eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
402 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
493 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزم: ❓ چرا دشمن در خانه به ما هجوم آورده؟ 🌹 حضرت امیرالمومنین می‌فرماید: "آگاه باشید، من شب و روز، پنهان و آشکارا شما را به مبارزه ی با این جمعیت (معاویه و پیروانش) دعوت کرده ام و گفته ام پیش از آن که با شما بجنگند، با آنان نبرد کنید. 🌹 به خدا سوگند هر ملتی که در درون خانه اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل خواهد شد ولی شما سستی به خرج دادید و دست از یاری برداشتید، تا آن جا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمین شما را تصاحب نمود". 🔹 منابع خبری می‌گویند یک دانشمند هسته‌ای مان به نام ترور شده. فعلاً جای تحلیل نیست ولی فردا ۸ آذرماه سالروز ترور است. 🔹فعلاً جای تحلیل نیست ولی معلوم است وقتی شهیدان علی‌محمدی، شهریاری، احمدی روشن، رضایی نژاد و قشقایی را از ما گرفتند و انتقام نگرفتیم دشمن جری‌تر می‌شود‌. 🔹وقتی که سردار را ناجوانمردانه از ما گرفتند و نگرفتیم دشمن جری‌تر می‌شود! سیلی سخت کافی نبود. 🔻والله تنها راه انتقام سخت است وگرنه ضعف سیاسی دولت روحانی و مذاکره ظریف ما را به قهقهرا می‌برد
✅ با صندوقچه اسرار انرژی اتمی کشور بیشتر آشنا شوید 🔹 ایشان متولد شهر مقدس قم و عضو ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است. او با رابرت اُپنهایمر، کارشناس فیزیک آمریکایی مقایسه می‌شود که در دهه ۴۰ میلادی کار نظارت بر ساخت بمب اتم در آمریکا را برعهده داشت. قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت که در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران تصویب شده نام وی جزو افراد تحریم شده قرار داده است.‎ روزنامه پر تیراژ الاهرام چاپ قاهره در شماره روز سه شنبه 13-4-2010 نوشت، دستگاه های اطلاعاتی غرب وموساد اسرائیل درکمین محسن فخری زاده دانشمند هسته ای ایران و رئیس تشکیلات محرمانه ناظر بر برنامه های هسته ای این کشور هستند.‎ آمریکایی‌ها، وی را صندوقچه اسرار برنامه هسته‌ای ایران قلمداد می‌کنند که همواره در تعیین موضع ایرانی‌ها در مذاکرات، نقشی مخفیانه ولی مؤثر داشته است. بر طبق نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا زمانیکه با فخری‌زاده گفتگوی مستقیم انجام نشود، نمی‌توان در میزان ورود ایران به دانش هسته‌ای، اظهار نظر کرد.
⛔️ چرا شهید ترور شد⁉️
کیهان-۷ آذر.pdf
حجم: 10.61M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات روزنامه کیهان امروز شنبه ۸ آذر ۹۹ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از سالن مطالعه
بر اساس واقعیت قسمت پانزدهم سرش را به نشانه ی تایید تکان داد و گفت: درسته بالاخره باید روحیات من را بشناسه! گفتم: مرضیه حالا پسر خوبی هست؟! بعد خودم جواب دادم این چه سوالیه من می پرسم! خوب اگر پسر بدی بود که تو اصلا انتخابش نمی کردی! لبخند ملیحی زد... گفت: تا اینجا که تحقیق کردیم پسر خوبیه! بقیه اش هم توکل بر خدا... نگاهی کرد به خانواده ی متوفی که داشتند ضجه می زدند و گفت: سمیه اینکه آخرش چه جوری تموم بشه خیلی مهمه! اما آخر این قصه هم بستگی به طول مسیر داره که چه جوری طی کردیم! برام دعا کن که با هر تغییری در زندگیم مسیر درست را پیش برم! احساس می کنم این یه تغییر بزرگه! درست مثل این (با دست اشاره کرد به سمت آمبولانس حمل میت!) ادامه داد با این تفاوت که قبل از رفتن و چنین تغییری خودمان مسیر را مشخص می کنیم! ساکت بودم نمی دونستم چی بگم! شاید یکی از بزرگترین توفیقات زندگی من حضورم اینجا بود هر چند روزهای تلخیست اما به من مثل مرضیه یادآوری می کند اینجا آخر راه نیست شروع یه تغییر که از قبل رقمش زدیم! حال مرضیه یه جور خاص بود! و این حس و حال را به من هم منتقل کرد... از اینکه چنین دوستی داشتم که برای مسیردرست در این دنیا کمک حالمه توی دلم خدا راشکر کردم... مرضیه بلند شد گفت: بهتره همین الان این موضوع را با آقامهدی در میان بگذارم من برم زنگ بزنم! گفتم: پس آقا زاده اسمش مهدی است! لبخندی زد و دوباره شد همان مرضیه قبلی ادامه داد: بلند شو، بلند شو از زیر کار در نرو! بچه ها دست تنها هستن! گفتم: چی شد! بچه ها تا چند دقیقه قبل زیاد بودن یکدفعه کمبود نیرو را احساس کردی! چشمکی زد و با هم راه افتادیم سمت بچه ها... حال بچه ها داخل غسالخانه مثل همیشه بود شبیه یک حسینیه که ذکر از در و دیوارش می بارید... داخل که رفتم با دیدن حال و هوای بچه ها با خودم گفتم کاش موقع رفتن من هم کسی باشد برایم عاشورا بخواند... از حسین بگوید با ذکر یا زهرا راهیم کنند و چه دوست داشتنی هایی! و از این هم دوست داشتنی تر که خود ارباب بیاید به استقبال! و چه حس عجیبی... مثل هر روز کار که تمام می شود راهی خانه می شویم و چقدر رفتن این مسیر هر روز متفاوت تر از روز قبل است! داخل ماشین موقع برگشت نزدیک خانه بودیم که مرضیه کیفش را جابه‌جا و از داخلش کتابی بیرون آورد و داد سمت من! گفت: بیا سمیه جان این هم امانتی! نگاهم به عکس روی جلد کتاب افتاد با حالت سوالی پرسیدم رفیق حاج قاسم! لبخندی زد و گفت: بله رفیق حاج قاسم... ادامه داد: بعد از شهادت شهید سلیمانی خیلی برایم جالب بود چرا گلزار شهدای تهران دفن نشد کنار خیلی از دوستان دیگرش! و اینکه این آقا چه کسی بوده و چه ویژگی هایی داشته که حاج قاسم اینقدر برایش عزیز بود؟! خلاصه اینکه خیلی از سوالهام را این کتاب جواب داد... هنوز داشت صحبت می کرد که رسیدیم جلوی خانه! کتاب به دست پیاده شدم و خداحافظی کردم ماشین حرکت کرد و رفت اما من سر جایم مانده بودم! حسین پسر غلامحسین.... نمی شناختمش و دوست داشتم زودتر شروع کنم به خواندن کتاب تا بدانم این حسین کیست! ادامه دارد... قسمت بعدی:https://eitaa.com/salonemotalee/721
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نخستین مصاحبه همسر شهید فخری زاده پس از شهادت ایشان 🔹نگذارید خون او پایمال شود و راهشان را ادامه دهید. 🔹به رهبرم که عزیزترین کس برای من و آن شهید هستند، تسلیت میگویم و از ایشان تشکر می کنم