eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
378 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن مطالعه
جاسوسان در تهران. ۱. امام خمینی، ۷ دی ۱۳۶۰: ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. ایشان برپادارندگان سلطه‌ی ابرقدرت‌ها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع‌سلاح نمی‌شوند؛ و هم‌اکنون با تمام ورشکستگی‌ها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمی‌دارند. 🔶🔸رویای آمریکایی ، ایدئولوژی انگلیسی 🔹روزهای پایانی دهه ۱۳۷۰، هنگام تب‌وتاب برگزاری هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، سعید حجاریان به ملاقات محرمانه‌ای با سیدمحمد خاتمی رفت. گرچه او همچنان از عوارض ترور نافرجامش در اسفند ۱۳۷۸ رنج می‌برد، با این حال به محض دیدن رییس جمهور با لحنی گزنده و کلماتی بریده بریده گفت: "اصلاحات به سبب «فقدان نیروی اجتماعی» در حال فروپاشی است؛ چون شما از رهبری اصلاحات امتناع کردید و این چنین «جنبش، بی سَر شد» و به زودی «اصلاحات» در ایران خواهد مُرد." (۱) 🔹حجاریان از رئیس کابینه یک درخواست فوری داشت؛ این که خاتمی همزمان «نقش رهبر اپوزیسیون» را نیز بازی کند تا «جنبش نمیرد!» اما، او بی‌درنگ به حجاریان پاسخ داد: «از سرنوشت بنی‌صدر می‌ترسد» و گفت: «من نمی‌خواهم مثل بنی‌صدر شوم. چون بنی‌صدر می‌گفت در دنیا فقط من هستم که هم رئیس جمهورم و هم رئیس اپوزیسیون.» (۲) 🔹پروژه اصلاحات یک «ایدئولوژی انگلیسی» و «رویای آمریکایی» بود که در کمتر از نیم دهه خاکستر شد و حجاریان خبر مرگز آن را به رئیس‌جمهور خاتمی داد، 🔹اسفند ۱۳۷۵ وقتی که جیمز بیسکاتوری و ریوا ریچموند، معاون وزارت امور خارجه آمریکا و دستیار ارشدش مقدمه‌ی گزارش شورای روابط خارجی را پیرامون رابطه‌ی «اسلام با علوم انسانی سکولار» و «ارزیابی پروژه جامعه مدنی در ایران» می‌نوشتند، (۳) گویی خبری درباره‌ی پشتوانه‌ی نازل معرفتی و سرگشتگی‌های سیاسی فعالان این پروژه نداشتند. 🔹آنان آن‌قدر مجذوب مبالغه‌های تحلیل‌گران مثلث سرویس‌های جاسوسی CIA ، MI6 و موساد از قدرت فزاینده‌ی گروهی موسوم به روشنفکران دینی با محوریت عبدالکریم سروش و سیدمحمد خاتمی بودند که با اشتیاقی وصف‌ناپذیر نتیجه گرفتند: "ظهور «طبقه‌ی روشنفکر» در ایران که آموزش‌های مدرن را دیده‌اند و با «علوم غربی» و «سنت‌های اسلامی» تا حدودی آشنا هستند، بخشی از یک حرکت فراگیرتر، جهت متلاشی کردن اقتدار دینی جمهوری اسلامی است… این بحث که «ایدئولوژی دینی» مانع تبعیت از «علم، است و قدرت سیاسی را هم فاسد می‌کند، در واقع شاخصه‌های ساختار حاکم در انقلاب ایران را زیرسوال می‌برد… همچنین این جریان مشروعیت هر نوع حکومت دینی را زیر سؤال می‌برد. (۴) 🔶🔸کیان و نگاه نو: ارباب حلقه‌ها ؟! 🔹پروژه روشنفکران دینی در ایران که دولت آمریکا را به وجد می‌آورد، با انتشار سلسله مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» در ماهنامه کیهان فرهنگی صورت‌بندی شد. انتشار این سلسله مقالات از اردیبهشت ۱۳۶۷ آغاز گشت؛ از قضاء همزمان با فروپاشی اروپای شرقی (۱۹۸۹.م). 