هدایت شده از سالن مطالعه
💣 اعترافات یک زن از جهاد نکاح
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/106
✒قسمت دوازدهم
سه نفری از در اتاق پریدیم بیرون...
اوه... اوه....چه وضعیتی!!!
یخچال افتاده بود زمین و پاهای یکی از آقاها زیر یخچال مونده بود دو نفر دیگه داشتن تلاش میکردن بکشنش بیرون...
خانم مائده هم مرتب میزد تو سرو صورت خودش می گفت رسول خوبی رسول...
به هر بیچارگی بود یخچال رو از روی پای همون که رسول صداش میزدن برداشتن... داغون شده بود...
فرزانه یه نگاهی به پای رسول کرد یه نگاهی به خانم مائده با شتاب گفت: خوب زنگ بزنید اورژانس و دوید سمت رسول رو کرد به خانم مائده گفت: من دوره کمک های اولیه رو گذروندم جعبه ی کمک های اولیه دارید؟ خانم مائده که کاملا هول کرده بود و پهنای صورت اشک میریخت. رفت جعبه کمک های اولیه بیار ...
فرزانه اومد پای رسول رو بررسی کنه که رسول چنان خودش رو عقب کشید نزدیک بود سرش بخوره به دیوار! در حالی که درد زیادی می کشید و تو خودش می پیچید گفت نیازی نیست دست نزنید الان اورژانس میرسه...
فرزانه یه نگاه عصبانی بهش کرد و بلند شد اومد سمت من... دیدم اوضاع خیلی خرابه و نمی تونیم مصاحبه رو ادامه بدیم به خانم مائده گفتم پس با این وضعیت مصاحبه رو بذاریم برا یه وقته دیگه...
با هق هق گفت: ببخشید من به داداشم گفتم امروز مهمون داریم نمی خواد این یخچال رو ببری تعمیر گاه! گفت: من کاری به مهمونا ندارم با دوستام اومدم یه لحظه می بریمش تموم ... همونطور اشک می ریخت گفت اومد ثواب کنه کباب شد ....
خدا حافظی کردیم و داشتیم بیرون میومدیم اورژانس هم همون موقع رسید...رسول رو گذاشتن رو برانکارد قبل از اینکه سوار ماشین بشه با همون حال خرابش گفت: ببخشید خانمها برنامه ی امروزتون خراب شد ...
سوار ماشین شدیم فرزانه سرش رو گذاشت رو فرمون گفت عجب روزی بود ها... تر کیدیم... گفتم فرزانه :صحنه هایی امروز دیدم که هیچ وقت یادم نمیره !چه زجر روحی توی اتاق کشیدیم...
واقعا چه جوری بعضی ها تونستن تن به جهاد نکاح بدن !!!
فرزانه گفت:آره واقعا خیلی بد بود دفعه ی دیگه توی خونشون قرار مصاحبه نذاریا نصف عمر شدیم... بعد هم ادامه داد پسره رو دیدی عه!عه! یکی نیست بهش بگه تو که اینقد متعصبی جلو خواهرت رو میگرفتی که....
◀️ ادامه دارد ...
قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/108
هدایت شده از 🛍️فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه📉
💠 فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه 💠
📌 عرضهی محصولات خانگی، محلی و سنتی تولید شده توسط شما همسایگان عزیز👌
📌 لازم به ذکر است بخش قابل توجهی از درآمدهای فروشگاه همسایه صرف هزینههای جاری و امور فرهنگی مسجد حضرت زینب(علیهاالسلام) میشود🕌
فلذا شما میتوانید با خرید مایحتاج روزمرهی خود در ادارهی امور این خانهی خدا نیز شریک باشید😇
📌 لیست اجناس موجود در فروشگاه در کانال پین شده است📃
فقط کافیه روی لینک زیر بزنید و از فروشگاه خودتون بازدید کنید📲
🔘 فروشگاه اقتصاد مقاومتی همسایه
🆔 Eitaa.com/hamsaye_shop
هدایت شده از اکبر ابدالی
📍 به نظرتون آقای ظریف در 3 تا صد روزی که از وزارتش مونده چه برنامه هایی داره ؟
1- #تقویت_صادرات ؟
2- #پیمان_پولی دو و چند جانبه و حذف دلار ؟
3- بهبود روابط با کشورهای همسایه؟
4- ... چی ؟
🔻 هیچکدام ، به پا کردن بساط انتخاباتی۱۴۰۰ ، یعنی ملت ایران .. سرکارید ... .
