✅یک پاورقی بر تحلیل وقایع اخیر در قالب «شبه بحران برآمده از بازنمایی رسانه ای»
🖌حسین مهدیزاده
1️⃣ از 2️⃣
🔆برادر دانشمند، جناب آقای دکتر اولیائی در متنی که در کانالشان منتشر کردند، در توضیح بحران اخیر اجتماعی یکی از تحلیل های رایج را به زبانی روان و در عین حال علمی و دارای صورتبندی کامل ارائه کردهاند که خواندنش خالی از لطف نیست.
🔍در این یادداشت، ایشان بر آن هستند که بازنمایی رسانهای، میتواند بحران تولید کند و امروز در حالی که #ایران_واقعی رو به پیش است، اما #ایران_بازنمایی_شده در قالب رسانه دچار بحران است و این یعنی ما با نوعی #شبه_بحران طرف هستیم به این معنا که مخاطب بشدت درگیر است و اما جامعه بصورت واقعی تهدید نمیشود. 🏳️
در ادامه نیز ایشان به وضعیت رسانههای جدید که همه را به صورت ناخودآگاه به تولیدکننده رسانهای بدل کردهاست اشاره میکنند و این «انسان_رسانه»های بیالتفات را یک عامل جدی میدانند که چون از کارکرد جدید خود، آگاه نشده، لذا نسبت به جایگاهش نیز مسئولیتپذیر نیست.
این متن یکی از شستهرفتهترین بازآراییهایی بود که از این ایده در چند ماه اخیر خواندم. اما چند پاورقی:
1️⃣ آنچه با عنوان «فضای مجازی» به زندگی ما اضافه شدهاست، امروز دیگر با آنچه به عنوان «رسانه» میشناختیم قابل توضیح نیست.
نه اینکه فضای مجازی دیگر یک «ابزار» ارتباط نیست، بلکه سخن ما این است که ماجرا یک پله پیچیدهتر شده و جلوتر رفته: «فضای مجازی به فضای #زندگی_اجتماعی بدل شده است!»
یعنی از #ابزار به #فضا ارتقا یافتهاست! چیزی که اگر به عمق آن توجه کنیم، بسیار معنای شوکهکنندهای را به ذهن متبادر میکند!
ما همهٔ تاریخ برای زندگی تنها یک فضا داشته ایم: «فضای کالبدی»؛ یعنی شهر یا روستا یا زندگی کوچنشین و عشایری همه فضای زندگی ما بودهاند.
هزاران سال است که ما در فضای کالبدی و فیزیکی زندگی میکنیم. زندگی کردن در فضا یعنی چه؟ یعنی همه آنچه را میخواهیم و به آنها تعلق و وابستگی داریم و میدانیم که چطور به آنها دست پیدا کنیم، به شکل #کاربری در فضای فیزیکی زندگیمان جانمایی میکنیم.🚏
وقتی میخواهیم فضای خانه بسازیم، این کاربریها را معمار برایمان در خانه جانمایی میکند. وقتی میخواهیم محله و شهر بسازیم شهرساز این کار را میکند.
جالب است یکی از مکاتب اصلی شهرسازی، شهرسازی #کاربری_محور است. یعنی کاربریهای شهری را در این دانش طبقه_بندی می کنند و به شهرساز میگویند باید در شهر به همه این کاربریها بپردازی و آنها را تأمین کنی.
حالا در آغاز دههٔ سوم قرن بیست و یکم، داریم به چشم خود میبینیم که این ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی سر جمع یک فضای جدید ایجاد کردهاند.
یعنی بعضی از کاربریهای زندگی اکنون در فضای مجازی محقق میشوند. این فضا هم گاهی یک #واقعیت_افزوده به فضای حقیقی است، و گاهی یک واقعیت و فضا به #موازات فضای حقیقی است.
اساسا سخن از انسان سایبورگ و هوش مصنوعی و متاورس و بلاکچین و... عناوینی از این دست میخواهند بگویند که به زودی شما در دو جهان زندگی خواهید کرد؛ به اضافه اینکه خیال پردازی سنگینی برای اینکه «آیا میشود بعضی از آدمها کلا در فضای مجازی زندگی کنند و بدن حقیقیشان را رها کنند» یک دهه است که شروع شده!
2️⃣یک خصلتی در فضای مجازی هست که در شناخت وقایع اخیر میتواند مؤثر باشد: «جهان شبکهای!» وقتی می خواهند جامعه #شبکهای را برای ما علوم انسانی خواندهها توضیح دهند، میگویند: «جامعه مرکززداییشده» که یعنی جامعهای که قدرتهای مرکزی، قدرت خود را به جامعه واگذار میکنند و قدرت، اجتماعیتر و مردمیتر میشود.
الان خیلی از مسائل هستند که اینطور شدهاند:
مثلا همین شبکه های اجتماعی، ابزار رسانه را #مرکز_زدایی کردهاند. همه #انسان_رسانه شده اند.
یا بلاکچین پول را #مرکز_زدایی کردهاست، یعنی قدرت خلق پول از بانکهای مرکزی که در اختیار دولتها و #ابرسرمایهداران است، به استخراجکنندههای درون شبکه واگذار شده.
یا پلتفرمها، #تنظیم_بازار را از دولتها گرفتهاند و به فعالان کسب و کار در بازار سپردهاند. مثل #اسنپ که نه ماشین کرایه میدهد و نه کرایه میکند، بلکه تنظیم بازار ماشین کرایهای را انجام میدهد و صدها برنامهٔ کاربردی دیگر که چنین کارهایی را انجام میدهند.
@social_theory
@ahmad_olyaei