نرود میخ آهنین در سنگ
کافران از نظر قرآن کریم، مصداق ضربالمثل: نرود میخ آهنین در سنگ، هستند؛ چرا که در بارهی آنان فرمود: إنَّ الَّذينَ كَفَروا سَواءٌ علَيهِم ءَأنذرتَهُم أم لَم تُنذِرهُم لايؤمِنون؛ کسانی که کافر شده اند، برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب الاهی) بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد.
۱. بقره ۲/ ۶.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
نقش توجّه به آیات قرآن در تقویت ایمان مؤمن
امام صادق علیه السلام فرمود:
روزی سلمان در بازار آهنگران عبور میكرد، دید جوانی فریاد میكشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفتهاند و آن جوان به روی زمین افتاده و بیهوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بیهوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.
وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانهام و نه حالت بیهوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور میكردم، وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و میكوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم:
(هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ * يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ * وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ) ۱.
این دو [گروهِ حق پیشه و باطل گرا] دشمن یك.دیگرند كه دربارهی پروردگارشان در جدال و ستیزند [گروه حق پیشه، پروردگار را به صفاتی وصف میكنند كه شایستهی اوست و گروه باطلگرا او را به اموری میستایند كه سزاوار او نیست]، نهایتاً كسانی كه كافر شدند برای آنان لباسهایی از آتش [به اندازه اندامشان] بریده شده و از بالای سرشان مایع جوشان [به روی آنان] ریخته میشود. * كه آن.چه در شكمهای ایشان است و پوست بدنشان به وسیله آن گداخته میشود. * و برای آنان گرزهایی از آهن [مخصوص] است [كه بر سرشان میكوبند].
یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشتهی مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم ۲.
__________
۱. حج ۲۲/ ۱۹ - ۲۱.
۲. امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص ۱۴۹ - ۱۵۰.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
قدرشناسی از تضمین رزق و روزی از سوی خدا
روزي حضرت سليمان علیه السلام در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانهی گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد.
در همان لحظه قورباغهاي سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانهی گندم را همراه خود نداشت.
سليمان علیه السلام آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانهی گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم.
سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانهی گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيدهاي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد:
اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن۱.
در قرآن کریم نیز خدای سبحان در سورهی فصّلت فرمود:
(وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَآءٍ عَرِيضٍ) ۲.
و هنگامی كه به انسان نعمت عطا میكنیم [از طاعت و عبادت] روی بر میگرداند و [با كبر و نخوت] از ما دور میشود، و چون آسیبی به او رسد [برای برطرف شدنش] به دعای فراوان و طولانی روی میآورد.
۱. داستان انبیاء
۲. فصلت ۴۱/ ۵۱.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
صدقهی امام حسین علیه السلام با اعطای شکر
۱- فِي اَلْكَافِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ يُونُسَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ كَانَ يَتَصَدَّقُ بِالسُّكَّرِ فَقِيلَ لَهُ: أَ يُتَصَدَّقُ بِالسُّكَّرِ؟ فَقَالَ. نَعَمْ، إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْهُ فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِأَحَبِّ اَلْأَشْيَاءِ إِلَيَّ.
۲- فِي عَوَالِي اَللَّئَالِي وَ نُقِلَ عَنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «أَنَّهُ كَانَ يَتَصَدَّقُ بِالسُّكَّرِ» فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ إِنِّي أُحِبُّهُ وَ قَدْ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى: «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ.
نقل شده كه امام حسين عليه السلام شِكَر صدقه میداد، از علت آن پرسيدند، فرمود: چون مـن آن را دوست دارم و خدا میفرمايد: به نيكى نمیرسيد مگر اين كه از آنچه دوست میداريد انفاق كنيد.
تفسير نور الثقلين ج ۱، ص ۳۶۳.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
تاوان تکذیب و غفلت از آیات الاهی
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ ۱.
سرانجام از آنان انتقام گرفته و در دريا غرقشان ساختيم، زيرا آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند.
نکته:
۱- «انتقام» به معناى مجازات و كيفر است، نه كينه توزى.
۲- توجّه به انتقام گيرى خدا، زمينهى تذكّر و ترك گناه است.
۳- خدای سبحان هم ارحم الراحمين و بسيار مهربان است و هم انتقام گيرنده.
۴- غفلت از آيات الاهى، تاوان سنگينى دارد.
۱. . اعراف ۷/ ۱۳۶.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
1_1634453682.pdf
184K
تفسیر آموزشی قرآن؛ سورهی اسرا؛ جلد اول؛ آشنایی با سورهی اسرا.
محتوای اجمالی تک تک آیات سورهی اسرا.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
لزوم تجلیل از بزرگان(۱)
خدای سبحان در قرآن کریم خطاب به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلّم، در مقام تجلیل از اسماعیل پیامبر علیه السلام و با بیان پنج صفت از صفات آن حضرت می فرماید:
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا * وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا ۱.
و در این كتاب، [سرگذشتِ] اسماعیل را یاد كن، كه او وفا كننده به عهد و فرستادهای پیامبر بود. * و همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان میداد، و نزد پروردگارش پسندیده بود.
خدای سبحان، بعد از بیان فداكاريهاى ابراهیم علیه السلام و اشارهی كوتاهى به فرازى از زندگى موسى علیه السلام، سخن از "اسماعيل" بزرگترين فرزند ابراهيم، به ميان مىآورد، و ياد ابراهيم را با ياد فرزندش اسماعيل، و برنامههايش را با برنامههاى او تكميل مىكند، و پنج صفت از صفات برجسته او را كه مىتواند براى همگان الگو باشد بيان مىكند؛ لذا روى سخن را به پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم كرده و می فرماید: "در كتاب آسمانيت از اسماعيل ياد كن": ( وَ اُذْكُرْ فِي اَلْكِتٰابِ إِسْمٰاعِيلَ ). "كه او در وعدههايش صادق بود": ( إِنَّهُ كٰانَ صٰادِقَ اَلْوَعْدِ ). "و پيامبر عاليمقامى بود": ( وَ كٰانَ رَسُولاً نَبِيًّا ).
۱. مریم ۱۹/ ۵۴ - ۵۵.
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2
لزوم تجلیل از بزرگان(۲)
او همواره خانواده خود را به نماز و زكات، امر مىكرد ": ( وَ كٰانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاٰةِ وَ اَلزَّكٰاةِ ). " و همواره مورد رضايت پروردگارش بود ": ( وَ كٰانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا ).
در اين دو آيه به:
۱- صادق الوعد بودن.
۲- پيامبر عاليمقام بودن.
۳- امر به نماز.
۴- پيوند و رابطه با خالق داشتن.
۵- امر به زكات و رابطه با خلق خدا برقرار نمودن و در نهایت كارهايى انجام دادن كه جلب خشنودى خدا را كند، از صفات اين پيامبر بزرگ الاهى شمرده شده است.
تكيه روى وفاى به عهد، و توجه به تربيت خانواده، به اهميت فوق العاده اين دو وظيفه الاهى اشاره مىكند كه يكى قبل از مقام نبوت او ذكر شده و ديگرى بلافاصله بعد از مقام نبوت. در حقيقت تا انسان" صادق "نباشد، محال است به مقام والاى رسالت برسد؛ چرا كه اولين شرط اين مقام آن است كه وحى الاهى را بىكم و كاست به بندگانش برساند، و لذا حتى افراد معدودى كه مقام عصمت را در پارهاى از ابعادش در انبياء انكار مىكنند، مساله صدق پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را به عنوان يك شرط اساسى پذيرفتهاند، صدق و راستى در خبرها، در وعدهها و در همه چيز.
در روايتى آمده است: اينكه خداوند اسماعيل را، صادق الوعد شمرده به خاطر اين است كه او به قدرى در وفاى به وعدهاش اصرار داشت كه با كسى در محلى وعدهاى گذارده بود، او نيامد، اسماعيل هم چنان تا يك سال در انتظار او بود! هنگامى كه بعد از اين مدت آمد، اسماعيل گفت: من همواره در انتظار تو بودم! بديهى است هرگز منظور اين نيست كه اسماعيل كار و زندگيش را تعطيل كرد بلكه مفهومش اين است كه در عين ادامه برنامههايش مراقب آمدن شخص مزبور بود.
از سوى ديگر نخستين مرحله براى تبليغ رسالت، شروع از خانواده خويشتن است، كه از همه به انسان نزديكتر مىباشند، به همين دليل پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلّم نخست دعوت خود را از خديجه همسر گراميش و على عليهالسلام پسر عمويش شروع كرد و سپس طبق فرمان: وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ اَلْأَقْرَبِينَ به بستگان نزديكش پرداخت. در آيه ۱۳۲ سوره طه نيز مىخوانيم: وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاٰةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَيْهٰا :" خانواده خود را به نماز دعوت كن و بر انجام نماز شكيبا باش".
نكته ديگر اينكه با توصيف اسماعيل به "مرضى" بودن، در واقع، اشاره به اين حقيقت شده است كه او در كل برنامههايش رضايت خدا را جلب كرده بود، اصولا نعمتى از اين بالاتر نيست كه معبود و مولا و خالق انسان از او راضى و خشنود باشد به همين دليل در آيه ۱۱۹ سوره مائده بعد از آنكه نعمت بهشت جاويدان را براى بندگان خاص خدا بيان مىكند در پايان مىگويد: رَضِيَ اَللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذٰلِكَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِيمُ :" خداوند از آنها خشنود و آنها نيز از او خشنود خواهند بود، و اين فوز عظيم و رستگارى بزرگى است ".
https://eitaa.com/ahsanalhadis1
https://eitaa.com/ahsanalhadis2