هدایت شده از اکبر ابدالی
🚫 ۱۰ نکته مختصر در باب #بازاریابی_شبکهای
#قسمت_اول
1️⃣ این بازاریابی در واقع بر استفاده از #سرمایه_اجتماعی مردم در کف جامعه بنا شده است. لذا زمانی در منطق خودش موفق عمل میکند که بتواند انبوهی از مردم را در استخدام خود در بیاورد. لذا انبوهسازی مخاطبان از اصول اولیه طراحان این نوع از بازاریابی است. کافی است توجه کنید که نزدیک به ۸ میلیون نفر از ایرانیان امروز درگیر این بازاریابی هستند!
2️⃣ منطق این بازاریابی، تسهیل #فروش_انبوه است. زمین بازی بهگونهای طراحی شده است که بازاریابان بتوانند بازارهای محلی و بازارهایی که به راحتی توسط مالها و هایپرها قابل نفوذ نیستند را تسخیر کنند. لذا رقیب اصلی و البته شکست خوردۀ این شبکهها، #کارگاههای_کوچک و نظامات #توزیع_خرد و #محلی و بومی هستند. پیروز میدان نیز اداره کنندگان اصلی بازاریابی شبکه ای هستند.
3️⃣ از آنجایی که این بازاریابی بر فروش انبوه بنا شده است، به ناچار باید کالاهایی را بفروشد که #مصرف_انبوه داشته باشند. این کالاها عموما کالاهای مصرفی و غیردانشبنیانی هستند که به طور عمومی و طبیعی در همۀ مناطق یافت میشوند و پبش از این نیز به مصرف انبوه میرسیدهاند. کالاهایی که پیش از این توسط خانوارها، نظامات تولیدی خرد و کارگاههای کوچک و متوسط در همۀ مناطق جغرافیایی تولید و فروخته میشوند. لذا این بازاریابی، رقیب جدی این مراکز خرد می شود.
👈 نوشته دکتر حمیدرضا مقصودی با اندکی تغییر و تصرف در متن
🆔 @mashgh626
هدایت شده از اکبر ابدالی
🚫 ۱۰ نکته مختصر در باب #بازاریابی_شبکهای
#قسمت_اول
1️⃣ این بازاریابی در واقع بر استفاده از #سرمایه_اجتماعی مردم در کف جامعه بنا شده است. لذا زمانی در منطق خودش موفق عمل میکند که بتواند انبوهی از مردم را در استخدام خود در بیاورد. لذا انبوهسازی مخاطبان از اصول اولیه طراحان این نوع از بازاریابی است. کافی است توجه کنید که نزدیک به ۸ میلیون نفر از ایرانیان امروز درگیر این بازاریابی هستند!
2️⃣ منطق این بازاریابی، تسهیل #فروش_انبوه است. زمین بازی بهگونهای طراحی شده است که بازاریابان بتوانند بازارهای محلی و بازارهایی که به راحتی توسط مالها و هایپرها قابل نفوذ نیستند را تسخیر کنند. لذا رقیب اصلی و البته شکست خوردۀ این شبکهها، #کارگاههای_کوچک و نظامات #توزیع_خرد و #محلی و بومی هستند. پیروز میدان نیز اداره کنندگان اصلی بازاریابی شبکه ای هستند.
3️⃣ از آنجایی که این بازاریابی بر فروش انبوه بنا شده است، به ناچار باید کالاهایی را بفروشد که #مصرف_انبوه داشته باشند. این کالاها عموما کالاهای مصرفی و غیردانشبنیانی هستند که به طور عمومی و طبیعی در همۀ مناطق یافت میشوند و پبش از این نیز به مصرف انبوه میرسیدهاند. کالاهایی که پیش از این توسط خانوارها، نظامات تولیدی خرد و کارگاههای کوچک و متوسط در همۀ مناطق جغرافیایی تولید و فروخته میشوند. لذا این بازاریابی، رقیب جدی این مراکز خرد می شود.
👈 نوشته دکتر حمیدرضا مقصودی با اندکی تغییر و تصرف در متن
🆔 @mashgh626
هدایت شده از سالن مطالعه
#داستان_آب_اصفهان
#قسمت_اول
سال های درازی شهر اصفهان با آب باریکه زاینده رود (که رودخانهای فصلی بوده و بارها سابقهی خشکی داشته) ساخته و پرداخته و با همان آب، دو بار پایتختی ایران را پشت سر نهاده بود.
نه سلجوقیان و نه صفویان هیچ کدام از آب و آبادانی اصفهان گله مند نبودند.
چرخ زمانه، اصفهان را از نصف جهان بودن به زیر کشید و در همه سال های پس از واژگونی صفویه، روزگار خوش پیشین را نداشت تا رسیدیم به دوران معاصر هنگام زمامداری پهلوی دوم.
یکم: سال ۱۳۲۷ خورشیدی، طرح سوراخ کردن کوهی در چهارمحال و بختیاری به منظور آوردن بخش بزرگی از آبی که به صورت طبیعی روانه خوزستان می شد، در مجلس شورای ملی تصویب و در سال ۱۳۳۱ به فرجام رسید.
نامش را نهادند تونل اول کوهرنگ.
به پیگرد این طرح بلند پروازانه، آب بیشتری روانه فلات اصفهان شد و در نتیجه، کار بیشتر، شهرسازی بیشتر، زاد و ولد بیشتر، و جمعیت بیشتری پدید آمد.
صد البته اصفهان برای نخستین بار در همه ادوار تاریخ به یک منبع آب غیرطبیعی در دوردست وابسته شد.
🖋سالن مطالعه محله زینبیه، با کلی کتاب، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_اول
یک ساعت از یک بامداد میگذشت،
کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود.
روی میز شیشهای اتاق پذیرایی؛ "هفتسین" سادهای چیده بودم
برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر چه ایرانی نبود ولی دلم میخواست حداقل به این همه خوشسلیقگیام توجه کند.
باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد،
سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده
باز از این همه سرگرمیاش کلافه شدم
تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم.
با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد
همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سلاحم میکرد
خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :
«هر چی خبر خوندی، بسه!»
به مبل تکیه زد،
هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :
«شماها که آخر حریف نظام ایران نشدید، شاید ما حریف نظام سوریه شدیم!»
لحن محکم عربیاش وقتی در لطافت کلمات فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد
برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم
به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
به صفحه گوشی نگاه کردم،
سایت العربیه باز بود و ردیف اخبار سوریه
دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :
«با این میخوای انقلاب کنی؟»
نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد:
«میخوام با دلستر انقلاب کنم!»
نفهمیدم چه میگوید
سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود
خندید و بیمقدمه پرسید:
«دلستر میخوری؟»
میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد
بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود
به جای جواب، شیطنت کردم:
«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
دستش را از پشت سرش پایین آورد،
از جا بلند شد
همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند:
«مجبوری بخوری!»
اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود
گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه مبارزه بینتیجه، نجوا کردم:
«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت،
دوباره کنارم نشست
نجوایم را به خوبی شنیده بود
شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد:
«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
خیره نگاهش کردم
به خوبی میدانست چه میگوید
با لحنی مهربان دلیل آورد:
«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟»
من بابت همان چند ماه، مدال دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم
صدایم سینه سپر کرد:
«ما با همون کارها خیلی به نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت:
«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و بسیجیها درافتادیم!»
سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد:
«از همه مهمتر! این پسر سوریهای عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!»
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7302
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
?🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾
💠 شاخصهای سبک زندگی اسلامی
🔖#قسمت_اول
✍علی شیرازی، کارشناس مذهبی
✅ سبک زندگی در مکتب اسلام بر سه محور استوار است:
🟢 اصول اعتقادی
🔵 اصول اخلاقی
🔴 احکام عملی و عبادی
✓ در بخش اصول اعتقادی به چند نکته باید توجه کنیم:
🔸خدامحوری
🔹معاد باوری
🔸عدالت محوری
🔹ولایتمداری
#نظامواره_سبک_زندگی_اسلامی
━═━⊰⊰❀🟢❀⊱⊱━═━
#رسانه_اجتماعی_مسجد
حضرت_زینب_سلام_الله_علیها👇
╔═.🌷.═┄┅═✧☫✧═┅┄═╗
🕌https://eitaa.com/ahlolmasjed
╚════════════.🌷.═╝