تبلیغات بنی امیه:)
خیلی دلم میخواد بدونم اونموقعا ک رسانه به شکل امروزی نبوده چجوری تبلیغ میکردند.
همینجوری ک توی کوچه پس کوچه ها میگشتن و داد میزدند؟:/
ادامه...🖤
اولین رذالت آشکار ابن سعد در ماجرای حجر بن عدی (ره) رخ داد. جایی که در کنار شمر برخی دیگه بزرگان کوفه علیه حجر شهادت داده و موجب شهادت حجر و یارانش شد.
دومین مورد وقتیه که امام حسین وارد مکه میشه. اون سال ابن سعد امیرالحاج (مسئول برگزاری مراسم حج) بوده و وقتی استقبال مردم از اباعبدالله رو میبینه به یزید نامه نوشته و از خطر استقبال مردم از اباعبدالله میگه.
سومین رذالتش در ماجرای مسلم رخ میده. اولا ابن سعد از جمله افرادیه که به یزید نامه نوشته و میگه اگر میخوای کوفه از دستت خارج نشه نعمان بشیر رو از حکومت برکنار کن چون به شیعیان علی آسون میگیره.
در ماجرای مسلم هم در لحظات پایانی عمر مبارک جناب مسلم، ایشون از ابن سعد میخواد که بیاد جلو و در گوشش ظاهرا میگه به امام حسین بگو به کوفه نیاد. چون خویشاوندی دوری با هم داشتن.
که عمر میره و میگذاره کف دست ابن زیاد. و ببینید چقدر آدم باید بدبخت باشه که ابن زیاد بهش تذکر اخلاقی بده مبنی بر اینکه آدم راز کسی رو فاش نمیکنه!
@ahle_merikh
اینها رو گفتم که بگم اینطور نبوده که عمر سعد ارادتی به ائمه داشته باشه و گزارشهایی که از تقوا و اینهاش ذکر شده احتمال خیلی قوی دروغه.
حالا بریم کربلا.🖤
لحظهای که خبر حرکت امام حسین به سمت کوفه میاد و عبیدالله به کوفه میرسه، عمر اصلا مامور سرکوب شورش دیلمیان در ری (قزوین و همدان و ری و شمیرانات تا احتمالا جاده هراز اونطرفها) مامور شده بوده. با حدود ۴٠٠٠ سرباز بیرون شهر اردو داشته و آماده بوده که بره... که ایکاش میرفت...
اما عبیدالله اون رو میخواد میگه باید سپاهت رو ببری برای مقابله با حرکت امام حسین.
عمر میگه من مامور به ری شدم! از طرفی هم نمیخواست کسی باشه که مقابل اباعبدالله قرار میگیره. اما عبیدالله میگه پس اگر نمیری حکم حکومت ری رو هم. پس بده. اینجا عمر کم میاره.
این یه حدس شخصیه. معتقدم که عمر فکر میکرد میره کربلا امام حسین رو برمیگردونه و به ری میره. یعنی برخلاف شمر لااقل در ابتدای امر دوست نداشته در قتل امام حسین شرکت داشته باشه. البته نه از روی ارادت که از روی ترس.
البته چند جا نقل شده در اشعاری هم در کوفه هم در کربلا میگه که حکومت ری بالاخره نقده و آدم عاقل نقد دنیا رو به نسیهی آخرت نمیده. فوقش اگر مجبور شدم، حسین رو میکشم و بعدش توبه میکنم.
▫️عمر وقتی به کربلا میرسه هنوز قصد داشته که قضیه رو به صلح و سازش بگذرونه. لااقل از اغلب گزارشهای تاریخی اینطور برمیاد.
اما افرادی مثل شمر و خود ابن زیاد تمایلشون به درگیری و قتل بوده و نهایتا نامه به عمر میزنن که به حسین سخت بگیر!
اگر هم نمیتونی فرماندهی رو به شمر واگذار کن.
معتقدم اینجا نقطهی شکست و سقوط عمر سعده.
واگذاری فرماندهی لشکر به معنی واگذاری پادشاهی ری بود و حالا عمر مجبور بود برای از دست ندادن حکومت ری در جنایت در حق امام حسین با حیوانی مثل شمر مسابقه بگذاره.
