمه مغنيه به اين شرح است:
«حاج قاسم! گفتم كه من بسيار تعجب كردم و شما از من پرسيديد دليل تعجبت چيست؟ عمو جان! دليلش اين است كه شما پدر واقعي من نيستيد و لازم نبود همه مسئوليت هاي پدرانه را در قبال دختر و دو پسري كه فرزند واقعي شما نيستند انجام دهيد. آنچه كه من ديدم و با آن زندگي كردم اين است كه كساني كه با رزمندگان مقاومت زندگي مي كنند مي دانند آنچه كه در اختيار ندارند زمان است. قهرمان ها حتي زمان پدر بودن را نيز ندارند.
من همه جوانيم را در انتظار گذراندم . من هميشه منتظر مي ماندم تا پدرم از جلسه برگردد يا جنگ تمام شود. من همواره آماده و منتظر بودم ؛ چرا كه او هرگز براي من نبود بلكه براي يك امت بود.
اما شما حاج قاسم يك زمان زيبا و مقدس را از جدول زماني خودت مي دزدي و به سمت من مي آيي و آنچه را كه پدرم نتوانست يا فرصت نداشت تا به من آموزش پدر و فرزندي بدهد شما به من داديد. من همه آنچه را كه از عماد نخواستم از شما طلب كردم و هر آنچه را كه نتوانستم به عماد بگويم به شما گفتم؛ درخواست هاي ساده و اغلب كودكانه...
من هر زماني كه انتظار داشتم يا نداشتم شما همواره بوديد. طبيعي است كه شما به عنوان سردار قاسم سليماني و فرمانده مقاومت به خانه عماد مغنيه سربزنيد و احوال ما را بپرسيد، اما طبيعي نيست كه شما هر وقت كه به لبنان مي آييد به خانه ما سر بزنيد . همچنين اصلا انتظار نداريم وقتي كه بيمار مي شويم بياييد و همچنين من انتظار ندارم زماني كه شنيدن صداي شما به ذهنم خطور مي كند با شما تماس بگيرم، گويي كه دوست من هستيد و همه وقت خود را مي توانيد به دوستي با من بگذرانيد و بلافاصله به تماس هاي من پاسخ دهيد و من بدون اينكه كمي منتظر بمانم آنچه كه دوست دارم از شما بشنوم: «سلام عموجان».
امروز نميپرسم شما چگونه توانستيد براي جهاد و پيروزي براي مظلومان در جنگ هايي كه در آنها از ما حمايت مي كرديد وقت پيدا كنيد اما اين را مي پرسم كه چگونه وقت داشتيد هميشه به تماسهاي من پاسخ دهيد و وقت ويژهاي براي من بدزديد و بگوييد سلام حال دختر ما چطور است؛ زماني كه مشتاق بودم سهمي از عسلي كه سالانه خودتان آماده مي كرديد به دست بياورم. شما حتي در صورت لزوم مرا توبيخ و سرزنش ميكنيد و مي گوييد: آيا من پدر تو نيستم؟ اين كاري است كه يك پدر انجام مي دهد.
من مي دانم كه خيلي ها آرزو مي كنند جاي من باشند اما امروز من به شما مي گويم از دست دادن شخصي مانند قاسم سليماني سخت ترين چيزي است كه هر كسي مي تواند تجربه كند مانند جدا شدن روح از بدن. من دختر واقعي او و از گوشت و خون شما نبودم و اين همه درد دارم خداوند به فرياد دل زينب و نرگس و فاطمه ،خانواده دوم من برسد. من براي وفاداري به عشق، محبت، دلسوزي، انسانيت، مردانگي، قهرماني و همه ارزشهاي محمدي كه پدر شما قبلا اثبات كرده چه چيزي ميتوانم به شما بدهم.
من معتقدم كه امثال حاج قاسم خودشان زمان تسليم كردن روحشان را انتخاب مي كنند. من اين را ماه ها قبل از شهادت ايشان گفتم. من به حاج قاسم گفتم احساس مي كنم كه قرار است برود و از او خواستم تا مهلت بيشتري به من بدهد تا بتوانم بيشتر او را نگاه كنم. من هرگز با عبارت «يك سال گذشت» درباره حاج قاسم نتيجه گيري نميكنم، چرا كه شما نه سال داريد و نه زمان! شما مردي خارج از اين بعد زماني هستيد.»
در ۱۶ فوريه ۲۰۱۸ فاطمه مغنيه هنگام سفر به همراه حاج قاسم سليماني به مشهد پس از پايان مراسم دهمين سالگرد شهادت عماد مغنيه در تهران اين يادداشت را نوشت:
هدایت شده از ...
Part01_سه دقیقه در قیامت.mp3
11.09M
هدایت شده از ...
Part02_سه دقیقه در قیامت.mp3
10.89M
هدایت شده از ...
Part03_سه دقیقه در قیامت.mp3
9.92M
هدایت شده از ...
Part04_سه دقیقه در قیامت.mp3
10.02M
هدایت شده از ...
Part05_سه دقیقه در قیامت.mp3
10.15M
هدایت شده از ...
Part06_سه دقیقه در قیامت.mp3
10.39M
هدایت شده از ...
Part07_سه دقیقه در قیامت.mp3
10.95M
پایگاه بسیج اهل بیت (ع) محله مهرورزی 140
پایان
کتاب صوتی سه دقیقه در قیامت 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم واقعا تکان دهنده است ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولیت رهبری از زبان رهبری ...
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت امام علي (ع) در نهج البلاغه:
فلسفه آزمايشها
********************
پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند
مى آزمايد،وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين به تن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت:
«آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد؟ كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند؟ در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند؟ اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند؟» اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت، در حالى كه اگر خداى سبحان اراده مى فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنجها، و معدنهاى جواهرات، و باغات سرسبز را به روى پيامبران مى گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت در مى آورد. امّا اگر اين كار را مى كرد، آزمايش از ميان مى رفت، و پاداش و عذاب بى اثر مى شد، و بشارتها و هشدارهاى الهى بى فايده مى بود، و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمى شد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمى يافتند، و واژه ها، معانى خود را از دست مى داد. در صورتى كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتى كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و ندارى ظاهرى آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان
نمى داشت، و توانايى و عزّتى مى داشتند كه هرگز مغلوب نمى شدند، و سلطنت و حكومتى مى داشتند كه همه چشمها به سوى آنان بود، از راههاى دور بار سفر به سوى آنان مى بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مى آوردند و تظاهر به ايمان مى كردند، از روى ترس يا علاقه اى كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهاى خالص يافت نمى شد، و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مى يافت، و با انگيزه هاى گوناگون به سوى نيكى ها مى شتافتند. امّا خداى سبحان اراده فرمود كه پيروى از پيامبران، و تصديق كتب آسمانى، و فروتنى در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبردارى، با نيّت خالص تنها براى خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايى در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
حلقه صالحین نوجوان شهید سلیمی سرگروه محمد غلامی امشب