🆔 @mashgh626
هدایت شده از موسسه اندیشه شهید آوینی
🔘 شرکت در تجمعات با احتمال مبتلا شدن به کرونا
#امام_خامنه_ای
☑️ @Sh_Aviny
🛑 روند افزایشی کرونا در قم با فوت ۱۴ بیمار دیگر
📆 ۱۴ مهر
دکتر قدیر رییس دانشگاه علوم پزشکی قم گفت در ۲۴ ساعت گذشته:
🔹پذیرش جدید: ۱۶۵ نفر
🔹️ بستری ۱۰۶ نفر
🔹️ترخیص ۷۹ نفر
🔹جمع بستری۷۸۶ نفر
🔹️وضع وخیم ۱۵۱ نفر
◼فوتی ۱۴ نفر
هدایت شده از اکبر ابدالی
📚 اقتصاد تطبیقی؛ جدیدترین اثر منتشر شده استاد مطهری
📄 چرا کالایی که وارد کردن آن ارزانتر تمام میشود لزوما نباید وارد شود؟
◻️در مسئله #وارد_کردن_کالا از خارج، فرض کنیم که از خارج وارد کردن ارزانتر تمام شود و در داخل گرانتر تولید شود. فرضاً از این جهت صرف کند ولی از یک جهات دیگر صرف نمیکند و آن جنبههای انسانی قضیه است؛ یعنی فقط به دلیل ارزان بودن نباید ملتی را از #هنر_تولید کردن محروم کرد.
◻️ تولید کردن یکی از این جهت مطلوب است که باید این ماده تولید شود چون مورد احتیاج است. دیگر از این نظر مطلوب است که اصلاً باید این ملت مشغول این کار باشد تا هنر تولیدش بالا برود و از زیان بیکار ماندن یا به کارهای پست و حقیر عادت کردن نجات پیدا کند. (اقتصادِ متکی به خود بر همین اساس است.)
◻️ مثلاً اگر ما همواره حساب کنیم که اگر ما فلان چیز را بخواهیم تولید کنیم ارزانترش هست، ما #پول_نفت داریم ارزانترش را از فلان جا میآوریم، آنوقت ملت ما از نظر انسانی چه ملتی از آب درمیآید؟ یک مردمِ بیکارِ متکی به غیرِ مفتخوار. پس اگر از نظر اقتصادی، بالفعل صرف نمیکند، بالقوه صرف میکند در همین که خود ملت وادار به این کار شود و خودش این کالا را تولید کند.
📝 استاد مطهری، اقتصاد تطبیقی، ص 244
#چاپ_اول #مهرماه 99
👈 خرید با تخفیف 20 درصد از انتشارات صدرا قم: 02537731522
ساعت کاری: 8:30 تا 13 , 17 تا 20
🆔 @mashgh626
🔅من ماندم و خاطرات اربعین ...
🌷امسال که توفیق حضور در #اربعین رو نداریم به توصیه بزرگان باید شوقش رو در دلها زنده نگه داریم.
🔹خاطرات اربعینی خودتون رو به آیدی زیر بفرستین تا هر روز با خاطره یکی از اهالی محل در کانال ها و گروهای مسجد دلهامون اربعینی بشن
#پویش_خاطرات_اربعین♥️
@rahpoyan_zeynab
⭕️پویش_کتابخوانی_اربعین
🔹ارائه کتابهای جذاب برای زنده نگهداشتن حرکت جهانی#اربعین ویژه خواهران و برادران
🔹ارائه کتابهای جذاب با عناوین:
موکب آمستردام، موکب رنگی پنگی، پادشاهان پیاده، خادم ارباب کیست؟.. بالهای فرشته (ویژه کودکان)
الی الحبیب، توضیح المسائل کربلا،
روضه اصحاب چیست؟ و ...
📌کلیه کتابها با ۳۰ درصد تخفیف
جهت تهیه کتاب از ۲۷-۱۳ مهرماه همه روزه یکساعت قبل و بعد از اذان ظهر و اذان مغرب
محل توزیع کتاب👇
خواهران: فروشگاه همسایه جنب درب ورودی بانوان
برادران: فروشگاه همسایه جنب درب ورودی برادران
@rahpoyanzeynabi
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
منافق و سالمندان
🖌 حضرت #امام_صادق علیه السلام فرمود: سه کس هستند که کسى جز منافقى که به نفاق شناخته می شود حق آنان را نادیده نمی گیرد: کسى که مویش را در اسلام سپید کرده، و آنکه قرآن را در بردارد، و پیشواى عادل.
🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا يَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفٌ بِالنِّفَاقِ ذُو الشَّيْبَةِ فِی الْإِسْلَامِ وَ حَامِلُ الْقُرْآنِ وَ الْإِمَامُ الْعَادِلُ.
📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 478 روایة: 4
#حدیث #سالمندان
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدمت مادر شهید ابومهدی المهندس در یک موکب عزاداران اربعین...
حال مادر بعد از دیدن تصویر شهید😭
@Bisimchimedia
هدایت شده از سالن مطالعه
💣 اعترافات یک زن از جهاد نکاح
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/107
✒قسمت سیزدهم
گفتم ولش کن فرزانه این حرفها رو. بگو
ببینم از کجا اسپری گاز فلفل آوردی؟
یکدفعه زد پشت دستش گفت وااای اینقد هول کرده بودم یادم رفت برشون دارم بذارمشون تو کیف!!! گفتم جدی داری میگی فرزانه ؟ عه... عه ...چقدر زشت حالا نمیگن این دخترا اسپری گاز فلفل برا چی همراشون بوده ؟
فرزانه چپ چپ یه نگاه بهم انداخت و گفت ببخشیدا یادت رفته زنهای داعشی کمربند انتحاری میساختن و جا به جا میکردن خوب این خانمه هم یکی از همونا! جرات داره یه چیزی راجع به اسپری گاز فلفل بگه والا!!!
