eitaa logo
احوال حوزه
2.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
20 فایل
ارتباط با آدمین : @Mojir_h
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 آشنایی با های علمیه 👈 قسمت اول: (۱) 🔻مکتب تفکیک یا مکتب مَعارفی خراسان، اندیشه‌ای مبتنی بر خالص‌سازی معارف دینی و تفکیک و جدایی آن از اندیشه‌های فلسفی و عرفانی که آغازگر آن میرزا مهدی اصفهانی در مشهد بوده است. 👈 میرزا مهدی اصفهانی، سید موسی زرآبادی، محمود حلبی، محمدباقر ملکی میانجی، میرزا جواد تهرانی، حسنعلی مروارید، هاشم قزوینی، مجتبی قزوینی، جعفر سیدان و محمدرضا حکیمی، از اندیشمندان این مکتب دانسته می‌شوند. 🔻 کتاب‌ها و مقالات فراوانی در رد و تأیید این اندیشه نگاشته شده است. عبدالحسین خسروپناه، با ذکر ویژگی‌های مکتب تفکیک در سه دوره تاریخی (١ـ دوره میرزا مهدى اصفهانی ٢ـ دوره مجتبی قزوینی و میرزا جواد تهرانی ٣ـ دوره‌ سید جعفر سیدان)، مکتب تفکیک امروزین را متفاوت از مکتب تفکیک دوره‌های پیشین دانسته است. ادامه دارد... کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
(۶) 🔻اولین شکست فاحش نیروهای ایران در 23 صفر سال 1242 در حوالی گنجه صورت گرفت . این شکست در اثر اشتباهی جزئی در سپاه ایران به وقوع پیوست . 👈 پس از آن به فاصله کمی ، دربند و گنجه بار دیگر به دست روسها افتاد یک ستون از سربازان روسی از رود ارس عبور کرده ، و به طرف تبریز روانه شد. اما عباس میرزا توانست به زحمت بسیار در اول جمادی الاخر 1242 ق . روسها را به آن سوی ارس براند. 🔴 فتحعلی شاه پس از گذشت کمتر از دو ماه از این وقایع به جنگ پشت کرد و به تهران بازگشت . در واقع آهنگ عقب نشینی و شکست از طرف شاه زده شده بود. 👈 روحانیون در طول این مدت در جبهه های جنگ حضور داشتند و محل ثابت استقرار آنان در تبریز بود. لیکن برخی افراد مغرض و نادان پس از شکست های اولیه نسبت به آیت الله مجاهد، جسارت به گردن را آغاز کردند. 🔻بی گمان تبلیغات پنهان عمال شاه و دربار، که از ابتدا با جنگ موافق نبودند در این امر بی تاثیر نبود. شاه پس از اینکه در تبریز به دیدار علما رفته بود جبهه های جنگ و حامیان راستین مملکت و حافظان حقیقی اسلام و ایران را رها کرد و این امر بر جرات مخالفان و نادانان افزود. ادامه دارد... کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻 *"اصلا این فکر را که فردا روزی چه میشوی را رهاکن وگرنه درجاخواهی زد..."* آیت الله قرهی از آیت الله مرعشی نجفی(ره)نقل می‌فرمودند: که پدرم آیت الله محمودی مرعشی(ره) همیشه به من یک تذکری می دادند و می‌فرمودند: 👈آقا شهاب! اگر میخواهی برای خدا کار کنی،اصلا فکر این را که فردا چه میشوی،نکن. فکرنکن که فردا بناست چه بشوم. انسان آینده را ترسیم میکند،چه بکنم و چه نکنم،میگویند: *نگران آینده نباش*-اصلا یکی از مباحث زندگی،آینده نگری ست اما می فرمایند: مشغول این نباش که فردا من چطور می شوم 🔻آیا به عنوان استاد حوزه میشوم؟ 🔻مجتهد میشوم؟ 🔻مرجع تقلید میشوم؟ و... 👈عزیزم! اگر فکر این چیزها باشی،میمانی و درجا میزنی... کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔰تاوان استاد
احوال حوزه
🔰تاوان استاد
🔰تاوان استاد ✍سال اول طلبگی یکی از اساتید خاطره ای تعریف کرد و پس از آن ما را نصیحت کرد که فکر می کنم نقل آن بی فایده نباشد . ایشان می گفت: «در سال های اول طلبگی که ادبیات عرب می خواندیم من با یکی از طلبه های زرنگ کلاس مباحثه می کردیم. یک روز استاد در حین درس مساله ای را مطرح کرد که ما احساس کردیم استاد آن مساله را درست بیان نکرد وقتی سوال پرسیدیم استاد بر بیان خویش تاکید کرد و ما هم بحث را در حد جدل ادامه دادیم. پس از پایان کلاس من و هم مباحثه ایم که یقین به اشتباه استاد داشتیم تصمیم گرفتیم به استاد بفهمانیم اشتباه کرده است. فردا با مقداری تاخیر سر کلاس حاضر شدیم دوستم کلی کتاب روی هم تل انبار کرده بود و با خودش به کلاس آورد. استاد سوال کرد این کتاب ها چیست؟ دوستم هم گفت استاد این کتاب ها ثابت می کند که شما در مطلب دیروزتان اشتباه کرده اید. جو سنگینی در کلاس ایجاد شد و نگاه استاد از جو کلاس هم سنگین تر شد کاملا معلوم بود استاد ناراحت شده بعد هم دوستم با همان حالت حق به جانب نشست و تا آخر کلاس با بادی به غبغب نظاره گر ناراحتی استاد بود. تا اینکه چند سال گذشت و دوستم به مشکلات متعددی گرفتار شد و بعد از مدتی هم با حالت جنون و دیوانگی از حوزه رفت و هیچ وقت به حوزه بازنگشت و من یقین کردم که دلیل اصلی گرفتاری دوست من و رفتنش از حوزه بی حرمتی به استادی بود که از او کسب علم کرده بود و من هم منتظرم که روزی تاوان آن بی احترامی را بپردازم». 