این میشه که نهایتا کارش به جایی میرسه که دستور میده عصر عاشورا اسب بر بدنهای مطهر شهدای کربلا بتازونن.
▫️البته گزارشهایی هم وجود داره از تلاش امام برای نجات عمر. اول در همون روزهای ابتدایی امام بهش تذکر میده و میگه از گندم ری نمیتونی بخوری که مردک نفهم جواب میده اگر جو هم باشه خوبه.
باز دوباره امام در یک گفت و گوی طولانی (که به اشتباه مذاکره برداشت شده ازش) به عمر میگه خودت رو بدبخت نکن. اینجوری هم دنیات از دست میره هم آخرتت! ولی باز به خرج عمر نمیره که نمیره.
@ahle_merikh
نهایتا جنایت کربلا رخ میده و عمر به کوفه برمیگرده. اینجا طبری نقل کرده که ابن زیاد ازش میخواد اون نامههایی که به عمر داده بود (مبنی بر سختگیری به امام حسین) رو بهش پس بده اما عمر میگه نامهها از بین رفته. از این گزارش به نظر میرسه هر دو نفر میدونستن چه غلطی کردن و میخواستن که اونیکی رو مقصر اصلی نشون بدن نهایتا. حدس میزنم تلاش ابن زیاد برای نگه داشتن ابن سعد در کوفه هم بخشی از تلاشش برای سپر بلا کردن عمر سعد و شمر بوده. یعنی نهایتا این ابن زیاد بوده که با لابی در دربار یزید اجازهی صدور حکم حکومت ری رو برای عمر سعد نمیداده.
@ahle_merikh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به صلاة گریه کنم حسین
به صیام گریه کنم حسین
عجب است این که نمیکشد
در و بام صوم و صلاة نم ...
سلام به همه:)))
به نظرم اومد یک سری نکات رو باید در مورد ماجرای کربلا با هم مرور کنیم.
ما چون عموما مطالعهی عمیق تاریخی نداریم، به سادهسازی دچار میشیم متاسفانه.
طبیعتا واقعهی عاشورا هم از این واقعه مستثنی نیست.
معمولا ما فرض میکنیم که مردم کوفه اول اومدن با مسلم بیعت کردن.
بعد بیعتشون رو با مسلم به هم زدن.
بعدش هم بر اثر تطمیع یا تهدید به سپاه ابنزیاد و عمر سعد پیوستن.
خب این خیلی سادهسازی شده است.
حقیقت اینه که مساله پیچیدهتر از این حرفهاست.
@ahle_merikh
اولا🖤🐾
کوفه یکدست نیست.
کوفه حدود ۶٠ هزار جمعیت جنگجو داشته که لشکر قابل توجهی محسوب میشده.
اما در گزارشهای تاریخی، حداکثر تعداد افرادی که با مسلم بیعت میکنن ٢٠ هزار نفر ذکر شده که نشون میده لزوما شیعه در کوفه دست برتر جمعیتی نداره.
تازه بخشی از این جمعیت هم به تعبیری قلبشون با امام حسین بود و شمشیرشون علیه امام حسین.
مثل زحر بن قیس که آدم ثروتمندی بود و دعوتش از امام حسین ناشی از این بود که میخواست دوباره شاهد تفوق کوفه بر شام باشه.
وقتی هم دید که خب امویان همین کار رو براش میکنن رفت سمت لشکر عمر سعد.
یا مثلا ابوحرب سبیعی همْدانی از اراذل و اوباش کوفه بود و اساسا بینش سیاسی نداشت.
دوستانش اومده بودن کربلا، این هم اومده بود بجنگه.
برای همینه که دعوت مسلم ابن عقیل به قیام، یک دعوت پنهانی بوده.
@ahle_merikh
دومین نکته🖤🐾
در کنار این موضوع، نظام ادارهی اجتماعی و طبقاتی کوفه هم محل مداقه و توقفه.
وارد جزئیات و اینکه عریف و ارباع و... چیه نمیشم.
ولی بخش قابل توجهی از جمعیت کوفه، گوش به فرمان روسای طوایف شهر بود.
ابن زیاد با تطمیع یا تهدید این رؤسا، کنترل بخش خوبی از جمعیت خنثای کوفه رو به دست گرفته بود.
