[فرستاده شده از قرارگاه ثامن قم]
[ فایل : 3.pdf ]
#ثامن 10
🍀
💠 #سیاست ها و ملاحظات
✅ موضوع: چرایی و چگونگی جلب مشارکت گسترده و آگاهانه
🍃🌻🍃
📛 ویژه سخنرانان و هادیان
#روشنگری
#ثامن
#مشارکت_حداکثری
#ایران_قوی
@samenqom313
🍀
🇮🇷🌸#ثامن10
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت امام علي (ع) در نهج البلاغه:
حكمت269
*****************
روش برخورد با دنيا
(اعتقادى، اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود: مردم در دنيا دو دسته اند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى هراسان، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مى دهد .
و ديگرى آن كه در دنيا براى آخرت كار مى كند، و نعمتهاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مى آورد، پس بهره هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مى گردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مى كند، و حاجتى را از خدا درخواست نمى كند جز آن كه روا مى گردد .
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت امام علي (ع) در نهج البلاغه:
حكمت275
*****************
ضدّ ارزشهاى اخلاقى
(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
طمع به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست/
و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن گلو گيرش شد /
و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود /
و آرزوها چشم بصيرت را كور مى كند/
و آنچه روزى هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد .
نهج البلاغة / ترجمه دشتى، ص: 699
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت امام علي (ع) در نهج البلاغه:
حكمت276
*****************
پرهيز از دورويى ها
(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو، و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى، توجّه مردم را به خود جلب نمايم، و چهره ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو آيم، تا به بندگانت نزديك، و از خشنودى تو دور گردم.
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت امام علي (ع) در نهج البلاغه:
حكمت289
*****************
الگوى كامل انسانيّت
(اخلاقى، اجتماعى، تربيتى)
و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادرى دينى داشتم «1» كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود ، و از شكم بارگى دور بود، پس آنچه را
نمى يافت آرزو نمى كرد، و آنچه را مى يافت زياده روى نداشت. در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى نشاند . به ظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى آمد . تا پيش قاضى نمى رفت دليلى مطرح نمى كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى كرد، تا آن كه عذر او را مى شنيد ، از درد شكوه نمى كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى ، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت ، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب
نمى گرديد.و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود . اگر بر سر دو راهى دو كار قرار
مى گرفت، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديكتر است با آن مخالفت مى كرد ، پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزشهاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزشهاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است .
______________________________
(1) برخى گفتهاند آن شخص ابوذر غفارى يا عثمان بن مظعون بود.