📣و اما امروز متاسفانه آن استاد نیز به سرنوشتی گرفتار شده که شاید در سپهر درخشان حوزه علمیه آینده روشنی نداشته باشد چون خود را در اردوگاه دیگری غیر از اردوگاه انقلاب تعریف کرده و با اظهارات دگر اندیشانه هر چند وقت یکبار نیش و طعنه ای به بزرگان حوزه و انقلاب و ارزش های دینی می زند. خدا عاقبت ایشان را بخیر و در مسیر هدایت و ولایت توفیقاتشان را بیشتر کند. ✅عن الصادق عليه السلام : تَواضَعوا لِمَن تُعَلِّمونَهُ العِلمَ ، و تَواضَعوا لِمَن طَلَبتُم مِنهُ العِلمَ ، و لا تَكونوا عُلَماءَ جَبّارينَ فيذَهَبَ باطِلُكُم بِحَقِّكُم http://eitaa.com/joinchat/839385090C17be5777cc کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻 آشنایی با های علمیه قسمت دوم:مخالفت مکتب تفکیک با فلسفه (۲) 👈 نظریه‌پردازان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه، دارای موضعی یکسان تلقی نشده‌اند؛ چرا که متقدمان مکتب تفکیک مانند میرزا مهدی اصفهانی و محمود حلبی، به ضدیت با فلسفه شناخته می‌شوند؛چنانکه میرزا مهدی اصفهانی، فلاسفه را ویرانگران دین شمرده و همهٔ گزاره‌های فلسفی را در تضاد با تعالیم الهی می‌داند و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی می‌شمرد و همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل می‌داندو مدرسین فلسفه را فریبکار می‌خواند. 🔻شیخ محمود حلبی، فلسفه را زیان‌آورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است. 👈در درس‌های حلبی، مواردی از بدگویی و دشنام‌گویی خطاب به فلاسفه و عرفا دیده می‌شود. مجتبی قزوینی نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه می‌داند. 👈 با این حال متأخران مکتب تفکیک، مانند سید جعفر سیدان و محمدرضا حکیمی، موضعی دیگر دارند و فلسفه را به‌کلی نفی نمی‌کنند و مکتب تفکیک را تنها جدایی میان روش‌های دینی و روش فلسفی می‌دانند تا از این طریق، معارف وحیانی را از تلفیق با معارف بشری، حفظ کنند. ⭕ محمدرضا حکیمی نسبت میان فلسفه با وحی قرآنی را نه تباین کلی، بلکه عدم تساوی کلی می‌داند. در دیدگاه سید جعفر سیدان، عقل صریح نه تنها با وحی در تنافی نیست بلکه وحی، مبتنی بر عقل صریح است. ادامه دارد... کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻 آشنایی با های علمیه قسمت سوم:دیدگاه های مکتب تفکیک (۳) 👈 حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن اسلامی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان: تفکری از حدود ۸۰ سال قبل شکل گرفته است که نام سنتی آن «مکتب معارفی خراسان» است.بعد‌ها در دهه شصت کسانی آمدند و مکتب تفکیک را بنیان‌گذاری کردند. 🔻مکتب تفکیک دو هدف اساسی دارد: ⭕ یک هدف سلبی ⭕یک هدف ایجابی 👈 هدف سلبی مکتب تفکیک آن است که نشان دهد سه راه برای معرفت وجود دارد: یکی راه دل است که سر از عرفان درمی‌آورد؛ یکی راه تعقل است که سر از فلسفه درمی‌آورد؛ یکی هم راه وحی است که سر از قرآن درمی‌آورد. 👈 پژوهشگر فلسفه تصریح کرد: این سه راه در طول تاریخ کمابیش با هم مرتبط بوده‌اند، اما ادعای تفکیکیان این است که باید این سه راه را از هم تفکیک کرد. تفکیک یعنی همین؛ یعنی راه اسلام غیر از راه فلسفه و عرفان است. در گام بعدی ادعا کرده‌اند که می‌خواهند اسلام اصیل و آموزه‌های قرآن را فارغ از باور‌های عرفانی و فلسفی معرفی کنند. این دو هدف اصلی مکتب تفکیک است. آن‌چه در عمل طی سال‌های بعد اتفاق افتاد، صرفاً تأکید بر تفکیک راه اسلام و وحی از راه عرفان و فلسفه بود. روندی که پیروان این جریان پی گرفتند، تأکید بر بی‌اعتباری فلسفه و توهین و تحقیر فلاسفه بود ادامه دارد... کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻آشنایی با های علمیه قسمت چهارم:روش نقد جریان تفکیک (۴) قسمت آخر 👈 حجت الاسلام سید حسن اسلامی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان: در واقع رویکردی که نقطه عزیمت من در نقد مکتب تفکیک است، رویکرد اخلاقی و معرفت‌شناختی است. 