حالا این جدا از اقدامات رعبافکنیه که ابن زیاد برای ترسوندن افراد انجام داد.
یا مثلا خوارزمی جایی ذکر کرده که ابن زیاد یه عده از جنگجویان کوفه رو از کوفه خارج کرد و به سمت مرز شام فرستاد تا در کوفه نیاشن که بخوان شلوغ بکنن یا به یاری امام حسین برن.
در عین حال یه تعداد زیادی رو هم دستگیر و زندانی کردن.
برخی منابع بین ٣ تا ٧ هزار زندانی در کوفه از بین شیعیان امیرالمؤمنین قبل از واقعهی کربلا رو ذکر میکنن.
بسیاری از بزرگان شیعه جزو این زندانیان بودن و در این شرایط اصلا اجازهی روشنگری به شیعه داده نشد.
در همین ماجرای مسلم، ابن یزید کلبی و ابن صخلب اسدی در حال حرکت برای یاری مسلم بودن که به شهادت رسیدن.
مختار و عبدالله ابن حارث برای یاری مسلم حرکت کرده بودن که دستگیر و زندانی شدن.
ابن اثیر اینطور نقل کرده که یکی از سربازان حصین ابن نمیر بهش میگه اینقدر راه رو بر باران مسلم نبند! بذار متفرق بشن!
یعنی اینجور نبوده که کلا همه پشت طرف رو خالی کرده باشن.
اما خب سازمان نظامی عبیدالله در کوفه موفقتر بود و نهایتا مسلم به شهادت رسید.
@ahle_merikh
سوما🖤🐾
ابن زیاد دستور سربازگیری عمومی صادر کرد.
یعنی همه باید به نخیله میرفتن تا از اونجا به کربلا رفته و به سپاه عمر سعد بپیوندن.
بلاذری میگه عبیدالله هر روز ١٠٠٠ نفر رو به سمت کربلا میفرستاد اما از اون جمعیت کمتر از ٣٠٠ نفر به کربلا میرسیدن.
بقیه فرار میکردن که مبادا مجبور به رویارویی با امام حسین بشن.
عبیدالله تمام مسیرهای ورودی و خروجی کوفه رو بسته بود و کنترل میکرد. یک بار حبیبابنمظاهر با تعدادی از مردم بنیاسد برای یاری اباعبدالله حرکت کرد ولی همین نیروها جلوی رسیدنشون به سپاه حضرت رو گرفتن و نهایتا مجبور به عقبنشینی شدن.
خیلی نقل شده از افرادی که از بیراهه سعی کردن خودشون رو به سپاه امام حسین برسونن اما در مسیر گم شدن و به کربلا نرسیدن.
سپاهی از بصره به فرماندهی یزید ابن مسعود (هرچند شاید زیاد نبودن) آمادهی حرکت به سمت کربلا و یاری امام حسین بود اما وقت حرکت خبر شهادت امام حسین بهشون رسید و به کربلا نرسیدن اساسا.
حتی برخی گزارشها هست که میگه بعضیها از طریق فرات با قایق میخواستن به یاری امام حسین برن که باز ابن زیاد مسیر رو بست.
حتی سران سپاه ابن زیاد هم اول نمیخواستن برن.
همین عمر سعد تا جایی که میتونست جاخالی دید ولی وقتی بحث حکومت ری مطرح شد کم آورد.
یا شبث ابن ربعی خودش رو به بیماری زد ولی ابن زیاد فهمید و مجبورش کرد بیاد و نهایتا عاقبتبهشر شد.
تازه اینها آدمهای خوبی هم نبودن ولی باز به عواقب سختگیری (و نه قتل امام حسین) آگاه بودن.
@ahle_merikh
پس این گزاره که آره اینها بیوفا بودن و فلان بودن، یک گزارهی سطحیه به نظر من.
عموم شیعیان، آنچه که میشد و در توان داشتن رو برای یاری امام حسین انجام دادن اما خب یا کافی نبود یا با تاخیر و تعلل همراه بود.
@ahle_merikh
بدنهی فعال سپاه عمر سعد رو سه گروه تشکیل میدادن.🐈⬛️
🐾اول، عثمانیمذهبها که معتقد بودن عثمان مظلوم بوده و فلان.
