eitaa logo
سید احمد وحیدی آقای اجرا
27.3هزار دنبال‌کننده
594 عکس
245 ویدیو
23 فایل
سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام @tekyenokari بند1⃣ ای عسل ترین عسل از قبیله ی اصیل برمیگرده به عرش خدا اصل تو ای سبط امام حسن ای سبط امام حسین فصل عاشقی رسیده با وصل تو نسل در نسل ماها نوکر نسل در نسل شما آقا نسل در نسل ماها قطره نسل در نسل شما دریا زدم عشق تو عشق تو عشق تو رو فریاد ۲ شدم با مهر تو مهر تو مهر تو آباد ۲ بره از یادم حتی اگه اسم خودم رو ۲ نمیره اسم تو اسم تو اسم تو از یاد ۲ @tekyenokari بند2⃣ ای بهار خوش قدم ای ترانه ی قدیم میعاد مسیحه روز میلاد تو ای نور امام حسن ای شور امام حسین جانم به تو و کمال اجداد تو نسل در نسل ماها بنده نسل در نسل شما ارباب نسل در نسل ماها ظلمت نسل در نسل شما مهتاب به دام زلف تو زلف تو زلف تو گیرم ۲ از عالم غیر تو غیر تو غیر تو سیرم ۲ هزار تا جونم اگه داشته باشم باز هربار ۲ فقط واسه تو واسه تو واسه تو میمیرم ۲ @tekyenokari بند3⃣ ای نتیجه ی علی ای نبیره ی نبی غبطه میخوره زمین به آباء تو ای قدر امام حسن ای بدر امام حسین مینازه خدا به حسن اسماء تو نسل در نسل ماها ذره نسل در نسل شما خورشید نسل در نسل ماها سائل نسل در نسل شما امید فقط از جام تو جام تو جام تو مستم ۲ دخیل دست تو دست تو دست تو دستم ۲ سرم رو بالا میگیرمو اینو میخونم ۲ مرید دین تو دین تو دین تو هستم ۲ شعر و سبک: ، ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
تولد قلّه های علم و عمل یعقوب آل فاطمه حالا پدر شده آمد محمدی که به او روح پیکر است نسل رسول، نسل علی، نسل فاطمه بسته به این ولادت و مولود انور است هم هاشمی ست، هم علوی، هم محمدی نسلش حسینی و حسنی، فخر داور است اول محمد آمد و بعدا، علی ولی اینجا علی ز قبل محمد مصوّر است او زاده ی خلیلِ سرافرازِ نینواست آزاده ی ذبیحِ خدا، سبط صفدر است او ناشر حقایق دین محمدی اگر علوم خداوند اکبر است آگاه از عوالم غیب و شهود اوست از قلّه های علم و عمل اوست برتر است در یک کلام، مرتبه ی باقر العلوم مولای هفت سرور و بابای جعفر است در وصف او هر آنچه سخن هست نارساست جز اهل بیت هرچه بیان است بی بر است قرآن هر آنچه وصف اولواالامر می کند درباره ی پیمبر و آل پیمبر است. https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بگو به نور که ماه تمام آمده است که صبح آمد و پایان شام آمده است برای شیعه دوباره امام آمده است خدای فقه و حدیث و کلام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است پدر حسینی و مادر سلاله ی حسن است اویس وار زمین در هوای او قرن است غلام خانه ی او بودن آرزوی من است تجسم همه ی احترام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است سراسر از برکات خدا پر است زمین اگر که در صدف آسمان دُر است زمین به نور اوست که گرم تبلور است زمین دوباره رحمتی از جنس عام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دمیده است به دنیا دم خدادادی به هر خرابه رسیده هوای آبادی هزار شکر خدا را که خوب استادی_ _برای این همه شاگرد خام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است چقدر در وجناتش خدا نمایان است اسیر جذبه ی او کافر و مسلمان است رسیده آن که امید گناهکاران است دوباره بوی علی بر مشام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دل از تمام جهان برده است لبخندش فقط نه خلق که دل برده از خداوندش به داروی گل لبخند های چون قندش به درد های همه التیام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است رسیده است امامی که نافذ است و بصیر نکرده حرف خدا را به رای خود تفسیر نمی شود به کلام بنی امیه اسیر برای مذهب شیعه قوام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است به حکم آیه ی تطهیر پاک یعنی او که پنجمین گُهر تابناک یعنی او برای سنجش ایمان ملاک یعنی او ملاک حد حلال و حرام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است به علم و حلم و تمام فضائلش صلوات به جلوه های پیمبر خصائلش صلوات به نور چهره ی چون ماه ِ کاملش صلوات که موعد صلوات و سلام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است گروهی از سخنان خدا جدا شده اند که در توهم خود نائب خدا شده اند چه رازهای دروغی که برملا شده اند که آفتاب همه روی بام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است همان که وقت جسارت حضور خواهد داشت که در مسیر اسارت حضور خواهد داشت زمان کشتن و غارت حضور خواهد داشت بیا که راوی غم های شام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است خدا کند که شب انتظار سر برسد سپیده سر بزند ، نوبت سحر برسد خدا کند که به زودی همین خبر برسد : به صف شوید دم انتقام آمده است امام مهدی علیه السلام آمده است ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
نیمۀ شب امام رابردند خانه و خانواده مضطرب است نگرانِ امامِ هادی شد سامرا بی قرار و ملتهب است من بمیرم که پیش چشمانش سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند دل هفت آسمان به درد آمد بس که بی احترامی اش کردند می بَرَندش بدونِ عمامه غربت از چشمهاش معلوم است خوب که ،  در رُخش نگاه کنی مثل جدّش علیست مظلوم است جان به قربان آن امامی که دستهایش به غصه زنجیر است علتِ بردنش به بزم شراب به گمانم به قصد تحقیر است متوکل مقابل حضار اندکی آمد و توقف کرد بی حیا از شرابِ در دستش به امام دهم تعارف کرد خواست تا که امام هادی را نحوهء دیگری عذاب دهد گفت با او که شعر میخوانی منتظر ماند تا جواب دهد حضرتش قصد شعر خواندن کرد کرد آغاز معجزاتِ کلام سخنش مثل تیغ حیدر بود محشری شد به پا زِ شعر امام بر سرِ دشمنش خراب ، آقا گویی آن خانۀ مجلل کرد شعرها در مَذَمّتِ دنیا عیش او را به غم مبدل کرد متوکل که منقلب گردید در خود احساس روسیاهی کرد لااقل در میان آن مجلس از امام آمد عذرخواهی کرد دشمنی هم سراغ دارم که پرچم ظلمِ بی امان برداشت در قبال سری که قرآن خواند بی حیا چوب خیزران برداشت پیش زنها و بچه ها ، ملعون پستی اش را به خلق ثابت کرد ضربه را بر لب و دهانش زد صوت قرآن به چوب ساکت کرد گریه کردیم بر حسین ، ولی حال زینب کجا و ما ؟ هیهات ما شنیدیم و خواهرش دیده وای بر حال عمۀ سادات https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همۀ عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون‌تر غم‌های فراوان تو بیرون ز شماره فوجی پی آزار دلت دست گشودند قومی ز دفاع تو گرفتند کناره سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده همراه عدو رفتی و او بود سواره تو آیۀ تطهیری و دشمن به چه جرأت با جام میِ خود به سویت کرده اشاره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود از زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حسنت ریخت ستاره https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
وقتی که دور از تربت پیغمبر افتاد غمهای عالم بر دل او یکسر افتاد گاهی به یاد روضه جدِّ غریبش گه یاد مادر اشکش از چشم تر افتاد آقای ما شد خانه اش خان الصّعالیک دنیا زچشم دوستانش دیگر افتاد در پیش چشمانش قبرش را که کندند یک لحظه یاد نبش قبر اصغر افتاد آن شب که از کاشانه می بردند او را چشمش به در افتاد یاد مادر افتاد گویا صدای مادرش را می شنید ‌و می دید گویا مادرش پشت در افتاد او را میان کوچه ها وقتی کشیدند یاد غریبی های جدش حیدر افتاد بزم شراب و آیه تطهیر ، ای وای راهش بمیرم من کجاها آخر افتاد این روضه اما تازگی دارد؟ ندارد حق داشت یاد زینب غمپرور افتاد بزم یزید و عمه سادات ،ای وای بعد از برادر چه غریب و مضطر افتاد این کفیل زینب الحورا ،اباالفضل بین حرامی خواهرت بی یاور افتاد چشمان خود را بست از خجلت برادر در طشت چشمش تا به چشم خواهر افتاد چوب یزید بی حیا تا رفت بالا دیدند در مجلس که از پا دختر افتاد آنقدر زد با خیزرانش بی مروت دندان بشکسته در آن طشت زر افتاد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را هزار شُکر که داریم امامِ هادی را هزار شُکر که دارد در این شبِ نوروز لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را سلامِ ما برسانید ای کبوترها که بشنویم علیک السلامِ هادی را چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت کسی که رفت به این روضه‌ها عبادت کرد همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند سبوی خویش پُر از چشمه‌ی سعادت کرد برای عمه سادات  در قفس رفتی و شیر عرض اردت به این سیادت کرد* پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند روا بود که گریبان امام پاره کند* تو را زِ خانه‌ی خود با عذاب آوردند تو را به گوشه ای اما خراب آوردند به روی خاک نشستی و شام را دیدی که عمه های تو را با طناب آوردند یتیم‌های گرسنه به بند زنجیر و رسید وقتِ طعام و کباب آوردند من از امام زمان شرم دارم از این خط که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند *اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امام‌هادی(علیه‌السلام) *اشاره به گریبان چاک زدن امام‌حسن‌عسکری(علیه‌السلام)در فراق پدر https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای مهبط وحی،‌ ای نفست معدن رحمت بگذار که از چشمه‌ی حکمت بنویسم وقتی که تویی راه رسیدن به خداوند این قافیه را نیز هدایت بنویسم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند گریه ها باز وقار بصرش را بردند مرد تبعید نباید که بلرزد بدنش به گمانم که ستون سفرش را بردند کم کسی نیست، امام است ولیکن تنها مشرکین، خیل صحابیِ درش را بردند سامره خاک فقط داشت که ریزد به سرش عده ای آبروی بوم و برش را بردند جای یاری، کفنش کرد همین شهر غریب مثل آن وقت که جدّ و پدرش را بردند به شفاعت نظری داشت ولیکن با شرط صوفیان جمله ی شرط و اگرش را بردند برگ ریزان طرب بود که بر گوش خزان خبر جرأت نقاش ترش را بردند حیف از آن فکر بلندی که لحد جایش شد مرد طرّاح زیارات، سرش را بردند زینبی داشت اگر، امر به معجر می کرد چون مقامات خُذینی جگرش را بردند نفس آخر او نیمه برون آمده بود که به صدّیقه، ملائک خبرش را بردند https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سامرا از چشم زارش ریخته https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e