eitaa logo
احمدوحیدی،آقای اجرا
28.8هزار دنبال‌کننده
591 عکس
242 ویدیو
20 فایل
موسس اولین آموزشگاه آموزش مداحی بامجوزرسمی اداره تبلیغات اسلامی مشهدمقدس سال ۱۳۹۰ قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏 😔 چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغضها که درگلو رسوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 شخصی تنها کفشی را که داشت برای تعمیر نزد پینه دوز برد. از آنجا که پینه دوز در صدد تعطیل کردن دکانش بود، به او گفت: فردا برای تحویل کفش هایت بیا. با ناراحتی گفت: اما من کفش دیگری ندارم که تا فردا بپوشم. پینه دوز شانه بالا انداخت و گفت: به من ربطی ندارد، اما می توانم یک جفت کفش مستعمل تا فردا به تو قرض بدهم. فریاد کشید: چی؟! تو از من می خواهی کفشی را بپوشم که قبلا پای کس دیگری بوده؟ پینه دوز با خونسردی جواب داد: حمل افکار و باورهای دیگران تو را ناراحت نمی کند، ولی پوشیدن یک جفت کفش دیگری تو را می آزارد؟ داشتن ذهن پاک نعمتی است بس بزرگ 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دین خود را به هوس بر سر دنیا مفروش بی خبر! گنج طلا را به مطلا مفروش دامن آلوده مشو تا به عزیزی برسی عصمت یوسف خود را به زلیخا مفروش تو که داری لب نانی به در خواجه مرو آبروی صدف خویش به دریا مفروش ای که با درد گران منت درمان نکشی گوهر معجز خود را به مسیحا مفروش گریه ها عقد گرم می شود از دولت شب قطره ی اشک سحر را به ثریا مفروش نفسی عمر شتابنده به فرمان تو نیست فرصت طاعت امروز به فردا مفروش تشنه ی عشق خدا شو، نه خریدار بهشت یار را در طلب سدره و طوبا مفروش به یکی وسوسه از راه مرو آدم باش قصر فردوس خدا داده به حوا مفروش 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
مبادا پول شود ،دینت برادر شود اموال ، آئینت برادر درون خود کنی از معصیت تار تمام جلوه ماشینت برادر تو در افکار دنیایی ندانی اجل باشد کمینت ای برادر بسازی کاخ و گر افلاک کشد سر شود بستر زمینت ای برادر خیالت هست که پنهان در گناهی نباشند درکمینت ای برادر ملک دائم بود اندر نظاره یسار و از یمینت ای برادر چه خواهی کرد و فردا در دل گور کسی نیست هم نشینت ای برادر نه کاخ و نه زاموال و نه قدرت نگردد هم قرینت ای برادر چه داری تو زاعمال چونکه باشد رفیق بهترینت ای برادر بیا تا وقت باقیست گیر توشه زعمرِ واپسینت ای برادر بود حب علی وآل احمد امید آخرینت ای برادر بکن کاری( صفا )خود بهر فردا نگردد کس غمینت ای برادر 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
زنده باد آنکس به عالم کار گشایی میکند با محبت بین مردم دل ربائی میکند بهر تسکین دل غمدیده ایی از روی مهر بازویش را بر گرفته هم صدایی میکند با تکبر هر کسی الفت کند در روزگار همچو فرعون ادعای بر خدایی میکند شرم باد بر آن کسی دستی نمیگیرد ولی در عبادت گاه مناجات ریائی میکند در شگفتم با وجود خالق روزی رسان از چه انسان نزد غیر روزی گدایی میکند نزد طفلی گر خجالت میکشد از کار زشت پس چه رو نزد خدایش بی حیایی میکند من غلام حیدرم ترسی ندارم از بلا چون به دریای بلا او ناخدایی میکند عمر فانی و اجل در راه محشر پیش رو از هوس این آدمیزاد کدخدایی میکند گوئیا از گیر و دار روز محشر غافل است حکم حق را هر کسی بی اعتنایی میکند هر کسی نوعی در این عالم کند ایفای نقش مرحبا بر آنکه دل را پادشاهی میکند با بخیل هرگز مبند اخوت که او وقت نیاز یا شود مخفی و یا نا آشنائی میکند برگو از رسوائی محشر چه خواهی کرد (صفا ) چونکه میداند چنین نوحه سرائی میکند 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
