eitaa logo
حجـــت الاسلام احــمـــدنــــژاد
131 دنبال‌کننده
843 عکس
43 ویدیو
18 فایل
📚کانال رسمی نشر آثار استاد احمدنژاد📚 🔸اعــــــلام مـراسمات 🔸مـــــــتن سخنـــــرانی 🔸صـــــــــوت برنامــــــــه 🔸مـــــــــــبـــــــــــاحـــــــــــــث 🔸احـــــــــــــــــــــــادیــــــــــث 🔸پــــــــــیــــام‌مـــــعــــــنوی 🔸و...
مشاهده در ایتا
دانلود
حجـــت الاسلام احــمـــدنــــژاد
🍃 🍃 📖 اهل اصفهان بود همش «قرآن» مےخواند وڪارهاے مارو انجام مےداد می گفت بچہ ها شما بخوابید من پست میدم تا شما راحت باشید! 🌄 تا صبح پست مےداد بعد صبحانہ رو آماده مےڪرد برا بچہ ها خیلے زحمت مےڪشید رفیقاش مےگفتند آقا مجیر سرهنگہ ها! 📸 ما باور نمےڪردیم وقتے شهید شد عڪساشو ڪه با لباس بوددیدیم باورمان شد! خیلے مردبود مردانہ جنگید و با عزت شهید شد. 🌷مدافع حرم سردار شهيد عبدالرضا مجیری 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
حجـــت الاسلام احــمـــدنــــژاد
⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ 🌷 شهید عطایی درباره همراهےاش با شهید صدرزاده می گوید: 🎙 با شروع درگیری های سوریه تصمیم گرفتم برای دفاع از حرم عمه سادات به سوریه بروم. راه های مختلف را بررسی کردم تا از طریق یکی از دوستان با فاطمیون آشنا شدم و با مدارک جعلی به سوریه رفتم و در انجا عضو گردان عمار به فرماندهی سید ابراهیم شدم. 🌷 در کنار سید ابراهیم در عملیات های مختلفی در سوریه از جمله در ✓تل قرین، ✓تدمر و ✓جنوب حلب شرکت کردم و مدتی هم جانشین گردان عمار بودم و بعد از شهادت سید ابراهیم مدتی فرمانده گردان عمار بودم. 🌷 رشادت های ابوعلی در درگیری های ✓تل قرین، ✓تدمر، ✓دیرالعدس، ✓بصرالحریر، ✓القراصی و ✓خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. 🌷 در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. 🌷 شهید مرتضی عطایی (ابوعلی) 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
حجـــت الاسلام احــمـــدنــــژاد
⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ ✌🏻از پیروزی انقلاب یک ماه گذشت. 👖👔 چهره و قامت ابراهیم بسیار جذاب‌تر شده بود. هر روز در حالی که کت و شلوار زیبایی می‌پوشید به محل کار می‌آمد. محل کار او در شمال تهران بود. ☀ یک روز متوجه شدم خیلی گرفته و ناراحت است! کمتر حرف می‌زد، تو حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: ⁉ داش ابرام چیزی شده 🌷گفت: نه، چیز مهمی نیست، اما مشخص بود که مشکلی پیش آمده! ☝🏻گفتم: اگه چیزی هست بگو، شاید بتونم کمکت کنم. ⏳کمی سکوت کرد: به آرامی گفت: 💅🏻 «چند روزه که دختری بی حجاب، توی این محله به من گیر داده! گفته تا تو رو به دست نیارم ولت نمی‌کنم!» 💭 رفتم تو فکر، بعد یکدفعه خندیدم! ‼ابراهیم با تعجب سرش را بلند کرد و پرسید: خنده داره؟ ☝🏻گفتم: داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده؟! 👁 بعد نگاهی به قد و بالای ابراهیم کردم و گفتم: با این تیپ و قیافه که تو داری، این اتفاق خیلی عجیب نیست!! ⁉ گفت: یعنی چی؟ یعنی به خاطر تیپ و قیافه ام این حرف رو زده؟! 👌🏻لبخندی زدم و گفتم: شک نکن! ☀ روز بعد ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت. با مو‌های تراشیده آمده بود محل کار، بدون کت و شلوار! فردای آن روز با پیراهن بلند به محل کار آمد! با چهر‌های ژولیده تر، حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود!!! 🗓 ابراهیم این کار را مدتی ادامه داد. بالاخره از آن وسوسه شیطانی رها شد. 