eitaa logo
حجـــت الاسلام احــمـــدنــــژاد
131 دنبال‌کننده
843 عکس
43 ویدیو
18 فایل
📚کانال رسمی نشر آثار استاد احمدنژاد📚 🔸اعــــــلام مـراسمات 🔸مـــــــتن سخنـــــرانی 🔸صـــــــــوت برنامــــــــه 🔸مـــــــــــبـــــــــــاحـــــــــــــث 🔸احـــــــــــــــــــــــادیــــــــــث 🔸پــــــــــیــــام‌مـــــعــــــنوی 🔸و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄 🌟 💥 شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد بنده ی شاه خراسان شده ام تا به ابد کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد دست خالی نرود هیچکسی از حرمش سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش از کرامات رضا هر چه بگویند کم است هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست اصل این است: گدا در پی سلطان برود درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست بسپارید که راهیِ خراسان بشود هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست سر من خاک کف پای رضا گردیده ست تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست! "ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند: چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد خانه ی جان من از عشق معطر می شد مست گردیدن از این عشق حلال است حلال زندگی بی رخ ارباب محال است محال حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است مثل آهو به حریم تو پناه آوردم هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم کاش بر لب برسد در حرم تو جانم سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند با امید آمده تا باز به تو رو بزند با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل آمده صحن تو را با مژه جارو بزند تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند! گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند هر کجا هم بروم سائل این درگاهم از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم باز هم باز شده روی تو آغوش زمین زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست شب میلاد تو در صحن قدم باید زد بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن دست بر دامن سلطان کرم باید زد بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_ گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند: اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم دست بر سینه به سوی حرمت می آییم 🔸شاعر: 🔰با ما همراه باشید 💠 @ahmadnezhaad_channel_110 ☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄☘🎄
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷 🔆 💞 تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم علت این است اگر ذکرِ علی می‌گوییم ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند ‌ یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضرب در سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا شانه‌ام اُنس گرفته است به درهایِ حرم در کنار خودش آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش ، پیرهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند 🔸شاعر : 💠 @ahmadnezhaad_channel_110 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