#امام_زمان_عجل_الله
#ماه_محرم
طراوت همه ی روضه ها ! امام زمان !
شبی به روضه ی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا امام زمان !
شکستن دل مولای مان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیده ایم همه ببخش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلام سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حواله ی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمه ای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی ؛ کجا امام زمان ؟
#علیرضا_خاکساری
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست
نوکر شدن، سلمان شدن، منّا شدن کم نیست
اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد
با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست
اصلا از آنجایی که او زِینِ أَبِ ثانیست
باید بگویم زینت بابا شدن کم نیست
در جان دختر حُسن مادر میکند جلوه
حانیه و حنانه و حسنا شدن کم نیست
باید که کوثرزاده را کوثر صدایش کرد
آیینهی صدیقهی کبری شدن کم نیست
مادر به اولادش دلش گرم است، بی تردید
چشم و چراغ خانهی زهرا شدن کم نیست
حوریهای از حوریان دامن زهراست
إنسیهی إنسیة الحورا شدن کم نیست
از برکت زانو زدن در محضرش یک عمر
ساره شدن، هاجر شدن، حوا شدن کم نیست
در باطن او نور عصمت میشود پیدا
الگوی زهد و پاکی و تقوا شدن کم نیست
بی شک پناه حجت حق، زینب کبریست
با این مراتب، زینب صغری شدن کم نیست
با یک نظر بر چهرهی ماه بنی هاشم
پی میبری تاج سر سقا شدن کم نیست
زهرا و اولادش شفیع المذنبین هستند
از شافعان محشر فردا شدن کم نیست
مرثیهاش اشک ملائک را در آورده
مرثیهخوان عصر عاشورا شدن کم نیست
با لشگر آمد کربلا، بی لشگرش کردند
یک نصف روز و این همه تنها شدن کم نیست
خارمغیلان، ظلمت شب، سایهی دشمن
شب تا سحر آوارهی صحرا شدن کم نیست
با یاد عصر روز عاشورا زمین خوردن
یا با عصا از بستر خود پا شدن کم نیست
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#لیلة_الرغائب
از درد زمانهی فلج میخوانم
از ساحت آخرین حجج میخوانم
در خلوت لیلةالرغائب قطعاً
عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج میخوانم
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#انقلاب_اسلامی #بصیرت
#عفاف_و_حجاب؛ #شعر_پایداری
مضمون به ذهن حضرت شاعر خطور کرد
شعری برای عبرت ما جفت و جور کرد
تاریخ را به سبک تغزل مرور کرد
در واژهها دوباره حقیقت ظهور کرد
آری حقیقتی که از آن کم سرودهایم
در گیر و دار قافیه مبهم سرودهایم
دیروز قحط "حریت" و "اختیار" بود
مَشی و مرام سلطهگران آشکار بود
بی مایهای به گردهی مردم سوار بود
آزادگی مغایر آن روزگار بود
دیروز اسیر غم به رهایی نمیرسید
داد ستمکشیده به جایی نمیرسید
دیروز عصر غیرت و انسانیت نبود
قی کردن حیا و شرف معصیت نبود
در شهر تیره صحبت مشروعیت نبود
در کوچهی محلهمان امنیت نبود
ناموس شیعه تجربه کرد اضطراب را
یادم نرفته قصهی کشف حجاب را
دیروز مکتب نبوی دولتی نداشت
غیر از حکومتی علوی حاجتی نداشت
این تکیه و حسینیهها حرمتی نداشت
شهر به این بزرگیمان هیئتی نداشت
دیروز که محدث و منبر نداشتیم
اینگونه بزم روضهی مادر نداشتیم
تا اینکه شهر را تب بالا فراگرفت
هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت
روح خدا زمین و زمان را فراگرفت
این درس را ز حضرت زهرا فراگرفت
از وارثان سفرهی پربار انقلاب
صدها درود، هدیه به معمار انقلاب
با خون، سپر برای بلیه درست کرد
"طیب" سرشت، نفس زکیه درست کرد
از دخترانمان علویه درست کرد
صدها حسینیه، حسنیه درست کرد
این ناخدا که در دل طوفان بلند شد
با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد
امروز زیر سایهی دین پاگرفتهایم
از دشمن ابتکار عمل را گرفتهایم
در صدر فاتحانِ زمان جاگرفتهایم