🔹عبدالکریم سروش ادعا داشت که می‌خواهد تا فهم نوینی را از اسلام عرضه کند و این امر را در گرو اصلاح دین و تعقیب پروژه پروتستانتیسم اسلامی می‌دانست. او در قبض و بسط معتقد بود در جهان امروز، همه علوم وابسته به یکدیگرند و ما با یک جغرافیای معرفت روبه‌رو هستیم. هر تکانی در این جغرافیا، همه علوم را تکان خواهد داد و علوم دینی مانند فقه از این تحولات مصون نیستند. (۵) به روایت سروش، جغرافیای معرفت در جهان معاصر حاوی معرفت‌شناسی نوینی است که غرب با تکیه بر عقلانیت مدرن آن را عرضه کرده است و دین را باید برپایه آموزه‌های معرفت‌شناختی عصر مدرنیته فهمید؛ (۶) 🔹معرفت شناسی‌ای که برآمده از آراء فیلسوف یهودی سرشناس سِر "کارل پوپر" است و «فهم علمی غرب» را معیار اثبات و ابطال «مسائل» می‌داند. یعنی، آن‌چه که با عقلانیت مدرن غرب سازگار است، «علمی» است و آنچه که با فلسفه مدرنیته نمی‌خواند، «غیرعلمی» است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15006 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14975 ◀️ قسمت دوم جاسوسان در تهران ۲. 🔹بر مبنای آموزه‌های معرفتی مدرنیته (مانند «هرمنوتیک» و «تاویل» و «تفسیر» متون دینی) سروش مدعی بود: "کسی نمی‌تواند به عنوان متکلم یا فقیه، ادعای فهم حقیقتِ شریعت را بکند.(۷) چون شریعت همان «کلام وحی» است و تجربه غرب مدرن در مواجهه با «الهیات مسیحی» نشان داده که دانستن «معنای وحی» برای انسان ممکن نیست. از این رو، کلام وحی (قرآن کریم) را باید شریعت صامت دانست که ثابت و تغییرناپذیر و غیرقابل فهم است، اما هریک از آدمیان می‌توانند «برداشت شخصی» خود را از این شریعت صامت ارائه کنند. بنابراین، معرفت دینی همان برداشت و تلقّی ما از دین است که معرفتی عصری است که با پیشرفت علم و تحول در معارف متحول می‌شود." 🔹این‌چنین، نظریه‌ی عصری شدن دین یا سکولاریسم دینی در ایران بازتولید گشت. (۸) سروش می‌گفت: "عصری شدن دین به معنای هماهنگ شدن فهم دینی با دیگر فهم‌ها، معرفت‌ها و مبانی قرن حاضر است.(۹) دین باید خودش را با جغرافیای معرفتی جهان مدرن سازگار کند و اکنون که جهان ایدئولوژی مدرنیته را در همه شئون پذیرفته است، بنابراین سازگاری اسلام و مدرنیته پروژه‌ای است که باید دنبال شود." 🔹فرجام سیاه این پروژه به دفاع بی‌پرده‌ی روشنفکران دینی از همجنس‌بازی رسید؛ چنان‌که آرش نراقی، عضو انستیتو هوور و از شاگردان برجسته‌ی سروش با نگارش رساله‌ای درباره اقلیت‌های جنسی مدعی شد؛ "همجنس‌گرایی را ناسازگار با اسلام نمی‌یابد" و آن را پدیده‌ای طبیعی و اخلاقی معرفی کرد. (۱۰) 🔹سروش تلاش کرد تا بر مبنای اصول فلسفه علمِ سِر کارل پوپر و سر توماس کوهن یک فلسفه دین جدید بسازد: "کوشیدم که چنگال‌های تحلیل‌های «فلسفه علم» را در تن «معرفت دینی» فرو ببرم و آن را خاضع تحلیل‌های فلسفه علم بکنم و بتوانم تحلیل‌های خود درباره معرفت علمی را درباره معرفت دینی هم به کار ببرم." (۱۱) 🔹پروژه روشنفکری دینی گام به گام، نیمه‌ی پنهان خود را آشکار می‌کرد. سال ۱۳۶۹، وقتی که دیگر انتشار مقالات چهارگانه‌ی قبض و بسط از سروش در ماهنامه کیهان فرهنگی به پایان رسید، زیرساخت‌های پروژه جامعه مدنی نیز در مرکز مطالعات دموکراسی در دانشگاه وست مینستر لندن توسط پرفسور جان کین نظریه‌پرداز MI6 بازتولید گشت و با آغاز دهه ۱۳۷۰ به پروژه اصلی روشنفکران سکولار ایران بدل شد. 🔹فصلنامه ایران‌نامه ارگان مطبوعاتی بنیاد مطالعات ایران به ریاست عالیه‌ی اشرف پهلوی در واشنگتن.دی.سی اجزاء بنیادین پروژه جامعه مدنی ایران را ابتدا از این مرکز انگلیسی اقتباس کرد و تحقق آن را شرط لازم فروپاشی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی دانست. پژوهشگران این بنیاد مانند علی بنوعزیزی اعتقاد داشتند که ساختارهای جامعه مدنی به گسترش سکولاریسم در ایران کمک می‌کند فصلنامه کنکاش نیز به سرعت خط یک مبارزه‌ی ایدئولوژیک در داخل کشور را ترسیم ساخت. (۱۲) 🔹آنان در جستجوی خلق «دو نیروی موازی روشنفکری» به عنوان اهرم‌های پروژه کودتای ایدئولوژیک بودند، چنان‌که کنکاش درباره کارکرد واحد این دو نیرو می‌نویسد: "«اصلاح دین» با توجه به تلاش «دو نیروی موازی» هم صورت پذیر است: متفکرین اصلاح‌طلب دینی با تأثیرپذیری از ارزش‌ها، و فرهنگ جدید، تجدد در دین را در دستور کار خود قرار خواهند داد و روشنفکران غیردینی (سکولار) از فرصت‌های مناسب بهره جسته و دست به تقدس‌زدایی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی خواهند زد." (۱۳) 🔹شش ماه پس از نشر این نظریه، از قضاء ماهنامه‌های نگاه‌نو و کیان در یک فصل روی کیوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفتند: پاییز ۱۳۷۰ و هردو به سرعت تبدیل به پایگاه گسترش علوم انسانی سکولار شدند. هر دو مجله از «یک مشرب سیاسی» و آن هم مشرب فیلسوفان یهودی پیروی می‌کردند. 🔹ماهنامه نگاه‌نو به مثابه‌ی تریبون روشنفکران سکولار سِر آیزایا برلین (فیلسوف یهودی انگلیسی) را به عنوان پدر فکری خود برگزید و به تبلیغ مداوم آن پرداخت. ماهنامه کیان نیز به عنوان ارگان روشنفکران دینی اندیشه‌ی سِر کارل پوپر یهودی را سرلوحه تکاپوهایش قرار داد و برای نهادینه‌سازی آن می‌کوشید، 🔹اما تنها یک «مشرب سیاسی» این دو مجله را به هم گره نمی‌زد، بلکه پشتیبانی مالی هر دو نشریه را نیز «یک تیم اقتصادی» با استفاده از بودجه دولت سازندگی و محوریتِ غلامحسین کرباسچی (شهردار وقت تهران) و محمدتقی بانکی تقبل کرد. 🔹بانکی، صاحب امتیاز نگاه نو، دانش‌آموخته مدیریت در دانشگاه هوستون آمریکا و از رفقای نزدیک بهزاد نبوی و محمدمحسن سازگارا بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15036 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15006 ◀️ قسمت سوم جاسوسان در تهران ۳. 🔹کنکاش درباره کارکرد واحد دو نیرو می‌نویسد: "«اصلاح دین» با توجه به تلاش «دو نیروی موازی» صورت پذیر است: متفکرین اصلاح‌طلب دینی با تأثیرپذیری از ارزش‌ها، و فرهنگ جدید، تجدد در دین را در دستور کار خود قرار خواهند داد و روشنفکران غیردینی (سکولار) از فرصت‌های مناسب بهره جسته و دست به تقدس‌زدایی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی خواهند زد." (۱۳) 🔹شش ماه پس از نشر این نظریه، از قضاء ماهنامه‌های نگاه‌نو و کیان در یک فصل روی کیوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفتند: "پاییز ۱۳۷۰" و هردو به سرعت تبدیل به پایگاه گسترش علوم انسانی سکولار شدند. هر دو مجله از «یک مشرب سیاسی» و آن هم مشرب فیلسوفان یهودی پیروی می‌کردند. 🔹ماهنامه نگاه‌نو؛ به مثابه‌ی تریبون روشنفکران سکولار سِر آیزایا برلین (فیلسوف یهودی انگلیسی) را به عنوان پدر فکری خود برگزید و به تبلیغ مداوم آن پرداخت. ماهنامه کیان؛ به عنوان ارگان روشنفکران دینی اندیشه‌ی سِر کارل پوپر یهودی را سرلوحه تکاپوهایش قرار داد و برای نهادینه‌سازی آن می‌کوشید. 🔹تنها «مشرب سیاسی» این دو مجله را به هم گره نمی‌زد، بلکه پشتیبانی مالی هر دو نشریه را نیز «یک تیم اقتصادی» با استفاده از بودجه دولت سازندگی و محوریتِ غلامحسین کرباسچی (شهردار وقت تهران) و محمدتقی بانکی تقبل کرد. 🔹بانکی، صاحب امتیاز نگاه نو، دانش‌آموخته مدیریت در دانشگاه هوستون آمریکا و از رفقای نزدیک بهزاد نبوی و محمدمحسن سازگارا بود. او در دولت میرحسین موسوی رئیس سازمان برنامه وبودجه و سپس وزیر نیرو شد. آبان ۱۳۶۵ موسسه صراط را به همراه محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش تاسیس کرد. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به مدیرعاملی شرکت ملی فولاد ایران رسید؛ (۱۴) کسی که در یک زمان؛ هم با سکولارهای دوآتشه مانند خشایار دیهیمی می‌نشست، هم عضو ارشد حلقه روشنفکران دینی بود، هم مانند کرباسچی دولتمرد تکنوکرات دولت‌های هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی. 🔹نگاه‌نو و کیان در جستجوی هدف واحدی بودند و هر یک، از نقطه عزیمتی به سوی آن حرکت کردند. نیروی نگاه‌نو متکی به حلقه‌ای بود که علی میرزایی (مدیر مسئول) و خشایار دیهیمی (دبیر شورای نویسندگان) در ۶ شماره نخست آن را ساماندهی کردند. 🔹چهره‌هایی چون: عزت‌الله فولادوند، مصطفی رحیمی، بهاءالدین خرمشاهی، فخرالدین عظیمی، فریبرز رییس‌دانا، عبدالحسین آذرنگ، هرمز همایون‌پور، عبدالله توکل، رضا رضایی، مراد فرهادپور، نادر انتخابی، کریم امامی، گلی امامی، فاطمه ولیانی و… بدنه شورای نویسندگان را تشکیل می‌دادند. به تدریج روشنفکران سکولار مقیم اروپا و آمریکا نیز به جمع آنان پیوستند؛ کسانی مانند: ژانت آفاری (فمینیستِ بهایی و عضو ارشد بنیاد اشرف پهلوی)، بزرگ نادرزاد (معاون وزیر فرهنگ رژیم پهلوی)، حوریا یاوری (پژوهشگر مقیم نیویورک)، رامین جهانبگلو (نویسنده مقیم فرانسه)، محمدرضا نیکفر (فلسفه‌دان لائیک مقیم آلمان)، مهرداد درویش‌پور (جامعه‌شناس لائیک مقیم اروپا). 🔹بدنه‌ی حلقه کیان را نیز ۲ سطح از فعالان سیاسی دربر می‌گرفتند؛ یکی بدنه تئوریک نشریه شامل چهره‌هایی مانند عبدالکریم سروش، محمد مجتهدشبستری، رضا تهرانی، ابراهیم خلیفه‌سلطانی، محمدجواد غلامرضا کاشی، ناصر هادیان، آرش نراقی، سیدمرتضی مردیها، محمدتقی فاضل میبدی؛ و دیگری چهره‌های سابق و لاحق وزارت اطلاعات یا مدیران ارشد دولتی مانند عطاءالله مهاجرانی، سعید حجاریان، محسن آرمین، عباس عبدی، حسین قاضیان، محسن امین‌زاده، مصطفی تاج‌زاده، محسن کدیور، اکبر گنجی، عمادالدین باقی و علیرضا علوی‌تبار بودند. 🔹در این هنگام عبدالکریم سروش و سیدمحمد خاتمی تنها زوجی بودند که گزینه‌های مقبولی برای بازی در نقش جدیدِ سیاستمداران سکولار ارزیابی می‌شدند. اردیبهشت ۱۳۷۰ که خاتمی بر صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه زده بود، در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران به "قیاس شالوده‌های نظام اسلامی با سیستم فلسفی نظام سرمایه‌داری" پرداخت و گفت: "غرب پس از طی پروسه‌ای طبیعی، «خود را با واقعیت محک زده» و «مبانی نظام امروز مبتنی بر آزادی است.» 🔹او نتیجه گرفت دنیای نظر و عمل غرب «دنیایی واقعی است و آزادی محور» که «با طبع بشر سازگار است، اما دنیای اسلام قرن‌ها از صحنه زندگی دور بوده است» و «گرفتار خلاء تئوریک»؛ (۱۵) بنابراین اسلام «پاسخگوی نیازهای بشر» نیست. (۱۶) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15089 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15036 ◀️ قسمت چهارم رابطین خوب آمریکا ۱. 🔹در خرداد ۱۳۷۰، کمتر از یک ماه بعد از سخنرانی خاتمی، شهید سیدمرتضی آوینی با انتشار مقاله‌ی «تجدد و تحجر؟» در ماهنامه سوره به نقد آن پرداخت: "این «آزادی» که وزیر محترم ارشاد آن را معنا کرده‌اند، مطلوب انسان‌های بدوی است و بشر امروز «بدویت» را به مثابه متضادی برای مفهوم «تمدن» می‌شناسد و لذا از این سخنان سخت در حیرت فرو خواهد شد… برخلاف آنچه وزیر محترم ارشاد فرموده‌اند، خلاء مبتلابه ما (مسلمانان) در نظم اجتماعی و روابط بین انسان‌ها، «خلاء تئوریک» نیست. اسلام در مقام نظر هیچ نقصی ندارد و نقص -هر چه هست- از آن‌جاست که تمدن امروز، محصول منقطع از «وحی» است… مشکل امروز ما «غرب‌زدگی» نیست، «عوام‌زدگی» است. (۱۷) 🔹اشتراکات فکری سیدمحمدخاتمی و عبدالکریم سروش به تدریج آنان را نزد اپوزیسیون برانداز خارج از کشور در جایگاه «سیاستمداران تجدیدنظر طلب» قرار داد. مرداد ۱۳۷۱، ماهنامه کار (ارگان سازمان فدائیان خلق) با چاپ سرمقاله بهروز خلیق درباره «نیروهای رفرمیست درون حاکمیت اسلامی» نوشت: "حجت‌الاسلام «محمد خاتمی» وزیر سابق ارشاد که از عناصر «روشن‌بین» جناح اسلامی است، نظرات و دیدگاه‌هایی را نیز از چند سال قبل مطرح نموده است. او معتقد است که اسلام قرن‌ها از صحنه زندگی به دور بوده و در آن مواردی که به نظم اجتماعی و روابط بین انسان‌ها برمی‌گردد، «دچار خلاء» است. لذا «فقه» باید «تحول» پیدا کند تا با نیازهای زمان متناسب شود. یکی از شخصیت‌های دیگری که پرچم «رفرم در شریعت اسلامی» را برداشته است، «عبدالکریم سروش» است. سروش در حقیقت به این امر معترف است که مدیریت فقهی ناتوان از اداره جامعه کنونی و پاسخ‌گویی به نیازهای بشر امروز است. در زمینه ولایت مطلقه و آزادی، نظرات سروش مبتنی بر نفی ولایت و قدرت مطلقه است. حجت‌الاسلام «محمدجواد حجتی کرمانی» نیز در سلسله مقالاتش با عنوان نقش زمان در تطور فقه که در «روزنامه اطلاعات» چاپ می‌شود، در صدد امروزی کردن دین است. (۱۸) 🔹تحولات جدید همراه با دورانی گشت که به روایت نویسنده کتاب انقلاب و روشنفکران «غرب در جستجوی واسطه» از داخل ایران بود. (۱۹) هوشنگ امیراحمدی، رئیس شورای ایرانیان-آمریکائیان نیز در ماهنامه ایران فردا (به مدیریت عزت‌الله سحابی، از رهبران نیروهای ملی-مذهبی) ضمن شرح پروژه جامعه مدنی از عبدالکریم سروش به عنوان «سخنگوی اصلی» جریانی نام برد که «به طور منطقی با هرگونه تفسیر مطلق از دین مخالف است.» (۲۰) به نوشته امیراحمدی؛ "سروش در مسند روشنفکری مدرن بر این باور است «خردگرایی باید جلوی ایدئولوژی را بگیرد و حکومت دینی تنها و تنها در جامعه مدنی میسر است." (۲۱) 🔹سال ۱۳۷۳ مجید تهرانیان، از رابطان برجسته‌ی CIA که دهه‌ی ۱۳۵۰ به همراه منوچهر گنجی، سیدحسین نصر، شجاع‌الدین شفا، شائول بخاش، داریوش مهرجویی و… در کمیته ملی ایران (برای گسترش «پیوندهای ایران و آمریکا» به ریاست همسر ریچارد نیکسون) حضور داشت، با تأیید رویکرد امیراحمدی به «نتایج سیاسی پروژه سروش در ایران» پرداخت. تهرانیان صریحاً گفت: "من فکر می‌کنم اگر طرز تفکر سروش گسترش بیابد، رفته‌رفته مسئله ولایت فقیه مورد تجدیدنظرهای جدیدتری قرار خواهد گرفت و نتایج سیاسی مهمی در پی خواهد داشت." (۲۲) 🔹سال ۱۳۷۴ انتشار مقاله «در جستجوی میانجی» در ماهنامه پَر (چاپ آمریکا) به قلم رامین احمدی رازگشایی کلیدی‌ای به شمار می‌رفت. (۲۳) دیگر تردیدی باقی نماند که پروژه روشنفکری دینی صرفاً یک تکاپوی سیاسی است، نه یک کوشش آکادمیک. 🔹احمدی با شرح «نقش کلیدی حلقه‌های میانجی» در میان روشنفکران یهودی و تأثیر آنان بر پروژه‌ی صلح خاورمیانه، به تاثیرگذاری سیاستمداران میانجی برای تغییر ساختارهای کلان در جمهوری اسلامی می‌پردازد: "شاید کسی که در جستجوی «میانجی» به ساختار هیئت حاکمه جمهوری اسلامی ایران و گروه‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی آن طیف می‌نگرد، حداقل بر روی ۲ گروه تأمل می‌کند: اول، «نهضت آزادی» و گروه بازرگان؛ دوم، «عبدالکریم سروش» و پیروانش در «مجله کیان»." (۲۴) 🔹چند سال بعد یکی از ستون‌نویسان روزنامه عصر آزادگان، بر تحلیل رامین احمدی صحه گذاشت و سروش و کیان را یک «حلقه‌ی اتصال» دانست. محمد قوچانی در مقاله «۱۰۷ نفر» می‌نویسد: "«کیان»، اما فراتر از یک نشریه‌ی تئوریک (که مانند دستگاه تئوری‌پرداز «روشنفکران دینی» عمل می‌کرد) «حلقه‌ی اتصال» جریان‌های متفاوت نسل جدیدی شد که در حال قوام و شکل‌گیری بود." (۲۵) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15131 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15089 ◀️ قسمت پنجم رابطین خوب آمریکا ۲. 