ابن عوف ازدی، کثیر ابن شهاب، کعب ابن جابر و عمارة ابن عقبه از سران این گروه بودن.
🐾گروه دوم، دشمنان عقیدتی آل علی (ع) بودن. شیبان ابن مخزوم، شبث ابن ربعی، شمر از این دسته بودن.
🐾دستهی سوم مردمی از شام و کوفه بودن که با تطمیع یا تهدید به سپاه پیوسته بودن.
باز هم بخش قایل توجهی از اینها قصد حضور نداشتن اصلا. مخصوصا کوفیان. ولی خب شعور اینکه مثلا شورش کنن یا برن به سپاه امام حسین بپیوندن رو هم نداشتن.
رد پای جدا شدگان از خوارج بعد از نهروان هم دیده میشه.
مثلا جار ابن ابجر، قیس ابن اشعث و یزید ابن حارث از این دسته بودن که بینشون بعضا برای امام حسین نامه هم نوشته بودن.
گزارشهای حضور شامیان در کربلا هم قابل توجهه.
برخی مورخین متل ابن جوزی خیلی تلاش دارن بگن که نه همهی لشکر عمر سعد کوفی و نامه نوشته بودن.
ولی مثلا ابن اعثم کوفی در مقتل حضرت علیاکبر (ع) ذکر میکنه ایشون اونقدر از شامیان کشت که فریاد شامیان به هوا رفت و بعد از این ماجراست که حضرت علیاکبر پیش پدر برمیگرده و از تشنگی شکایت میکنه.
باز در مقتل حضرت قاسم (ع) ذکر شده که اهل شام، قاتل حضرت قاسم رو بعد از اینکه امام حسین دستش رو قطع میکنه از زیر ضربهی شمشیر بیرون میکشن.
در امالی شیخ صدوق هم نقل شده اون جنایات گودال منتسب به اهل شام و لشکر شامیان شده.
مثل سنان و شمر و... .
هرچند اهل کوفه بودن ولی با اهل شام به کربلا رفته بودن.
@ahle_merikh
نتیجه اینکه واقعا فهم واقعهی کربلا و مخصوصا سپاه عمر سعد به این سادگی که فکر میکنیم نیست.
باید مطالعهی عمیقی داشت.
اما تقلیل واقعهی کربلا به "بیوفایی کوفیان" و "حسین را منتظرانش کشتند" و عبارات سطحیای از این قبیل نه درسته و نه دقیق.
@ahle_merikh
امشب درمورد کوفه صحبت کنیم:)
همونجور ک گفتم اطلاعات ما درمورد کوفه زیاد درست نیست
.
.
.
اول یه ذره از تاریخ کوفه بگیم.🐜
کوفه یک شهر کاملا نظامیه. یعنی حتی در اواسط خلافت بنیامیه که کوفه نگین درخشان سرزمینهای اسلامی بود و بازارهای فراوان داشت باز دهها هزار نیروی جنگی آماده داشت. یعنی طرف در ظاهر فروشنده بود و مثلا سفال میفروخت اما در اصل این یک سرباز آمادهی جنگ بود.
قدیم هم که چیزی به نام ارتش ثابت وجود نداشته. سپاهیان عهود قدیم از طریق فرآیند Levy یا سربازگیری عمومی تامین میشدن. در نتیجه کوفه چون تمام مردمش تقریبا سربازان حرفهای به حساب میاومدن اهمیت خیلی زیادی داشته و کسی که کوفه رو کنترل میکردن از قدرت خیلی زیادی برخوردار بوده.
@ahle_merikh
نکته بعدی:🖤
پایتخت حکومت اسلامی همواره مدینه بود. اما در جنگ جمل وقتی که طلحه و زبیر دست به شورش علیه حضرت میزنن حضرت علی سربازانش رو از کوفه میگیره چون هم از نظر لجستیکی کار راحتتر بوده، هم سریعتر به محل نبرد میرسیدن و هم کوفه سربازان آمادهتری داشت.
بعد از جنگ جمل، امیرالمؤمنین خطبهای میخونن در ستایش اهل کوفه و آفرین میگن بهشون که حضرت در فرونشاندن فتنهی جمل یاری کردن و با توجه به گرم کردن معاویه برای فتنهی جدید کوفه تبدیل به مرکز خلافت امیرالمؤمنین میشه تا بتونه با معاویه مقابله کنه.
@ahle_merikh
خلاصهههه که:⛄️
▫️از اینجا دیگه کوفه محل تجمع شیعیان امیرالمؤمنین میشه.
نکتهی مهم در مورد کوفه اینه که "کوفی" همواره در مقابل "شامی" قرار داره. یعنی غیرشیعیان شما وقتی سری به قواعد علم رجال و حدیثشون بزنی میبینی که گفتن اگر راوی شامی بود هرچی گفته درسته. اگر کوفی بود هرچی گفته رو به دیدهی تردید نگاه کنید چون کوفی دروغگو و فلانه.
حالا در چه شرایطی این حرف گفته میشه؟ در شرایطی که اون زمان که در مساجد کوفه شبها جا نبود از هجوم افراد مختلف برای عبادت اما در شام مجالس لهو و لعب و طرب (بیشتر متاثر از روم شرقی) برپا بود :))
@ahle_merikh
▫️حالا ممکنه بگید که خب پس چی شد که کربلا اونجوری شد؟
برای فهم این قضیه باید ببینیم وضعیت جمعیتی کوفه به چه صورته.🤓
قشر اول🦇
طرفداران اهل بیت هستن. جالبه بدونید که بیش از دو سوم شهدای کربلا اهل کوفه هستن.
قشر دوم🦇
مخالفین امیرالمؤمنین بودن مثل عمرو ابن حجاج و عمر ابن سعد و فرزندان اشعث.
یه گروه سومی🦇
هم بودن که خیلی اهمیت دارن و اونها مردم عادی و بیتفاوتن. یعنی آدمهایی که با هر تغییر جهت باد، تغییر میکردن.
یه زمان مسلم اومد دیدن که چند صد نفر بهش پیوستن و فضای عمومی جامعه به سمت مسلمه در نتیجه رفتن اون سمت.
@ahle_merikh
▫️اهمیت گروه سوم کجاست؟🐧
ایستادگی در مقابل سیل جمعیت (ولو ظاهری) خیلی سخته!
یعنی با آزمایش ثابت شده شما اگر ببینی یه گروهی دارن به یه سمتی میدوئن، ناخودآگاه تو هم باهاشون میدویی. گروه سوم وقتی تهدیدات عبیدالله و شمر رو شنیدن جا زدن. موج جمعیت و عُرفی چنان قدرتمند ایجاد شد که حتی ارادتمندان اهلبیت رو هم با خودش برد اغلب.
برای مثال قیام توابین رو در نظر بگیرید شما.
چیزی بین ۴هزار تا ۶هزار نفر گفتن.
ما میگیریم اصلا ۵هزار نفر. خب این ۵هزار نفر آدمهای بدی نبودن. دوستدار اهلبیت بودن. اما موج عُرف جامعه اینها رو با خودش برد. شما فرض کنید همین ۵٠٠٠ نفر کنار مسلم باقی میموندن. طبیعتا نتیجهی واقعهی کربلا متفاوت میشد!
باز در ماجرای قیام مختار همینطور.
@ahle_merikh
▫️حالا جالبه که بخش قابل توجهی از قیامهای تشیع هم از کوفه نشات گرفته.🐞
قیام توابین، قیام مختار، قیام زید ابن علی، قیام ابن طباطبا، قیام علی ابن زید، قیام عیسی ابن جعفر و قیام علی ابن زید تنها بخشی از قیامهای شیعیان از منشا کوفه هستن.
🐌نتیجه اینکه اولا اون گزارهی "حسین را منتظرانش کشتند" از لحاظ تاریخی غلطه.🐌
بزرگترین ایراد منتظران اباعبدالله در کوفه عافیتطلبی، دنیاطلبی و عُرفینگریشون به مقولهی امام حسین و مسلم بود.
ثانیا کوفه تا زمانیکه رونق داشت مرکز توجه و تجمع شیعیان بود. حتی در زمان مامون هم نقل شده که سعی میکردن کاروان امام رضا رو از مسیر کوفه دور نگه دارن که با هجوم شیعیان روبهرو نشن.
پس حواسمون باشه وقتی که از "اهل کوفه" میگیم واقعیات تاریخی زیادی وجود داره که باید بهشون دقت کنیم.
@ahle_merikh