گفتم: باشه قبول حالا کجا انداختیش؟
گفت: همون جایی که رفتم پای این آقا رسولشون رو ببینم... اَه... بیا و خوبی کن...
گفتم: در هر صورت چارهای نیست باید بیخیالش بشیم...
فرزانه گفت نمیشه دوباره بریم خونهشون مصاحبه؟!
گفتم: فرزانه نگاه اسپری گاز فلفل که هیچ! اسلحه ژ۳ هم جا میذاشتی! من دیگه تحت هیچ شرایطی پامو تو اون خونه نمیذارم...
فرزانه اخمهاشو کرد تو هم و گفت: نمیدونی چقدر التماس داداشم رو کردم تا برام جور کرد. بفهمه خیلی بد میشه...
گفتم در هر صورت تو که توقع نداری بخاطر یه اسپری فلفل برگردیم تو اون خراب شده !
فرزانه عینکش رو جالبه جا کرد و گفت: باش. بعدشم شروع کرد با خودش غرغر کردن...
گفتم: خانم امجد عزیز غر نزن. فعلا هم نمیخواد چیزی به داداشت بگی تا ببینیم خانم مائده چیزی میگه یا نه....
حالا هم راه بیفت سمت دفتر که الان باید بریم گزارش کار بدیم به جلالی...
رسیدیم دفتر آقای جلالی. توی اتاقش نشسته بود و یه عالمه کاغذ هم جلوش، در زدیم و رفتیم داخل ... با دیدن ما از جاش بلند شد و گفت : چه خبر ؟! مصاحبه خوب بود؟
اتفاقاتی رو که افتاده بود رو گفتم. البته با سانسور استرسی که خودمون کشیدیم.... گفت خوب پس باید یه بار دیگه برید برا مصاحبه. همین فردا خوبه!
گفتم: فردا خوبه ولی بگید ایشون بیان اینجا، ما تو خونهشون معذب بودیم... آقای جلالی گفت معذب! چرا؟ چیزی شده؟ گفتم نه! نه! چیزی نشده ولی اینجوری مسلط تر می تونیم مصاحبه بگیریم ...
گفت باشه پس بذارید هماهنگ کنم باهاشون...
با فرزانه رفتیم تو اتاق و شروع کردیم به بررسی دوران نوجوانی خانم مائده... یک ساعتی گذشت آقای جلالی در زد و اومد داخل اتاق گفت: هماهنگ کردم برای فردا ولی ظاهراً چون پای داداششون آسیب دیده نمی تونن بیان. ناچارا شما باید مجدد برید پیششون...
گفتم آقای جلالی ما نمیریم. صبر میکنیم پای داداششون خوب شد بعد بیان برا مصاحبه!
یه نگاه با جدیت کرد گفت: خانم نمیتونید کار کنید بگید من یه فکر دیگه بکنم...
فرزانه گفت: نه آقای جلالی مشکلی نیست میریم... من یه نگاه با حرص به فرزانه کردم. اونم یه چشمک که آقای جلالی متوجه نشه زد... آقای جلالی یه نگاه به من کرد و گفت: بالاخره چکار میکنید؟؟؟ گفتم: ساعت چند هماهنگ کردید؟ با تایید سرش رو تکون داد و گفت: همون ساعت ده ...
◀️ ادامه دارد ...
قسمت بعدی در:
https://eitaa.com/salonemotalee/121
رسانه اجتماعی مسجد و محله
خدمت مادر شهید ابومهدی المهندس در یک موکب عزاداران اربعین... حال مادر بعد از دیدن تصویر شهید😭 @Bis
پیام یک همسایهی مطلع؛
سلام
اون زن عرب که در کانال اهالی زینبیه گذاشتید، مادر شهید ابو مهندس نیست و به اشتباه گفته میشه مادر ابومهندس.
او یک زن فعال در پشت جبهه مقاومت و اربعین است که در نزد عراقیها مشهور شده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکس العمل یک مادر خدمتگذار زائران اربعین بعد از مشاهده تصویر ابو مهدی المهندس و سردار سلیمانی.
🛑 آمار وضعیت کرونا در قم/ سهشنبه ۱۵مهرماه/ ۱۰ نفر فوتی
رییس دانشگاه علوم پزشکی
🕰 در ۲۴ ساعت گذشته:
🔹۱۶۰ نفر پذیرش
🔹۱۱۸ بستری جدید در بخشها
🔹۱۱۹ ترخیص از کل بیماران
🔹۷۷۵ نفر کل بستریها
🔹۱۴۸ نفر در وضعیت وخیم
⚫️ همچنین در ۲۴ ساعت گذشته ۱۰ نفر کرونا مثبت جان خود را از دست دادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️پیشنهاد حجت الاسلام رسایی به مجلس درباره تصویب طرحی که همیشه عقیم مانده...
@rasaee
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh