#خاطره_داداشاحمد:))
احمد خیلی دوست داشت ازدواج کند😁 و اعتقاد داشت که مادرش باید دختر مناسبی برایش انتخاب کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت😌
دین، مذهب،حیا و غیرت به او اجازه نمی داد که برای ازدواج با دختری رابطه داشته باشد.😍
یک روز به او گفتم:
صبر داشته باش راه طولانی است ،
اما احمد جواب داد:
ازدواج برای جلب رضایت خدا و شادی دل امام زمان (عج الله) است.
احمد منتظر،سرباز و یار امام مهدی روحی فداک بود.
او می گفت: من می خواهم ذریه ی صالحی از من به جا بماند و خانواده و فامیل و همسایه ام به واسطه ی دیدن آن ها به یاد من بیفتند!❤️
[به روایت از دوست شهید]
#خاطره_داداشاحمد:))
احمد خیلی دوست داشت ازدواج کند😁 و اعتقاد داشت که مادرش باید دختر مناسبی برایش انتخاب کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت😌
دین، مذهب،حیا و غیرت به او اجازه نمی داد که برای ازدواج با دختری رابطه داشته باشد.😍
یک روز به او گفتم:
صبر داشته باش راه طولانی است ،
اما احمد جواب داد:
ازدواج برای جلب رضایت خدا و شادی دل امام زمان (عج الله) است.
احمد منتظر،سرباز و یار امام مهدی روحی فداک بود.
او می گفت: من می خواهم ذریه ی صالحی از من به جا بماند و خانواده و فامیل و همسایه ام به واسطه ی دیدن آن ها به یاد من بیفتند!❤️
[به روایت از دوست شهید]
#خاطره_داداشاحمد🦋
احمد همیشه لبخند روی لبهایش بود😊مثل نور همیشگی بود.✨
همیشه کار و اوقات فراغتش را از هم جدا میکرد🌚
و پس از اتمام کار از اولین لحظه ای که به خانه می آمد برای خبرگرفتن از ما و یا هماهنگی برای سرگرمی و دورهمی های دوستانه مان به ما زنگ میزد🌻