کجا شیرین‌تر از این غم در عالم می‌شود پیدا که شادی‌های عالم در همین غم می‌شود پیدا همین که تکیه برپا می‌شود با رخت خون‌آلود هوای روضه در عرش معظم می‌شود پیدا خدا مرثیه‌خوان است و ملائک مستمع هستند در آن بزمی که حتی مثل آن کم می‌شود پیدا هوای شهر رنگ عشق می‌گیرد به خود، وقتی که روی سردر هر خانه پرچم می‌شود پیدا گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد همین که کنج چشمی اشک نم‌نم می‌شود پیدا حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است که در اطراف او هرجور آدم می‌شود پیدا مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا میان چشم‌های ما دو زمزم می‌شود پیدا هوای گریه کردن دارم و دل‌تنگ بارانم مسیر روضه از این بین کم‌کم می‌شود پیدا غمی کهنه دلم را می‌فشارد هر زمانی که هلال تازه‌ی ماه محرم می‌شود پیدا ... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 روزی یکی از حامیان دولت از بهلول پرسید : تلخ‌ترین چیز کدام است؟ بهلول جواب داد : حقیقت است آن شخص گفت : چگونه می‌شود این تلخی را تحمل کرد؟ بهلول جواب داد : با شیرینی فکر و تعقل !!! 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت صدها گره ز مشکل او باز می شود هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت باید دخیل پرچم مشکی روضه شد باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت دم کرده است مادر تو چای روضه را با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت ما را رها کنی همه از دست می رویم آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد ده روز دیگر روضه اما فرق دارد ده روز دیگر ماجراها فرق کرده ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری ده روز دیگر نه سعید و نه بریری ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است ده روز دیگر در حرم قحطی آب است ده روز دیگر در تب و تاب است زینب ده روز دیگر دور از ارباب است زینب ده روز دیگه این حرم سقا ندارد ده روز دیگر دختری بابا ندارد ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده ده روز دیگر مادری در التهاب است خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است ده روز دیگر زین اسبی واژگون است سالار زینب پیکرش در خاک و خون است ده روز دیگر راهی گودال گشته ده روز دیگر پیکرش پامال گشته ده روز دیگر روی سینه می نشیند از روی تل هم خواهرش زینب ببیند ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
42.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسینی که تمام هستی اش رو در راه خدا داد یا ابا عبدالله الحسین (صلوات الله علیه ) ما رو ببخش آقا جان 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 مردی به خانه‌های زیبا می‌نگریست وبه دوستش گفت: «وقتی این همه اموال را تقسیم می‌کردندماکجا بودیم.» دوست اودستش راگرفت و به بیمارستان بردوگفت: «وقتی این بیماری‌ها را تقسیم می‌کردند ما کجا بودیم» 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آزاد،آن‌کَس‌کَه‌گَرفَتارحُسین‌است آباد،آن‌قَلبی‌کَه‌بِیمارحُسین‌است ز‌هراخَریدارش‌بُود‌دَر‌روزمَحشر هَردل‌دَرایَن‌دُنیا‌خَریدارحُسین‌است 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آنچنان کز رفتن گل خار می‌ماند به جا از جوانی حسرت بسیار می‌ماند به جا آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است آنچه از عمر سبک‌رفتار می‌ماند به جا... کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی در کف گلچین ز گلشن، خار می‌ماند به جا... هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست وقت آن کس خوش، کز او آثار می‌ماند به جا زنگِ افسوسی به دست خواجه هنگام رحیل از شمار درهم و دینار می‌ماند به جا نیست از کردار، ما بی‌حاصلان را بهره‌ای چون قلم از ما همین گفتار می‌ماند به جا سینۀ ناصاف در میخانه نتوان یافتن نیست هر جا صیقلی، زنگار می‌ماند به جا... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دارم وصیت می‌کنم شاید نیایی با باد صحبت می‌کنم شاید نیایی دارد مسیرت را نشانم می‌دهد باد از روی دروازه تکانم می‌دهد باد با داغِ بی‌اندازه می‌گِریم که برگرد از بِین این دروازه می‌گِریم که برگرد با سر میان کوفیان مهمانم  آقا تا لحظه‌ای که میرسی می‌مانم آقا روزی که می‌آیی مرا بشناس وقتی از روی این دروازه آویزانم آقا هر روز سنگم می‌زنند از دور و نزدیک بازیچه‌ی تمرینِ این طفلانم آقا هر روز یک دندان من کم می‌شود تا... قربان دندانت شود دندانم آقا شرمنده‌ام اینجایَم و بال و پَرم ریخت  دیدی که کوفه خاکِ عالم را سرم ریخت من با چه رو گویم نیا رویی نمانده قلبم پُر از درد است و دارویی نمانده دستی که بیعت داد دستم را شکسته از بس مرا زد زخمِ بازویی نمانده طفلان من از گوشه‌ای دیدند من را از زخم‌های کوفه اَبرویی نمانده نزدیک نه از دور کوفی دوره‌ام کرد آنقدر زد تا دید پهلویی نمانده تا دِق نکرده زینب  از بیراهه برگرد گهوراه تا نَشکَسته  با ششماهه برگرد هرچیز کم باشد در اینجا غم زیاد است در کوفه می‌بینی که نامحرم زیاد است از خیزران و تازیانه حرف کم نیست از خار و سنگ و کعب نِی مرحم زیاد است ششماهه نه حتی برای مردها نیز.. یک تیغه از تیرِ سه‌شعبه هم زیاد است دست نوازش با یتیمی نیست اما پنجه برای گیسوی درهم زیاد است آبی برای تشنگان اینجا ندارند در شهر گویا طفلِ بی بابا ندارند تنها شدم تا سر به زیری را بفهمم شد بسته دستم دستگیری را بفهمم هِی سنگ خوردم زخم خوردم طعنه خوردم تا رنج بازار و اسیری را بفهمم من را به زنجیرش میانِ کوچه گرداند تا زخمِ پاهای کویری را بفهمم دندان من خون شد به یادِ دختر تو تا دردِ دندانهایِ شیری را بفهمم دلها در اینجا سنگِ دیوار است برگرد وقتِ حراجی‌هایِ بازار است برگرد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم  نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم  ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاه‌الرجالند  خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند  اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند  عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند   تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد  قـلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد  این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود  این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود   زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد  از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد  مـن جـان نثار عترت خیرالانـامم  صید بـه خـون غلطیده‌ی بـالای بامم  وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم  عکس لب خشک تـو را در آب دیدم  در موج خون دریای لارا دیدم امروز  از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز  انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را  خونین به چنگ گرگ‌ها پیراهنت را   انگـار ‌بینـم لاله‌های پـرپـرت را  پاشیده از هم عضوعضوِ اکـبرت را   انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران  هم تیرباران می‌شوی، هم سنگ باران   انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را  زخم گلوی شیرخواره کودکت را  انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده  داری به روی دست خود دست بریده  انگار بینم غرق خـون آیینه‌ات را  جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را   انگار بینم شمـر مـی‌آید بـه گودال  انگار بینم می‌زنی در خون پر و بال  ...انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد  زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد   من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم  مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم  لب تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من  آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من  تنهـا نـه ایـن نامرد مردم می‌کُشندم  در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم  «میثم» شرار از نظم جانسوزت فشاندی  بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