امروز زهرِ چشم ز دنیا گرفتهایم
دیگر به زور و ظلم و ستم تن نمیدهیم
در معرکه مجال به دشمن نمیدهیم
امروز نان دشمن اسلام آجر است
بازار از مساجد و از مسجدی پر است
از بچههای فاطمه ابلیس دلخور است
امروز روز عفت و تکریم چادر است
ارزان به شمر و حرملهها سر نمیدهیم
سر میدهیم؛ یک نخ معجر نمیدهیم
بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب
جانی دوباره داده مسیحای انقلاب
دیگر چه گویم از برکتهای انقلاب
ماییم و صبح روشن فردای انقلاب
این انقلاب مظهر الطاف مادر است
این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
از ملائک پر شده دور و بر ام البنین
بهر دیدار تو ای تاج سر ام البنین
آمدی از آسمان و عطر خوشبوی تنت
شهر را پر کرده سیب نوبر ام البنین
بی گمان گهوارهات آغوش گرم مادر است
راحت و آسودهای زیر پر ام البنین
اشک شادی میچکد بر گونههای اطهرت
از میان صحن چشمان تر ام البنین
تو مسیحایی اگر، پس خوش به حال مریمت
افتخار نسل پاک و اطهر ام البنین
هم شجاعت، هم شهامت در رگانت جاری است
وارث شیر خدا، شیر نر ام البنین
أشبه الناسی به مولانا امیرالمونین
ای علی مرتضای دیگر ام البنین
مثل بابا با نگاهت فتح خیبر میکنی
چشم بد دور از وجودت، حیدر ام البنین
آمدی قلب سپاه مادرت باشی و بس
ای تمام آبروی لشگر ام البنین
تشنهی آب فراتیم از کرم مهلت بده
ساقی لب تشنهگان آبآور ام البنین
چهارم شعبان رسید و کربلایم آرزوست
کربلایم آرزو پایین پایم آرزوست
یوسف ام البنین زیبا به دنیا آمدی
مثل بابا خوش قد و بالا به دنیا آمدی
ساکنان آسمان را بندهی خود کردهای
با مرام! از اولش آقا به دنیا آمدی
با "ابد والله ما انسی حسینا "بر لبت
با شکوهِ حضرت عیسی به دنیا آمدی
قبل میلادت تو را با عبد صالح خواندهاند
کوه ایمان، اسوهی تقوا به دنیا آمدی
خضر مایی با خودت آب حیات آوردهای
از همان آغاز تو سقا به دنیا آمدی
به حقیقت شد مبدل آرزوی مرتضی
ای علمدار ولایت تا به دنیا آمدی
هم پناه حجت حق در میان معرکه
هم کفیل زینب کبری به دنیا آمدی
جای قنداقه کفن پوشیده و به یاری
نور چشم حضرت زهرا به دنیا آمدی
صبح محشر که رسد، دست تو دستآویز ماست
شکرلله شافع عقبا به دنیا آمدی
در هجوم درد و رنج و غم صدایت میکنند
دردمندان "حضرت مرهم" صدایت میکنند
آزموده، فانی فی الله، روشندل تویی
ما شهادت میدهیم از هر نظر کامل تویی
جرعهای از معرفت امشب بنوشان بر همه
مطمئناً ساقی بن ساقی عادل تویی
جمع ایثار و فداکاری و تقوا و حیا
ضرب در اخلاص و ایمان و ادب حاصل تویی
هر صد و سی و سه بار اسمت قیامت میکند
بانی هربار دلهای متحول تویی
هرچه خوبی بود یک جا در وجودت جمع شد
از روایت این چنین پیداست ابوفاضل تویی
حاجت ما هرچه که باشد اجابت میکنی
در گرفتاری فقط حلال هر مشکل تویی
رزق سال تک تک ما را خودت امشب بده
به خدا روزی رسان این همه سائل تویی
مصرعی نذر تو دیوانها به دنبال آورد
افتخار شهریار و صائب و بیدل تویی
السلام ای سربلند آزمون کربلا
بازوان تو شده تنها ستون کربلا
خُلق و خویت حیدری مشی و مرامت فاطمی
محشری و ناز شستت شیرمرد هاشمی
صاحب نطق علی، حُسن حسن، صبر حسین
علم باقر، صدق صادق، کظم غیظ کاظمی
ابجد نام تو و نام اباصالح یکیست
پس به نوعی آینهدار امام قائمي
دشمنانت در عذاب از ضربههای مهلکات
در امان از تیغ تو هرگز نباشد ظالمی
در میان جنگ الگوی علیِ اکبری
بی گمان از ابتدا استاد رزم قاسمی
هیچکس از حلقهی دشمن جلودار تو نیست
هر زمانی که به سوی قلب لشگر عازمی
طعمهی شمشیر تو با سر به دوزخ میرود
از مصافت برنمیگردد حریف سالمی
در بصیرت همچنان آوازه داری پهلوان
هم به باطل واقفی، هم به حقیقت عالمی
شور جاری در رجزهای "رضازاده" تویی
تو شکوه پنجهی ناب رسول خادمی
در جوانمردی همیشه تختهات باشد وسط
عالم و آدم همه بنده، تو مولایی فقط..
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
مبدأ که باشد طوس، مقصد کاظمین است
در آسمانها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو میآید کاظمین است
با این حساب، امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلاً زائر باب المرادیم
مهر و محبت، حلم و بخشش، جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر میافتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامهی سبز امامت
پاکی، زلالی، مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل میبری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس، ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علیِ اکبرِ مولایِ مایی
یعنی تو هم خَلقاً و خُلقاً مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایهی امید بودی
راه نجات از ورطهی تردید بودی
نُه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشیدزاده! ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام آسمان را
دادی به ما از صُلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمانهای اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه میگذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخنهای تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات! اباجعفر! نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو "موفق" میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من
سرچشمهی مهر و عطوفت، کوه احساس
بیرون زند از حجرهات عطر گل یاس
بر روضههای فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
با سفرههایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضهات، حاجتروا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیلمان مشکلگشا شد
عطری دگر بر هفته داده چارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چارشنبه
نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان!
یا سیدی! اُنظر اِلینا یابن سلطان!
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان!
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان!
گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
::
عمری میان روضههایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایهی خود ارث برده
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر، تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه، قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
ای وارث درد حسن، خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگیات قاتلت شد
شکر خدا سَرنیزه و تیر و کمان نیست
بر سینهی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سَرِ تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
خوشا بحال دلی که به دلبری برسد
به سفرهی کرم ذرهپروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام باادب اینجا به برتری برسد
کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد
به یک اشاره ی آقا به سروری برسد
اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست
در آخرت به مقامات بهتری برسد
به نیم قطرهی اشک محبتش ندهد
اگر خوشیِ دو عالم به نوکری برسد
شبیه فطرس درمانده غصهای دارم
نشستهام که مگر پَر...نه...شهپری برسد
ز "قال باقر علیه السلام " مست شود
اگر کسی به فیوضات منبری برسد
کسی که بر کرمش افتخار میکردند
اگر نبود خلائق، چه کار میکردند!؟
::
دلی شکسته و بغضی شکستهتر دارد
دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد؟!
همیشه مجلس روضهش پر تلاطم بود
حسین گفتن او مزّهای دگر دارد
مرور خاطرهها کار هر شب آقاست
چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد
چقدر پیر شده، خم شده، شکسته شده
به خاطر غم و غصهست، خب اثر دارد
چقدر این شب آخر به مادرش رفته
میان نافلهاش دست بر کمر دارد
لهوف از غم یک صبح تا شبش گفته
کجا کسی ز غم و غصهاش خبر دارد!؟
میان این همه ارثی که از پدر برده
اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد
همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است
چرا که روضهی گودال زیر سر دارد
غروب روز دهم را نمیبرد از یاد
شبیه خیمه شده، آه شعلهور دارد
به یاد کودکیاش از رقیه میخواند
چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد...
همین که خار نشسته به پای او کافیست
خدا کند که دگر زجر دست بردارد
میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی
ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد
در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد
گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
کمیت قافیه لنگ و زبان شاعر لال
چرا که وصف امام است در قصیده محال
صدای پای مسیحا حیات میبخشد
به عشق او فوران کرده ذوقِ رو به زوال
چه خوب جهل ندارد محلی از اعراب
چه خوب از اینکه میآید جواب هر چه سؤال
به حکمت کلمات امام خورده گره
"کلام" و "فلسفه" و "منطق" و "اصول" و "رجال"
ولو ولیِ خدا را به احتجاج کشی
"ابوحنیفه" که باشی، نمیرسی به کمال
ز "قال باقر علیه السلام" فهمیدم
دمش به حوزهی علمیه میدهد پر و بال
رواست گر بنویسد جناب "شیخ صدوق"
برای رحمت بی منتش دوباره "خصال"
خلاصهی غزل من به قول "شیخ اجل"
بس است عشق گرانمایهی محمد و آل
دم حرم متحول شود دل سنگم
چه شد مدینهی من، ای محول الاحوال!؟
به دوش خود بکشم حسرت بقیعش را
چه میشود که خدا روزیام کند امسال
ببار چشم که تنها به داد ما برسد
میان قبر همین چند قطره اشک زلال
به حشر لطمه زنانش چه آبرومندند
فروختند ز داغش جمال را به جلال
به آیه آیهی قرآن قسم نمیآید
به طفل بی سپر پنج ساله "قدّ هلال"
غروب عصر دهم با دو چشم خود میدید
تمام روضهی مکشوفه را... برای مثال:
کنار اهل حرم دید دست پُر برگشت
حرامزادهی ذی الجوشن از ته گودال
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e