eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی ♥️
10.1هزار دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
16.6هزار ویدیو
68 فایل
.به هرچیز در جهان پناه بیاوری . در امان خواهـے ماند ؛ اما كافيست انسان بفهمد بی‌پنـٰاهی را♥️.
مشاهده در ایتا
دانلود
و دوباره تصمیم گرفتم برایت بنویسم ، و اینبار دوباره برایت عاشقانه هایم را می سرویم ، شب تمام شده است .. روز آمده .. ماه رفته .. خورشید آمده است .. ابر ها آبی هستند .. پرنده ها آواز می‌خوانند ..صدایه کودکانی در کوچه میپیچید و من در اتاقم برای تو می‌نویسم..! انقدر برایت نوشتم که نمیدانم دیگر چگونه چشم هایت را توصیف کنم .. به چشمانت که نگاه میکنم آواز فروغ را می‌شنوم ، زیباست .. پنـــاه‍ـ زیبایه من راه دراز است ، فاصله زیاد است .. اما گرمی بودنت در این اتاق حس میشود! یادت می آید؟! برایم میخندیدی و مرا دیوانه صدا میکردی ؟! آری من دیوانه ام دیوانه ی تو .. این را دیگر همه میدانند دیوانه ای در این شهر پی تو است ، دیوانه ای در پی قدم هایه تو ... پـنـــاه‍ـ زیبا این صدا را می‌شنوی؟! صدای آواز فروغ است ، از چشمان تو می آید .. گاهی وقت ها دوست دارم به چشمانت نگاه کنم و برقصم و باز هم تو برای من بخندی .. و‌ من دوباره با دیدن خندهایت خودم را گم کنم ، آری من خودم را گم کرده ام ! من در تو دنبال خود میگردم .. به زودی شب میشود ، ماه دوباره به من سر میزند و من ماه را در پی میگیرم تا خودم را پیدا کنم .. شب ها دیوانه اند ، شب ها را باید جایی زندانی کنند تا مرا یاد تو نندازند! دیوار های اتاق از تو برایم سخن میگویند .. میخندند برای این حال مبهم این دیوانه ، همه چی خنده دار است .. می گویند تو کیلومتر ها از من دوری ، میگویند دیگر صدایه فروغی نمی آید ..! عـاح که چقدر دلم برایت تنگ شده است پـنــاه‍ـ زیبای من! پنــاه‍ زیبای من ، پـنــاه‍ زیبای من .. من همیشه حقیقت را پنهان میکنم اما میدانی وقتی این دیوانه گریه میکند دیگر نمیتوانم حقیقت را پنهان کنم! عاح که چقدر دلتنگی بد است ، چقدر دلتنگ تو بودن بد است .. پـنــاه‍ـ ِ زیبا میگویند مدت ها طول میکشد تا تو را ببینم ، قطعا خیلی زیبا تر شدی.. بویه پـنــاه‍ را میدهی .. مظطربم ، این دیوانه خیلی مظطرب است اما باز با این همه پریشان دلی کنارت میمانم ، آنقدر کنارت میمانم تا ایزد به صدا در بیاید بگوید بست است عاشقی ..! بس است بیا برویم ...! پــنــاه‍ـم من خسته ام ، بیا برویم ، بیا در زیر باران راه برویم .. بیا از جاده ها بگذریم ، بیا برویم ، اینجا همه ما را اذیت می‌کند بیا برویم در زیر آسمان او هم مارا در آغوش بگیرد ، بیا برویم بر روی ابر های خداوند بنشینیم! آنجا دیگر کسی مارا اذیت نمیکند ..! دیگر کسی نمی‌تواند ما را از هم جدا کند ، دیگر فاصله نمی‌تواند کاری کند ، دیگر و دیگر و دیگر ... پـنــاه‍ـ ِ من میدانستی وقتی رنگی در خویش نداری حال این دیوانه اشفته آشفته است ؛ آنقدر که خود را به دیوار های اتاق میسپارد‌ .. آنقدر بد که در خانه اش را به رویه تنهایی باز میکند تا او را به آغوش بگیرد ، پـنــاه‍ من نمیدانم دیدار من تو چه ساعتی در زیر ماه است ، نمیدانم در کجا باید ببینمت ، راه دور نیست ، ماه را پیش بگیر ، ستاره شمالی را در پیش بگیر، همدیگر را پیدا میکنیم ‌‌، و من دوباره میتوانم صدای فروغ را بشنوم .. پــنــاهـمـ من میروم به گمانم گفتی نمی‌خواهی با من سخنی بگویی یادت نرود زیبای من! در این اتاق من تنها در انتظار تو هستم ، زیبـای من میروم این اشک ها دیگر امانم نمیدهند ، من میرم اما تو را میسپارم به این ماه ، به خورشید ، به کودکان ، به آسمان ، به ستاره های شب ، و خودم را میسپارم به تنهایی و دیوار های اتاقم .. دیگر شقایق روی پنجره جانی برایش نمانده ‌‌..! باید بروم ، شاید آسمان صدای چشمانت را سرود زندگی دوباره آغاز شد .. خداحافظ ، خداحافظ پنــاه‍ زیـبــای من! صحرا 
قبول کن یه چیزاییو نمی شه گفت!! نمی شه گفت “ دلم تنگ شده باهام حرف می زنی؟” نمی شه گفت “غمگینم، نا امیدم، تاریکم آرومم می کنی؟” نمی شه گفت “سراغمو می گیری؟ دلت تنگ می شه؟ بغلم می کنی؟ نیاز دارم بهم توجه کنی، می خوام یکسره کنارم باشی و هیچ جا نری.” _ اما می شه سکوت کرد، فاصله گرفت، حرف نزد، نا امید شد و برای همیشه از آدما دل کند ...! می شه از نهایت دلتنگی و فشار به بی حسی مطلق رسید و دیگه نخواست. اینجوریه که خیلی از آدما به خاطر همین مدت زیادیه تنهان، چون توی روابط قبلیشون نتونستن یکسری چیزارو بگن و طرفشونم درک فهمیدنش رو نداشته. آدم مناسبشون نبوده! و برعکس خیلی آدمای دیگه شخصی رو پیدا کردن که تونسته بدون حرف زدن بفهمشون و درست عمل کنه برای همینه که مدت زیادی برای هم موندن ..
اولین باری که حس کردم دوستش دارم رو یادم نمیاد..! اما اولین باری که گفت «دوستت دارم » رو فراموش نمی‌کنم. یه روزایی توی زندگی هست که دیگه بر نمی‌گرده، یه آدمایی به زندگیت میان که دیگه تکرار نمی‌شن ، یه کسایی از زندگیت می‌رن که جاشون همیشه خالی می‌مونه .. اگه این شانس رو داشتم که به عقب برگردم، می‌رفتم به اولین روزی که اسمم رو صدا زد ... به اولین باری که می‌خواست یه حرفی رو بزنه و نتونست ! به روزی که دوستم داشت و نگفت .. انقدر توی اون روز می‌مونم که همون‌جا بمیرم! مگه آدم چندبار این شانس رو داره که خودش رو توی چشمای کسی ببینه!؟ صحرا