🌷 شهید ابراهیم هادی. 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌹 #سـیـره_شـہـداء 🏴 سه روز پيش براى ارباب زنجير مي زد، دیروز به اربابش پيوست. 🌷 شب عاشورا شهادت نامه عُشّاق امضا شد... ⚜ اللهُمَّ ارزُقنا شَهادَة فِی سَبِیلِك 🌷 شهید حسین ولایتی 🕯 شهدای اهواز 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ 🏴مُحَرَم عاشق مجالس مذهبی بود. دهه اول محرم هر شب در هیئت بودند حتی یک هیئت به نام فاطمیون به نام خودش ثبت کرده بود. و پنجشنبه ها هر هفته در هیئت خودشان مراسم داشتند. 🚌 سالی چند بار مشهد را حتماً می رفتیم. از وقتی که وارد مشهدالرضا می‌شدیم تا برگردیم گریه می کردند و سلام با آقا می دادند. 🇮🇷 در محرم عشق و علاقه به رهبری موج میزد و  پیرو رهبری بود. همه صحبت‌های ایشان را دنبال می‌کردند. 🕌 حتی یکی از اهدافش برای دفاع از حرمین صحبت‌های حضرت آقا بود. 💚 به نظر من که این عشق و علاقه دو طرفه بوده و این برداشت را از این جمله رهبر معظم انقلاب دارم، که فرمودند: 🎙شهدای مدافع حرم هم ✓مجاهد هستند و هم ✓مهاجر. 🌷 و این ارجحیت را به شهدای حرمین دادند که نشان از عشق دو طرفه رهبر انقلاب به شهدا و شهدا به رهبر معظم انقلاب است. 🎯 وقتی حضرت آقا جمله‌ای می‌گفتند برای محرم هدف بود و حجت را تمام می‌کرد. چه در عرصه داخلی و چه در عرصه‌های خارجی. ⏳یکی از بهترین و شیرین‌ترین لحظات طول عمر محرم این لحظاتی بود که می گفت: 🎙در یکی از ملاقات‌هایی که با حضرت آقا داشتم و در صف‌های جلو بودم من به ایشان احترام گذاشتم و ایشان برای من دست تکان دادند. همیشه این لحظات تا آخرین روزهای زندگی جلوی چشمشان بود. 📖 عاشق قرآن خواندن بود همه کارهایش را با قرآن خواندن شروع می‌کرد. 📻 فاطمه که به دنیا آمد نوار قران را بلای سرش روشن می‌کرد و می‌گفت: دوست دارم دخترم وقتی بزرگ شد قرآن را هم خوب بخواند و هم خوب یاد بگیرد و به خوبی هم در زندگی اش به کار ببندد.  🌷 ، مُحـرم ترک. 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ ✋🏻سید علی گفت: چی شد این طرفا اومدی؟! 🕌 او هم با صداقتی که داشت گفت:‌ داشتم از جلوی مسجد رد می‌شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما را دیدم. 👤سید علی خندید و گفت: 💌 پس شهدا تو رو دعوت کردن. بعد با هم شروع کردیم به جمع‌آوری وسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما با تعجب به آن نگاه می‌کرد. 👤سید علی گفت:‌ اگه دوست داری بگذار روی سرت... ⛑ او هم کلاه را گذاشت روی سرش و گفت: به من میاد؟! 👤 سید علی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: 👌دیگه تموم شد شهدا برای همیشه سرت کلاه گذاشتند...!! 👥👤همه خندیدیم. 👌اما واقعیت همان بود که سید گفت: 🌷این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند. 🌭 پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بود که سید علی مصطفوی او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه‌های مسجد شد. 🌷 شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
💐 #سـیـره_شـہـداء💐 📢 کلید دار سیستم صوتی دبیرستان بود. 🎤 تا چشم مسئولین را دور میدید با همدستی بقیه دوستانش وارد نمازخانه میشد و با روشن کردن سیستم صوتی، مداحی می‌خواندند و سینه زنی می‌کردند. 📹 ادای مداحان معروف را در می آوردند و حتی از شیطنت مثبت شان فیلم یادگاری هم می‌گرفتند. 🎙نقل از دوست شهید. 🌷شهید مدافع حرم، محمد رضا دهقان امیری 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌷 #سـیـره_شـہـداء ⛰ جمعه به جمعه با دوستاش می رفت کوهنوردی یه بار نشد که دست خالی برگرده. 🌸 همیشه برام گلهای وحشی زیبا یا بوته های طلایی می‌آورد. 👌معلوم بود از میون صدتا شاخه و بوته به زحمت چیده. 🚪بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع کنم. 🎍دیدم گوشه اتاقش یه بوته خار طلایی گذاشته بود که تازه بود. جریانش رو پرسیدم. 👥 گفتند: از ارتفاعات لولان عراق آورده بود. 🎍شک نداشتم که برای من آورده بود! 🎙راوی همسر شهید 🌷شهید حسن آبشناسان 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌷 #سـیـره_شـہـداء 🗓 هر پنجشنبه عصر زیارت شهدای بهشت زهرا (س) را فراموش نمی‌کرد! 🍮 هر هفته خیراتی می‌خرید و اکثراً سر مزار شهید کامران پخش می‌کرد. 💧به زیارت قبور شهدای مدافع حرم می‌رفت و آرام آرام اشک می‌ریخت... دوستانش می‌گفتند آب می‌شود وقتی می‌بیند رفقا رفته اند و خودش مانده... ⏳چند لحظه که از او غافل می‌شدیم می‌دیدیم گوشه ای آرام آرام راه می‌رود و به پهنای صورت اشک می‌ریزد... 👌با هر کدام از شهدا سخنی برای گفتن داشت. 🌷 #شهید_مدافع_حرم_حسین‌_معز_غلامی 🔅بسی گفتیم و گفتند از شهیدان 🔅شهیدان را شهیدان می‌شناسند 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌷 #سـیـره_شـہـداء ⚰ در سال ٧٣ تعدادي از #شهدای_گمنام را به معراج شهدا آوردند. 🌌 در همان شب يکی از کارکنان در خواب مي بيند که فردي به او مي گويد: من يکي از شهداي گمنامي هستم که امشب آورده اند. 🗓 سالهاست که خانواده ام خبری از من ندارند شما زحمت بکش و برو مدارک مرا که شامل پلاک، کارت و چشم مصنوعی من است و در داخل کيسه ای گلی به همراه پيکرم مي باشد بردار و بگو که مشخصات مرا ثبت کنند. 🛌 بعد از اين که اين برادر خوابش را بازگو مي کند، کسي باور نمي کند اما با ديدن مجدد اين خواب و با اصرار او، پيکرهاي شهدا بررسی مي شوند و در کنار يکي از اجساد، کيسه ای پيدا مي گردد که چيزهايي که شهيد گفته بود درون آن بود. 👁 بعد از شناسايي جسد معلوم شد که ايشان در سال ۶۵ مفقودالاثر شده بوده و در سال ۶١ هم يکي از چشم هايش را از دست داده بود. 🔰 به ما بپیوندید... 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌷 #سـیـره_شـہـداء🌷 ✍ او بعد از تکمیل وصیتنامه راهی مقرّ نیروهای مردمی شد. آن قدر عجله داشت که سجاده‌اش در اتاقش همین طور باز ماند! 🚙 بعد هم با دوستانش عازم سامرا گردید. آن‌ها در عملیات پاکسازی مناطق اطراف سامرا و دیگر مناطق حضور فعال داشتند. 🇮🇷 نیروهای مردمی در چند عملیات قبلی با کمک مشاوران ایرانی توانسته بودند مناطق مهمی نظیر جرف الصخر را از دست داعش پاکسازی کنند. 🌷 #شهید_مدافع_حرم_محمد_هادی_ذوالفقاری 💠 @ahmadnezhaad_channel_110
🌷 #سـیـره_شـہـداء 💐حجت عاشق شهادت بود، ۵ سال قبل از شهادتش اتاقش را با عنوان «حجره شهید حجت رحیمی» مزین نمود و با شهدا انس عجیبی داشت! 🚪 قبل از شهادتش هر کس وارد اتاقش می شد بوی شهید و شهادت به مشامش می‌خورد! 👌و براین اساس بود که تقدیر الهی بر این شد تا حجت خوبی ها در اسفند ماه ١٣٩٠ در خرمشهر شهر خونین و در نزدیک ترین نقطه به مرقد اربابش حسین شهد شهادت را در جریان جنگ نرم و در حین ماموریت در ستاد #راهیان_نور کشور بنوشد. 🕊 و اینچنین است که راه شهادت هنوز برای برخی خواص باز است... 📜وصیت شهید حجت الله: 🌹خدایا! مرا به صراط شهدا و صراط امام ثابت بدار تا شرمنده آنها نشوم و با روی سفید به دیدارشان بیایم.  🌷 #شهید_حجت_الله_رحیمی 💠 @ahmadnezhaad_channel_110