من زنده ام به عشق محرم حسین جان شکر خدا به روضه رسیدم حسین جان جز اینکه پای روضه ی تو زندگی کنم شوقی نداشتم به دو عالم حسین جان از زندگی فقط به همین دلخوشم که من در پای منبرت شدم آدم حسین جان در آخر الزمانِ پر از دردِ بی کسی جز تکیه ی تو نیست پناهم حسین جان گردیده بی قراری شب های روضه ات بر هرچه هست و نیست مقدم حسین جان من از خدا به غیر غمت را نخواستم ای ارزشی ترین نفس غم حسین جان گویند هر که در غم زینب گریسته با روح و جان تو شده محرم حسین جان 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گل بودم و به بزم خزان میهمان شدم پژمردم و شکستم و افسرده جان شدم کوچه به کوچه خانه به دوشم در این دیار همچون نسیم، طائر بی آشیان شدم افتاده ام زچشم همه کوفیان حسین در کوچه های شهر چو اشک روان شدم هر صبح شاهد است نسیمی گذر نکرد_ از من مگر که دست به دامان آن شدم دارد صدای قافله ات می رسد که من با گریه های خود، جرسِ کاروان شدم از بس که سنگ خوردم و آقا شکسته ام سر تا به پا چو حجره ی شیشه گران  شدم با دیدن سه شعبه  ای اندازه ی علی تیر آنچنان کشید دلم، تا کمان شدم از بس که پاره های تنم بین شهر ریخت چون دانه های سبحه ی بی ریسمان شدم ای کشتی نجات به دادم نرس برو آخر تو را به موج بلا بادبان شدم ای کاش کس اسیر نیاید در این دیار من که چنین نیامده بودم، چنان شدم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
طراوت همه ی روضه ها ! امام زمان ! شبی به روضه ی ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان! به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان ! فراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا امام زمان ! شکستن دل مولای مان خدا نکند خدا کند که بمانیم با امام زمان قسم به پای پر از آبله حلال کنید اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان ! شنیده ایم همه ببخش از بزرگان است ببخش محض رضای خدا امام زمان ! قیامت و دل قبر و زمان جان کندن به دادمان برس این چندجا امام زمان ! سلام سینه زنان را به جد خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان! تو را به جان علی اکبر امام حسین بده حواله ی پایین پا امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان ! روال اشک تو یک روز میکشد ما را نکش به روی سر خود عبا امام زمان! کنار علقمه ای یا کنار گودالی کجای کرببلایی ؛ کجا امام زمان ؟ 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای خسته دلان زسوزجان گریه کنید! چون شمع از این داغ گران گریه کنید! در ماه محرم حسین بن علی با مهدی صاحب الزمان گریه کنید! 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 روزی رهگذری از باغ بزرگی عبور می کرد، مترسکی را دید که در میانه باغ ایستاده و کلاهی بر سر نهاده و مانع نشستن پرندگان بر ثمرات باغ است. رهگذر گفت:تو در این بیابان دلتنگ نمی شوی؟ مترسک گفت:نه، چطور؟ روزگار برایت تکراری نیست؟ چه چیزی تو را خوشحال می کند؟ مترسک گفت:راست می گویی من هم گاهی از اینکه دیگران را بترسانم و آزارشان بدهم هیجان زده می شوم و خوشحال. مترسک گفت:نه تو نمی توانی ظلم کنی و یا از آزار دیگران خوشحال بشوی. رهگذر علت را پرسید مترسک گفت:کلّه من پر کاه است و کلّه تو پر مغز آدمی. برترین مخلوق عالم، مغز و ظرف ذهن توست. تو نمی توانی مثل من باشی. مگر اینکه کله ات پر کاه باشد. 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ابتدا بزرگ‌تر ما حسین بود یک سایه بود روی سر ما، حسین بود گفتی بهشت چیست؟ نوشتیم کربلا! اصلاً بهشت در نظر ما حسین بود هرکس در این جهان اثری از خودش گذاشت گفتیم یا حسین، اثر ما حسین بود اسمش عزیز بود... خدا داد برکتش... در جمع اسم بیشتر ما حسین بود! هرچند والدین عزیزند نزد ما... از والدین عزیزتر ما حسین بود دنیا بدون روضه چه دارد به غیر درد؟ در تلخی جهان شِکر ما حسین بود تسبیح صبح تا شب ما یا حسن شد و... تسبیح شام تا سحر ما حسین بود افتاد زیر پا و گدایش عزیز شد شرمنده‌ایم ما سپر ما حسین بود امسال هم برات حرم می‌دهد به ما هرسال بانی سفر ما حسین بود چشمش به خیمه‌گاه و تنش زیر اسم اسب شاه شهید خون جگر ما حسین بود 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای چاره‌سازِ مردم عالم، حسین جان آرامِ قلب‌های پُر از غم، حسین جان بابِ نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه‌ی آدم، حسین جان خواندیم آیه‌آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره‌ی مریم، حسین جان فرصت کم است! روزی چشم مرا بده آقای گریه‌های دمادم، حسین جان جانِ تمام مرثیه‌خوانان فدای تو ای شور روضه‌های محرم، حسین جان در پای روضه‌های تو جانْ نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم، حسین جان ** افتاده‌ای میانه‌ی گودال روی خاک تسبیح دانه‌دانه‌ی درهم، حسین جان بر روی نیزه‌های غریبی چه می‌کنی؟! خورشید نسل‌های مکرم،‌ حسین جان 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بوی محرّم آمده ما را صدا کنید ما را دوباره در غم خود مبتلا کنید سالی به انتظار شما گریه کرده‌ایم شاید به چشم ما قدمی آشنا کنید این هم شما و این دل ناقابلی که هست وقتش شده که روضۀ خود را به پا کنید قلبم برای سینه زدن تنگ آمده رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید شال عزا به گردن من بسته مادرم دارد امید، درد مرا هم دوا کنید 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از کودکی به سینه وسر می زنم حسین پیوسته درهوای تو پر می زنم حسین من سائل توام به تو سوگند می خورم تنها به آستان تو در می زنم حسین هرجاکه محفلی ست به پاس عزایتان خیمه به سوز آه جگر می زنم حسین مدیون مادر و پدرم ،در حضورتان گر دم ز مادر و ز پدر می زنم حسین من زائرالحسینم و تا روضة الحسین پیوسته دم زسیر و سفر می زنم حسین در پای حفظ دین به شما اقتدا کنم دل را اگر به موج خطر می زنم حسین گویند ناله چیست به سوگ و عزایتان؟ با ناله ام به ظلم تشر می زنم حسین بایاد پیکری که سرش روی نیزه بود دل را ز هرم آه ، شرر می زنم حسین یاد سر تو و سر عباس می کنم هرگه که دم زشمس و قمر می زنم حسین می گفت ناله های دل زین العابدین بر ریشه های ظلم تبر می زنم حسین با گریه می نوشت«وفایی»به ماتمت آتش به جان و دیده ی تر می زنم حسین 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تمام دار و ندارم نثار مقدم تو فدای ماه عزایت، فدای ماتم تو هزار شکر نَمردم به زیر بار گناه هزار شکر رسیدم به زیر پرچم تو غبار فرش حسینیه آبرویم داد چکید اشک روانم ز دیده از غم تو شنیده‌ام رمضان برتر است از هر ماه قبول می‌کنم آن را ولی محرم تو ... چه ماتمی‌ست که عرش خدا سیه‌پوش است چه غصه‌ای‌ست فراتر ز داغ اعظم تو 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
«چه کربلاست! که عالم به هوش می‌آید هنوز نالهٔ زینب به گوش می‌آید» چه موقفی‌ست؟ که برتر ز کعبه می‌دانند ملائک‌اند، که اذن دخول می‌خوانند چه کعبه‌ای‌ست؟ که حاجی شکسته است اینجا به سوی قبله‌اش احرام بسته‌ است اینجا چه عرصه‌ای‌ست؟ که دل، تَرک خواب می‌گوید هنوز، تشنه لبی آب آب می‌گوید... چه چشمه‌ای‌ست؟ که خون، جای اشک می‌جوشد هنوز، اشک ز چشمان مشک می‌جوشد.. چه محشری‌ست؟ که هر دل، ز سینه آواره‌ست هنوز، مادر اصغر کنار گهواره‌ست چه منزلی‌ست؟ که هر گوشه بیت‌الاحزان است هنوز، موی همه نخل‌ها پریشان است چه مَضجَعی‌ست؟ که آید مَلَک به سوی زمین هنوز، ناطق قرآن فتاده روی زمین تو گویی اشک، ز چشمان ماه می‌آید صدای مادری از قتلگاه می‌آید ز خاک، لاله و از سینه ناله می‌آید هنوز، خون ز دو پای سه‌ساله می‌آید چه ساعتی‌ست؟ فلق با سپیده می‌گوید چرا اذان، سرِ از تن بریده می‌گوید؟ سری به نیزه به خواهر نظاره‌ای دارد به طفلِ مانده به صحرا اشاره‌ای دارد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e