گروهى به محضر امام باقر (ع) مشرف شدند، ديدند امام بچه اى دارد مريض است و حضرت در مرض او بسيار ناراحت و بى آرام است. آنها پيش خود گفتند: خدا نكند كه اين كودك بميرد و گرنه به خود امام احتمال خطر مى رود. در اين ميان شيون زنان بلند شد، معلوم شد كه كودك از دنيا رفت، بعد از اندكى امام (ع) به نزد آنها آمد ولى خوشحال و قيافه اش باز بود.
گفتند: خدا ما را فداى تو كند، شما در حالى بوديد كه ما فكر مى كرديم اگر اتفاقى بيافتد شما به وضعى درآييد كه موجب غصه ما باشد!! ولى مىبينيم كه قضيه بعكس شد؟
امام صلوات الله عليه فرمود: ما دوست مى داريم كه محبوب و عزيز ما در عافيت باشد، و چون قضاى خدا بيايد تسلم آن كار مى شويم كه خدا دوست داشته است: «فقال لهم: انا نحب ان نعافى فيمن نحب فاذا جاء امرالله سلمناالله فيمايحب»
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#راضی_به_رضای_خدا
💠 @AiKheda