🔻مکتب تفکیک جریانی است که ادعای معرفی و ارائه اسلام خالص را دارد و در این مسیر کار‌هایی را انجام می‌دهد؛ از جمله نقادی فلسفه، نقادی عرفان، ارائه دیدگاه‌های بدیل و تأکید بر نوعی فهم سوسیالیستی در فهم قرآن و نظام اقتصادی اسلام. آن‌چه در کار تفکیکی‌ها برجسته است، این است که این جریان پروای حقیقت و درست و نادرست را ندارد. به همین دلیل هر نسبتی را به هر کسی می‌دهند؛ مثلاً می‌گویند ابن‌سینا آن‌طور بود، ملاصدرا این‌طور بود، علامه طباطبایی آن‌گونه بود و  ... 🔻وی ادامه داد: هنگامی که این مدعیات و اتهامات بررسی می‌شود، روشن می‌شود که هیچ‌کدام درست نیست. مثلاً نقل می‌کنند خواجه نصیرالدین طوسی گفته است که فلسفه امری وهمانی است، اما وقتی به آثار ایشان مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم چنین مطلبی در آن‌ها موجود نیست. مثلاً می‌گویند علامه طباطبایی گفته است قرآن و برهان و عرفان با هم سازگار نیستند، اما وقتی بررسی می‌کنیم، می‌بینیم چنین ادعایی واقعیت ندارد. در مجموع ارجاعات این گروه قابل بررسی است و مدعیا‌ت‌شان نادرست است. خلاصه کلام، نقد بنده نقد روشی و اخلاقی است. کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻💹 کاهش تورم امکان‌پذیر است
احوال حوزه
🔻💹 کاهش تورم امکان‌پذیر است 👈 مجید شاکری، کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به پیش‌بینی‌های اخیر مبنی بر افزایش شدید نرخ تورم در ماه‌های آینده، اظهار کرد: 👈 درست است که وضعیت سختی داریم و خودمان نیز با رفتار‌هایی که انجام می‌دهیم، مانند همسان‌سازی حقوق‌ها و رتبه‌بندی معلمان و...، به این تورم دامن زده و آن را تشدید می‌کنیم، اما نباید در مقابل این پیش‌بینی‌ها تسلیم شویم. گاهی اوقات اشتباهاتی که انجام می‌شود مانند همین همسان‌سازی حقوق‌ها، تقریبا برگشت‌ناپذیر هستند. 🔻وی با بیان اینکه ما هنوز ابزار‌هایی را برای کنترل تورم در اختیار سیاستگذار داریم و نباید تسلیم شویم، توضیح داد: یکی اینکه از فرصت تغییر سیاسی پیش آمده استفاده کنیم و شبکه ارزی خارجی بانک مرکزی را بی‌ارتباط به مذاکرات در ساختار جدید و متناسب با جهان امروز (زیرا ساختار فعلی که روی آن اصرار داریم مربوط به ۴۰ سال قبل است) ساختاردهی کنیم. باید امکان مدیریت نرخ ارز را برای بانک مرکزی ایجاد کنیم و امکان کنترل نرخ ارز به عنوان لنگر اسمی تورم را مجددا در اختیار بگیریم. 🔻این کارشناس اقتصادی در ادامه تصریح کرد: نکته دیگر اینکه در مقابل کسری بودجه عظیمی که به صورت آشکار و پنهان به خودمان تحمیل می‌کنیم و تقریبا بدترین میراثی است دولت قبل برای دولت سیزدهم گذاشت، همین دستورالعمل‌ها و مصوبات بعد از انتخابات ۱۴۰۰ تا پایان دولت بود. 🔻💹 شاکری گفت: یک واکنش معقول در مقابل این کسری بودجه عظیم می‌تواند جدی گرفتن موضوع کنترل ترازنامه باشد؛ به نحوی که بزرگ شدن سایز ترازنامه سیستم بانکی کنترل شود. یعنی جیره‌بندی اعتبار برای کنترل رشد نقدینگی در شرایطی که احتمالا دچار رشد‌های بالای پایه پولی خواهیم بود. پس حالا لزوما نباید تسلیم شویم. 👈 رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی هم با بیان اینکه تصمیمات 16 سال اخیر موجب ایجاد مشکل و عدم تعادل در شاخص‌های کلان اقتصادی بوده است، اظهار کرد: امروز با یک تورم کم‌سابقه روبه‌رو هستیم. به گزارش خبرگزاری تسنیم، طهماسب مظاهری با اشاره به تورم 45 درصدی در زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، یادآور شد: در سال‌های اخیر این تورم به‌صورت انباشته تجمیع شده و قدرت خرید مردم را به‌شدت کاهش داده است. وی درعین‌حال جبران این کاهش قدرتِ خرید را مسئله‌ای «انجام نشده» دانست و نتیجه آن را کوچک شدنِ سفره مردم و افزایش بدهی‌های دولت عنوان کرد. رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی همچنین فزونی گرفتن کسری بودجه را موجب رشد نقدینگی دانست و افزود: آقای روحانی در حوزه بازار سرمایه فرمودند که ما از مردم پول قرض کرده‌ایم که در قالب اوراق مشارکت و قرضه توسط دولت خرج شده ولی هیچ منبعی برای بازپرداخت آن پیش‌بینی نکرده است. مظاهری خاطرنشان کرد: دولت آقای رئیسی با بدهی‌هایی روبه‌رو است که به تعبیر رئیس‌جمهور قبلی از مردم قرض گرفته شده است. 🔻🔻 وی با ابراز امیدواری نسبت به رسیدن تورمِ فعلی به محدوده 15 درصد گفت: کسی چنین توقعی را در یک دوره دو سه‌ساله ندارد ولی اگر همین عدد در روندی منطقی کنترل شود، به حدود 15 درصد خواهد رسید و مردم احساس آرامش خواهند کرد.