🔹محمد قوچانی در مقاله «۱۰۷ نفر» می‌نویسد: "«کیان» اما فراتر از یک نشریه‌ی تئوریک (که مانند دستگاه تئوری‌پرداز «روشنفکران دینی» عمل می‌کرد) «حلقه‌ی اتصال» جریان‌های متفاوت نسل جدیدی شد که در حال قوام و شکل‌گیری بود. (۲۵) 🔹با آغاز هفته‌ی دوم تیرماه ۱۳۷۴ سروش به آلمان رفت تا به سخنرانی‌‌ای درباره «تقابل ارزش‌های غرب با ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران» بپردازد و در نشستی سرّی با مقامات دولتی اروپا حضور یابد. (۲۶) این سفر آبستنِ جنجالی بی‌سابقه بود. خبر سفر سروش در بامداد ۱۳ تیر ۱۳۷۴ از فرودگاه مهرآباد به مقصد فرودگاه فرانکفورت را هیچ نشریه‌ای منعکس نکرد (۲۷) و همه جوانب احتیاطی برای پنهان ماندن آن توسط یک «حلقه‌ی امنیتی» با تجربه رعایت می‌شد؛ اما مدیر مسئول روزنامه کیهان به محض دریافت گزارشی از یک منبع موثق درباره‌ی جلسه سرّی سروش با انجمن سیاست خارجی آلمان در شهر بُن پیگیری‌های خبری خود را آغاز کرد. (۲۸) دریافت یک خبر محرمانه‌ی فوری بر اهمیت سوژه افزود: "آقای هوبل، از اعضاء هیئت مدیره این انجمن گفت که به درخواست آقای دکتر سروش خبرنگاران و افراد غیر در این جمع «حق شرکت» ندارند و تأکید خیلی زیادی کردند که موضوعات مطروحه در این گردهم‌آیی نیز «نباید به هیچ وجه» در مطبوعات انعکاس یابد." (۲۹) 🔹حسین شریعتمداری (مدیر مسئول کیهان) یک قدم جلوتر حرکت می‌کرد و از محتوای سخنرانی سروش زودتر از انتشار متن تحریف‌شده‌اش در مجلات خارجی مانند ماهنامه کار (ارگان سازمان فدائیان خلق) خبر داشت؛ بنابراین وقتی خطر را حس کرد، به تعقیب این سوژه پرداخت که بعدها نیز ناگفته‌های تکان‌دهنده‌ای از آن را در یادداشتی فاش ساخت. سروش در جلسه محرمانه خود با سیاستگذاران وزارت امور خارجه آلمان و اعضاء پیوسته‌ی انجمن سیاست خارجی آلمان گفت: "موضع کنونی طیفی از سیاستمداران کشور در برابر غرب در قیاس با اوایل انقلاب «تعدیل» و تا حدود قابل ملاحظه‌ای «منطقی» شده است." او اظهار داشت: "«سیاست غرب‌گریزی کور مقاطع اولیه انقلاب که در بین روشنفکران ایران به سنت بدل شد، اینک با روی‌آوری به فلسفه غرب، فلسفه مارتین هایدگر و هگل، به مرزکشی آگاهانه بین هویت اسلامی و غرب تبدیل گشته است.»" 🔹سروش در این نشست سرّی مقولانی از قبیل راسیونالیسم، لیبرالیسم، تقدم جان بر عقیده، سعادت دنیوی، شک‌گرایی و سکولاریزم را از ارکان «فرهنگ مدرن» برشمرد و یقین‌گرایی، تقدم عقیده بر جان و میل به سعادت اخروی را از ارکان «اندیشه دینی» معرفی کرد. 🔹در یک بخش مهم از این جلسه‌ی محرمانه، عبدالکریم سروش از تمایل سیاستمداران پُرنفوذ و روشنفکران مؤثر به تز «تجدیدنظرطلبی سکولار» می‌گوید که آن را می‌توان نمونه‌‌ای بارز از آهنگ شتابان پروژه «فروپاشی از درون» در ایران دانست. 🔹پدر معنوی اصلاح‌طلبان در شهر بُن به دولتمردان برجسته‌ی آلمانی مانند هلموت کهل مژده می‌دهد: "مسئله «تجدیدنظر در نهاد حکومت» بین روشنفکران و حتی سیاستمداران پرنفوذ (کارگزاران سازندگی) به بحث و تبادل‌نظری جدّی دامن زده که برای آینده حکومت اسلامی ایران بسیار مهم است. ایجاد دموکراسی در کشور تنها از طریق تمایزگذاری بین «ذات مذهبی شریعت» و «ذات سیاسی حکومت» ممکن است. «درآمیختگی شریعت و سیاست» برای اسلام و حکومت، هر دو زیان‌بخش است."(۳۰) 🔹روزنامه کیهان از ابتدای دهه‌ی ۱۳۷۰ «زنگ خطر» را به صدا درآورده بود و هفته‌نامه کیهان هوایی نیز روز ۲۱ تیرماه و یک هفته پس از سفر محرمانه‌ی سروش به آلمان، گزارشی مفصل از اهداف و انگیزه‌های آن چاپ کرد. (۳۱) طبیعتاً افشای یک جلسه محرمانه که با ترتیبات امنیتی منحصر به فرد برنامه‌ریزی و برگزار شده است، سیستم اطلاعاتی کشور را حساس می‌کرد و سروش را در موقعیت یک «سوژه امنیتی» قرار می‌داد. از این‌رو چند اقدام سلسله‌وار برای سرپوش گذاشتن روی ماجرای «رسوایی امنیتی سروش» انجام شد. 🔹اتفاق اول به فاصله‌ی کوتاهی رخ داد و روز ۳ مرداد ۱۳۷۴ انتشار «نامه‌ی سرگشاده ۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمدار» به رئیس جمهور در حمایت از سروش بستر تازه‌ای را برای تحلیل ابعاد دیگر ماجرا به وجود آورد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15149 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15131 ◀️ قسمت ششم رابطین خوب آمریکا ۳. 🔹نقش چهره‌های برجسته‌ی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تهیه و نشر نامه‌ی سرگشاده ۱۰۷ نفره نقشی برجسته به چشم می‌آمد؛ خصوصاً با حضور بهزاد نبوی، محسن آرمین، مصطفی تاج‌زاده، هاشم آغاجری و مهمتر از آنان کسی که کنار سروش می‌توانست یک حلقه‌ی سیاسی بسازد: سعید حجاریان که روزگاری با سعید امامی (معروف به سعید اسلامی، عنصربرجسته‌ی امنیتی) در وزارت اطلاعات همکاری داشت و با اسم مستعار جهانگیر صالح‌پور در ماهنامه کیان می‌نوشت. 🔹غیر از امضاء مدیران مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری مثل محسن کدیور و عباس عبدی، این نامه امضاء یک سیاستمدار مرموز دولت هاشمی رفسنجانی یعنی محمدتقی بانکی (رئیس شرکت ملی فولاد ایران) را پای خود داشت. فقط یک سال بعد بسیاری از این افراد در ستاد انتخاباتی معروف به «به آفرین» برای حمایت از کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی گردهم آمدند. 🔹امضاءکنندگان نامه‌ی «۱۰۷ نفر» به رئیس جمهور از محدودیت‌های عبدالکریم سروش برای سخنرانی در دانشگاه‌های کشور شکایت کردند و هاشمی رفسنجانی نیز در حاشیه نامه خطاب به سیدمصطفی میرسلیم (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) دستور داد: «بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی سریعاً پیگیری کند.» 🔹فردای انتشار نامه سرگشاده به رئیس جمهور، حسین شریعتمداری با انتشار یادداشتی در کیهان نوشت این نامه برای سرپوش گذاشتن روی رسوایی امنیتی سروش است: "اگر موضوع سخنرانی آقای سروش مباحث «علمی» بوده است، چرا درخواست «جلسه سرّی» و «محرمانه» کرده‌‌اند؟! مگر مطالب علمی را درگوشی و سرّی مطرح می‌کنند؟! 🔹بالاخره بعد از افشای این ماجرا -که هرگز احتمال آن را نمی‌دادند- و بعد از روبه‌روشدن با سوالات فراوانی که درباره این اقدام مشکوک مطرح شده بود، آقایان به فکر چاره افتادند برای آنکه این «ماجرای رسواکننده» را تحت‌الشعاع قرار دهند، با «دستپاچگی» اعلامیه (نامه) فوق‌الذکر را تهیه و پخش کرده‌اند تا به زعم خود «علاج واقعه» را قبل از وقوع کرده باشند!" (۳۲) 🔹سرانجام وزارت امور خارجه آلمان وادار گشت تا با صدور بیانیه‌ای درباره‌ی این جلسه جنجالی توضیح بدهد. بیانیه صریحاً تأیید کرد که سفر عبدالکریم سروش به دعوت رسمی «دولت آلمان» و برای رایزنی مقامات وزارت خارجه این کشور با این شخصیت ایرانی انجام شده است. (۳۳) 🔹بلافاصله اتفاق بعدی افتاد؛ رسانه‌های انگلیسی به نقل از یک مقام امنیتی نوشتند: "برجسته‌ترین روشنفکر دینی ایران در این نشست برای اروپایی‌ها روشن ساخت «آنچه اکنون مورد بحث است، عدم وجود و امکان بروز و بیان عقاید متفاوت نیست؛ بلکه مسئله وجود یک مرجع تقلید به عنوان ولایت فقیه است که در نهایت، حرف اول را می‌زند.»" (۳۴) 🔹پس از این رسوایی امنیتی، سروش مجبور شد تا در برابر افشاگری‌های پیاپی روزنامه کیهان واکنشی از خود نشان بدهد. جوابیه‌اش این‌بار خواندنی و قلمش با استحکام به نظر نمی‌رسید و سخن خود با شریعتمداری را چنین به پایان برد: "خانم «آنه ماری شیمل»، اسلام‌شناس برجسته‌ی آلمانی در جلسه «انجمن سیاست خارجی آلمان» حاضر بودند پس از پایان سخنرانی به من و زبان فارسی گفتند «چشم بد دور!»" (۳۵) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15178 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15149 ◀️ قسمت هفتم رابطین خوب آمریکا ۴. پس از رسوایی پیش‌گفته امنیتی؛ سروش مجبور شد تا در برابر افشاگری‌های پیاپی روزنامه کیهان واکنشی از خود نشان بدهد. جوابیه‌اش این‌بار خواندنی و قلمش با استحکام به نظر نمی‌رسید. سخن خود با شریعتمداری را چنین به پایان برد: "خانم «آنه ماری شیمل»، اسلام‌شناس برجسته‌ی آلمانی در جلسه «انجمن سیاست خارجی آلمان» حاضر بودند؛ پس از پایان سخنرانی به من و زبان فارسی گفتند «چشم بد دور!»" (۳۵) 🔹انتشار «جوابیه دکتر سروش و سخن ما» روز ۱۷ مرداد در روزنامه کیهان را می‌توان از مهم‌ترین مقدمات آغاز یک فصل سیاسی جدید در تاریخ سیاسی معاصر انقلاب اسلامی دانست. 🔹برای نخستین بار یک روزنامه‌ی پرنفوذ در منطقه به افشای پروژه امنیتی مأموری پرداخت که نقش مارتین لوتر اسلام را بازی می‌کرد و به تدریج ایده‌های ترجمه‌ای او به مبنای ایدئولوژیکِ اصلاح‌طلبان بدل می‌گشت. بنابراین جناح سیاسی حامی عبدالکریم سروش با رسوایی نابه‌هنگامی مواجه شدند؛ نه یک رسوایی سیاسی ساده، یک رسوایی سیاسی امنیتی که بلافاصله معنای «جاسوسی آکادمیک» را به ذهن تحلیلگران زبده اطلاعاتی متبادر می‌ساخت. 🔹هفته‌نامه نیمروز (لندن) در همین ایام مصاحبه‌ی مهرزاد بروجردی، تاریخ‌دان سیاسی را با بخش فارسی رادیو آمریکا منتشر کرد. بروجردی که خود با یک واسطه از بازیگران پروژه‌های CIA در حیطه‌ی مدیریت حلقه‌های میانجی و روشنفکری ایران است؛ در اوج خامی کوشید تا مثلاً با یک تیر دو هدف را بزند: ابتدا سروش را از اتهام «جاسوسی برای جمهوری اسلامی» تبرئه کند. سپس به خیال خود تحلیل‌گران سیاسی و مقامات دولتی ایران را «فریب» دهد و از او چهره‌ی یک روشنفکر غیرسیاسی با شخصیتی معتدل – نه برانداز – را بسازد. 🔹این عضو ارشد بنیاد مطالعات ایران (به ریاست اشرف پهلوی) گفت: "به این عنوان که «عبدالکریم سروش» در اوایل انقلاب اسلامی بخشی از «ماشین حکومتی» بوده است، نمی‌شود «مُهر طرد» بر او زد. «اکثریت مردم» به جای آن‌که افکار «متفکرین جامعه» را ببینند، «مُهر طرد» بر آن‌ها که مخالفشان بودند، زدند. این درست نیست که ما بیندیشیم استبداد سیاسی، رکود فکری را هم به دنبال دارد. چنین نیست؛ چون محدودیت‌های فرهنگی جمهوری اسلامی نمی‌تواند جلوی پیشبرد قشر «روشنفکر» را بگیرد. دکتر سروش قصد «براندازی حکومت» را ندارد. او خود را یک «فرد سیاسی» نمی‌داند. او در «معرفت» و «اصلاح دینی» نظرهایی را عنوان کرده است." (۳۶) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15218 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee