eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
378 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
افسوس دنیا 🖌 حضرت (ع) می فرمود: عیسى بن مریم (ع) به حواریین گفت: این بنى‏ اسرائیل! بر آنچه از دنیا از دست شما رفت افسوس مخورید، چنانکه اهل دنیا، بر دین از دست داده خود وقتی به اهداف دنیاییشان می رسند افسوس نخورید. 🖌 سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْيَمَ ص لِلْحَوَارِيِّینَ يَا بَنِى إِسْرَائِیلَ لَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ مِنَ الدُّنْيَا كَمَا لَا يَأْسَى أَهْلُ الدُّنْيَا عَلَى مَا فَاتَهُمْ مِنْ دِینِهِمْ إِذَا أَصَابُوا دُنْيَاهُمْ . 📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۲۰۵ روایة: ۲۵ @hadith_daily
شرح و تفسیر نهج‌البلاغه درخدمت حجةالاسلام استاد احمد غلامعلی یک‌شنبه‌ها پس از نماز عشا مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین‌الدین @ahlolmasjed
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت سی و نهم قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/454 فصل سوم بلدچی شانزده ساله (۱۷) سوار تویوتای حبیب شدم. به جایی نرسیده به جاده اهواز خرمشهر رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم، آقای همدانی را دیدم که داشت نیروهای گردان عمار و گردان مسلم را به شکل ادغامی سازماندهی می‌کرد. همان وقت اولین بمباران‌های عراق شروع شد. همه جا از پشت مواضع ما گرفته تا روی کارون و عقبه ها و دور و بر خاکریز زین‌القوس را بمباران می کردند. در این اثنا دو نفر با انگشت مرا به یک راننده آمبولانس نشان دادند. راننده آمبولانس به طرفم آمد و گفت: "برادر! شما از بچه‌های اطلاعات عملیاتی‌؟" کارم تا اینجا به لطف خدا بی‌نقص بود و به رغم اینکه بچه‌های اطلاعات خیلی کاربلدی خودشان را به رخ نمی‌کشیدند، اما اینجا وقتی با عنوان "بچه‌های اطلاعات عملیات" خطابم کردند، خوشم آمد و جواب دادم: "در خدمتم" گفت: "به ما گفته‌اند؛ آن جلو مجروح زیاد است و باید برای تخلیه آنها به عقب، اقدام کنیم. اما راه را بلد نیستیم. شما می‌دانید خط مقدم کجاست؟" باد به غبغب انداختم و گفتم: "بله بلدم" استنباط من این بود که خط مقدم خیلی جلوتر است، چون برای گردان مسلم خط نهایی را شناسایی خاکریز زین‌القوس معرفی کرده بودند و من تا آنجا را بلد بودم، لذا این مسیر را نمی‌شناختم اما جواب "نه" هم ندادم. سوار آمبولانس شدیم . راننده بود و کمک راننده و یک نفر که فکر می‌کردم عراقی است، اما گفت بچه اهواز است و دارد به جلو میرود. همه این بندگان خدا آویزان من بودند و من با همان چشم‌های خسته و شکم گرسنه جلو و عقب و راست و چپ را می‌کاویدم تا با استنباط ذهنی خود آنها را به جلو ببرم. حدود ۷۰۰ متر از محل قبلی دور نشده بودیم که یک نیسان زرد رنگ را دیدم که وسط بیابان در حال سوختن بود. مسیر را ادامه دادیم. چند خودروی تویوتا بود و تعدادی جنازه که دور آن افتاده بود. کمی مشکوک به نظر می‌رسید. راننده پرسید: "درست آمده‌ایم؟ برادر!" گفتم: "بله. برو جلو" جلوتر یک تویوتا به سمت ما می‌آمد. پرشتاب و با سرعت زیاد و چراغ های روشن. نور بالا میزد. کسی از داخل تویوتا دستش را بالا آورده و دستمالی را تکان می داد تا چیزی را به ما بفهماند. همه این علائم به من تفهیم نکرد که دارم این بندگان خدا را اشتباه می‌برم. رفتیم و رسیدیم به ۲۰۰ متری دژی که به دژ اهواز خرمشهر می‌مانست. آنجا متوجه شدم که اشتباه آمده‌ایم. اما خیلی دیر شده بود. فریاد زدم: "برگرد برادر! پشت آن دژ عراقی ها هستند..." راننده که تا آن موقع کمال اعتماد را به من به عنوان بلدچی داشت، جا خورد و عصبانی شد و گفت: "برادر و کوفت! برادر و زهر مار! تو یک علف بچه ما را سرکار گذاشته‌ای... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از اینستای انقلابی
سرقت بزرگ ۲۶ دی ماه،سالروز فرار شاه از ایران 💬 @insta_enghelabi
🌿از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: هر کس هنگام صبح، هفت بار این دعا را بخواند، در آن روز از بلا‌ها محفوظ باشد: 🍃فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَهُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اِنَّ وَلِیِّىَ اللهُ الَّذى نَزَّلَ الْکِتابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصّالِحینَ.فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُـلْ حَسْبِىَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ. 🌸خدا بهترین نگهبان است و او مهربانترین مهربانان است براستى سرپرست من خدایى است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را دوست دارد پس اگر روگرداندند بگو خدا مرا بس است که معبودى جز او نیست بر او توکل کنم که او پروردگار عرش بزرگ است.💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: هر کس هنگام صبح، هفت بار این دعا را بخواند، در آن روز از بلا‌ها محفوظ باشد: 🍃فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَهُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اِنَّ وَلِیِّىَ اللهُ الَّذى نَزَّلَ الْکِتابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصّالِحینَ.فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُـلْ حَسْبِىَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ. 🌸خدا بهترین نگهبان است و او مهربانترین مهربانان است براستى سرپرست من خدایى است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را دوست دارد پس اگر روگرداندند بگو خدا مرا بس است که معبودى جز او نیست بر او توکل کنم که او پروردگار عرش بزرگ است.💫
خطبه ۳۳.mp3
5.44M
شرح و تفسیر خطبه ۳۳ نهج‌البلاغه درخدمت حجةالاسلام استاد احمد غلامعلی یک‌شنبه‌ ۲۶ دی مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین‌الدین -------------- کانال عمومی فرهنگی مسجد حضرت زینب علیهاالسلام @ahlolmasjed
هدایت شده از 🏴روزی یک حدیث🇵🇸
ایمان کامل 🖌 حضرت (ع) فرمود: هر که دلیل دوستی اش فرمان خدا و دلیل دشمنی اش فرمان خدا باشد و براى خدا ببخشد، از کسانیست که ایمانش کامل است. 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِیمَانُهُ . 📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۸۹ روایة: ۱ @hadith_daily
گزارشی از فعالیت مهد و پیش دبستان درهفته ی اخیر 👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴ز کودکی خادم این تبار محترمم🏴🏴 عرض تسلیت عزیزان قرآنی جهت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به محضر حجت ابن الحسن عج 🖤⭐️🖤🏴🏴🖤⭐️🖤🏴🏴🖤⭐️🖤 الهی بحق فاطمة الزهرا اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 الهي به ناله های حضرت زهرا س اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 الهی بحق فاطمة الزهرا اللهم اشفع کل مرضانا 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 ان شاالله همگی ما در پناه مادرمان حضرت زهرا(س) باشیم و با ظهور منتقمش در رکاب آقاجانمان ولی عصر(عج) سربازی کنیم و عاقبتمان ختم به شهادت شود ان شاالله الهی آمین یا رب العالمین مهدو پیش دبستان
ای تاج سر عالم و آدم زهرا از کودکیم دل به تو دادم زهرا 🦋یا فاطمه الزهرا ادرکنی🦋 🕊مراسم عزاداری به مناسبت شهادت دخت ابیها فاطمه زهرا سلام الله علیها🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادای احترام به ساحت مقدس (عج)‌،امام و شهدا🌹🌹 و مراسم به مناسبت دومین سالگرد سردار سلیمانی من سردارسلیمانی را دوست دارم
امیدوارم همگی به حق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حاجت روا باشین و در رأس همه حوائجمان ، ظهور پر خیر و سرور قطب عالم امکان حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا له الفداه باشد . ان شاالله🖤 ساخت تسبیح به مناسبت شهادت بی بی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
توپ بازی باعث بهبود مهارت های حرکتی، هماهنگی چشم، دست، پا و مغز آنها می شود و به همین جهت نقش مهمی جهت پیشرفت مهارت ها، رشد و تکامل کودکان دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | روایتی از دیدار رهبر انقلاب در دوران نوجوانی با شهید سید مجتبی نواب صفوی 🔻او پرشور ، با اخلاص، پر از صدق و صفا، شجاع و صریح بود 🍃@ahlolmasjed🍃
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت چهلم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/456 فصل سوم بلدچی شانزده ساله (۱۸) فرصت بگو مگو نبود. چرا که حق با راننده بود و عراقی‌ها هم آمبولانس غریبه را نزدیک خودشان دیده بودند. اولین رگبار را که گرفتند، راننده دور زد. جوری که چرخ جلوی ماشین رفت توی هوا. حالا پشت ما به عراقی‌ها بود، اما ماشین توی چاله گیر کرده بود... چرخ‌های عقب شروع کردند به درجا چرخیدن. طوری که خاک از پشت تویوتا بالا می آمد. راننده شتابزده دنده را جلو و عقب کرد و ماشین شوکه شد و به ترفند راننده از چاله کند و بالا آمد. حالا رگبار تیربار و آرپی‌جی بود که به سمت ما می‌آمد. راننده گاز ماشین را تا ته گرفت. از میان گرد و خاک پشت ماشین تیرهای سرخ بود که عبور می‌کرد. چندتایی هم زوزه کشان به آمبولانس خورد. سرم را از ترس تیر و تیربار و از خجالت وسط پاهایم بردم. نفر بغل دستی‌ام همین کار را کرد و جلوی خودش مچاله شد. اما راننده با شجاعت و البته عصبانیت ماشین را از معرکه دور کرد. در حالی‌که یک‌ریز به من فحش می‌داد و ناسزا می‌گفت. همین که به مقر رسید، سریع دستی ماشین را کشید و خواست بیاید سراغ من که اسلحه را برداشتم و از در شاگرد پریدم پایین و فرار کردم. پشت سرم می‌آمد و داد می‌زد و می‌گفت: "بایست بینم. باید بگویی؛ فرمانده تو کیست؟" اسم فرمانده آمد ترسم صد برابر شد. اگر او حبیب را می‌دید و چقلیم را می‌کرد و از دسته گلی که به آب داده بودم می‌گفت، حبیب به من بی‌اعتماد می‌شد. پس چاره‌ای نبود جز فرار و پنهان شدن از چشم او تا آبها از آسیاب بیفتد. دویدم. آنقدر که یک سنگر خالی پیدا کردم. قلبم داشت از سینه‌ام بیرون میزد. داخل سنگر کسی نبود. نفهمیدم آنجا کجاست. جایی قایم شدم و یک گونه روی صورتم کشیدم و نفهمیدم از خستگی چطور خوابم برد. حتماً اگر کسی مرا آنجا پیدا می‌کرد به ضرب چوب و چماق هم بیدار نمیشدم. خستگی چند شب نخوابیدن را از تن بیرون کردم و از دست غرولند راننده آمبولانس هم خلاص شدم. آنقدر خوابیدم که نماز مغرب و عشاء و صبح همه قضا شد. صبح که بیدار شدم خودم را میان حجمی از کمپوت‌ها و کنسروهای وطنی دیدم. مشکل کم خوابی را با ۱۲ ساعت حل کرده بودم. می‌ماند مشکل غذا که چهار پنج وعده نخورده بودم. آنجا آنقدر کنسرو و کمپوت بود که ۱۰۰ شکم گرسنه را سیر می‌کرد... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چیزی به اسم نداریم!! 🔺حتی یک مولکول در این عالم بدون اذن خدا جا به جا نمیشود... 🎤 حجت الاسلام 🆘 @Roshangari_ir