"توجه،رمز تاثیر" یک جنبه نماز،متوجه کردن انسان به واقعیتی است که به حقیقت آن مومن است ولی از آن غافل گردیده است.حالت توجه انسان به یک مطلب غیر از حالت اعتقادش به آن مطلب است.گاه انسان به چیزی معتقد است ولی از آن غافل شده است،همچنین غفلت بر انسان اثرمیگذارد و باعث میشود که عمل انسان برطبق اعتقاد او تنظیم نشود و اموری از انسان سر بزند که مخالف با عقیده اوست. الله_حائری_شیرازی کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
آیا تفاوت رفتار ائمه،به دلیل تفاوت های شخصیتی یا روحیات شخصی آنهاست؟!!
احوال حوزه
آیا تفاوت رفتار ائمه،به دلیل تفاوت های شخصیتی یا روحیات شخصی آنهاست؟!!
ممکن است در نگاهی، به نظر برسد که تفاوت رفتار ائمه(ع)، که یکی صلح می‌کند یکی قیام، یکی سجاده‌نشین است، یکی به تعلیم می‌پردازد، یکی دائما زندانی است، یکی ولیعهد می‌شود و... ، به دلیل تفاوت‌های شخصیتی یا روحیات و ویژگی‌های شخصی آن‌هاست. این نگاه، دو اشکال اصولی دارد؛ اول این‌‌که تنها به بخشی از زندگی هر یک از ائمه(ع) توجه می‌کند نه همه‌ی آن؛ دوم این‌که تفاوت شرایط و اقتضائات را در نظر نمی‌گیرد. اگر به صورت جامع‌تر به زندگی اهل بیت(ع) توجه شود، مثلا می‌بینیم همان امام سجادِ(ع) سجاده‌نشین، در دوره‌ای از زندگی‌اش پس از قیام عاشورا، مهم‌ترین کنشگری‌های اعتراضی را دارد. یا امام حسین(ع) که قیام عاشورا را برپا می‌کند، در زمان معاویه، علی‌رغم انتقادات و اعتراضات تندی که به حکومت دارد، به صراحت و با جدیت، با قیامِ سخت علیه معاویه مخالف است. یا امام حسن(ع) که تن به صلح با معاویه می‌دهد، تا قبل از آن، به مدت قابل توجهی، اصرار به ایستادگیِ نظامی در برابر معاویه دارد. لذا دور از ذهن نیست اگر بگوییم که اگر امام حسین(ع) هم در شرایط امام حسن(ع) بود صلح می‌کرد و امام حسن(ع) اگر در شرایط عاشورا بود، قیام می‌کرد. همین‌ها و امثال این‌ها، شواهدی هستند بر این مدعا که درواقع دستگاه و فرایندِ کنش‌گریِ ائمه(ع) (=سیره) یکی است که با تغییر متغیرها، نتایج و نمودهای (=سیر) متفاوتی از آن به دست خواهد آمد. اما این متغیرها چیست؟ مهم‌ترین رکن هر حرکت اجتماعی، «مردم» هستند؛ لذا به نظر می‌رسد مهم‌ترین متغیر در دستگاهِ کنش‌گریِ اجتماعیِ ائمه(ع)، مردم باشند؛ آگاهی، خواست، آمادگی و اراده‌ی مردم، متغیری مهم و اساسی در تعیینِ چگونگیِ کنش‌گریِ اجتماعی ائمه(ع) است. تاریخ اجتماعیِ پر فراز و نشیب زندگی امام حسین(ع)، باعث می‌شود که بررسی جامع رفتار ایشان در حیات سیاسی-اجتماعی‌شان، شواهدی محکم و کامل برای فهم این مدعا به دست دهد. با این نگاه، ان‌شاءالله در منبرهای محرم (و یادداشت‌های بعدی) به بررسیِ تغییراتِ نحوه‌ی کنش‌گریِ سیاسی-اجتماعی امام حسین(ع) از زمان خلفا (به‌ویژه عثمان) تا قیام عاشورا خواهم پرداخت. همچنین درباره‌ی این ادعا که نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی نیز الگو گرفته از نهضت حسینی(ع) بوده، بررسی و صحبت خواهم داشت. بررسی سیر تغییرات نحوه‌ی رفتار سیاسیِ امام خمینی(ره) از زمان رضاشاه تا بهمن پنجاه و هفت، می‌تواند روشنگرِ این مطلب باشد. در کنار این بحثِ احتمالا پرچالش، اشاراتی نیز به مناجات‌های عارفانه و عاشقانه‌ی حضرت سیدالشهدا(ع) در موارد مختلف خواهم داشت. به امید توفیق الهی T.me/reza_tabibzade کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
موضوع کلی: (ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی با رویکرد کنش‌گریِ اهل بیت(ع) : مقدمه ١ لزوم شناخت جامع‌بینانه از سیره‌ی اهل بیت(ع) برای الگوگیری
احوال حوزه
