این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد / اجر صبریست که از شاخه ی دردم دادند . #شعر

گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی / ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم . . #شعر

گفت‌ یک مصرع‌ بگو از چشم‌ ناز دلبرت / بعد از آن‌ شاعر شدم دیوان‌ نوشتم‌ جلد جلد . #شعر

قهوه‌ ای در چشم خود دم کرده‌ ای من هم تو را / هر زمان میبینمت هی خستگی در میکنم . #شعر

تا دیر نشده به خودت بیا ، از تو پوچی ولی دکورت زیاد ، تو قشنگ تر از این حرفا بودی ، اینی که شدی بهت نمیاد . . #شعر #حق

گر دو دیده ی من میکند سیراب تو را / پای رازم بِنِشین هیس بکن ای متکا . . #من #شعر

ای دل قلاش مکن فتنه و پرخاش مکن / شهره مکن فاش مکن بر سر بازار مرا . #شعر

از دل برود هر آنکه خودشو از جلوی دیده بروند . #شعر

از رفیق بی وفا قطع رفاقت واجب است / چون درختی خشک گردد لایق پیوند نیست . #شعر

با همه خوبم من اما با شما ، خب بیشتر / دوستم داری ولیکن من تو را ، خب بیشتر / لحظه‌ ای مال منی و " تو " خطابت میکنم / گر چه سعی‌ ام بوده تا گویم " شما " خب بیشتر / غیر معمولیست رفتار من و شک کرده‌ اند / اهل خانه ، دوستان آشنا خب بیشتر / اشک‌ های بی‌ هوا ، بعضاً سکوت بی‌ دلیل / شعر اما می‌ کند رسوا مرا ، خب بیشتر . . . #شعر

و شمعی که گریست مثلا #شعر

باشد که غم خجل شود ز صبر ما . #شعر