🔴شکایت فرزندان شمخانی از دروغ ایلنا
♦️امروز خبرگزاری ایلنا در خبری اعلام کرده بود که کشتی شرکت ادمیرال مربوط به فرزندان شمخانی توقیف شده است.
♦️یک منبع آگاه در اینباره گفت: باتوجه به کذببودن این اتفاق، فرزندان شمخانی از این رسانه و عوامل این دروغ شکایت کردند.
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دیگه شاهکاره اه ببخشید شاه دزده😜
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
⭕️ برای اولین بار پس از استقلال الجزایر؛ یک زن محجبه در تلویزیون این کشور اخبار گفت
🔸برای اولین بار از زمان استقلال الجزایر، یک زن محجبه در تلویزیون رسمی این کشور به گویندگی اخبار پرداخت.
🔹 این خانم «نجوی جدی» بود که چند روز پیش برای اولین بار پس از نیم قرن ممنوعیت حضور زنان محجبه در تلویزیون رسمی، اخبار گفت.
✍️در حالی که زنان مسلمان در هند و الجزایر و اروپا برای حجابشان می جنگند متاسفانه در کشور ما برخی زنان برای بی حجاب شدن مسابقه گذاشته اند!!!
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
🔴بساط امضاهای طلایی با صدور الکترونیکی مجوزها برچیده می شود
سبحانیان، معاون سیاست گذاری وزارت اقتصاد:
🔹وزارت اقتصاد و دارایی برای صدور مجوزهای کسب و کار مصمم است.
🔹سعی خواهیم کرد که بساط امضاهای طلایی و تشخیص های سلیقه ای را برچینیم.
🔹برای ضمانت اجرایی این طرح جرم انگاری شده و مردم میتوانند در این زمینه شکایت کنند.
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
🛑 تلاش برای سوء قصد به مسجد مقدس جمکران ناکام ماند
🔹حدود ساعت ۴ بامداد امروز یکشنبه یکم اسفند ماه یک تریلر درب ۶ مسجد مقدس جمکران را شکست و وارد محدوده این مسجد مقدس شد
🔹این کِشنده هوو بعد از تخریب این درب و ورود به محوطه، منحرف و متوقف شده است.
🔹راننده تریلر که در خودرو مقداری بنزین نیز به همراه داشت با ورود به موقع خدام و حراست مسجد دستگیر شد
🔹زائران و مجاوران نیز به خارج از صحن صاحب الزمان هدایت شدند و بلافاصله امنیت کامل در این صحن مسجد جمکران برقرار شد
🔹راننده این تریلر هم اکنون در بازداشت پلیس است و بررسی اولیه نشان میدهد در هنگام حادثه دارای حالت طبیعی نبوده است.
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
⭕️ هشتادمین سالگرد صدور فرمان اجرایی ۹۰۶۶ توسط پرزیدنت #روزولت که ۱۲۰،۰۰۰ ژاپنیتبار ساکن امریکا را دستگیر و به اردوگاههای بازداشت اجباری منتقل کردند؛ اکثر بازداشتشدگان شهروند امریکا بودند
#بدون_نقاب
👤 خرمگس
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
فراخوان عمومی
سلام علیکم.باتوجه به حضور بازرسان ومعاونت های ناحیه در روز سه شنبه ۱۲/۳در پایگاه ، کلیه نیروهای اقای پایگاه از ساعت۱۹تا۲۱ در پایگاه حضور داشته باشند. در صورت داشتن لباس با لباس تشریف بیاورید .با تشکر فرماندهی پایگاه هفت تیر
#امام_حسن_عسکری علیه السلام:
💠 لا يَشغَلْكَ رِزقٌ مَضمونٌ عن عَمَلٍ مَفروضٍ
❇️ مبادا [سرگرم شدن به] روزى ضمانت شده، تو را از كار واجبى باز دارد.
📚 ميزان الحكمه جلد۴، صفحه۴۳۰
#حدیث_روز
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
🔆 #پندانه
✍ اعمالت را نسوزان
🔸کارت بانكیام رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد: "موجودى كافى نمیباشد!"
امكان نداشت، خودم میدونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم، در كارتم پول دارم.
🔹از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام اومد: "رمز نامعتبر است."
🔸اين بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته...
🔹در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله فروشنده در سرم صدا میكرد؛ "پول نقد همراهتون هست؟"
🔸خدايا...
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلاً عبادتهايى كه كرديم، دستگيرىها و انفاقهايى كه انجام داديم و ...
🔹نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم:
مگر میشود؟ اين همه اعمالى كه فكر میكرديم نيک هستند و انجام داديم چه شد؟
🔸و جواب بدهند:
اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت!
كنار «بخل»
كنار «حسد»
كنار «ريا»
كنار «بىاعتمادى به خدا»
كنار «دنيادوستى»
🔹نكند از ما بپرسند:
نقد با خودت چه آوردهاى؟ و ما كيسههایمان تهى باشد و دستانمان خالى... .
🔺خدايا!
از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان میشود، به تو پناه میبریم.
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آشنایی حداقلی با این نابغه را از دست ندهید.
حتما ببینید
#ثامن
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir
#توهمات_واهی
در آخرین لحظات، سوار اتوبوس شد و روی اولین صندلی نشست. از کلاسهای ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت که مسیر خلوت بود…
اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد. پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود که فقط میتوانست نیم رخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه میکرد…
به پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع کرد: چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده و اون فک استخونی. سه تیغه هم که کرده حتماً ادکلن خوشبویی هم زده… چقدر عینک آفتابی بهش میآد… یعنی داره به چی فکر می کنه؟ آدم که اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه!!! لابد داره به نامزدش فکر می کنه… آره حتماً همین طوره. مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان (کمی احساس حسادت)…
می دونم پسر یه پولداره… با دوستهاش قرار میزاره که با هم برن شام بیرون.کلی با هم می خندن و از زندگی و جوونیشون لذت می برن؛ میرن کافی شاپ، اسکی، چقدر خوشبخته! یعنی خودش می دونه؟ می دونه که باید قدر زندگیشو بدونه؟!!
دلش برای خودش سوخت. احساس کرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگی به او بدهکار است. احساس بدبختی کرد. کاش پسر زودتر پیاده میشد!!!
ایستگاه بعد که اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد. مشتاقانه نگاهش کرد، قدبلند و خوش تیپ بود…
پسر با گامهای نااستوار به سمت در اتوبوس رفت. مکثی کرد و چیزی را که در دست داشت باز کرد… یک، دو، سه و چهار… لولههای استوانهای باریک به هم پیوستند و یک عصای سفید رنگ را تشکیل دادند…
⭐ از آن به بعد دیگر هرگز عینک آفتابی را با عینک سیاه اشتباه نگرفت و به خاطر چیزهایی که داشت خدا را شکر کرد…
#داستان
#کانال_شهدای_هفتم_تیر
🆔 https://eitaa.com/p_7tir