موضوع کلی: #بررسی_تغییرات_کنش_گریِ_اجتماعی_سیاسیِ_امام_حسین(ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی با
شناخت و آگاهی ما از تاریخ اسلام و اهل بیت(ع)، عمدتا معطوف به بخش‌های خاص و غالبا هیجان‌انگیز آن است. به طور خاص از تاریخ امام حسین(ع)، بیشتر ماجرای کربلا را شنیده‌ایم؛ درحالی‌که خود این ماجرا از چند ماه قبل‌تر شروع شده و کربلا مرحله‌ی پایانیِ این بخش از تاریخ است. ضمنا امام حسین(ع) از سال‌ها پیش از کربلا، کنش‌گریِ اجتماعی دارد که فهم آن برای فهم درست سیره‌ی اباعبدالله الحسین(ع) ضروری است. شناخت بخشی و محدود باعث سوء برداشت‌ها و سوء استفاده‌های فراوان می‌شود. آنان‌که قائل به صلح به هر قیمتی هستند، به صلح امام حسن(ع) استناد می‌کنند و آنان‌که شور و هیجان انقلابی دارند به قیام امام حسین(ع). آنانی که حوصله‌ی این حرف‌ها را هم ندارند، مثلا به زهد و عبادت امام سجاد(ع) اشاره می‌کنند. شناخت ناقص حتی درباره‌ی قرآن هم - به شهادت آیات قرآن - باعث انحراف می‌شود. داعش با آیه‌ی قرآن سر می‌بُرد و مدافعین حرم با آیه‌ی قرآن با داعش می‌جنگند. در دنیای پیچیده‌ی امروز که انفجار اطلاعات و هجوم رسانه‌ای تمام زندگی ما را در بر گرفته، طوفان فتنه‌ها (= درهم‌آمیختگیِ حق و باطل و پوشیده شدن حق) و سیل حوادث ما را با خود می‌برد و این بلایای فکری و عقیدتی بالاخره گریبان همه‌ی بشر را خواهد گرفت و در تصمیمات و اقدامات، آن‌ها را بر سر دو راهی حق و باطل قرار خواهد داد، یافتن راه و عمل درست بسیار دشوارتر و البته حیاتی‌تر است. درباره‌ی سرگشتگیِ انسان حق‌جو به روایتی از امیر مؤمنان(ع) تمسک می‌کنم که فرمود دین خدا با مردم شناخته نمی‌شود، بلکه با نشانه‌ی حق و حقیقت شناخته می‌شود؛ حق را بشناس تا اهلش را بشناسی. خداوند متعال که در قرآن کریم به عصر و زمانه سوگند می‌خورد و با حداقل سه تاکید، انسان‌ها را در ضرر و زیان می‌داند، راه نجات را در ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر معرفی می‌کند. شناخت حق، لازمه‌ی این نجات است. از آن‌جا که «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ» و از آن‌جا که امیرالمؤمنین علی(ع) «میزان» است و از آن‌جا که اهل بیت(ع) «کُلُّهُم نورٌ واحِد» و از آن‌جا که «فَالحَقُّ ما رَضیتُمُوهُ وَ الباطِلُ ما أَسخَطتُمُوهُ» و از آن‌جا که مصابیح الهدی، ائمه‌ی اطهار(ع) هستند، برای یافتن حق باید با دیدی جامع‌نگرانه، سیره‌ی اهل بیت(ع) را بشناسیم. اما هنوز این سوال پابرجاست که علت تفاوت رفتاری ائمه(ع) چیست؟ دو جواب عمده وجود دارد: عده‌ای قائل به اینند که علت تفاوت رفتاری ائمه(ع)، تفاوت ویژگی‌های شخصیتی و روحی ائمه است؛ لذا مثلا امام حسن(ع) صلح کرد چون روحیه و شخصیتی اهل تساهل و تسامح داشت و امام حسین(ع) قیام کرد چون روحیه‌ی انقلابی داشت. (ما با این نظر مخالفیم) اما عده‌ای دیگر (که ما نیز با آن‌ها هم‌نظریم) می‌گویند دستگاه فکری، رویکردی و کنش‌گری ائمه(ع) مشترک و یکسان است؛ اما با تفاوت ورودی‌های این دستگاه، خروجی‌ها متفاوت می‌شود. درباره‌ی کنش‌گری‌های اجتماعی اهل بیت(ع)، ورودی، عوامل اجتماعی است و خروجی، نمود رفتاری ائمه(ع). مهم‌ترین رکن اجتماع نیز «مردم» هستند؛ ارکان دیگری چون حکومت و... نیز وجود دارد ولی رکن وجودی اجتماع، همان مردم است. لذا با تغییر مردم، نمود رفتاری اهل بیت(ع) نیز تغییر می‌کرد. بنابراین ما مدعی هستیم که اگر مثلا امام حسین(ع) هم در سال چهل و یک هجری خلیفه بود، با معاویه صلح می‌کرد و اگر امام حسن(ع) در سال شصت و یک هجری امام بود، علیه یزید قیام می‌کرد. شواهدِ این مدعا را ان‌شاء‌الله در جلسه‌ی آینده بیان خواهم کرد. اگر این دستگاه را بشناسیم، آن‌گاه می‌توانیم وقایع روز را نیز با جمیع جهات در این دستگاه بریزیم و نتیجه‌ی درست را برای عملکرد خود بگیریم. آن‌گاه وقتی به اختلافات بین امام خمینی و بسیاری از علمای بزرگ عادل و متقی و خیرخواه، بر سر انقلاب اسلامی می‌رسیم، می‌توانیم تشخیص دهیم که کدام نگاه انطباق بیشتری با رویکرد ناب اسلامی دارد. ما مدعی هستیم که نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی نیز تا حد زیادی منطبق بر این رویکرد بود؛ که اگر آن را خوب بشناسیم آن‌گاه متوجه می‌شویم که اگر زمانی امام خمینی، شاه را «اعليحضرت همایونی» خطاب می‌کند و زمانی «مردک سیاه‌رو»، نه به خاطر تفاوت رویکرد امام است، بلکه به خاطر اقتضائات اجتماعی و تفاوت عملکرد شاه است که همان رویکرد ایجاب می‌کند زمانی با شاه، محترمانه سخن گفت و زمانی تند و تیز. T.me/reza_tabibzade کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
موضوع کلی: (ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی با رویکرد کنش‌گریِ اهل بیت(ع) : مقدمه ٢ - شواهدی مبنی بر واحد بودنِ رویکرد سیاسی-اجتماعی همه‌ی ائمه(ع) علی‌رغم تفاوت در نمودهای بیرونی - نقش مردم در چگونگیِ کنش‌گری اجتماعی اهل بیت(ع)
احوال حوزه
موضوع کلی: #بررسی_تغییرات_کنش_گریِ_اجتماعی_سیاسیِ_امام_حسین(ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی با
با دقت در تاریخ اهل بیت(ع) مشاهده می‌شود که تفاوت رفتاری اهل بیت(ع) نه به خاطر ویژگی‌های شخصیتی، روحی و خلقی، بلکه به خاطر تفاوت شرایط اجتماعی بوده است. امیر مؤمنان علی(ع) که به ظاهر بیست و پنج‌سال سکوت و خانه‌نشینی در برابر خلفا را برگزید، پیش از این سکوت، مردم را به قیام علیه غاصبان خلافت دعوت کرد. اما مردم علی‌رغم تایید حقانیت علی(ع) حاضر به همراهی نشدند که دلایلی جامعه‌شناختی دارد. پس حضرت علی(ع) نیز ابتدا دعوت به قیام کرد، اما آن‌گاه که عدم خواست و اراده‌ی مردم و عدم اهتمام ایشان به حق را دید، روش را تغییر داد. ایشان در آن بیست و پنج سال، برای سقوط حکومت خلفا اقدامی نکرد، اما در هر فرصتی از حقانیت خویش دفاع کرد، خلفا را نصیحت می‌کرد، تا جایی که می‌شد جلوی اقدامات غلطشان می‌ایستاد و انتقاد و اعتراض نسبت به عملکرد غلطشان را ترک نکرد. امام حسن(ع) در برابر معاویه جنگید و مردم را به جهاد تشویق می‌کرد، اما آن‌گاه که مردم علی‌رغم روشنگری‌های امام(ع)، خواهان صلح با معاویه شدند و اراده‌ای برای جنگ نداشتند، امام حسن(ع) صلح را پذیرفت. امام حسین(ع) که قیام عاشورا را رقم زد، بیست سال مدافع آن صلح بود و در برابر پیشنهاد اقشاری مبنی بر قیام علیه معاویه، مخالفت کرد. امام سجاد(ع) که زهد و عبادت را پیشه کرد، اولا در برابر یزید و یزیدیان، سخنرانی‌های آتشین سیاسی، رسواکننده‌ی بنی امیه و روشنگر برای مردم داشت. اما در مدینه به ذکر مصیبت و سپس ترویج دعا و مناجات پرداخت. اگر در احوال مردم مدینه در آن ایام دقت کنیم، مسأله‌ی آنان عدم آگاهی نبود، بلکه عدم انگیزه و میل به سمت حق بود. ذکر مصائب عاشورا، دعا، مناجات و معنویت، این خلأ روحی مردم را جبران می‌کرد تا آنان را از فراموشی حقایق باز دارد. امامین صادقین(ع) در دورانی به سر می‌بردند که انحرافات فکری و عقیدتی در بین امت زیاد شده بود و البته مردم به دنبال حقیقت معرفتی بودند، لذا این دو امام(ع) به محض فراهم شدن فرصت به نشر معارف حقیقی پرداختند و مردم نیز استقبال می‌کردند. امام کاظم، جواد، هادی و عسگری - سلام الله علیهم اجمعین - برای تحکیم و گسترش شبکه‌ی شیعی تلاش کرده و از همین رو تحت فشار، زندان، محاصره و... بودند. امام رضا(ع) در پاسخ به کوچ اجباری به دربار مأمون، از اطرافیانش در مدینه می‌خواهد که برایش عزاداری کنند چون سفرش بی‌بازگشت است؛ این حرکت یک حرکت اعتراضی بود. در مسیر حرکت از هر فرصتی برای بیان حقانیت خود استفاده می‌کرد تا به حدیث سلسلة‌الذهب رسید. این شواهد را که در کنار هم می‌گذاریم، به یک هدف مشترک می‌رسیم که «هدایت مردم به سمت حق و قیام لِلّه» و «حفظ اسلام و جامعه‌ی اسلامی» است. برای دستیابی به این هدف، باید اراده‌ی مردمی وجود داشته باشد؛ این اراده نیاز به آمادگی دارد و این آمادگی، نیاز به «خواستن». لازمه‌ی همه‌ی این‌ها نیز، آگاهی است. پس رکن اساسی، مردم هستند که حتی خداوند متعال نیز سرنوشتشان را تغییر نمی‌دهد مگر این‌که خودشان اراده‌ی تغییر داشته باشند. لذا مسأله، مسأله‌ی اراده‌ی مردم است. همه‌ی ائمه(ع) همین رویکرد و هدف را داشته‌اند و طبیعی است که در هر زمان و زمانه‌ای متناسب با کمبودهایی که اراده‌ی مردم را در بر گرفته، برای رفع آن بهترین راهکار را انتخاب و عمل کنند. امام خمینی(ره) نیز اولین باری که در برابر رژیم طاغوت موضع‌گیری علنی دارد، در سال بیست و سه و در پی جریحه‌دار شدن احساسات مسلمانان به خاطر اهانت کسروی به اسلام است. فرصتی است که مردم آماده‌ی فهمیدن علل این ماجرا هستند. آن‌گاه امام(ره) از قیام لِلّه می‌گوید و علت رسیدن به این وضع را عدم قیام لِلّه می‌داند. سپس دست بر جنایات و خیانت‌های رضاشاه می‌گذارد. مردم در آن زمان (برخلاف القائات برخی تبلیغات امروزی) بسیار از رضاشاه ناراضی و عاصی بودند؛ چرا که فقر و قحطی و بیماری و ویرانی فراگیر شده بود، استبداد و دیکتاتوری شدیدی داشت، آبادانی‌هایی که ایجاد کرد به نفع قشری خاص و عمدتا بیگانگان بود، ارتشی که برای آن هزینه‌های بسیار شده بود نتوانست در برابر متفقین بیش از چند روز دوام بیاورد و ایران اشغال شد. اما محمدرضاشاه در ابتدای حکومت سعی می‌کرد خود را متفاوت نشان دهد. لذا مردم پذیرش مخالفت با رضاشاه را داشتند، اما با محمدرضاشاه نه. امام(ره) تا اوایل دهه‌ی چهل، به اصلاح حوزه‌ها می‌پردازد که کاری زیرساختی است. اولین باری که صریحا می‌گوید شاه باید برود، دوم بهمن پنجاه و شش است. تا قبل از آن صرفا به انتقاد و اعتراض نسبت به عملکردها، نصیحت و مطالبه‌ی اصلاح می‌پردازد. به عبارتی از شروع اعتراض امام(ره) نسبت به رژیم، تا زمانی که رسما خواستار خلع شاه می‌شود، بیش از سی و سه سال برای ایجاد آگاهی، خواست، آمادگی و اراده در مردم برای قیام لِلّه تلاش می‌کند. T.me/reza_tabibzade https://eitaa.com/ahvaalehowze
💠ابوالقاسم گورکانی، علمدار مخالفت با شیعیان 🔸گورکانی ضمن آنکه در عصر خود علَم مخالفت و آزار شیعیان دوازده امامی را بلند کرده و برای خوش‌خدمتی سلطان جائر عصر خود، باور به امامت ائمه‌ی معصومین (علیهم السلام) را مردود دانسته و قائلان به این باور محکم و اصیل را رافضی می‌نامید؛ با بزرگان شیعه نیز حتی پس از فوت و رحلتشان به مخالفت می‌پرداخت. 🔻از جمله ماجرای دفن پیکر حکیم ابوالقاسم فردوسی، که گورکانی از دفن آن شخصیت فرزانه در قبرستان مسلمین ممانعت به عمل آورده و وی را رافضی خطاب کرده بود. 🔻یعنی تنها به جرم شیعه بودن، پیکر او را از هم‌جواری با سایر اموات مسلمین محروم ساخته است. 🔰گورکانی همان قطبی است که شیطان رجیم را به واسطه‌ی سجده نکردن بر حضرت آدم (علیه السلام) و در اصل سرپیچی از امر خداوند شایسته‌ی تحسین و تقدیر دانسته بود. او با تعبیراتی چون خواجه‌ی خواجگان و سرور مهجوران در وصف ابلیس[1]، کار شیطان را این‌گونه توجیه می‌کند و می‌گوید؛ 👈وی به این دلیل از دستور سرپیچی کرد که غیر خدا را شایسته‌ی سجده نمی‌دانست و این از شدت اعتقاد به توحیدِ شیطان بوده است. 📚پی نوشت [1]. عبدالله بن محمد عین القضاة، نامه‌های عبدالله بن محمد عین القضاة، ج۱، ص۹۷، چاپ علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۰ کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻 اهداف جریان احمدالحسن بصری چیست؟! کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
🔻 بینش فکری جریان احمدالحسن نسبت به مخالفین خود چگونه است؟! کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze
موضوع کلی: (ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی با رویکرد کنش‌گریِ اهل بیت(ع) : حفظ وحدت و نظم اجتماعی، مقدم بر هر چیزی T.me/reza_tabibzade
احوال حوزه
موضوع کلی: #بررسی_تغییرات_کنش_گریِ_اجتماعی_سیاسیِ_امام_حسین (ع) و میزان انطباق نهضت انقلاب اسلامی ب
خلاصه: امام علی(ع) عدم مقابله‌ی سخت با خلفا را به خاطر نگرانی از ایجاد تفرقه در امت می‌داند. ایشان به پاسخ هارون(ع) به موسی(ع) در قرآن کریم استناد می‌کنند که عدم مقابله با شرک بنی اسرائیل در زمان غیبت موسی(ع) را ترس از ایجاد تفرقه در امت می‌داند. گویا در دوگانه‌ی توحید و وحدت، هارون نبی(ع) نیز مردد می‌شود. سرّش شاید در این است که «توحید» در کمال خود، ظهور و بروز اجتماعی دارد و تا وحدت نباشد این ظهور رخ نمی‌دهد. حضرت زهرا(س) نیز در خطبه‌ی فدکیه، فلسفه‌ی اطاعت از ائمه(ع) و امامت ایشان را ایجاد نظم اجتماعی و حفظ جامعه از شکاف و تفرقه می‌داند. امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، علی رغم مخالفت جدی با خلیفه‌ی سوم و بیان انتقاد و اعتراض به او در هر فرصتی، در مقابل شورشی که قصد ترور عثمان را داشت، به نوعی از او دفاع می‌کنند. شدت این دفاع را در خطبه‌ی دویست و چهل نهج‌البلاغه ببینید. در زمان عثمان، هرچند برخی از او ناراضی بودند و برخی دست به شورش بردند، اما بررسی وضعیت اجتماعی نشان می‌دهد که به دلایل مختلفی، اراده‌ای عمومی برای خلع عثمان وجود نداشت و اقدامات شورشیان در نهایت، موجب شکاف جدی در جامعه و سپس ایجاد جنگ داخلی (جمل و صفین) شد. گویا ائمه(ع) پیش از هر چیزی، تلاش برای حفظ نظم اجتماعی می‌کنند تا مردم را به آگاهی و اراده‌ی حق برسانند که خودشان قیام لِلّه کنند. قیام امام حسین(ع) نیز از سنخ آگاهی‌بخشی بود و الا خودش فرمود که من برای طغیان و به هم ریختن جامعه قیام نکردم. (این موضوع را ان‌شاءالله در آینده بیشتر باز خواهیم کرد.) اختلاف و دو دستگی در هر جامعه‌ای حتما باعث رکود اجتماعی خواهد شد. مسلمانان باید رابطه‌ی برادری خود را با اعضای جامعه حفظ کنند. نباید به خاطر اختلاف نظرها به جان هم بیفتیم که این خواست دشمنانشان است. امام خمینی(ره) در سال‌های خفقان حکومت رضاشاه به بیان مطالب عرفانی می‌پردازد که در سال بیست و سه به دعوت عمومی برای قیام لِلّه می‌انجامد. سپس به تئوری‌پردازی و اصلاح حوزه‌ها پرداخته و نظارت اجتماعی نیز دارد؛ در سال سی و یک دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه می‌کند و هدف رژیم را ایجاد شکاف بین مردم می‌داند. آن‌گاه در دوازده شهریور چهل و یک، مسیر مستمر اعتراضی خود را با این جمله آغاز می‌کند: «راهی که من انتخاب کرده‌ام راهی است که مردم خواهان آن می‌باشند...». اما همچنان اعتراض و انتقاد خود به شاه را با خطاب احترام‌آمیز (اعليحضرت همایونی) مطرح می‌کند. آرام آرام نفرت عمومی نسبت به شاه بیشتر شده و خطابات امام(ره) نیز تندتر و صریح‌تر می‌گردد. آمادگی و اراده‌ی مردم، رکن اساسی است که بدون آن چیزی درست نمی‌شود. T.me/reza_tabibzade کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze